#دهه_فجر ۹
يكی از خواهران كه در اقامتگاه امام در پاريس مشغول خدمت بوده است می گويد: روزی يكی از آقايان آمدند و گفتند: «آمريكایی ها آمادهاند مصاحبهای با امام انجام دهند و اين برنامه مستقيم پخش می شود، و اگر اين عمل صورت بگيرد بالطبع ساير كشور هاي اروپايی هم چنين كاری را انجام می دهند. اين می تواند براي نشان دادن مواضع و حركت انقلاب مؤثر باشد».
اتفاقاً روز جمعه بود. بنده آمدم خدمت امام و موضوع را عرض كردم.
امام فرمودند: «حالا وقت انجام مستحبات (غسل جمعه) است، وقت مصاحبه نيست. وقتی مستحبات روز جمعه را بهجا آوردند فرمودند: «من برای مصاحبه آمادهام.»
@shamimemalakut
#دهه_فجر
امام خمینی ره:
پيروزی آن است كه مورد توجه حق تعالی باشد، نه اينكه كشوری را بگيريد.
@shamimemalakut
#دهه_فجر ۱۰
يكي از خواهران می گويد: روزی رئيس نوفل لوشاتو، عكسی از امام را كه در حال قنوت بودند آوردند كه بدهيم ايشان امضا كنند. امام عكس را گرفتند و امضا كردند. وقتی به امضا توجه كردم، ديدم مثل ساير امضاهای ايشان نيست و كلمهای از اسمشان جا افتاده است.
عرض كردم: مثل اينكه امضای شما مثل ساير امضاها نيست.
فرمودند: «چون مسيحی هستند و رعايت وضو را نمی كنند اسم «روح الله» را ننوشتم مبادا دستشان مسح كند».
اين در حالی بود كه اگر نام خود را می نوشتند با توجه به اينكه " روح الله " نام حضرت مسيح(ع) هم بود، مسیحيان استقبال بيشتری می كردند!
@shamimemalakut
#دهه_فجر
بیا به خانه ی آلاله ها سری بزنیم
ز داغ با دل خود حرف دیگری بزنیم
به یک بنفشه صمیمانه تسلیت گوییم
سری به مجلس سوگ کبوتری بزنیم
شبی به حلقه درگاه دوست دل بندیم
اگر چه وانکند، دست کم دری بزنیم!
@shamimemalakut
Jamshid Jam - Yare Dabestanie Man 128_(Music-o-Movie.ir).mp3
3.33M
#دهه_فجر
اگر چه دشمنی زشت است
اگر چه جنگ زیبا نیست
ولی پیکار با پستی، پلشتی، ناجوانمردی
عیار آدمی زادی ست
و جنگ با تجاوز گر
طلوع سرخ آزادی ست
پس... تفنگت را زمین مگذار!
#سرود_یار_دبستانی_من
@shamimemalakut
#دهه_فجر
مستند " عزت " را نگاه می کنم. این مستند در مورد مبارز انقلابی بنام "عزت مطهری " معروف به" عزت شاهی" است و مستند سریالی "طوفان دو" را پیگیری می کنم، که بسیار دیدنی است و البته جانکاه.
در این مستندها از شکنجه های ساواک صحبت می کردند. از اینکه وقتی کلاه آپولو را روی سر زندانی می گذاشتند و ولتاژ قوی برق را به زندانی وصل می کردند، اگر دستهای زندانی به صندلی بسته نبود، سرش از شدت برق، به سقف می خورد!
و اینکه وقتی عزت شاهی را دستگیر کردند، اسرائیل و ساواک جشن گرفتند.
و اینکه وقتی رضوانه دختر ۱۴ ساله خانم حدیده چی( دباغ) را بخاطر اعتراف کردن مادرش شکنجه می کردند ،خانم دباغ آرزو می کرد کاش رضوانه زیر شکنجه جان بسپارد!
و اینکه کمالی شکنجه گر به آن زندانی می گفت : این اتاق بازجویی جایی است که خدا و پیغمبر هم بیاید اینجا ، باید حرف بزند! من ناخن خدا را هم در این اتاق می کشم!
و اینکه بعد از شکنجه دختر جوان آیه الله غفاری ، موهای بلند او را گرفته و او را روی زمین می کشیدند.
و اینکه وقتی در مقابل آیه الله طالقانی به دخترش اهانت می کردند و ایشان تنها کاری که انجام داده بود، صیغه عقد را خوانده بود!
قلبم بدرد می آید از این همه شقاوت و ستمگری!
ولی شقی تر از اینها، کسانی هستند که بدون زحمت بر سر سفره انقلاب نشستند و تا جایی که می توانستند خوردند و بردند و چاپیدند!
استاد بزرگواری می گفت : اسلام در برهه حساس بعد از رحلت پیامبر ص، به خون مقدسی نیاز داشت تا نهالش استوار شود و حضرت فاطمه س این ایثارگری را کرد تا امیر مومنان ع برای عزت و پایداری اسلام بماند.
امیر مومنان ع بماند تا انسانها راه هدایت را پیدا کنند و قرین سعادت گردند، نه اینکه از ثمرات این انقلاب اسلامی عده ای حقوق نجومی بگیرند و به آرمانهای شهدا بخندند!
باشد روز قیامت خیلی دور نیست!
#طرید
#حاج_قاسم_سلیمانی
@shamimemalakut
شاید کسی متوسل شده است به آقا زاده امام حسن مجتبی ع، که این بدستم رسیده است!
زره اندازه نشد پس کفنش را دادند
کمترین سهمیه از سهم تنش را دادند
قاسم انگار در آن لحظه محو او شده بود
سرّ این او شدنش بود ، مَنَش را دادند
بی جهت نیست تماما بغلش کرده حسین
بعد ده سال دوباره حسنش را دادند
تا که حرز حسنی همره قاسم باشد
عمّهها تکهای از پیرهنش را دادند
داشت مجذوب کلیمالّلهی خود میشد
سنگها نیز جواب سخنش را دادند
داشت با ریختنش پای عمو کم شد
چقدر خوب زکات بدنش را دادند
گفت یعقوب: تن یوسف من را بدهید
گفت یعقوب، ولی پیرهنش را دادند
#علی_اکبر_لطیفیان
@shamimemalakut
#دهه_فجر
دکتر مهکام روان شناس زبده کودک و نوجوان هستند که چهارشنبه صبح ها در شبکه قرآن صحبت می کنند. ایشان می گفت : برخی کودکان در بازی ها هوشمندانه عمل می کنند. یاد این خاطره امام خمینی افتادم .
نقل می کنند ، یک روز که سیدعلی در اتاق آقا مشغول بازی بود، ساعت و عصای امام را برداشت. آقا طوری که او ناراحت نشود آن را از علی گرفته و گفتند این مال پیرهاست و ساعت را هم ببین و به من بده، چون می شکند و دیگر ساعت نداریم.
فردای آن روز که علی دوباره به اتاق آقا رفت، گفت: امروز امام بازی کنیم ؟!
آقا قبول کرد. علی گفت پس از جایتان بلند شوید و روی زمین بنشینید تا من روی صندلی بنشینم. رفت روی صندلی آقا نشست و ساعت را دست کرد و عینک را هم به چشمش زد و گفت : من دولت تعیین می کنم ، من توی دهن این دولت می زنم، بعد به امام گفت: شما هم تکبیر بگو.
امام هم در حالی که روی زمین نشسته بود، تکبیر می گفت!
بالاخره سید علی موفق شد عینک و ساعت را از امام بگیرد!
#طرید
@shamimemalakut
#شب_جمعه
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
آن ساعتی خوش است که مستانه بگذرد
یعنی به زیر مِنّت پیمانه بگذرد
روزیِ ما به دست کریمان آشناست
کفر است پای سفره ی بیگانه بگذرد
سوگند می خوریم که ما گنج می شویم
یک شب اگر که شاه ز ویرانه بگذرد
خدمتگذار اهل خرابات اگر شدی
ایام نوکری تو شاهانه بگذرد
ما عقل خویش را سر عشق تو باختیم
بگذار عمرمان همه دیوانه بگذرد
دور از نگاه کعبه تو را می کند طواف
کافی است از کنار تو پروانه بگذرد
این روزگار می گذرد خوب یا که بد
بهتر که عمر ما در این خانه بگذرد
@shamimemalakut
#دهه_فجر
ما فردا می آییم
شاید فردا آخرین فرصت برای « مرگ بر اسرائیل» باشه!
@shamimemalakut
پر کن از باده ی چشمت
قدح صبحِ مرا
خود بگو ،
من ز ِ تو سرمست شوم
یا خورشید...؟
#حاج_قاسم_سلیمانی
#اربعین_سردار
@shamimemalakut