eitaa logo
شمیم فقاهت
203 دنبال‌کننده
812 عکس
55 ویدیو
132 فایل
دروس استاد احمد ابراهیمی سال تحصیلی ۰۴_۱۴۰۳ #فقه_معاصر_شخص_اعتباری #تفسیر_سوره_مبارکه_اسراء #مکاسب_محرمه #مکاسـب_بیع #مشاوره_خارج مشاوره درسی وعلمی @Ebrahimi_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فقه 6 ش 4.mp3
5.71M
جلسه چهارم مساله اول خیار شرط بررسی ادله لزوم تعیین مدت خیار بیع غرری شرط غرری
کفایه ۳ ش ۴.mp3
6.04M
باسمه تعالی مصنف قید تعین مانع از حمل الرجل می شود و نیازمند تجرید است و وضع چنین قیدی هم لغو می باشد... پس لام فقط برای تزیین است و شناخت خصوصیات از طریق قراین است حتی مشهور هم نیازمند همین قراین هستند. اشکال اگر لام برای تزیین است چگونه در العلما دال بر شمول می باشد و علت شمول همان قرینه تعین و تعریف می باشد زیرا اگر شامل همه علما شود متعین خؤاهد بود. جواب تعین دال بر عموم نیست زیرا اقل مراتب عام که 3 تا باشد هم متعین است و تعین تنها به شمول تمام افراد نیست بلکه با اقل مراتب جمع هم حاصل می شود لذا دال بر تمامی افراد باید بخاطر وضع ترکیب لام بر سر علمای جمع باشد وخاصیت لام نیست. علاوه بر این محتمل است که لام وقتی بر سر جمع می اید دال بر عموم بالمطابقه باشد نه با بیانی که از واسطه کرد تعین گذشت پس لام دال بر تعین نیست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فقه ۶ ش ۵.mp3
6.04M
باسمه تعالی مساله دوم بطلان عقد به سبب جهالت خیار شرط ۱. جهل ۲. عدم ذکر مدت ۳. مدت مطلق ادله دال بر صحت ۱. اجماع ۲. خبر مرسل ۳. عدم غرر نقد ادله ۱. عرفی بودن موضوع غرر و وجود آن در مقام
کفایه ۳ ش ۵.mp3
5.82M
باسمه تعالی د. نکره نکره در کلام منفی دال بر عموم و شمول است چه در جمله خبریه و چه انشاییه. خبریه: ماجائنی من احد. انشاییه: لاتضرب رجلا. و این دو خارج از بحث است. زیرا نکره در سیاق نفی دال بر شمول است. در کلام مثبت در جمله خبریه محل بحث نیست چون نزد متکلم روشن است جا رجل من اقصی.. در نزد مخاطب رجل مشخص است و فقط بر فرد خاصی منطبق است که در ایه شریفه حبیب نجار است. جمله انشاییه محل بحث است جئنی برجل. از چهار جمله ذیل تنها جمله اخیر محل بحث است: ۱. ماجائنی من احد ٢. لاتضرب رجلا ٣. جا رجل من اقصی.. ۴. جئنی برجل معنای موضوع له در مثال اخیر طبیعت ماخوذ به قید وحدت است. صاحب فصول گفته معنی فرد مردد است لکن این ادعا باطل است زیرا فرد مردد قابل حمل بر فرد خارجی نیست. فرد مردد یعنی این مرد یا ان مرد که یا ان مرد یک قید ذهنی است که بر فرد خارجی قابل حمل نیست. بنابراین معنای نکره همان طبیعت مقید به قید وحدت است که از تنوین این وحدت فهمیده می شود. توجه که قید وحدت داخل در مفهوم نکره نیست زیرا اگر این قید جزو معنای موضوع له نکره باشد موجب خواهد شد که معنی نکره مقید به قید ذهنی شود و قابل حمل بر فرد خارجی نباشد لذا باید گفت از حد آن انتزاع می شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فقه ۶ ش ۶.mp3
6.68M
باسمه تعالی تتمه مساله دوم نقد ادله ۲. عدم وجود روایت ۳. عدم اعتبار اجماع ۴. عدم اعتبار روایت عامه اشکال: عدم افساد شرط فاسد جواب: غرری شدن نفس بیع به جهت شرط فاسد
کفایه ۳ ش ۶.mp3
6.62M
باسمه تعالی معنی لغوی اطلاق ارسال از قید و حبس می باشد. معنی اصطلاحی مطلق الف. طبیعت مهمله که در اسم جنس وعلم جنس و ال جنس مراد است. ب. طبیعت همراه قید وحدت که معنای نکره است . و این قید زاید بر معنای طبیعت نمی باشد. بنابراین طبیعت مقید به قید ارسال معنای اصطلاحی مطلق می باشد که موافق معنای لغوی است. به مشهور نسبت داده شده است که معنای موضوع له مطلق طبیعت به شرط سریان میباشد این قول دو اشکال دارد ۱. شامل موارد مطلق نخواهد بود زیرا اسم جنس و علم جنس ونکره قید ارسال ندارد و در هر حملی باید تجرید صورت گیرد. ۲. مطلق با تقیید در تقابل است واطلاق در عین مطلق بودن امکان تقیید ندارد زیرا تقیید با قید سریان سازگار نیست. و هر تقییدی مستلزم مجاز در معنای مطلق خواهد بود. در حالی که بر اساس دیدگاه مصنف در معنای مطلق هیچ تجویزی صورت نمیگیرد و بر اساس تعدد دال و مدلول عبد مومن اراده می شود. نعم اگر مقید از نفس مطلق فهمیده شود و رقبه دال بر رقبه مومنه باشد هر چند مومنه قرینه بر این است که از خود رقبه رقبه مومنه اراده شده است بر همه مبانی قایل به مجاز شدیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فقه ۶ ش ۷.mp3
5.54M
باسمه تعالی مساله سوم زمان شروع خیار شرط قول اول از زمان عقد دلیل: تبادر قول دوم از زمان انقضای خیار مجلس دلیل: شرط ضمنی عرفی تفصیل در دلیل
کفایه ۳ ش ۷.mp3
7.56M
باسمه تعالی از آنجایی که اطلاق وسریان با وضع نمی باشد برای شمول نیازمند مقدمات حکمت است. مقدمات حکمت 1. متکلم در مقام بیان باشد و قصد اهمال و اجمال نباشد. در اجمال برخلاف اهمال تعمد بر عدم بیان تمام قصد است. 2. قرینه بر تقیید منتفی باشد. 3. قدر متیقن در مقام تخاطب منتفی باشد. مثلا مولی از یک اب خاص زمزم گفتگو می کرده است در ادامه می گوید اب میخاهم این باعث تقیید اب به اب زمزم می شود. قدر متیقن خارجی دلیل بر تقیید نیست مثلا مولی می گوید اکرم العلما و علمای سادات قدرمتیقن خارجی هستند. الحمدلله رب العالمین