#پیام_رهبری۰۰۰۰☝️
🌸 #ذکرروزپنجشنبه🌸
🥀لٰا اِلٰهَ اِلَّا اللهُ المَلِكُ الحَقُّ المُبين
💥معبودي جز خدا نيست
💥پادشاه برحق آشكار
➖➖➖➖➖➖
#سوره_درمانے
💎روز ۵شنبه ۲ رڪعت نمازبـہ
نیت ڪسب مال وثروت بخواند و سپس《سوره یاسین》بخواندواین
عمل را تا ۳ روز انجام دهد بهتر است
📚گوهر شب چراغ ۱۵۷/ ۲
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌟شروط ورود به بهشت به روایت آیات قران:🌟
✅شرط اول:
سوره مبارکه المعارج آیه 22
إِلَّا الْمُصَلِّينَ
🌻مگر نماز گزاران حقيقي.
✅شرط دوم:
سوره مبارکه المعارج آیه 23
الَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ
🌻آنان که دايم در نماز و طاعت الهي عمر گذرانند.
✅شرط سوم:
سوره مبارکه المعارج آیه 24
وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ
🌻و آنان که در مال و دارایی خود حقّي معيّن و معلوم گردانند.
✅شرط چهارم :
سوره مبارکه المعارج آیه 25
لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ
🌻تا به فقيران سائل و فقيران آبرومند محروم رسانند.
✅شرط پنجم:
سوره مبارکه المعارج آیه 26
وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ
🌻و آنان که روز قيامت و جزا را تصديق کنند.
✅شرط ششم:
سوره مبارکه المعارج آیه 29
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ
🌻و آنان که اندام خود را از شهوت راني نگاه ميدارند.
✅شرط هفتم:
سوره مبارکه المعارج آیه 32
وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿۳۲﴾
🌻 و آنان که امانت و عهد و پیمانشان را رعایت کنند. (۳۲)
✅شرط هشتم:
سوره مبارکه المعارج آیه 33
وَالَّذِينَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ ﴿۳۳﴾
🌻 و آنان که برای گواهی به حق قیام کنند. (۳۳)
✅شرط نهم :
سوره مبارکه المعارج آیه 34
وَالَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ
🌻و آنان که نماز خود را به وقت و شرايط و حضور قلب محافظت کنند.
🌺وعده خداوند رحمان و رحیم:
سوره مبارکه المعارج آیه 35
أُولَٰئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ
🌹آنان در باغها ي بهشت ابد با عزّت و احترام متنعّمند.
🔆 الهی ما را از نمازگزاران حقیقی خود قرار بده و گناهان ما را ببخش.
#آمین_یارب_العالمین🤲
#پیام_سلامتی
🍞صبحانه نان جو بخورید تا سکته نکنید !
← کمک به لاغری
← مفید برای کم خونی
← کمک به سلامتی قلب
← کمک به آرامش اعصاب
← جلوگیری از سفیدی مو
← پاکسـازی دستگاه گوارش
← کمک به حفظ شادابی پوست
برای عزیزانتون بفرستید❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجشنبه دهم مردادماه و ياد درگذشتگان😔
🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
#التماس_دعا
میگویند خیرات برای رفتگان😔
مثال نسیم خنکی ست که🌸
در هوای داغ به صورت انسانی می وزد
به همین لذت بخشی🌸
و به همین لطافت🌸
پنجشنبه است😔
خیرات رفتگان فاتحه و صلوات🌸
🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘
#طلب_حاجت
🌹✨ امام رضا از پدرانش عليهم السلام، از حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام روايت كرده است كه فرمودند:
🌹✨هر گاه يكى از شما حاجت و خواسته اى دارد، روز پنجشنبه بامدادان در طلب آن رود، و چون از منزل بيرون آمد آخر سوره «آل عمران»، «آية الكرسى»، «إنّا أنزلناه» و سوره «حمد» را بخواند كه در آن، برآورده شدن حاجت هاى دنيا و آخرت است.
👈آیه آخر سوره آل عمران (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ)
📗6) عيون اخبار الرضا عليه السلام: 39/2، مكارم الأخلاق: 146/2،
📙 صحيفة الإمام الرضا عليه السلام: 239،
📘 بحار الأنوار: 135/95و 159.
☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿
#گنجی_از_گنج_های_کرم_الهی
هر که در شب جمعه دو رکعت نماز در هر رکعت بعد از حمد ۷ مرتبه سوره الم نشرح ( انشراح )
و ۱۱ مرتبه آیات ۹و ۱۰ سوره ص :
أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ﴿۹﴾
أَمْ لَهُم مُّلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَلْيَرْتَقُوا فِي الْأَسْبَابِ﴿۱۰﴾
را بخواند وقتی سلام دهد ۱۰۰۰ مرتبه بگوید یا وَهّابُ #یاوهاب خداوند تعالی به او عطا کند گنجی از گنج های کرم خود را که از حساب او عاجز آید انشاء الله تعالی
📜گوهر شب چراغ
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
#رمان " #رویای_من "بر اساس داستان واقعی
#قسمت_شصت و ششم ✍ بخش دوم
🌸از وقتی مریض شده بود هر روز از راه که می رسیدم می رفتم پیشش ، می بوسیدمش و یک کم کنارش می نشستم ..گفتم : عمو جون یک نفر از فردا میاد تا شما رو فیزیوتراپی کنه …دکتر صالح میگه شما حتما با این کار خوب میشین ….
پرسید تو چی میگی ؟ من خوب میشم می تونم دوباره کارخونه رو سر پا کنم ؟
خندیدم و گفتم البته چرا که نه دست به دست هم میدیم و اونجا رو راه منیدازیم…. مگه چقدر کار داره ؟…اونجا رو کی کارخونه کرد ؟خوب شما کردین…. مگه نگفتین یک تیکه زمین بود ؟ حالام فکر کنین همونه؛؛؛ از اول درستش می کنیم هیچی عوض نشده حالا شما ایرج و تورج رو دارین … شما خیلی طول بکشه دو سه ماه دیگه خوب میشین ولی اگر خودتون بخواین ….
گفت : می خوام خیلی هم می خوام …از این وضع خسته شدم …از همه بیشتر می دونی برای چی دارم زجر می کشم ؟
گفتم نه ……
🌸گفت : برای پیپم شکوه همه رو جمع کرده …اگر یک بار بکشم خیلی برام بده ؟ گفتم صبر کنین من ترتیبشو می دم یک کم دیگه صبر کنین ریتم قلبتون خوب بشه و بدنتون راه بیفته کاری می کنم که روزی یک بار رو بکشین شما فقط با من همکاری کنین خودم بهتون قول میدم که زود خوب بشین …..
دستمو گرفت توی دستش و به من نگاه کرد چیزی نگفت من خودم همه چیز رو از نگاهش خوندم …….
احساس ناتوانی و عجزی که اون داشت برام غیر قابل تحمل بود …. دلم خیلی به حالش سوخت اون مرد بدی نبود؛؛ مهربون بود به کارگر هاش می رسید و شاید این حقش نبود که این طور توی خونه بیفته و قدرت حرکت نداشته باشه …بغضم و قورت دادم و رفتم …
🌸بچه ها تو اتاقشون بازی می کردن و متوجه ی اومدن من نشده بودن هر دو پریدن گردنم و هر کدوم می خواستن من به حرف اون گوش کنم یکی لباسم رو می کشید و اون یکی صورتم رو طرف خودش فشار می داد …….
تبسم برام نقاشی کشیده بود ، ترانه خونه درست کرده بود و هزار تا حرف دیگه داشتن که انگار تموم شدنی نبود مدتی هم با اونا سر گرم شدم …. ولی نقاشی تبسم منو به فکر واداشت… اون منو کشیده بود که دارم میرم سر کار و ایرج یک کنار خوابیده بود …. و من متوجه شدم که دخترا هم یک حسی از این بابت که ایرج همش خوابیده پیدا کردن …شاید نمی خواستن پدرشون تو خونه بخوابه و مادرشون بره سرکار خواستم حرفی بزنم ولی چیزی به ذهنم نرسید … پس فقط گفتم خیلی عالیه قشنگ شده حالا یک بارم منو تو خواب بکش که ببینم چطوری میشم ترانه پرسید مگه تو می خوابی ؟ خندیدم و گفتم : معلومه که می خوابم……گفت: ولی بابا ایرج از صبح خوابه بیدارش کردیم ولی بلند نشد…
گفتم : برای اینکه خودتون می دونین بابا مریض بود اگر استراحت نکنه حالش خدای نکرده دوباره بد میشه پس مزاحمش نشین باشه مامان؟
#ادامه_دارد
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
#رمان " #رویای_من "بر اساس داستان واقعی
#قسمت_شصت و ششم ✍ بخش سوم
🌸بعد رفتم تو اتاق خودمون …ایرج توی تخت بود ….
گفتم : سلام عزیزم ..خوبی؟ هنوز خوابی؟ …… این کلمه ی هنوز برای اون سنگین بود ولی من اصلا منظوری نداشتم ….از جاش تکون نخورد پیدا بود که اصلا خواب نبوده …..گفت :می خوای از فردا بیام لب پنجره وایستم تا تو بیای ؟ نشستم کنارش و بوسیدمش و گفتم : جواب سلام واجبه ….
🌸با بی حالی گفت : سلام …دست انداختم گردنش و گفتم : دلم برات تنگ شده بود هیچی نگفت آروم یک دست منو گرفت و با دست دیگه سرمو نوازش کرد ولی ساکت بود .
همین طور که لباسم رو عوض می کردم گفتم : می دونی چی شد فردا فیزیوتراپ میاد برای عمو ؛؛ بازم ساکت موند ؛؛ راستی عمو میگه می خواد کارخونه رو دوباره راه بندازه …. این برای روحیه اش خیلی خوبه انشالله زودتر خوب بشه و این کارو بکنیم ….
ایرج گفت : منظورت منم ؟
🌸گفتم : نه عزیزم منظوری نداشتم تو که می دونم چطور اخلاقی داری به خاطر عمو گفتم …….
گفت :فایده نداره فکر می کنی من به این فکر نیفتادم ؟ می ریزن دوباره خراب می کنن مشکلشون کارخونه نیست ، می گن ما طاغوتی هستیم … خوب والله من معنی این حرف رو هم نمی دونیم واقعا به کی می گن طاغوتی هر کس که مال و منال داره گناه کاره ؟ اگر یک روز اینا هم ثروتمند شدن بازم به خودشون میگن طاغوتی ؟ حالا ما که چیزی هم نداریم ولی هر چی هست با زحمت خودمون به دست آوردیم نه دزدی کردیم نه از دیوار مردم رفتیم بالا …..هر چی هست از تلاش بابا بوده و ده سالم هست من دارم پا به پاش کار می کنم …..
🌸هیچ چیز مبهمی هم توی کارمون نیست حالا چهل تا کارگر بی کار شدن خوب شد ؟ الان خرج زن و بچه ی اونا رو کی میده ؟
سر در نمیارم چی رو می خواستن ثابت کنن با کشتن منو و بابام چی خراب بود که حالا درستش کردن؟
هیچوقت خرابکاری چیزی رو درست نمی کنه …. گفتم … به هر حال شده … باید دوباره کارخونه رو راه بندازیم بعدم این بار ازش مراقبت می کنیم…
گفت : نه بابا الان نمیشه باید یک کم وضعیت تثبیت بشه بعدا تا اون موقع هم می ترسم پول نداشته باشیم هر روز که کارخونه نچرخه کلی پول از دستمون میره ……
🌸گفتم ببخشید من نباید فضولی تو کار تو بکنم ولی اگر از همون کارگر ها کمک بگیریم از خدا می خوان دوباره بیان سر کار……….
(ولی می دونستم که ایرج راست میگه باید اوضاع یک کم سر و سامون می گرفت) …..گفتم من خیلی گرسنه هستم بریم نهار بخوریم ؟……….
دخترا از دیدن ایرج به وجد اومده بودن و چهارتایی رفتیم پایین ….
🌸اون روزا همه حرف از ساده زیستن و تقوا می زدن ….
از تجملات شاهی بیزار و از پولدار ها کینه داشتن …. و این که در مورد همه صدق می کرد یا نمی کرد براشون فرق نداشت و تر و خشک با هم سوختن ……
من که از انتقام جویی منتفر بودم اون روزا شاهد چیزایی شدم که نمی تونستم از کنارش راحت رد بشم و عذاب می کشیدم ……
🌸با این حال خودمو آماده می کردم که برای تخصص امتحان بدم ,,, رشته ی من از قبل و بدون اختیار انتخاب شده بود دیگه نزدیک پنج سال بود با دکتر صالح کار کرده بودم و هیچ کاری رو بهتر از این بلد نبودم ..
#ادامه_دارد
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
#حدیث_روز
🔅 #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام:
🔸 إذا نَشِطَتِ القُلوبُ فأودِعُوها وإذا نَفَرَت فَوَدِّعوها؛
🔹«دل چون در نشاط است (معرفت) را به آن واسپاريد، و چون در گريز است آن را واگذاريد.».
📚 بحارالانوار ج ٧٨ ص ٣٧٩
➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖
🔅 #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام :
🔸 خيرُ إخوانِكَ مَن نَسِيَ ذَنبَكَ ، وذَكَرَ إحسانَكَ إلَيهِ .
🔹 بهترينِ برادرانت ، كسى است كه خطايت را فراموش كند و از نيكوكارىات در حقّ خودش ياد كند .
📚 أعلام الدين، ص۳۱۳
#عکس_نوشته👆
#احکام_شرعی 🌸☘
وضو با دست باندپیچی⁉️
➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰
﷽ #احکام_وضو
❓پرسش
آیا خشک بودن اعضای وضو، قبل از وضو لازم است؟
✅پاسخ
خیر، لازم نیست، مگر جای مسح که باید خشک باشد.
❗️نکته: اگر رطوبت جای مسح به گونه ای کم باشد که رطوبت کف دست هنگام وضو بر آن غلبه کند و بگویند رطوبت مسح تنها از تری کف دست است، اشکال ندارد.