eitaa logo
شمیم فقاهت
203 دنبال‌کننده
812 عکس
55 ویدیو
132 فایل
دروس استاد احمد ابراهیمی سال تحصیلی ۰۴_۱۴۰۳ #فقه_معاصر_شخص_اعتباری #تفسیر_سوره_مبارکه_اسراء #مکاسب_محرمه #مکاسـب_بیع #مشاوره_خارج مشاوره درسی وعلمی @Ebrahimi_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
فقه 6 ش 1.mp3
4.4M
باسمه تعالی 🔷 الثالث خیار الشرط مقدمه _ اضافه سببی (مسبب به سبب) _ خیار شرط بر خلاف دو خیار قبل (مجلس و حیوان) که تاسیس بود یک خیار امضایی است. _ خیار شرط غیر از خیار اشتراط است. خیار اشتراط شرط فعل است که عدم تحقق آن شرط موجب خیار است ولی خیار شرط، از قبیل شرط نتیجه است که نفس خیار برای یکی از متعاقدین یا ثالث شرط می شود. _ در نزد شیعیان خیار شرط محدوده خاصی ندارد. _ نفوذ خیار شرط مبتنی بر این است که در ضمن عقد شرط شود. ادله نفوذ خیار شرط ۱. اجماع محصل (لاخلاف ...) ٢. اجماع منقول به حد استفاضه ٣. روایات عام نفوذ هر شرط الا ما خالف کتاب الله و ... ۴. روایات خاصه نفوذ خیار شرط بررسی دلیل سوم المسلمون عند شروطهم خبر مستفیض بلکه متواتر است. سه قید در این روایت امده است ۱. الا ما خالف .... ٢. الا حرم حلالا ... ٣. مما وافق کتاب الله اشکال دو قید اول با نفوذ خیار شرط منافات نداشته زیرا خیار شرط مخالف کتاب نیست. ولی قید سوم مانع از شمول روایت نسبت به خیار شرط است زیرا خیار شرط در قرآن نیامده است. جواب مراد از موافقت کتاب عدم مخالفت با کتاب است و صدر روایت موجب تفسیر ذیل روایت است اولا زیرا بین مخالفت و موافقت مقابله وجود دارد و در صدر گفته است که اگر مخالف باشد نافذ نیست پس ذیل که شرط موافق را نافذ دانسته مراد عدم مخالف با کتاب است. ثانیا اجماع وجود دارد که موافقت شروط با ظاهر کتاب شرط نیست و لازم نیست هر شرط نافذ در قرآن ذکر شود. این بحث در خاتمه مکاسب مفصل بررسی می شود. الحمدلله رب العالمین
اصول ۳ ش ۲.mp3
5.1M
باسمه تعالی ب. علم جنس مشهور: معنای موضوع له علم جنس، طبیعت به قید تمیز وتعین ذهنی است اسامه همان حیوان مفترس با قید تعین ذهنی است بهمین دلیل علمای نحو ان را معرفه دانسته اند. مصنف تعریف اسامه لفظی است و از لحاظ معنای موضوع له با اسد تفاوتی ندارد ودال بر طبیعت مهمله است. مانند تانیث لفظی که فقط لفظ مونث است. دلیل زیرا طبیعت با قید تعین قابل حمل بر افراد خارجی نیست در حالی که می گوییم هذه اسامه و هیچ تجریدی و تصرفی در معنای موضوع له اسامه نداریم علاوه بر اینکه اوردن چنین قیدی کار لغوی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فقه 6 ش3.mp3
7.03M
جلسه سوم مساله اول خیار شرط عدم شرطیت اتصال خیار شرط به عقد شرطیت تعیین مدت خیار شرط عدم پذیرش مسامحات عرفی در خیار شرط
اصول ۳ ش ۳.mp3
6.62M
باسمه تعالی ج. مفرد معرف به لام لام اقسامی دارد اضافی موصول تعریف جنس استغراق عهد ذکری حضوری خارجی ذهنی راه شناخت خصوصیت لام به نحو مشترک معنوی بر تعریف و تعیین دلالت می کند و نوع خاص تعریف را از قراین می فهمیم و این مشترک معنوی است مصنف قید تعین مانع از حمل الرجل می شود و نیازمند تجرید است و وضع چنین قیدی هم لغو می باشد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فقه 6 ش 4.mp3
5.71M
جلسه چهارم مساله اول خیار شرط بررسی ادله لزوم تعیین مدت خیار بیع غرری شرط غرری
کفایه ۳ ش ۴.mp3
6.04M
باسمه تعالی مصنف قید تعین مانع از حمل الرجل می شود و نیازمند تجرید است و وضع چنین قیدی هم لغو می باشد... پس لام فقط برای تزیین است و شناخت خصوصیات از طریق قراین است حتی مشهور هم نیازمند همین قراین هستند. اشکال اگر لام برای تزیین است چگونه در العلما دال بر شمول می باشد و علت شمول همان قرینه تعین و تعریف می باشد زیرا اگر شامل همه علما شود متعین خؤاهد بود. جواب تعین دال بر عموم نیست زیرا اقل مراتب عام که 3 تا باشد هم متعین است و تعین تنها به شمول تمام افراد نیست بلکه با اقل مراتب جمع هم حاصل می شود لذا دال بر تمامی افراد باید بخاطر وضع ترکیب لام بر سر علمای جمع باشد وخاصیت لام نیست. علاوه بر این محتمل است که لام وقتی بر سر جمع می اید دال بر عموم بالمطابقه باشد نه با بیانی که از واسطه کرد تعین گذشت پس لام دال بر تعین نیست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فقه ۶ ش ۵.mp3
6.04M
باسمه تعالی مساله دوم بطلان عقد به سبب جهالت خیار شرط ۱. جهل ۲. عدم ذکر مدت ۳. مدت مطلق ادله دال بر صحت ۱. اجماع ۲. خبر مرسل ۳. عدم غرر نقد ادله ۱. عرفی بودن موضوع غرر و وجود آن در مقام
کفایه ۳ ش ۵.mp3
5.82M
باسمه تعالی د. نکره نکره در کلام منفی دال بر عموم و شمول است چه در جمله خبریه و چه انشاییه. خبریه: ماجائنی من احد. انشاییه: لاتضرب رجلا. و این دو خارج از بحث است. زیرا نکره در سیاق نفی دال بر شمول است. در کلام مثبت در جمله خبریه محل بحث نیست چون نزد متکلم روشن است جا رجل من اقصی.. در نزد مخاطب رجل مشخص است و فقط بر فرد خاصی منطبق است که در ایه شریفه حبیب نجار است. جمله انشاییه محل بحث است جئنی برجل. از چهار جمله ذیل تنها جمله اخیر محل بحث است: ۱. ماجائنی من احد ٢. لاتضرب رجلا ٣. جا رجل من اقصی.. ۴. جئنی برجل معنای موضوع له در مثال اخیر طبیعت ماخوذ به قید وحدت است. صاحب فصول گفته معنی فرد مردد است لکن این ادعا باطل است زیرا فرد مردد قابل حمل بر فرد خارجی نیست. فرد مردد یعنی این مرد یا ان مرد که یا ان مرد یک قید ذهنی است که بر فرد خارجی قابل حمل نیست. بنابراین معنای نکره همان طبیعت مقید به قید وحدت است که از تنوین این وحدت فهمیده می شود. توجه که قید وحدت داخل در مفهوم نکره نیست زیرا اگر این قید جزو معنای موضوع له نکره باشد موجب خواهد شد که معنی نکره مقید به قید ذهنی شود و قابل حمل بر فرد خارجی نباشد لذا باید گفت از حد آن انتزاع می شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا