#مکاسب2ش125
#خیار_حیوان
@shamim_fegahat
باسمه تعالی
مسأله سوم: مبدأ خیار حیوان
قول اول: از لحظه عقد (مشهور)
مشهور قائلند از لحظه تحقق عقد بیع، خیار حیوان برای مشتری ثابت است. پ
دلیل: روایتی است که خیار مجلس را با خیار حیوان در یک سیاق ذکر کرده لذا نتیجه میگیریم مبدأ خیار حیوان همان مبدأ خیار مجلس یعنی از لحظه تحقق عقد است.
قول دوم: از زمان اتمام خیار مجلس (شیخ طوسی و..)
دلیل اول: تا زمانی که یک عقد خیار مجلس دارد و جایز هست دیگر لغو است که شارع مقدس خیار دیگری مثل خیار شرط یا حیوان هم به آن عقد ضمیمه کند برای جایز نمودن آن.
نقد: مممکن است ضمن عقد یا بعد عقد یا با تصرف، خیار خود را ساقط و عقد را لازم کنند و فی المجلس خیار حیوان برای مشتری فائده داشته باشد.
دلیل دوم: استصحاب به دو بیان مطرح شده است:
بیان اول: بقای مجعول
بیان دوم: عدم حادث
دلیل سوم: محال است که این جواز فسخ دو علت تامه (مجلس و حیوان) داشته باشد.
دلیل چهارم: مجموع دو قاعده فقهی است که ثابت میکند در زمان خیار مجلس، خیار حیوان نخواهد بود.
قاعده اول: اگر حیوان تا سه روز بعد بیع از بین رفت خسارتش بر عهده بایع است.
قاعده دوم: اگر مبیع در زمان خیار مشترک مانند مجلس تلف شد خسارت آن بر عهده مشتری است.
نقد دلیل دوم:
جواب اول: تمسک به استصحاب زمانی مجاز است که نص خاص در مسأله نداشته باشیم در حالی که در محل بحث مستند فقهاء نصوص خاصه است.
جواب دوم: اصل مثبت زیرا استصحاب کردید عدم حدوث خیار حیوان را در مجلس عقد و به حکم عقل نتیجه گرفتید پس خیار حیوان بعد از مجلس عقد آغاز میشود.
نقد دلیل چهارم: در مباحث آینده خواهد آمد که اگر گفته شده تلف حیوان در زمان خیار حیوان از مال بایع حساب میشود، به جهت أغلبیت است که در أغلب موارد، حیوان بعد از مجلس عقد تلف میشود لذا گفته شده تلف از مال بایع است، حال اگر در مجلس عقد حیوان تلف شد حکمش خواهد آمد.
نقد دلیل سوم:
اگر معتقدید خیارات از آنجا که آثار مختلف دارند پس حقائق مختلفه هستند در این صورت جواب از استدلال شما واضح است که برای مشتری در مجلس عقد دو حقیقت مستقل و مختلف به نام خیار مجلس و خیار حیوان محقق شده است علت خیار مجلس، مجلس عقد است و علت خیار حیوان هم حیوان بودن مبیع است پس دو ماهیت متعدد است لذا توارد علیتین بر معلول واحد نیست بلکه دو علت و دو معلول است و اشکالی ندارد.
اگر معتقدید خیارات مختلف ماهیت واحده دارند یعنی یک معلول که جواز فسخ است محال است دو علت مستقل داشته باشد، در این صورت هم استدلال شما صحیح نیست.
زیرا یا مانند فخر رازی میگویید اسباب شرعیه فقط علامتاند، دیگر اشکالی ندارد که جواز فسخ معلول باشد و دو علامت داشته باشد که مجلس و حیوان است. و اگر بگویید اسباب شرعیه سبب مستقلاند میگوییم اگر تنها بودند سبب مستقل بودند اما وقتی هر دو علت ناقصه با هم جمع میشوند و علت تامه را تشکیل میدهند. پس هر یک از مجلس و حیوان بودن مبیع جزء العلة است برای تحقق جواز فسخ.
نتیجه: طبق هیچ یک از مبانی توارد علتین علی معلول واحد پیش نمیآید.
نکته: مقصود از زمان عقد
میفرمایند در بعض عقدها به محض اتمام صیغه عقد ملکیت هم میآید ولی در بعض عقدها بعد از تحقق صیغه عقد ملکیت نمیآید مانند عقد فضولی بنابر مبنای ناقله، حال سؤال این است که خیار حیوان از لحظه عقد میآید یا از لحظه حصول ملکیت؟
مرحوم شیخ میفرمایند ظاهر این است که خیار حیوان از لحظه حصول ملکیت وجود میگیرد. پس اگر فرضا کسی گندم یا غذا خرید در مقابل آن حیوان تحویل داد، و قائل باشیم صاحب الحیوان خیار دارد، خیار حیوان برای بایع در وقتی است که قبض و اقباض طعام انجام شده باشد زیرا در باب أطعمه حصول ملکیت به قبض و إقباض است.
همچنین کسانی که در بحث خیار مجلس در بیع صرف و سلم میگفتد خیار مجلس از لحظه عقد است، در مسأله پنجم از احکام خیار بحث کردیم که آیا قبل از قبض و اقباض و حصول ملکیت، خیار مجلس ثمره دارد یا نه، گفتیم در بعض موارد ثمره دارد (در قول به وجوب تکلیفی تقابض) و در بعض موارد خفاء دارد، تمام آن بحثها اینجا هم مطرح است.
الحمدلله رب العالمین