eitaa logo
کانال شمیم بهشت
765 دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
11.9هزار ویدیو
169 فایل
کانال شمیم بهشت 🌼🌻 🌼🌻یامهدی فاطمه (س) یار مظلومان جهان برای ظهورت دعای فرج میخوانم 🌼🌻بهترین کانال مذهبی و معنوی شمیم بهشت ۰( اللهم عجل الولیک فرج والعافیت ونصر ) @shamimmarefat5 ارتباط با مدیر محترم ⚘⚘⚘⚘ ممنونم که پستها رو فوروارد میکنید نه کپی
مشاهده در ایتا
دانلود
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ -فقیه دلیل ششم: ضرورت ترویج مذهب امامت فصل سوم: مبانی ولایت فقیه نزد فقهای شیعه با این گفتار و با توجه به ادله اربعه یعنی قرآن و سنت و عقل و اجماع که ذکر ن مودیم، به این نتیجه روشن می‌رسیم که مسأله ولایت فقیه از منظر نصب و نیابت، مسأله ای متقن و غیر قابل تشکیک است و از سخنان بیشتر بزرگان و برجستگان عرصه فقه امامیه مشخص می‌شود که آنان از این دیدگاه به مسأله نگریسته و سپس بوسیله برهانهای عقلی و نقلی بر آن استدلال نموده اند. ب) دیدگاه تصدی فقیه از باب حِسبه دیدگاه دوم در مورد ولایت فقیه که برخی از فقهاء بر اساس آن به تفسیر ولایت فقیه پرداخته اند، تصدی فقیه برای امر ولایت از باب حِِسبه است. برای روشن شدن این دیدگاه نخست باید معنای لغوی و اصطلاحی حِِسبه را بیان کنیم. از نظر لغت «حِِسبه» اسم مصدر از احتساب و از ماده حَسِبَ و به معنای پس انداز أجر و نیز به معنای به شمار آوردن نیز می‌آید. مثلا می‌گویی: فعلته حِِسبة و احتسبت فیه احتساباً یعنی پاداش و مزد آن را می‌خواهم. پس احتساب از ماده حَسِبَ است همچنانکه اعتداد از ماده عَدِدَ است. در مورد کسی که برای رضای خداوند کاری را انجام می‌دهد، می‌گویند احتسبه؛ زیرا بر او رواست که کار خود را قابل شمارش بداند. در مورد کسی که حُسن تدبیر داشته باشد، می‌گویند: فلان حسن الحسبة بالأمر. و لیس من احتساب الأجر و هذا ایضا من الباب لأنه کان إذا کان حسن التدبیر للأمر کان عالما بعداد کل شیء و موضعه و من الرأی و الصواب. ( [۱] ) اکنون وقت آن رسیده است تا معنای حسبه در اصطلاح فقه را نخست از دیدگاه مکتب اهل سنّت و سپس از دیدگاه مکتب اهل بیت (علیهم السلام) مورد بررسی قرار دهیم. ادامه دارد ... الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
بسم الله الرحمن الرحیم میدونید که غدیر یهویی اتفاق نیفتاد و کلی مقدمه داشت اگر می خواهید اطلاعات تون درباره غدیر رو بسنجید ببینید جواب چند تا از سوالات زیر رو می دونید؟ -می دانستید کامل ترین گزارش از حجه الوداع در کتب شیعه و حتی کتب اهل سنت از چه کسی نقل شده؟ =از مولامون امام صادق (علیه السلام) -آیه ای که در سال دهم  جهت دستور عزیمت همگانی به حج بر پیامبر صلی الله علیه و اله نازل شد چه بود؟ =27 حج ) و مردم را براى حج خانه دعوت كن تا پياده و سواره از هر راه دور نزد تو حاضر شوند)که در ذیقعده دهم هجری نازل شد و حضرت ، اهل مدینه را با اعلام و شهرهای دیگر را با ارسال نامه باخبر نمودند. -کی مکه رو برای انجام مناسک حج از وجود مشرکین پاک سازی کرده بود؟ =امیرالمومنین علیه السلام که در سال نهم هجری با ابلاغ شجاعانه آیه 3 سوره توبه در مکه ،شجاعانه اعلام نمودند از سال بعد فقط مسلمین اجازه ی حضور در حج را دارند.(ابتدا پیامبر ، ماموریت را به ابوبکر دادند؛اما بعد به دستور خدا از او پس گرفتند و به دست حضرت امیر صلوات الله علیهما و آلهما دادند) -امیرالمومنین(علیه السلام) در ایام اعلام حج کجا بودند؟ =برای دعوت مردم یمن به اسلام به آنجا رفته بودند(در حالی که قبل از ایشان خالد بن ولید رفته بود و بعد از 6 ماه یک نفر را هم جذب اسلام نکرده بود؛حضرت در همان روز اول باعث اسلام کل طایفه ی همدان شدند) -سفر حجه الوداع چقدر طول کشید؟ =یک ماه از 25  ذیقعده تا 25 ذیحجه -حضرت، چه کسی را به عنوان جانشین خود در مدینه تعیین کردند؟ =ابودجانه ی انصاری(حتی برای یک ماه ،مدینه را بی سرپرست رها نکردند.) -چند نفر از مدینه و اطراف آن ،همراه ایشان بودند؟ =70 هزار نفر -کوچکترین حاجی که بود؟ =محمد بن ابی بکر که در اوایل سفر در نزدیک مسجد شجره به دنیا آمد(و نهایتا هم در رکاب امیرالمومنین شهید شد، ماشالله به مادرش اسماء بنت عمیس با اون قوت و همت؛البته ایشون خادم افتخاری حضرت زهرا علیهالسلام هم بودند.بریز آب روان اسما..) -چه کسی دردستور تبدیل حج به حج تمتع و انجام عمره با پیامبر مخالفت کرد؟ =عمر بن خطاب -دستور اعلام امیرالمومنین بعنوان جانشین، کی بر رسول الله نازل شد؟ =همان روز اول ورود به مکه یعنی 4 ذیحجه -امیرالمومنین علیه السلام کی به رسول خدا در مکه ملحق شدند؟ =همان روز اول ورود ایشان به مکه، امیرالمومنین هم از سمت یمن رسیدند و با ورود خود همه را متعجب ساختند؛هیچ کس فکر نمی کرد ایشان این قدر زود و کامل ماموریت خود را به اتمام برسانند. -پیامبر در کنار کعبه که تازه روکش آن تعویض شده بود،چه فرمودند که خداوند در تایید آن، آیه 7 سوره بینه را نازل نمود؟ =قسم به آنکه جانم در دست اوست؛ علی و شیعیانش روز قیامت رستگارانند. -کدام آیات هم زمان با شروع حج به عنوان آخرین واجب الهی، پیامبر را به اعلام جانشین مامور کرد؟ =آیه 7و 8سوره شرح: پس چون فارغ شدى از تبليغ رسالت على را منصوب بدار و بسوى پروردگار خود هميشه مشتاق باش و عبادت كن. -پیام جبرئیل در عرفات چه بود؟ =نزدیک شدن زمان رحلت رسول الله و دستوربه وصیت و جانشینی امیرالمومنین -چرا پیامبر با وجود این همه تاکید از سوی خدا،باز ولایت را اعلام نمی کردند؟ =حضرت ، در عرفات بسیار گریستند و به جبرئیل فرمودند:قوم من از جاهلیت فاصله ی زیادی نگرفته اند.(یعنی ممکن است با اعلام جانشین، ایشان را بکشند و هرج و مرج رخ دهد.) -پیامبر در عرفات امرالمومنین را چگونه معرفی نمودند؟ =یا علی من و تو از یک ریشه خلق شده ایم؛من ریشه ی آن و تو تنه ی آن و حسنین شاخه های آن هستند، هر کس به یکی از شاخه های آن بیاویزد؛خداوند به رحمتش  او را وارد بهشت می کند...یا علی !بدون ولایت تو عملی قبول نیست. -آیا حضرت در مِنا هم به ولایت اشاره کردند؟ =بله ؛ درپایان سفارش به واجبات ؛فرمودند:از صاحب اختیاران خود اطاعت کنید تا وارد بهشت پروردگارتان شوید. -در مسجد خیف چطور؟ =حدیث معروف ثقلین را فرمودند و به قرآن و عترت سفارش کردند و دشمنان امیرالمومنین را لعنت نمودند. -در مِنا ،چند آیه درباره امیرالمومنین نازل شد؟ =حداقل 7 آیه(41-42-43-44و 61 زخرف و 93 و 94 مومنون) -با نزول کدام سوره ، پیامبر صلی الله علیه و آله به رحلت قریب الوقوع خود واقف شدند؟ =آخرین سوره ی کامل نازل شده یعنی نصر -ایشان در پاسخ سلمان فارسی درباره ی جانشین خود چه فرمودند؟ =او برادرم و وزیرم و جانشینم در اهلبیت و بهترین کسی که بعد از خود باقی می گزارم که قرضم را ادا و به وعده هایم وفا میکند:علی بن ابیطالب است. -سفارشات مکرر پیامبر نسبت به امیرالمومنین چه واکنشی را بین منافقین برانگیخت؟ =آنها از بین گروه های مختلف(مهاجرین ،انصار و آزاد شدگان)سرانی را برای توطئه انتخاب و پیمانی علیه امیرالمومنین امضا کردند. @shamimmarefat5
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ -فقیه دلیل ششم: ضرورت ترویج مذهب امامت فصل سوم: مبانی ولایت فقیه نزد فقهای شیعه حسبه در مکتب اهل سنت ابوالحسن مارودی بغدادی (متوفی سال ۴۵۰ﻫ) که از فقهای شافعی است، در تعریف حسبه می‌نویسد: حِسبه امر به معروف است آن زمان که معروف ترک شود و نهی از منکر است آن زمان که عمل به منکر ظاهر شود. ( [۱] ) پس حسبه در نظر آنان منصبی است که والی به فرد واجد شرایط که به آن محتسب اطلاق می‌گردد، می‌سپارد تا او بتواند وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را انجام دهد. حسبه در نظام اسلامی منصبی شبیه به منصب قضاء است و در برخی از مذاهب اجتهاد یکی از شرایط «مُحتسب» است. محمد بن محمد بن احمد قریشی (متوفی سال ۷۲۹ﻫ) می‌نویسد: حِسبه از ارکان امور دینی است و ائمه صدر اول به دلیل صلاح عموم آن و ثواب زیاد آن خود این وظیفه را بر عهده می‌گرفتند. و حسبه امر به معروف در صورت ترک معروف و نهی از منکر است؛ آن زمان که عمل به منکر ظاهر گردد. از امور مربوط به اصلاح بین مردم است. محتسب کسی است که امام یا نائب او وی را برای رسیدگی به احوال مردم و رسیدگی به امور و مصالح آنان منصوب نماید. محتسب باید مسلمان، آزاده، بالغ، عاقل، عادل، و توانمند باشد و با این شروط که ذکر شد، کودک و مجنون و کافر خارج می‌گردد و تک تک مردم هرچند هم که مأذون نباشند حتی فاسق و برده و زن را نیز شامل می‌شود. ( [۱] ) منظور از قسمت دوم این کلام که می‌گوید: «تک تک مردم را نیز شامل می‌شود. » کسی است که بطور داوطلبانه اقدام به انجام این امور می‌نماید اما محتسب کسی است که از ناحیه ولی امر تعیین شود. ادامه دارد ... الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ -فقیه دلیل ششم: ضرورت ترویج مذهب امامت فصل سوم: مبانی ولایت فقیه نزد فقهای شیعه حسبه در مکتب اهل بیت (علیهم السلام): منظور فقهای امامیه در این باب، اموری است که در جوامع اسلامی وجود دارد و بطور قطع می‌دانیم که شارع مقدس راضی به ترک و یا اهمال آنها نیست؛ زیرا نظام دینی و معیشتی مردم متوقف بر آنهاست. مانند اجرای حدود شرعی؛ سرپرستی ایتام و مجانینی که ولی شرعی یعنی پدر و جد ندارند؛ نگهداری اموال غائبین؛ ایجاد نظم و حفاظت از مصالح همگانی. یکی از فقهای معاصر معتقد است: ولایت بر امور حِسبیه برای فقیه جامع الشرایط ثابت است و امور حسبیه اموری است که شارع راضی به ترک آنها نیست اما فرد خاصی را هم برای آن مکلف ننموده است. یکی از امور حسبیه و مهمترین آن، اداره نظام کشور و تدارک نیروهای جنگی و تهیه ساز و برگ نظامی برای دفاع از کشور است. ( [۲] ) تصدی امور حسبیه از آن فقیه است و کسی غیر از فقیه نمی تواند بدون اذن فقیه تصدی آن امور را بر عهده گیرد. ادامه دارد ... الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ -فقیه دلیل ششم: ضرورت ترویج مذهب امامت فصل سوم: مبانی ولایت فقیه نزد فقهای شیعه حالت اول از نظر عقل درست نیست؛ زیرا مستلزم هرج و مرج می‌گردد و در نتیجه نقض غرض حاصل می‌شود. حالت دوم هم مستلزم این است که آنچه را که قابلیت ترجیح ندارد، ترجیح دهیم. این حالت تفویض امور حسبیه به فاسقان و جاهلان است. در حالیکه جاهلان در این امور فاقد آگاهی و صلاحیت هستند و به افراد فاسق هم اطمینان نتوان کرد. پس تنها حالتی که باقی می‌ماند، حالت سوم است. تصدی امور حسبیه برعهده فقهای عادل است و جایز نیست که کسی دیگر بدون اذن فقیه تصدی آن را بر عهده گیرد. وظیفه مردم این است که فقهاء را در این زمینه مساعدت و یاری نمایند تا اهمالی نسبت به این امور صورت نگیرد. در صورت فقدان مجتهد عادل در جامعه، نوبت به مؤمنین عادل می‌رسد و اگر مؤمنین عادل هم نبودند، نوبت به مؤمنین فاسق می‌رسد و این همان تسلسل ولایات است و هرگز نمی توان قائل به تعطیل ولایت شد. ادامه دارد ... الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ -فقیه دلیل ششم: ضرورت ترویج مذهب امامت فصل سوم: مبانی ولایت فقیه نزد فقهای شیعه بنابراین تصدی امور حسبیه وظیفه شرعی و مانند سایر واجبات کفایی است که اگر کسی یا کسانی به انجام آن قیام نمودند و شایستگی انجام آن را داشتند، از دیگران در صورتی که نیازی به یاری آنان نباشد، ساقط می‌گردد و گرنه همه مسؤول هستند و در قیامت در پیشگاه خداوند مورد مؤاخذه قرار می‌گیرند. اگر ثابت گردد که تصدی امور حسبیه حکم تکلیفی دارد و یک وظیفه شرعی است، دیگر جنبه حکم وضعی ندارد و اطلاق عنوان منصب ولایت فقیه و اطلاق نیابت بر آن صحیح نیست. در این دیدگاه مقصود از عنوان ولایت تنها حق تصدی است نه چیز دیگر. بر اساس همین دیدگاه برخی از فقهاء که در ادله لفظی دال بر ولایت فقیه از نظر سند و یا دلالت تشکیک نموده اند و تلاش نمودند تا ولایت فقهاء به معنای تصدی این امور توسط فقهاء را از باب حسبه و با دلایل عقلی که شرح آن گذشت، ثابت نمایند. ادامه دارد ... الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ -فقیه دلیل ششم: ضرورت ترویج مذهب امامت فصل سوم: مبانی ولایت فقیه نزد فقهای شیعه اکنون در مورد ولایت فقیه بر اساس دیدگاه دوم یعنی منوط بودن تصرف غیر فقیه به إذن فقیه در کارهایی که نیاز به اذن امام است، سخن خواهیم گفت. از آنجا که به مواردی که اذن امام بستگی دارد، مشخص نیست، باید آنچه را که موارد نیاز به اذن امام را مشخص می‌کند، ذکر نمود. پس می‌گوییم: هر کار خوبی که علم پیدا شود به اینکه اراده شارع بر تحقق خارجی آن تعلق گرفته است، اگر دانسته شود که آن کار، وظیفه شخص خاصی است همانند نظارت پدر بر اموال فرزند صغیرش و یا اینکه وظیفه صنف خاصی است مانند فتوا دادن و قضاوت نمودن که وظیفه فقهاء است و یا اینکه وظیفه هر کسی است که قادر به انجام آن است مانند امر به معروف، پس اشکالی نیست که در آن کارها به اذن فقیه نیازی نباشد. اگر این وضعیت دانسته شود و احتمال داده شود که شاید وجوب شیء و یا تحقق وجود آن واجب، مشروط به نظر خواهی از فقیه باشد، در این صورت باید در آن امر به فقیه رجوع نمود.(۱) این تمام مطلب در باره ولایت فقیه نزد فقهای نامدار و بزرگ شیعه (رضوان الله علیهم) بود. در فصل چهارم نظریه آیت الله سید ابو القاسم خوئی قدس سره را در باره این مسأله مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد. ادامه دارد ... الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ -فقیه دلیل ششم: ضرورت ترویج مذهب امامت فصل چهارم: ولایت فقیه از دیدگاه آیت الله العظمی ابوالقاسم خویی قدس سره اشاره در دو فصل گذشته به خوانندگان عزیز وعده داده بودیم که بعد از تبیین مسأله ولایت فقیه و مقصود از دیدگاه حِسبه، نظریه آیت الله خوئی را با تفصیل بیشتری بررسی می‌کنیم. آیت الله خوئی در مباحث فقهی خود در احکام اجتهاد و تقلید و یا در مسأله اولیای تصرف در بیع و غیره، و نیز در چندین کتاب زیر که به عنوان تقریر مباحث علمی وی به چاپ رسیده است و در رساله‌های عملیه و فتوایی خود مسأله ولایت فقیه را مورد بحث قرار داده است: ۱- مصباح الفقاهة فی المعاملات، تقریر مباحب وی به قلم شیخ محمد علی توحیدی. ۲ - التنقیح فی شرح عروة الوثقی، تقریر مباحث وی به قلم شهید آیت الله میرزا علی غروی. ۳- فقه الشیعة، تقریر مباحث وی به قلم سید محمد مهدی موسوی خلخالی. ۴ - صراط النجات، که جواب استفتاآتی است که از وی پرسیده شده است. ۵ - مبانی تکملة المنهاج ۶ - منهاج الصالحین ادامه دارد ... الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ -فقیه دلیل ششم: ضرورت ترویج مذهب امامت فصل چهارم: ولایت فقیه از دیدگاه آیت الله العظمی ابوالقاسم خویی قدس سره خلاصه نظریه‌های وی در این کتابها را این گونه می‌توان بیان کرد که گرچه وی ادله لفظی دال بر ولایت فقیه را مخدوش می‌داند اما او این مسأله را با توجه به ادله حِسبه پذیرفته و ثابت نموده است که حق تصدی آن امور از آن فقیه جامع الشرایط فتوا است. او در اولین کتاب خود حتی از به کار بردن لفظ ولایت برای فقیه خود داری می‌نمود اما وی به تدریج نسبت به این مسأله تمایل نشان داد و در برخی از کتب خود مسأله ولایت فقیه را از دیدگاه نصب و نیابت و براساس ادله لفظی اثبات نمود. او در اواخر عمر خود و درآخرین کتابی که از وی به چاپ رسید، به ولایت مطلقه فقیه تصریح نموده است. ادامه دارد ... الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ -فقیه دلیل ششم: ضرورت ترویج مذهب امامت فصل چهارم: ولایت فقیه از دیدگاه آیت الله العظمی ابوالقاسم خویی قدس سره برای آگاهی از سیر تحول فکری این فقیه بزرگ لازم است تا آنجا که امکان دارد به بررسی مباحث فقهی او براساس تسلسل زمانی بپردازیم: ۱- مصباح الفقاههً فی المعاملات این کتاب در بردارنده مباحث فقهی او است که از ۵۰ سال گذشته تا کنون (۱۴۲۳ﻫ) در مجلس درس خود ایراد نموده است. این مدت زمانی با توجه به اجازه نامه و تقریظی که خود وی به تاریخ ۱۳ رجب سال ۱۳۷۳ بر کتاب خود نگاشته است، به دست می‌آید. این کتاب تا کنون چندین بار و در هفت جلد تجدید چاپ شده است. آیت الله سید ابوالقاسم خوئی در این کتاب در بحثی تحت عنوان «الکلام فی ولایة الفقیه» پس از بیان ثبوت ولایت فقیه در زمینه افتاء و قضاوت، به دو دلیل زیر در باره ولایت بر تصرف در اموال و أنفس بحث نموده است: ۱- استقلال ولی در مال مولی علیه یا نفس او با قطع نظر از اینکه غیر او مستقل در تصرف است یا نه؟ ادامه دارد ... الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ -فقیه دلیل ششم: ضرورت ترویج مذهب امامت فصل چهارم: ولایت فقیه از دیدگاه آیت الله العظمی ابوالقاسم خویی قدس سره برای جریان اصل برائت به این مثال اشاره نموده است که اگر با وجود علم به وجوب نماز میت، به لزوم استیذان از فقیه در اقامه نماز میت شک شود، در این صورت اصل برائت از لزوم استیذان جاری می‌گردد و اقامه نماز و لو بدون اذن فقیه لازم است. برای جریان اصل اشتغال و حکم به عدم جواز تصرف بدون اذن فقیه مثالهای زیر را آورده است: ۱ - اقامه حدود و تعزیرات شرعی؛ ۲ - تصرف در اوقاف عامه؛ ۳ - تصرف در سهم امام علیه السلام از خمس؛ ۴ - تصرف در امور حسبیه مانند تولی اموال قاصرین از ایتام و غائبین و مجانین و اموال مجهول المالک؛ ۵ - تزویج دختر صغیر برای پسر صغیر و یا کبیر؛ ۶ - فروختن اموال صغیر. این دو مورد اخیر در صورتی از امور حسبیه است که در معرض تلف باشد. آیت الله خوئی در نهایت به صراحت می‌گوید: خلاصه مطلب این است که فقیه در هیچ یک از آن دو جهت بر اموال و انفس مردم ولایت ندارد. آری! در برخی موارد فقیه ولایت دارد ولی اثبات آن با دلیل لفظی ممکن نیست بلکه به مقتضای اصل عملی ممکن است. ادامه دارد ... الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ -فقیه دلیل ششم: ضرورت ترویج مذهب امامت فصل چهارم: ولایت فقیه از دیدگاه آیت الله العظمی ابوالقاسم خویی قدس سره ثمره ثبوت ولایت به وسیله اصل عملی و یا دلیل لفظی این است که هرگاه وجوب چیزی ثابت باشد ولی در دخالت داشتن اذن فقیه در صحت آن شک داشته باشیم. پس بنابر ثبوت ولایت بوسیله دلیل لفظی، برای غیر فقیه جایز نیست که در آن چیز واجب، بدون اذن فقیه تصرف نماید؛ لعموم الدلیل علیه و نیز بخاطر اینکه آن مسأله از حوادث واقعه است. پس باید در آن مسأله به فقیه رجوع شود و یا اینکه به اذن او تصدی آن مسأله را بر عهده گیرد. مثلا در نماز میت اگر قائل به ثبوت ولایت بنا بر دلیل لفظی باشیم، در صورت شک در لزوم اذن گرفتن، احتمال لزوم اذن فقیه با اصل برائت منتفی است. امام در امور دیگر که در وجوب آنها بدون اذن فقیه و در مشروعیت آنها و یا در هر دو آنها شک کنیم، فرقی نمی کند که ولایت فقیه با دلیل لفظی ثابت شده باشد و یا اینکه با اصل عملی ثابت شده باشد و در هر دو صورت تصرف در اوقاف و سهم امام علیه السلام و اموال صغار بنابر حِسبه، بدون اذن فقیه جایز نیست. چه ولایت فقیه بوسیله اصل عملی ثابت شده باشد و چه با دلیل لفظی اثبات شده باشد. ( [۱] ) خلاصه کلام اینکه آیت الله خویی در این کتاب قائل به ثبوت ولایت فقیه با ادله لفظی نیست ولی در بعضی موارد بوسیله اصل عملی به ثبوت ولایت فقیه پرداخته است. ادامه دارد ... الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ -فقیه دلیل ششم: ضرورت ترویج مذهب امامت فصل چهارم: ولایت فقیه از دیدگاه آیت الله العظمی ابوالقاسم خویی قدس سره ۲- التنقیح فی شرح عروهً الوثقی این کتاب در بردارنده مباحث فقهی آیت الله خویی قدس سره از سال ۱۳۷۷ﻫ ق است. در نجف اشرف ایراد نمود. این کتاب در چندین جلد به قلم آیت شهید میرزا علی غروی به چاپ رسیده است. آیت الله خویی قدس سره در بحث اجتهاد و تقلید تحت عنوان ولایت مطلقه فقیه این مسأله را مورد بحث و بررسی قرار داده است. مطالبی که در این کتاب آمده است با اختلافی اندک، شبیه همان مطالبی است که درکتاب مصباح الفقاهه آمده است. اینک به خلاصه ای از مطالب تنقیح می‌پردازیم: آیت الله خویی قدس سره در ابتداء ادله ای را که می‌توان برای اثبات ولایت فقیه ذکر نمود، به سه دسته زیر تقسیم نموده است: دسته اول: روایاتی مثل توقیع مروی از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) و مانند آن است که آیت الله خویی قدس سره ادله لفظی را با خدشه سندی و یا دلالتی رد نموده است. دسته دوم: بنابر این عقیده که وقتی امام علیه السلام فقیه را به عنوان قاضی منصوب کرده است، باید تمام صلاحیت‌ها و اختیارات قضات از جمله نصب قیم بر قاصرین و نصب سرپرست و متولی بر اوقاف و نیز حُکم به ثبوت هلال و امثال آن را به او داده باشد. آیت الله خویی قدس سره این ایده را اینگونه رد می‌کند که قاضی منصوب جز در مورد حل و فصل منازغات صلاحیت دیگری ندارد و اختیارات دیگر همراه و تحت عنوان قضاوت به قاضی واگذار نمی شود. بلکه به طور مستقل اعطاء می‌گردد. پس ولایت به عنوان یکی از شؤون قضاوت برای فقیه ثابت نمی شود. ادامه دارد ... الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ -فقیه دلیل ششم: ضرورت ترویج مذهب امامت فصل چهارم: ولایت فقیه از دیدگاه آیت الله العظمی ابوالقاسم خویی قدس سره دسته سوم: دلیل حِسبه است به این معنا که امور مربوط به ولایت به گونه ای است که چاره ای جز تحقق خارجی آنها نیست. به عنوان مثال در مورد کسی که از دنیا می‌رود و قیمی بر اولاد صغیر خود منصوب نمی کند و به کسی هم وصیت نمی کند که به امور اولاد صغیر او رسیدگی کند و نیاز می‌شود که جزئی از اموال وی به فروش برسد و یا اینکه نیاز می‌شود که دختر صغیر وی را به ازدواج در آورند؛ زیرا در ترک این امر مفاسد زیادی است و یا اینکه مالی از اموال غائب مورد تصرف قرار می‌گیرد. در این مورد فروش مال وی و یا به ازدواج در آوردن دختر صغیر وی امری است که باید در خارج تحقق یابد. سؤال این است که چه کسی این امور را بر عهده گرفته و سرپرستی می‌کند؟ از آنجا که از یک سو ائمه (علیهم السلام) ما را از رجوع به قضات جور منع کرده اند و از سویی دیگر متوقف ساختن این امور و یا به تأخیر انداختن آنها ممکن نیست - زیرا در این صورت مستلزم از بین رفتن مال صغیر و یا غائب و یا موجب هتک حرمت آنان می‌شود - با این وجود چاره ای جز این نیست که این امور به فقیه جامع الشرایط ارجاع داده شود؛ زیرا قدر متیقن از کسانی که احتمال می‌رود ولایت آن امور به آنها واگذار شده باشد، فقیه جامع الشرایط است؛ زیرا احتمال نمی رود که شارع به کسی غیر از فقیه در آن امور اختیار داده باشد و نیز احتمال اینکه شارع به اهمال آن امور رضایت داشته باشد نیز منتفی است؛ چرا که این امور در خارج تحقق می‌پذیرد. ادامه دارد ... الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ -فقیه دلیل ششم: ضرورت ترویج مذهب امامت فصل چهارم: ولایت فقیه از دیدگاه آیت الله العظمی ابوالقاسم خویی قدس سره پس در صورت وجود فقیه و دسترسی به او احتمال رجوع به کسی غیر از فقیه در آن امور منتفی است. اگر رجوع به فقیه جامع الشرایط در موردی ممکن نباشد، آنگاه در آن مورد، ولایت برای مؤمنین عادل ثابت می‌شود. ( [۱] ) آنگاه وی عقیده و نظر خود را تحت عنوان «فذلکه الکلام» بطور خلاصه این گونه بیان می‌کند: ولایت فقیه در عصر غیبت با هیچ دلیلی ثابت نمی شود؛ زیرا این ولایت به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السلام) اختصاص دارد. بلکه از روایات دو مسأله برای فقیه ثابت می‌شود و آن هم نافذ بودن قضاوت و حجیت فتوای اوست. و او حق تصرف در مال قاصرین و غیره را که از امور مربوط به ولایت است، ندارد. مگرد در حدود امور حِسبیه؛ زیرا فقیه در این امور ولایت دارد نه به آن معنایی که ادعا شده است. بلکه به معنای نافذ بون تصرفات خود فقیه و یا وکیل او و معزول شدن وکیل او به مجرد مرگ او. و این هم از این باب است که بنا بر قدر متیقن، جواز تصرف در مال هیچ کسی بدون اذن او جایز نیست. کما اینکه اصل بر عدم نافذ بودن تصرف وی در فروختن مال قاصرین و یا غائبین و تزویج پسر و یا دختر صغیر است اما از آنجا که این امور از امور حسبیه است که حتما در خارج محقق می‌گردد؛ کشف ذلک کشفا قطعیا من رضی المالک الحقیقی و هو الله (جلت عظمته) و انه جعل ذلک التصرف نافذا حقیقه و القدر المتیقن ممن رضی، دون الولایه. ادامه دارد ... الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ -فقیه دلیل ششم: ضرورت ترویج مذهب امامت فصل چهارم: ولایت فقیه از دیدگاه آیت الله العظمی ابوالقاسم خویی قدس سره و از آنچه بیان نمودیم، چنین بر می‌آید که موارد نیاز به اذن فقیه در همان امور حسبیه در جاهایی است که اصل جاری در آن اصالت اشتغال باشد. مانند تصرف در اموال و انفس و نوامیس؛ زیرا در اینجا اصل عدم تصرف احدی در حق دیگری است. و از مواردی که اصل اشتغال در آن جاری می‌شود و جواز تصرف در آن به اذن فقیه منوط است، همان تصرف در سهم امام علیه السلام است؛ زیرا که سهم امام مال غیر است و تصرف در آن بدون اجازه او (مالک) جایز نیست. پس اگر علم پیدا کردیم که امام علیه السلام راضی به تصرف در آن است و نیز علم پیدا کردیم به عدم وجوب دفن و یا انداختن در دریا و یا به ودیعه نهادن آن مال نزد شخص امین که او هم به شخص امین بعد از خود بسپارد و همنیطور ادامه یابد تا در نهایت در هنگام ظهور امام علیه السلام آن مال به دست او برسد، که این کار لازمه اش تلف نمودن مال است و به یقین امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) راضی به این کار نیست. اینک سخن به اینجا رسیده است که شخصی که حق تصرف در سهم امام علیه السلام را دارد، و علم دارد به اینکه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) به مصرف سهم امام در مواردی که او به مصرف می‌رساند، رضایت دارد و به این موارد مصرف اذن داده است، فقیه جامع الشرایط است؛ زیرا احتمال إذن شارع به غیر فقیه منتفی است. ادامه دارد ... الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ -فقیه دلیل ششم: ضرورت ترویج مذهب امامت فصل چهارم: ولایت فقیه از دیدگاه آیت الله العظمی ابوالقاسم خویی قدس سره اما اگر اصل جاری در آن امور اصل برائت باشد، همانگونه که در مورد نماز بر میتی که ولی ندارد، چنین است، ولو اینکه آن ولی منصوب از جانب امام علیه السلام باشد؛ زیرا نماز بر میت مسلمان واجب کفایی بر هر مکلفی است، یا شک در مشروط بودن وجوب آن به اذن فقیه، به اصل برائت تمسک می‌جوییم؛ زیرا مقتضای این اصل عدم مشروط بودن نماز به چیزی است و با جریان یافتن اصالت برائت نیازی به اذن گرفتن از فقیه نیست. در کل، بعد از عدم ثبوت ولایت بوسیله دلیل لفظی، واجب است در هر تصرفی به اصل جاری در آن مراجعه شود که آن اصل به اختلاف موارد متفاوت است و احتیاج به اذن فقیه فقط در مواردی است که در آن اصل اشتغال جاری می‌گردد. ( [۱] ) بنا براین در مجموع تفاوت چندانی میان مطالب مصباح الفقاهه و التنقیح وجود ندارد مگر در یک مورد و آن هم این است که آیت الله خویی در کتاب اول از بکار بردن ولایت برای فقیه در چندین مورد اجتناب می‌کند و آن را فقط در حد جواز تصرف در امور حسبیه عنوان می‌کند. اما ایشان در کتاب «التنقیح» بحث ولایت را بیشتر مورد کاوش قرار داده و در موارد امور حسبیه و مواردی که اصل اشتغال جاری می‌شود، ولایت را به فقیه نسبت می‌دهد. ادامه دارد ... الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ -فقیه دلیل ششم: ضرورت ترویج مذهب امامت فصل چهارم: ولایت فقیه از دیدگاه آیت الله العظمی ابوالقاسم خویی قدس سره ۳ - فقه الشیعه این کتاب حاوی مباحث فقهی آیت الله خوئی در باب اجتهاد و تقلید و طهارت و ابواب دیگر است که یکی از شاگردانش بنام آیت الله سید محمد مهدی موسوی خلخالی آن را تحریر نموده است. در این کتاب درباره مسأله ولایت فقیه چنین می‌خوانیم: در ثبوت ولایت فقیه بنا بر دیدگاه نصب که این ولایت هم از راه اجماع و هم از راه نص ثابت است، هیچ اشکالی ندارد و قدر متیقن از آن دو راه همان ولایت بر قضاوت است. آیت الله خویی می‌گوید: برخی از ولایات برای وی از باب حسبه ثابت می‌شود. ( [۱] ) رویکرد کلی در این کتاب همانند رویکرد وی در کتاب «التنقیح» است که او ولایت فقیه را در حدود قضاوت و امور حسبیه می‌پذیرد و از جواز تصرف در آن امور به ولایت تعبیر می‌کند. و ناگفته پیدا ست که امور حسبیه فقط شامل آن مثال‌هایی که ذکر شد، نیست و در سرپرستی صغار و اوقاف عامه و اموری نظیر آن خلاصه نمی شود. بلکه اصل تشکیل حکومت اسلامی و ایجاد نظم وا نتظام و رهبری صحیح جامعه اسلامی و قطع دست ظالمان و آماده ساختن زمینه مناسب برای حکومت صالحان نیز از اموری است که از امور حسبیه است. پس حتی در صورت پذیرش ولایت فقیه از باب حسبه، التزام به اموری که اخیرا ذکر نمودیم، واجب می‌گردد. شاید علت اینکه آیت الله خوئی آن امور را ذکر ننموده برای تقیه و یا به این دلیل بوده است که او تحقق این امور را در آن شرایط ناممکن می‌دانست. به همین دلیل حتی به عنوان مثال هم به آن امور اشاره نکرده است. همچنانکه قبل از این بیان کردیم، یکی از شاگردان وی یعنی میرزای تبریزی در کتاب صراط النجات به آن اشاره نموده است. ادامه دارد ... الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽نماهنگ سوزناک حال مادرم خرابه با صدای حاج محمد رضا یزدخواستی اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و ......اللهم العن الجبت و الطاغوت @shamimmarefat5
📜 ❤️حضرت محمد مصطفی ص: هرڪس دوست دارد خدا را ملاقات ڪند در حالی ڪه ایمانش ڪامل و اسلامش نیڪو باشد پس حضــرت حـــــجت صاحب الـــزمان منتظـــــر را بپذیـــرد. 📚بحارالانوار ج ۳۶ ص ۲۹۶
🇮🇷 بسم الله الرحمن الرحیم 🇮🇷 ☝️ بصیرانه 🌹 بصیرانه 🌹 بصیرانه 👇 ⛔ 🔴آنروز که ابوبکر رای آورد ، علی (ع) شکست نخورد، مردم سرنوشت خود را به تباهی سپردند... 🔴آنروز که عمر بر مسند خلافت نشست، علی (ع) کوچک نشد، مردم اشتباهشان را تکرار کردند... 🔴آنروز که شورای شش نفره،عثمان را برعلی (ع) ترجیح داد، علی (ع) شکست نخورد، خواص به مردم خیانت کردند.. 🔴ولی آنروز که علی (ع) به خواست مردم بر مسند خلافت نشست، خود را پیروز نمی دانست بلکه مسئول می دانست، آنروز فقط مردم پیروز شدند.... 🔴آنروز هم که شمشیر اشقی الاشقیا فرق علی (ع) را شکافت، باز هم علی (ع) شکست نخورد، که فرمود:👈فزت و رب الکعبه.. واین بزرگترین پیروزیست که رستگار شوی... ولی آنروز باز هم مردم شکست خوردند... 🔴وآنروز که در کربلا، سر حسین (ع) و هفتادودو تن از یارانش به نیزه رفت و زینب (س) واسرا را به نام خارج شدگان از دین! درخرابه های شام گرداندند ومردم هلهله کنان به دورشان جمع شدند ..باز هم این مردم بودند که شکست خوردند.... 🔴شاید تمام روزهایی که مردم شکست خوردند نفهمیدند که شکست خورده اند وبرطبل شادی کوبیدند..و این قصه شکست مردم چیز عجیبی نیست، که تاریخ همچنان ادامه دارد... 🔴این بحث و از صدر اسلام خاری شده در چشم خیلی از دشمنان واقعی این دین؛ دردی که بعد از ۱۴۰۰ سال هنوز براشون تازگی داره و حتی دیده میشه بعضی از درون اسلام با این مسئله مشکل دارن!حتی بعضی از اونایی که ملبّس هستند به لباس پیغمبر!!! 🔴سیاسیون در مقام حرف معتقدند، از همه حتی امام زمان هم، می شود انتقاد کرد.امادرمقام عمل، از نزدیکان آنان اگرانتقاد کنی، دمار از روزگارت در می آورند‼️ 🔴ازشهیدنواب پرسیدن:چرا آرام نمی نشینی؟ ببین آیت الله بروجردی ساکت است. 🔺نواب گفت: آقای بروجردی سرهنگ است، من سربازم! سربازاگرکوتاهی کند، سرهنگ مجبور میشودبیاید وسط!!... 👈هر بار که رهبری دارد می آید وسط میدان،یعنی ما سربازها کم گذاشته ایم.. اللهم_اجعل_عواقب_امورناخیرا ✊ ماهمه یار توئیم 🌹یاسر و عمار توئیم ✍️ الماسهای درخشان آزادگان دفاع مقدس _هیئت محبان امام سجاد علیه السلام آزادگان _پایگاه‌ مقاومت‌ حضرت صاحب الزمان آزادگان آمل @shamimmarefat5
⁉️چند می‌فروشی‼️ ✅مردی خدمت امام صادق علیه‌السلام آمد و از فقر شکایت کرد. امام صادق علیه السلام فرمودند: ((چنان نیست که می‌گویی و به نظر من تو فقیر نیستی!)) آن مرد عرض کرد: ((به خدا قسم خوراک شب خود را هم ندارم.)) امام صادق از او پرسیدند: ((به من بگو اگر صد دینار به تو بدهند تا از ما بیزاری جویی، آن را می‌ستانی؟)) مرد عرض کرد: ((نه!)) امام صادق، مبلغ را به هزار دینار رسانید و آن مرد هر بار سوگند می‌خورد که این کار را نخواهد کرد. امام صادق علیه السلام به او فرمودند: ((کسی که چنین کالایی دارد و آن را با این قیمت نمی فروشد، آیا فقیر است؟)) 📚الأمالی للطوسی، صفحه ۲۹۸ @shamimmarefat5
اَللّهُمَّ العَن اَمیرَالمومنین یعنی را یک نفر نکُـشت!☝️ یک شخص نبود! یک جریان بود، یک خط بود ... یعنی همه‌ی آن که از صدر اسلام مقابل او و آگاه از توطئه‌ها برعلیه‌اش بودند ۲۵ سال خانه نشینیِ ، محصولِ اُمّت بود! خَنّاسان به رسیدند تا مردم قدرِ را بدانند @shamimmarefat5
💠 آیت الله سیستانی:برویدقدر آقای خامنه ای را بدانید...🌹❤
⭕️ دیوارِ لرزان تاریخ به ما میگه خواص جامعه دیوار لرزانی هستند که هیچگاه نباید به آنها بدون کمک تکیه کرد... عموما در بزنگاههای حساسِ تاریخ یا سکوت کرده اند یا فریب خورده اند یا با جبهه باطل همراهی کرده اند!! تاریخ میگوید: اگر حق اهل بیت غصب شد بخاطر اشتباه خواص بود اگر سقیفه، جمل، نهروان، صفین، کربلا و صدها حادثه دیگر ایجاد شد بخاطر اشتباه خواص بود اگر 11 امام معصوم به شهادت رسیدند بخاطر اشتباه خواص بود اگر دوازدهمین امام معصوم بیش از 1100 سال غائب است بخاطر اشتباه خواص است رد پای خواص در تمامی حوادث تاریخی که بر علیه حق رقم خورده است به وضوح دیده میشود. تاریخ به ما میگه دل به خواص جامعه نبندید؛ تنها و تنها نگاهمان به ولایت باشد تا از صراط حق گمراه نشویم و بس ✍️  سید احمد رضوی @shamimmarefat5