#المراقبه
گریه های مهدی طارمی بعد از اخراج در بازی ایران و سوریه دیدنی بود!
گریه برای اینکه در وسط میدان نبود تا نقش آفرینی کند !!
همین داستان در ماها هم هست !
یک عده خوشحالیم که در امتحان های سخت نبوده و نیستیم !
و یک عده ناراحت که چرا در روز عاشورا و ... نبودند تا امام خود را یاری کنند !
یاوران دولت مهدوی از دسته دوم اند نه دسته اول !
آدمِ آزمونهای سخت باشیم !!
مثل سخن امیرالمؤمنین علی ع که فرمود ، از کوه ممکن است سنگی ریزش کند ، اما از ایمان مؤمن هرگز !!
#طرید
آمریکا ، به تلافی سه نظامی کشته شده در مرز اردن ، ۸۵ نقطه در مرز عراق و سوریه را بمباران کرد !
ولی کشته شدن ۲۶۰۰۰ نفر فلسطینی ، آنهم شهروند معمولی نه نظامی ، هیچ ارزشی ندارد!
قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلًا ۖ إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ﴿ زمر /٨﴾
...اندکی به کفر خودت بهره ببر، همانا تو از اصحاب دوزخی!
#طرید
#یا_باب_الحوائج
در تاریخ آمده که فرهاد میرزا ، عموی ناصرالدین شاه فردی بسیار متمول بود که ، ارادت خاصی به امام کاظم ع داشت .
روزهای آخر عمرش ، وقتی در بستر بیماری بود ، ناصرالدین شاه به او گفت : عموجان ! پولهایت را کجا گذاشته ای تا فرزندانت بعد تو بزحمت نیفتند ؟
و او با خونسردی جواب داد : همه ی پولهایم را به بانک موسی بن جعفر ، واریز کرده ام !
آری ، او تمام دارایی خود را که بیش از سیصد هزار تومان بود ، صرف ساخت بارگاه امام کاظم ع کرده بود !
اما دو وصیت هم کرده بود : یکی اینکه او را در جلوی درب حرم ، زیر پای زائران امام کاظم دفن کنند ! و دیگر اینکه جنازه وی را چهار باربر و حمّال حمل کنند !
وقتی جنازه ی وی را تشییع می کردند ، تمام علمای عراق آمده بودند ، ولی مثل امام کاظم ع ، چهار باربر جنازه را حمل می کردند !
آقاجانم ! داستان عاشورا سخت است ،
ولی واقعا نحوه ی تشییع شما ، روی تخت چوبی و با آن ندای « هذا اِمامُ الرَّفَضَة فَاعرِفُوهُ» داغ بزرگی بر دل ما شده است !
@shamimemalakut
#شهادت_امام_کاظم_تسلیت_باد
بر روی لَب هایت به جز یا ربّنا نیست
غیر از خدا، غیر از خدا، غیر از خدا نیست
زنجیر ها راه گلویت را گرفتند
در این نفس بالا که می آید صدا نیست
چیزی نمانده از تمامِ پیکرِ تو
انگار که یک پوستی بر استخوانی ست
زخمِ گلوی تو پذیرفته است امّا
زخمِ دهانت کار این زنجیر ها نیست
این ایستادن با زمین خوردن مساوی ست
از چه تَقلّا میکنی؟ این پا که پا نیست
اصلا رها کن این پلیدِ بد دهان را
از چه توقع میکنی وقتی حَیا نیست
نامرد ! زندان بان ! در این زندانِ تاریک
اینکه کنارش میزنی با پا عَبا نیست
این تخته یِ دَر که شده تابوت حالا
بهتر نباشد بدتر از آن بوریا نیست
اما تو را با نیزه ها بالا نبردند
پس هیچ روزی مثل روزِ کربلا نیست
/علی اکبر لطیفیان/
پسرم مرا نشناخت!
#رهبری
#انقلاب
🔹️ خاطرات حضرت آیتالله خامنهای از مبارزات دوران طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی
✏️ در سال 1346 مجددا توسط ساواک بازداشت و زندانی شدم. یک روز پسرم مصطفی را که دو ساله بود به زندان آوردند. یکی از سربازان دواندوان آمد و گفت پسر شما را آوردهاند.
✏️ به درِ زندان نگاه انداختم دیدم یکی از افسران، مصطفی را بغل گرفته و به سوی من میآید. مصطفی را گرفتم و بوسیدم. کودک بهعلت اینکه مدتی طولانی از او دور بودم، مرا نشناخت؛ لذا با چهرهای گرفته و اخمکرده به من نگریست. سپس زد زیر گریه.
✏️ بهشدت میگریست. نتوانستم او را آرام کنم. لذا او را دوباره به افسر دادم تا به همسرم و بقیه ـ که اجازۀ دیدار با من را نداشتند ـ بازگرداند. این امر به قدری مرا متاثّر ساخت که تا چند روز بعد نیز همچنان دلآزرده بودم.
برگرفته از کتاب "خون دلی که لعل شد"
#سیره_رسول_الله_ص ۱
بیشک تأسی به سیره و سنت پیامبر ص براساس آیه کریمه «و لکم فی رسولالله اسوه حسنه» ، راهگشای مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود.
#سیره_رسول_الله_ص ۲
🔹هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه میرفت.
🔹در راه رفتن قدمها را بر زمین نمیکشید.
🔹نگاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بود.
🔹هرکه را میدید مبادرت به سلام میکرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.
🔹وقتی با کسی دست میداد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمیکشید.
🔹با مردم چنان معاشرت میکرد که هرکس گمان میکرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است.
🔹هرگاه به کسی مینگریست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمیکرد.
🔹هرگز به روی مردم چشم نمیدوخت و خیره نگاه نمیکرد.
#سیره_رسول_الله_ص ۳
🔹با فقرا زیاد نشست و برخاست میکرد و با آنان هم غذا میشد.
🔹دعوت بندگان و غلامان را میپذیرفت.
🔹هدیه را قبول میکرد اگرچه به اندازه یک جرعه شیر بود.
🔹بیش از همه صله رحم به جا میآورد.
🔹به خویشاوندان خود احسان میکرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد.
🔹کار نیک را تحسین و تشویق میفرمود و کار بد را تقبیح مینمود و از آن نهی میکرد.
🔹آنچه موجب صلاح دین و دنیای مردم بود به آنان میفرمود و مکرر میگفت هرآنچه حاضران از من میشنوند به غایبان برسانند
#سیره_رسول_الله_ص ۴
🔹اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
🔹اگر در محضر او چیزی رخ میداد که ناپسند وی بود نادیده میگرفت.
🔹اگر از کسی خطایی صادر میگشت آن را نقل نمیکرد.
🔹کسی را بر لغزش و خطای در سخن مواخذه نمیکرد.
🔹هرگز با کسی جدل و منازعه نمیکرد.
🔹هرگز سخن کسی را قطع نمیکرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید.
🔹پاسخ به سوالی را چند مرتبه تکرار میکرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
🔹چون سخن ناصواب از کسی میشنید. نمیفرمودـ «چرا فلانی چنین گفت» بلکه میفرمود «بعضی مردم را چه میشود که چنین میگویند؟»