#دهه_فجر
امام خمینی ره:
پیروزی را شمشیر نمی آورد، پیروزی را خون می آورد.
@shamimemalakut
#دهه_فجر ۶
مشهدی حسین یکی از خدمتگزاران امام ، نقل می کرد که در ماه رمضان عده ای در بیرونی امام بودند و غذا همان غذای گذشته بود و فرقی نکرده بود.
روزی حاج شیخ عبدالعلی قرهی به من گفت: «این همه آدم که در بیرونی هستند افطار و سحری می خواهند و این مقدار گوشت که شما تهیه می کنید خیلی کم است، بیشتر بگیرید.»
من هم بنا به گفته او آن روز بیشتر گوشت گرفتم. هرشب می بایست خدمت امام می رسیدم و صورتحساب را ارائه می دادم.
آن شب آقا با تعجب پرسیدند:«چطور شد که گوشت بیشتر از گذشته گرفتی؟»
گفتم: «آقای شیخ دستور دادند.»
امام با احترامی که نسبت به ایشان داشتند فرمودند: «همان تعداد که همیشه می گرفتی بگیر، آقای حاج شیخ هم اگر می خواهند، غذایشان را جدا کنند»!
@shamimemalakut
#دهه_فجر
امام خمینی ره:
همین شهادتها پیروزی را بیمه می کند. همین شهادتهاست که دشمن را رسوا می کند در دنیا.
@shamimemalakut
#دهه_فجر ۷
مرحوم، آقای اسلامی تربتی نقل می کرد روزی با امام در حال رفتن به درس آية الله شاه آبادی بوديم. فصل زمستان بسيار سردی بود، از كنار مدرسهی حجّتيه عبور می كرديم، ديدیم خانمی كنار رودخانه نشسته و دارد پارچه و كهنههايی را می شويد. نمی دانم مال خودش بود يا كلفت بود، می ديديم كه يخهای رودخانه را می شكست و لباسها را می شست. بعد دستش را از آب بيرون می آوردو مقداری با دمای بدنش گرم می كرد و دوباره لباس می شست.
امام قدری به او نگاه كرد، بعد به من فرمود: شما برويد، من می آيم.
عرض كردم: چه كار داريد؟ اگر امری هست بفرماييد.
گفتند: نه شما برويد و خودشان ايستادند و به كمك آن خانم لباسها را شستند و كنار گذاشتند، و چيزی هم يادداشت كردند كه بعد معلوم شد آدرس آن خانم مستمند را از او گرفته بودند. هر چه از ايشان پرسيدم قضيه چه بود؟
فرمودند: چيزی نبود.
بعد معلوم شد به آن خانم گفتهاند شما بياييد منزل، من می گویم آب گرم كنند و ديگر شما اينجا (لب رودخانه) نياييد. با آب گرم لباس بشوييد و خود من هم كمكتان می كنم!
@shamimemalakut
#دهه_فجر
امام خمینی ره:
از هر قطره خون شهید ما که به زمین می ریزد، انسانهای مصمم تر و مبارزی بوجود می آیند.
@shamimemalakut
#دهه_فجر ۸
يكي از ارادتمندان امام می گويد: يك بار به محضر حضرت امام در جماران رسيدم، یکی از مسئولين مملكتی برای انجام كارهای جاری خدمت امام رسيد. پدر سالخوردهاش نيز همراه او بود. وقتی خواست به حضور امام برسد، جلوتر از پدرش حركت می كرد. پس از تشرف به خدمت امام، پدرش را معرفی كرد، امام نگاهی به آن مسئول كرد و فرمود: اين آقا پدر شما هستند؟ عرض كرد: بله.
امام فرمود: پس چرا جلوی او راه افتادی و وارد شدی؟
@shamimemalakut
#دهه_فجر ۹
يكی از خواهران كه در اقامتگاه امام در پاريس مشغول خدمت بوده است می گويد: روزی يكی از آقايان آمدند و گفتند: «آمريكایی ها آمادهاند مصاحبهای با امام انجام دهند و اين برنامه مستقيم پخش می شود، و اگر اين عمل صورت بگيرد بالطبع ساير كشور هاي اروپايی هم چنين كاری را انجام می دهند. اين می تواند براي نشان دادن مواضع و حركت انقلاب مؤثر باشد».
اتفاقاً روز جمعه بود. بنده آمدم خدمت امام و موضوع را عرض كردم.
امام فرمودند: «حالا وقت انجام مستحبات (غسل جمعه) است، وقت مصاحبه نيست. وقتی مستحبات روز جمعه را بهجا آوردند فرمودند: «من برای مصاحبه آمادهام.»
@shamimemalakut
#دهه_فجر
امام خمینی ره:
پيروزی آن است كه مورد توجه حق تعالی باشد، نه اينكه كشوری را بگيريد.
@shamimemalakut
#دهه_فجر ۱۰
يكي از خواهران می گويد: روزی رئيس نوفل لوشاتو، عكسی از امام را كه در حال قنوت بودند آوردند كه بدهيم ايشان امضا كنند. امام عكس را گرفتند و امضا كردند. وقتی به امضا توجه كردم، ديدم مثل ساير امضاهای ايشان نيست و كلمهای از اسمشان جا افتاده است.
عرض كردم: مثل اينكه امضای شما مثل ساير امضاها نيست.
فرمودند: «چون مسيحی هستند و رعايت وضو را نمی كنند اسم «روح الله» را ننوشتم مبادا دستشان مسح كند».
اين در حالی بود كه اگر نام خود را می نوشتند با توجه به اينكه " روح الله " نام حضرت مسيح(ع) هم بود، مسیحيان استقبال بيشتری می كردند!
@shamimemalakut
#دهه_فجر
بیا به خانه ی آلاله ها سری بزنیم
ز داغ با دل خود حرف دیگری بزنیم
به یک بنفشه صمیمانه تسلیت گوییم
سری به مجلس سوگ کبوتری بزنیم
شبی به حلقه درگاه دوست دل بندیم
اگر چه وانکند، دست کم دری بزنیم!
@shamimemalakut
Jamshid Jam - Yare Dabestanie Man 128_(Music-o-Movie.ir).mp3
3.33M
#دهه_فجر
اگر چه دشمنی زشت است
اگر چه جنگ زیبا نیست
ولی پیکار با پستی، پلشتی، ناجوانمردی
عیار آدمی زادی ست
و جنگ با تجاوز گر
طلوع سرخ آزادی ست
پس... تفنگت را زمین مگذار!
#سرود_یار_دبستانی_من
@shamimemalakut
#دهه_فجر
مستند " عزت " را نگاه می کنم. این مستند در مورد مبارز انقلابی بنام "عزت مطهری " معروف به" عزت شاهی" است و مستند سریالی "طوفان دو" را پیگیری می کنم، که بسیار دیدنی است و البته جانکاه.
در این مستندها از شکنجه های ساواک صحبت می کردند. از اینکه وقتی کلاه آپولو را روی سر زندانی می گذاشتند و ولتاژ قوی برق را به زندانی وصل می کردند، اگر دستهای زندانی به صندلی بسته نبود، سرش از شدت برق، به سقف می خورد!
و اینکه وقتی عزت شاهی را دستگیر کردند، اسرائیل و ساواک جشن گرفتند.
و اینکه وقتی رضوانه دختر ۱۴ ساله خانم حدیده چی( دباغ) را بخاطر اعتراف کردن مادرش شکنجه می کردند ،خانم دباغ آرزو می کرد کاش رضوانه زیر شکنجه جان بسپارد!
و اینکه کمالی شکنجه گر به آن زندانی می گفت : این اتاق بازجویی جایی است که خدا و پیغمبر هم بیاید اینجا ، باید حرف بزند! من ناخن خدا را هم در این اتاق می کشم!
و اینکه بعد از شکنجه دختر جوان آیه الله غفاری ، موهای بلند او را گرفته و او را روی زمین می کشیدند.
و اینکه وقتی در مقابل آیه الله طالقانی به دخترش اهانت می کردند و ایشان تنها کاری که انجام داده بود، صیغه عقد را خوانده بود!
قلبم بدرد می آید از این همه شقاوت و ستمگری!
ولی شقی تر از اینها، کسانی هستند که بدون زحمت بر سر سفره انقلاب نشستند و تا جایی که می توانستند خوردند و بردند و چاپیدند!
استاد بزرگواری می گفت : اسلام در برهه حساس بعد از رحلت پیامبر ص، به خون مقدسی نیاز داشت تا نهالش استوار شود و حضرت فاطمه س این ایثارگری را کرد تا امیر مومنان ع برای عزت و پایداری اسلام بماند.
امیر مومنان ع بماند تا انسانها راه هدایت را پیدا کنند و قرین سعادت گردند، نه اینکه از ثمرات این انقلاب اسلامی عده ای حقوق نجومی بگیرند و به آرمانهای شهدا بخندند!
باشد روز قیامت خیلی دور نیست!
#طرید
#حاج_قاسم_سلیمانی
@shamimemalakut