#نماز_شب
معمولا من و محمود رضا در اتاق پذیرایی درس می خواندیم .
پذیرایی ما اتاق بزرگی بود که فقط مواقعی که مهمان داشتیم و یا زمانی که قصد درس خواندن داشتیم اجازه ورود به آنجا را داشتیم .
یک شب بعداز نصف شب برای درس خواندن به اتاق پذیرایی رفتم و دیدم قبل من محمود رضا آنجاست . اما نه برای درس! داشت نماز می خواند . آن موقع 13 سالم بود جا خوردم . آمدم بیرون و رفتم به اتاق خودم .
فردا شب باز محمود رضا در پذیرایی بود و در حال نماز . چند شب پشت سر هم همین طور بود .
یک شب در نظر گرفتمش ، حدود دو ساعت طول کشید . صبح بهش گفتم : نماز شب خواندن برای تو ضرورتی ندارد .
کمبود خواب پیدا می کنی ! در مدرسه چرت می زنی ! تازه گذشته از آن تو هنوز خیلی سنت پایینه و شاید نماز های یومیه هم بر تو واجب نشده باشد ، چه برسه به نماز شب ، آن هم اینجوری .
صحبت که کردیم فهمیدم یکی از دوستان طلبه اش در مورد فضیلت نماز شب برای محمود رضا صحبت کرده و محمود رضا چنان از حرف های آن طلبه تحت تاثیر واقع شده بود که تا یک هفته مرتب نماز شب را ادامه می داد .
اما به هر حربه ای بود مانعش شدیم و فعلا از نماز شب خواندن منصرفش کردیم !ولی هنوز چهره و حالت زیبای نو جوانانه اش سر نماز شب را فراموش نمی کنم .
#خاطرات_شهدا
شهید محمودرضا بیضایی
https://cafebazaar.ir/app/ir.saelozahra.shohada.modafean
برای سلامتی و پیروزی رزمندگان اسلام صلوات
#شهدا
☘️☘️ #خاطرات_شهدا #عطر_عجیب بوی عطر عجیبی داشت نام عطر رو که می پرسیدیم جواب سر بالا می داد شهید که شد توی وصیت نامه اش نوشته بود: به خدا قسم هیچ وقت به خودم عطر نزدم هر وقت خواستم معطر بشم از ته دل می گفتم:«السلام علیک یا ابا عبد الله الحسین» شهید: حسین علی اکبری.☘️☘️ شادی روح شهدا و شهید فوق صلوات. 📚زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی ص39 https://eitaa.com/shamem_hoozoor
🌿🌿🌸🌸🌺🌺 #خاطرات_شهدا #نوشابه_پپسی آمریکا که بودیم هیچ وقت پپسی نمی خورد. چند بار بهش گفتم: برام نشابه پپسی بخر اما نخرید. یه بار بهش اعتراض کردم. گفتم: این نوشابه ها تفاوت قیمتی ندارند. پس چرا نوشابه پپسی نمی خری؟ گفت: پول کارخونه پپسی متعلق به اسرائیلی هاست. #سرلشکر_عباس_بابایی 📚پرواز تا بی نهایت، ص37 و زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص41🌿🌿🌸🌸🌺🌺https://eitaa.com/shamem_hoozoor
#غزه
#فلسطین
#اسراییل
🌿🌿🌸🌸🌺🌺 #خاطرات_شهدا با این که تعداد مسئولیت هایی که داشت از حد توانایی های یک آدم خارج بود؛ ولی در خانه طوری بود که ما کمبودی احساس نمی کردیم؛ با آن که من هم کار در مخابرات را آغاز کرده بودم و ایشان هم واقعا گرفتاری کاری داشت و تربیت سه فرزندمان هم به عهده مان بود. وقتی من می گفتم فرصت ندارم، شما بچه را مثلا دکتر ببر، می برد. من هیچ وقت درگیر مسائل خرید بیرون از خانه، کوپن یا صف نبودم. جالب است بدانید که اکثرا مطالعاتش را در این دوران، در همین صف ها انجام می داد. تمام خرید خانه به عهده خودش بود و اصلا لب به گلایه باز نمی کرد. خلق خوشی داشت از من خیلی خوش خلق تر بود. راوی : همسر شهید سید مرتضی آوینی. 📚زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص72.🌿🌿🌸🌸🌺🌺 https://eitaa.com/shamem_hoozoor
☘️☘️ #خاطرات_شهدا #عطر_عجیب بوی عطر عجیبی داشت نام عطر رو که می پرسیدیم جواب سر بالا می داد شهید که شد توی وصیت نامه اش نوشته بود: به خدا قسم هیچ وقت به خودم عطر نزدم هر وقت خواستم معطر بشم از ته دل می گفتم:«السلام علیک یا ابا عبد الله الحسین» شهید: حسین علی اکبری.☘️☘️ شادی روح شهدا و شهید فوق صلوات. 📚زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی ص39 https://eitaa.com/shamem_hoozoor
🌿🌿🌸🌸🌺🌺 #خاطرات_شهدا با این که تعداد مسئولیت هایی که داشت از حد توانایی های یک آدم خارج بود؛ ولی در خانه طوری بود که ما کمبودی احساس نمی کردیم؛ با آن که من هم کار در مخابرات را آغاز کرده بودم و ایشان هم واقعا گرفتاری کاری داشت و تربیت سه فرزندمان هم به عهده مان بود. وقتی من می گفتم فرصت ندارم، شما بچه را مثلا دکتر ببر، می برد. من هیچ وقت درگیر مسائل خرید بیرون از خانه، کوپن یا صف نبودم. جالب است بدانید که اکثرا مطالعاتش را در این دوران، در همین صف ها انجام می داد. تمام خرید خانه به عهده خودش بود و اصلا لب به گلایه باز نمی کرد. خلق خوشی داشت از من خیلی خوش خلق تر بود. راوی : همسر شهید سید مرتضی آوینی. 📚زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص72.🌿🌿🌸🌸🌺🌺 https://eitaa.com/shamem_hoozoor
🌿🌿🌸🌸🌺🌺 #خاطرات_شهدا با این که تعداد مسئولیت هایی که داشت از حد توانایی های یک آدم خارج بود؛ ولی در خانه طوری بود که ما کمبودی احساس نمی کردیم؛ با آن که من هم کار در مخابرات را آغاز کرده بودم و ایشان هم واقعا گرفتاری کاری داشت و تربیت سه فرزندمان هم به عهده مان بود. وقتی من می گفتم فرصت ندارم، شما بچه را مثلا دکتر ببر، می برد. من هیچ وقت درگیر مسائل خرید بیرون از خانه، کوپن یا صف نبودم. جالب است بدانید که اکثرا مطالعاتش را در این دوران، در همین صف ها انجام می داد. تمام خرید خانه به عهده خودش بود و اصلا لب به گلایه باز نمی کرد. خلق خوشی داشت از من خیلی خوش خلق تر بود. راوی : همسر شهید سید مرتضی آوینی. 📚زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص72.🌿🌿🌸🌸🌺🌺 https://eitaa.com/shamem_hoozoor
☘️☘️ #خاطرات_شهدا #عطر_عجیب بوی عطر عجیبی داشت نام عطر رو که می پرسیدیم جواب سر بالا می داد شهید که شد توی وصیت نامه اش نوشته بود: به خدا قسم هیچ وقت به خودم عطر نزدم هر وقت خواستم معطر بشم از ته دل می گفتم:«السلام علیک یا ابا عبد الله الحسین» شهید: حسین علی اکبری.☘️☘️ شادی روح شهدا و شهید فوق صلوات. 📚زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی ص39 https://eitaa.com/shamem_hoozoor
🌿🌿🌸🌸🌺🌺 #خاطرات_شهدا با این که تعداد مسئولیت هایی که داشت از حد توانایی های یک آدم خارج بود؛ ولی در خانه طوری بود که ما کمبودی احساس نمی کردیم؛ با آن که من هم کار در مخابرات را آغاز کرده بودم و ایشان هم واقعا گرفتاری کاری داشت و تربیت سه فرزندمان هم به عهده مان بود. وقتی من می گفتم فرصت ندارم، شما بچه را مثلا دکتر ببر، می برد. من هیچ وقت درگیر مسائل خرید بیرون از خانه، کوپن یا صف نبودم. جالب است بدانید که اکثرا مطالعاتش را در این دوران، در همین صف ها انجام می داد. تمام خرید خانه به عهده خودش بود و اصلا لب به گلایه باز نمی کرد. خلق خوشی داشت از من خیلی خوش خلق تر بود. راوی : همسر شهید سید مرتضی آوینی. 📚زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص72.🌿🌿🌸🌸🌺🌺 https://eitaa.com/shamem_hoozoor
🌹🌹🌲🌲🌹🌹
#خاطرات_شهدا
#شهیدان_زنده_اند
پیکرش را با دو شهید دیگر تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه میگفت: یکیشان آمد به خوابم و گفت: جنازهی من رو فعلاً تحویل خانوادهام ندید! از خواب بیدار شدم. هر چه فکر کردم کدام یک از این دو نفر بوده، نفهمیدم؛ گفتم ولش کن خواب بوده دیگه. فردا قرار بود جنازهها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت. اینبار فوراً اسمشو پرسیدم. گفت: امیرناصر سلیمانی. از خواب پریدم، رفتم سراغ جنازهها. روی سینه یکیشان نوشته بود «شهید امیر ناصر سلیمانی».
✨✨✨✨
بعدها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانوادهاش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخوره.
شهید امیرناصر سلیمانی
📚 فرمانده، فرمان قهقهه، ص۳۶
و به کسانی که در راه خدا کشته میشوند، مرده نگویید بلکه آنها زندهاند؛ امّا شما درک نمیکنید!
سوره بقره، آیه۱۵۴
شادی روحشان صلوات
🌹🌹🌲🌲🌹🌹
https://eitaa.com/shamem_hoozoor #شهادت
🌿🌿🌸🌸🌺🌺 #خاطرات_شهدا #نوشابه_پپسی آمریکا که بودیم هیچ وقت پپسی نمی خورد. چند بار بهش گفتم: برام نشابه پپسی بخر اما نخرید. یه بار بهش اعتراض کردم. گفتم: این نوشابه ها تفاوت قیمتی ندارند. پس چرا نوشابه پپسی نمی خری؟ گفت: پول کارخونه پپسی متعلق به اسرائیلی هاست. #سرلشکر_عباس_بابایی 📚پرواز تا بی نهایت، ص37 و زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص41🌿🌿🌸🌸🌺🌺https://eitaa.com/shamem_hoozoor
🌿🌿🌸🌸🌺🌺 #خاطرات_شهدا #نوشابه_پپسی آمریکا که بودیم هیچ وقت پپسی نمی خورد. چند بار بهش گفتم: برام نشابه پپسی بخر اما نخرید. یه بار بهش اعتراض کردم. گفتم: این نوشابه ها تفاوت قیمتی ندارند. پس چرا نوشابه پپسی نمی خری؟ گفت: پول کارخونه پپسی متعلق به اسرائیلی هاست. #سرلشکر_عباس_بابایی 📚پرواز تا بی نهایت، ص37 و زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص41🌿🌿🌸🌸🌺🌺https://eitaa.com/shamem_hoozoor