eitaa logo
شمیم آشنا
14.9هزار دنبال‌کننده
34.3هزار عکس
6.9هزار ویدیو
303 فایل
🗂 بزرگترین مرجع کلیپ های کوتاه مهارت های زندگی مشترک و تربیت فرزند و محتوای سبک زندگی در کشور 👤 @AshenaOnline ادمین 🆔 http://sapp.ir/Shamimeashena سروش 🆔 https://eitaa.com/shamimeashena ایتا 🆔 https://rubika.ir/shamimeashenarubika روبیکا
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸از قبیله شجاعان ✍️ فاطمه‌ جوادی ▫️شنيده بود كاروان به مدينه نزديك شده است. دلش طاقت نمی‌آورد صبر كند. خودش رفت تا زودتر به كاروان برسد، نزديك دروازه شهر شده بود اما از كاروان خبري نبود. بشير را ديد. بشير سعي كرد راهش را كج كند تا با او مواجه نشود. قدم‌هايش را تندتر كرد، دويد. بشير را صدا زد. بشير، بشير... . بشير ايستاد. پرسيد بشير چه خبر؟ بشير سرش را پايين آورده بود و لب‌هايش را می‌جويد. باز پرسيد بشير چه خبر؟ بشير جواب داد: مادر، سرت به سلامت باد، عبدالله‌ات شهيد شد. ▫️به ياد روزي افتاد كه عقيل به قبيله آن‌ها و يك‌راست به چادرشان آمد و با پدرش صحبت كرد. وقتی عقيل رفت، پدرش صدايش زد. فاطمه! و او چهار زانو مقابل پدر نشست. عقيل آمده بود تا تو را برای علي‌بن ابي‌طالب(ع) خواستگاري كند؛ قبول مي‌كني؟ و او لبخند زده بود. بعدها مولايش به او گفته بود از برادرم عقيل خواسته بودم زني از قبيله‌اي شجاع به من معرفي كند تا برايم شيرفرزنداني بياورد؛ و عقيل تو را برايم خواستگاري كرد. فاطمه دختر حزام‌بن خالدبن ربيعه عن عامر. سرش را بالا آورد و دوباره پرسيد بشير چه خبر؟ بشير نگاه طولاني به او انداخت، چه بگويم مادر، عثمان و جعفرت هم شهيد شدند. ▫️انگار همين ديروز بود كه وارد خانه علي‌بن ابي‌طالب شد. دستي به سر زينب(س) شش ساله كشيد و گفت «خانم به خدمت خانه و شما آمده‌ام.» وقتي علي(ع) فاطمه صدايش كرد، گفت: مرا فاطمه صدا نزنيد هر بار كه اين نام را بگوييد دل بچه‌ها مي‌لرزد. ▫️بشير از اسب پياده شد. نگران شده بود. ام‌البنين هيچ واكنشي از خودش نشان نمي‌داد. صدايش زد: مادر، مادر... . چند قدمي به عقب رفت و دوباره پرسيد بشير چه خبر؟ بشير با صداي لرزاني جواب داد: عباست هم شهيد شد. ▫️چشم‌هايش را بست. روزي را ديد كه حسن(ع)، حسين(ع)، كلثوم(س) و زينب(س) كنار پدرشان بر سر سفره غذا نشسته بودند. عباس تازه به دنيا آمده بود، او را بغل گرفت دور سفره و دور سر بچه‌ها و پدرشان گرداند و گفت: عباسم به فداي شما، عباسم به فداي همه‌تان. ▫️چشم‌هايش را باز كرد طاقتش تمام شده بود. چرا بشير به او نمي‌گفت چه خبر؟ بشير نمي‌فهمد كه او چه مي‌پرسد. فرياد زد از حسين(ع) چه خبر؟ همه بچه‌هاي من هر آن‌چه زير اين گنبد ميناست به فداي ابي‌عبدالله. بگو از او چه خبر؟ و بشير با صداي لرزاني جواب داد، حسين(ع) را لب تشنه... حرف‌هاي بشير تمام نشده بود كه فرياد زد: بند دلم را پاره كردي و شاهرگ حياتم را بريدي. 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🌷قدرت مادران شهدا به خاطر ایمانشان است... 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
سنگ صبور حیدری .ام البنین. کریمی. همسر مولا .mp3
7.1M
🏴نوحه زیبای وفات حضرت ام‌البنین(سلام الله علیها) 🎤حاج محمود کریمی 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
طرح شكفتن... ✍️ شاعر: زنده‌یاد قیصر امین‌پور چشم‌ها پرسش بي‌پاسخ حيراني‌ها دست‌ها تشنه تقسيم فراواني‌ها با گل زخم، سر راه تو آذين بستيم داغ‌هاي دل ما، جاي چراغاني‌ها حاليا! دست كريم تو براي دل ما سرپناهي است در اين بی‌سروسامانی‌ها وقت آن شد كه به گل، حكم شكفتن بدهي! اي سرانگشت تو آغاز گل‌افشاني‌ها! فصل تقسيم گل و گندم و لبخند رسيد فصل تقسيم غزل‌ها و غزل‌خواني‌ها... سايه امن كساي تو مرا بر سر، بس! تا پناهم دهد از وحشت عرياني‌ها چشم تو لایحه روشن آغاز بهار طرح لبخند تو پايان پريشاني‌ها 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
📜 لوح | اتحاد شیطانی 💬 اگر آمریکا و اسرائیل، «لا اله الّا الله» بگویند، ما قبول نداریم؛ چرا که آن‌ها می‌خواهندسرِ ما کلاه بگذارند... آن‌ها که صحبت از صلح می‌کنند، می‌خواهند منطقه را به جنگ بکشند. ✍️ امام‌خمینی(ره)؛ ششم آبان ۱۳۶٠ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🎭 دگردیسی داعش... اثر هنرمند: سید محمدجواد طاهری 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
8.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️انتشار گسترده دروغ‌ 🎥نخبگان سواد رسانه می‌گویند علاج در امان ماندن از سردرگمی و شکی که هدف منتشرکنندگان از اخبار جعلی است، فقط کمی مکث، تأمل و تفکر است. 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🔸واژه انتظار در جبهه‌ها معنا شد دلشان برای استجابت نوایِ ِ " اَللّهُمَّ اَرِنیِ الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ " پر می‌‌زد. 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
✨️سه فصل در یک تصویر، آذربایجان غربی 🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena