﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
سلام بهار روزگاران، مهدے جان
اگر امید ظهورٺ نبود،اگر ایمان بہ طلوع دولتٺ نبود،اگر دلخوشی بہ گسترش حڪومٺ دادگسترٺ نبود،اگر مژده ے بهارانِ دیدارٺ نبود...
چگونہ تاب می آوردیم رمضانهاے گرم و عطش روزهایش را ؟...
#روزت_بخیر_تمام_آرامش_قلبم❤️
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ🌺
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
سلام ✋
میدهم سوی امیرم یک سلام
صبح من آغاز شدبااین کلام
کارهر روز من از فرط فراق
یک سلام ازراه دورازروی بام
السّلام ای ساڪن کرب وبلا
من حرم خواهم همین آقاسلام
«اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ»
#سلام_ارباب_خوبم
#صبحم_بنامتان
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
2_281926790090331202.mp3
4.06M
#جزء_بیست ودوم👆
#قرآن_کریم
به روش تحدیر
باصدای"استادمُعتز آقایی"
(تندخوانی حدود نیم ساعت)
#التماس_دعا
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
4_5965434215200718891.pdf
9.55M
👆متن تصویری(پی دی اف)جزء۲۲👆
#جز_بیست_ودوم_قرآن_کریم_تصویرے(pdf)🔷
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان
#التماس_دعا
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 #کلیپ_صوت_ومتن_دعای_روزبیست_ودوم
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان
#دعای_روز_بیست_دوم_ماه_مبارک_رمضان🌙⭐️
🌼🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃🌼
🌸اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ فَضْلَكَ وأنـْزِل علیّ فیهِ بَرَكاتِكَ وَوَفّقْنی فیهِ لِموجِباتِ مَرْضاتِكَ واسْكِنّی فیهِ بُحْبوحاتِ جَنّاتِكَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ المُضْطَرّین.
🌺خدایا بگشا به رویم در این ماه درهاى فضلت و فرود آر برایم در آن بركاتت را و توفیقم ده در آن براى موجبات خوشنودیت و مسكنم ده در آن وسطهاى بهشت اى اجابت كننده خواستهها و دعاهاى بیچارگان
#التماس_دعا🌺
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#ذکرروز "سه شنبه"﷽"
"۱۰۰مرتبه"
✨یا ارحم الراحمین✨
✨ای مهربان ترین مهربانان✨
#نماز_سه_شنبه
✅هرکس نمــازسهشنبه را
بخواندبرایش هزاران شهرازطلا
دربهشت بسازند↯
دورکعت؛
درهر رکعت بعدازحمدیک بارسوره
تین توحیدفلق ناس
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پیام_سلامتی
#سفره_افطار
❌وقتی آتشنشانها روی انبار منیزیم آب میریزند، عجب انفجاري!
درست مثل وقتي كه روي معده اي كه ١٦ ساعته ورودي نداشته يهو موقع افطار آب يخ بريزيد!
#آب_یخ_ممنوع📛
👇👇👇
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🌺سلام به خداى مهربون
سلام به خورشیدروشنی بخش
سلام به صبح
🌺سلام به زندگى
سلام برمهربانى
سلام برعشق
🌺سلام به تمام خوبان خدا
سلام به شمادوستان
🌺روزتون پرازمعجزه الهى
طاعات و عباداتتون قبول باشه
🌺سه شنبه تون گلبارون
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#سوره_درمانی
💠ختــــم مجـــرب #سوره_یس 💠
#شروع از سه شنبه
#پایان جمعه
⚜روز سه شنبه ۲مرتبه سوره یس میخوانیم
⚜ روز چهارشنبه ۲مرتبه
⚜ روز پنجشنبه ۲مرتبه
⚜ روز جمعه ۴ مرتبه سوره یس میخوانیم وبعد دورکعت نماز هدیه به مادر امام زمان(عج)میخوانیم(مانندنمازصبح) وبعدحاجت خودراطلب می کنیم✅
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :1⃣2⃣2⃣
#فصل_شانزدهم
از طرفی خیلی هم برایش مهمان می آمد. دست تنها مانده بود و داشت از پا درمی آمد.
گرم تعریف بودیم که یک دفعه در باز شد و برادرم آمد توی اتاق. من و خانم دارابی از ترس تکانی خوردیم. برادرم که دید زن غریبه توی خانه هست، در را بست و رفت بیرون. بلند شدم و رفتم جلوی در. صمد و برادرم ایستاده بودند پایین پله ها. خانم دارابی صدای سلام و احوال پرسی ما را که شنید، از اتاق بیرون آمد و رفت.
برادرم خندید و گفت: «حاجی! ما را باش. فکر می کردیم به این ها خیلی سخت می گذرد. بابا این ها که خیلی خوش اند. نیم ساعت است پشت دریم. آن قدر گرم تعریف اند که صدای در را نشنیدند.»
صمد گفت: «راست می گوید. نمی دانم چرا کلید توی قفل نمی چرخید. خیلی در زدیم. بالاخره در را باز کردیم.»
همین که توی اتاق آمدند. صمد رفت سراغ قنداقه بچه. آن را برداشت و گفت: «سلام! خانمی یا آقا؟! من بابایی ام. مرا می شناسی؟! بابای بی معرفت که می گویند، منم.»
بعد به من نگاه کرد. چشمکی زد و گفت: «قدم جان! ببخشید. مثل همیشه بدقول و بی معرفت و هر چه تو بگویی.»
فقط خندیدم. چیزی نمی توانستم پیش برادرم بگویم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :2⃣2⃣2⃣
#فصل_هفدهم
به برادرم نگاه کرد و گفت: «سفارش ما را پیش خواهرت بکن.»
برادرم به خنده گفت: «دعوایش نکنی. گناه دارد.»
بچه ها که صمد را دیده بودند، مثل همیشه دوره اش کرده بودند. همان طور که بچه ها را می بوسید و دستی روی سرشان می کشید، گفت: «اسمش را چی گذاشتید؟!»
گفتم: «زهرا.»
تازه آن وقت بود که فهمید بچه پنجمش دختر است. گفت: «چه اسم خوبی، یا زهرا!»
🔸فصل هفدهم
سال 1365 سال سختی بود. در بیست و چهار سالگی، مادر پنج تا بچه قد و نیم قد بودم. دست تنها از پس همه کارهایم برنمی آمدم. اوضاع جنگ به جاهای بحرانی رسیده بود. صمد درگیر جنگ و عملیات های پی درپی بود. خدیجه به کلاس دوم می رفت. معصومه کلاس اولی بود. به خاطر درس و مدرسه بچه ها کمتر می توانستم به قایش بروم. پدرم به خاطر مریضی شینا دیگر نمی توانست به ما سر بزند. خواهرهایم سخت سرگرم زندگی خودشان و مشکلات بچه هایشان بودند.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات
@tafakornab
@shamimrezvan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1
حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌