eitaa logo
درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
23.2هزار دنبال‌کننده
32.6هزار عکس
17.8هزار ویدیو
223 فایل
کانالی جهت آگاهی ازمفاهیم قرآن وذکر وحدیث https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨به نام گشاینده کارها 🌸ز نامش شود سهل دشوارها ✨با توکل به نام الله 🌸سلام صبح شما بخیر ✨لطف خدا همیشه 🌸شامل حالتـان باد 🍃🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸🍃 🍃🌸 الهی به امید تو 🌸🍃 ‎‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 الهی ❣ امروز به برکت صلوات بر محمد و آل مطهرش (ع) به من و همه ی دوستان و عزیزانم، خیر و برکت و روزی فراوان وحلال عطا بفرما، الهی آمین سلام دوستان صبح سه شنبه تون پر خیر و برکت با ذکر شریف صلوات 🌸 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🌸 وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌹سه شنبه خوبی داشته باشید .🌹 ‎‌‌‌‌‌‌‌
السلام علیک یا ابا صالح(عج) 🌼جمالت را کجا باید زیارت 🌼نماییم ای گل زیبای نرگس 🌼که ما در کوچه های ظلمت شب 🌼فقط در انتظار آفتابیم 🌼أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج
🍁🍂در این روزهای آخر که صدای به گوش میرسد🍁 🍁🍂 امسال برای عاشقان ارباب رنگ به خود دارد.. 🍁گویی داغ بر شانه‌های فصل نشسته...😭 🌹"السلام علیک یا اباعبدالله"🌹
☝️ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 25 آذر ماه 1399 🌞اذان صبح: 05:37 ☀️طلوع آفتاب: 07:07 🌝اذان ظهر: 12:00 🌑غروب آفتاب: 16:52 🌖اذان مغرب: 17:13 🌓نیمه شب شرعی: 23:15
☝️ "سه شنبه"﷽" "۱۰۰مرتبه" ✨یا ارحم الراحمین✨ ✨ای مهربان ترین مهربانان✨ 🌙دیگرگناه نمی کنم 🌙 🌻 ✅هرکس نمــازسه‌شنبه را بخواندبرایش هزاران شهرازطلا دربهشت بسازند↯ دورکعت؛ درهر رکعت بعد از حمد یک بارسوره تین توحید فلق ناس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا... قصه وکالت را زياد شنيده ام اما قصه وکیلی چون تو را نه ... تو که وکیل باشی همه حق ها گرفتنی است پرونده ای که تو وکیلش باشی قصه اش ستودنی است از روزی که ایمان آوردم، تو وکیل منی و تنها پناهم و تو در این عشق بازی، پرده از رازی بزرگ برداشتی، رازی که اسمش را می دانستم اما رسمش را ... رازی بنام "توکل" ... "توکل" قصه ای است که از روز ازل برایمان خواندی و گفتی در هر تاریکی و پیچ و خم دنیا و حتی در تمام لحظات روشنایی، دستانت در دست من است ... بنده من، نگران نباش و به من اعتماد کن... "توکل" ... و فهمیدم : " "🌸
🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 ❣خدا رو چه دیدی شاید شد... ✍ دوم راهنمایی یه معلم ریاضی داشتیم تیکه کلامش این بود «خدا رو چه دیدی شاید شد». 🔸 یادم میاد همون سال یکی از بچه ها تصادف کرد و دیگه نتونست راه بره... دیگه مدرسه هم نیومد. فقط یه بار اومد واسه خداحافظی که شبیه مراسم عزاداری بود. همه گریه می کردیم و حالمون خراب بود. 🔸 گریه مون وقتی شروع شد که گفت به درک که نمی تونم راه برم، فقط از این ناراحتم که نمی تونم بازیگر بشم. آخه عشق سینما بود. سینما پارادیزو رو صد بار دیده بود. سی دی ۹ تایتانیک رو اون برای همه ی ما آورده بود. 🔸 معلم ریاضی مون وقتی حال ما رو دید اون تیکه کلام معروفش رو به اون رفیقمون گفت... « خدا رو چه دیدی شاید شد ». 🔸 وقتی این رو گفت همه ی ما عصبی شدیم چون بیشتر شبیه یه دلداری مزخرف بود برای کسی که هیچ امیدی برای رسیدن به آرزوش نداره. 🔸امشب تو پیج رفیقم دیدم که برای نقش اول یه فیلم با موضوع معلولیت انتخاب شده و قرارداد بسته... مثل همون روز تو مدرسه گریه م گرفت. 👈 فکر می کنی رسیدن به آرزوت محاله؟! «خدا رو چه دیدی شاید شد» 🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشکلات زندگی هر کسی به اندازه ی ظرفیتشه... به اندازه ی تحملشه... وقتی یکی از درداش واست میگه، نگو خوشی زده زیر دلش... نگو اگہ زندگی فلانی رو داشت چی کار می کرد... شاید اون درد یا اون مشکل کوچیک باشہ، اما امونشو بریده که به زبون اومده! وقتی یکی از درداش واست میگه نگو چی بگم والا... بگو میفهممت... درسته که نمی فهمی، یعنی نمی تونی بفهمی دردی رو که تجربه نکردی... ولی بگو می فهممت! حداقل فکر می کنه تو هم اون درد رو داشتی و فقط خودش نیست که اون رو تجربه کرده. دلداری دادن که هیچ، کاش حداقل یاد بگیریم چطوری به درد دل دیگران گوش کنیم.
مضرات نخوردن صبحانه❗️ 👈چاقی 👈لرزش دست 👈بوی بد دهان 👈کاهش حافظه 👈کاهش قند خون 👈بی نظمی قاعدگی 👈افزایش ضربان قلب 👈کاهش سطح خلق و خو 👈احساس گرسنگی مداوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺سه شنبه تون عاااااالی 🍃به نیت 5 روز مانده 🌺 تا پایان پائیز 🍃5اتفاق خوب 🌺5 خبر خوش 🍃5موفقیت عالی نصیبتون بشه 🌺وخوشبختی 5 بار 🍃دَرِ خونه تونو بزنه 🌺الهی آآآآآآآمین ❣
🌟دعــــــــــــــاے گشـایــــش کـ🔐ـار 🔰شیخ بهایی فرموده  هر کس به مدت 10 روز ، هر روز صد مرتبه این دعا را بخواند به حاجت خود می رسد ✔✨«بسم الله الرحمن الرحیم: یا مُفَتِّحَ الاَبواب ،یا مُقَلِّبَ القُلوبِ وَالاَبصار، یا دَلیلَ المُتَحَیِّرین، یا غِیاثَ المُستَغیثین، تَوَکَّلتُ عَلَیک، یا رَبِّ اِقضِ حاجَتی وَلاحَولَ وَلاقُوَّةَ اِلّآ بِاللهِ العَلِیِّ العَظیم، وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجمَعین.»✨  همچنین ✔✨هر کس با طهارت وحضور قلب بمدت هفت روز ، هر روز دوهزار مرتبه(2000) بگوید(یا هادی) حاجت روا گردد ودر کارهایش گشایش ایجاد می گردد✨ ⬅ ڪلیــڪ ڪنید
☝️ ۰۰۰۰☝️ ‍ 💰 🌸✨ویژه امروز ✨🌸 💎گویند برای حصول غنی و دولت و ثروت ، در روز سه شنبه این ختم را شروع نموده💎 🛡تا ده روز هر روز 1000 مرتبه : 🌛یا قَوِیُّ یا غَنِیُّ یا وَلِیُّ یا وَفِّیُّ🌜 🌀را بر مویز بخوانید و بخورید و در روز دهم نان و حلوا به مستحقان بدهید ✅ ان شاءالله موثر خواهد بود. 📚جمال الاسبوع
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ " "بر اساس داستان واقعی و هشتم ✍ بخش دوم 🌸دکتر رفت… پرونده توی دستم بود …..همین طور مونده بودم ، می ترسیدم تو اون حالتِ روحی خطایی ازم سر بزنه …. نمی دونستم چیکار باید بکنم؟ کاش می گفتم باشه بعدا ولی نتونستم این حرف رو بزنم ….. استرس و نگرانی نمی گذاشت خوب روی کارم تمرکز کنم ….. حالا قدر روزایی که ایرج کمکم می کرد رو می فهمیدم ….. آخه من چطوری می دونستم وقتی ایرج توی کارخونه مونده و می دونم داره چی می کشه و چقدر بهش سخت می گذره،،با خیال راحت برم و یکی رو عمل کنم … 🌸تازه توی خونه هم از دست سئوالهای عمه و علیرضاخان کلافه می شدم …. و دخترا یک طور دیگه فکر منو مشوش می کردن . اونا ایرج رو می خواستن و نمی تونستم اونا رو قانع کنم ؛؛… .چطوری توان اینو داشتم که روی یک همچین کار سختی تمرکز کنم ؟ ….. راستش نگران تورج هم بودم ازش خبری نشده بود……. 🌸ساعت دو رسیدم خونه ….عمه با نگرانی ازم پرسید می دونستی ایرج شب رو تو کارخونه می خوابه ؟ گفتم بله چون نگرانه …..به خاطر جنگ …… سرشو تکون داد و گفت : بگو ببینم سر چی دعوا کردین ؟ خوب بگو منم بدونم …. گفتم : به خدا قسم اگر منم بدونم خودتون که اخلاقشو می دونین از چیزی که ناراحت میشه حرف نمی زنه قهر می کنه ……. با ناراحتی گفت : خوب چرا خونه نمیاد ؟ با تندی گفتم …. من از کجا بدونم ، نمیاد که نیاد…. من عمه جون کاری نکردم که سزاوار همچین کاری باشم …پس بزارین خودش هر وقت دلش خواست بیاد …… 🌸و رفتم بالا ….. مینا دست مریم رو گرفته بود و از پله ها میومدن پایین …. چشمش به من که افتاد گفت : رویا جان فکر می کنم تبسم تب داره ..خیلی بدنش داغه …پرسیدم کجان ؟ گفت : تبسم خوابیده و ترانه هم داره با علی بازی می کنه …. خودمو رسوندم به بچه ها …. تبسم تب داشت .ولی خیلی بالا نبود فورا بهش یک قاشق سرما خوردگی دادم ولی خودم حدس می زدم که بازم اون برای ایرج ناراحته …کنارش نشستم و سرشو نوازش کردم و گفتم : دختر خوشگل من برام تعریف کن امروز چیکار کردین تو مدرسه …… گفت : بیشتر بازی کردیم ولی با مداد هم روی دفتر مون خط کشیدیم باید یک صفحه هم تو خونه این کارو بکنیم …من بلدم خانمه به من گفت آفرین ولی به ترانه گفت خیلی بازیگوشی …. ایرج امروزم نمیاد ؟… 🌸گفتم تبسم جان من میگم ایرج چون زنش هستم تو باید بگی بابا ….. خندید و گفت آخه دوست دارم مثل تو بهش بگم ایرج خودشم دوست داره …. گفتم خوب بگو بابا ایرج …چطوره ؟ با بی حوصله گی گفت حالا دعا کن بیاد من مریضم؛؛؛منو ببینه و خودشو بکشه ….. گفتم چرا خودشو بکشه ……گفت آخه هر وقت من یا ترانه مریض میشیم اون می گه مریض نشین که من خودمو می کشم …. ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ " "بر اساس داستان واقعی و هشتم ✍ بخش سوم 🌸دیدم این طوری نمیشه باید یک فکری بکنم…. اون باید برمی گشت خونه ….. فردا صبح من عمل داشتم و از همه مهمتر این بود که باید خیال خودم رو راحت می کردم ….. و به هزار دلیل غرورم رو زیر پا گذاشتم و لباس پوشیدم …. بچه ها رو به مینا سپردم برای خودمو و ایرج غذا کشیدم و با اسماعیل رفتم بطرف کارخونه ….. عمه که فهمیده بود می خوام چیکار کنم خوشحال بود و می گفت : خوب کاری می کنی مادر برو ببین بچه چی شده من داشتم خودم می رفتم …. می خوای منم بیام ؟ گفتم نه عمه جون من میارمش …… 🌸توی راه فکرم خیلی مشغول بود ، خبر های جنگ هم خوشایند نبود و بر نگرانی من اضافه میکرد …. با وجود تشکیل پایگاه های بسیج و اعزام جوون ها به جبهه معلوم می شد که این ماجرا هم به اون سادگی ها نیست …. دلم خیلی گرفته بود برای اولین بار از این دنیا بدم میومد و دیگه دلم نمی خواست ادامه بدم …. منی که همه از دور به زندگیم نگاه می کردن و غبطه می خوردن …از زندگی سیر بودم احساس می کردم تحت فشارم و دلم می خواست فرار کنم … 🌸اون همه کار و تلاش با دل خوش امکان داشت ولی وقتی آدم غمگین میشه هر کاری براش سخته …… بیشتر از همه چیز این جنگ تحمل منو تموم کرده بود عواقب اونو می شد حدس زد……. نزدیک کارخونه که شدم فکر می کردم حالا چی باید به ایرج بگم ؟ خوشرو باشم و عذر خواهی کنم؟؟ و التماس کنم که برگرده؟….. یا دعوا و مرافه راه بندازم تا متوجه ی عمل زشت و ناپسندش بشه؟ ….نمی دونستم ….. چون واقعا هیچکدوم از اون راه ها برای من راه درست نبود …… 🌸وقتی وارد کارخونه شدیم دیدم که دربان با تلفن به ایرج خبر داد ….. جلوی در پیاده شدم ماشینشو دیدم …. و به اسماعیل گفتم تو برو من با آقا میام …… و رفتم تو هنوز عده ای از کارگر ها داشتن کار می کردن ….. بالا رو نگاه کردم بطرف اتاق ایرج ، اون می تونست منو از اون بالا از پشت پنجره ببینه ولی نبود …. از پله های آهنی باریک رفتم بالا …. و در و باز کردم اون سرش پایین بود و روی یک کاناپه که یک بالش و یک پتو هم روش بود نشسته بود و یک چراغ والر گذاشته بود جلوش که روش قوری و کتری داشت می جوشید برای خودش چایی ریخته بود و انگار منتظر من بود ولی بهم نگاه نکرد …. منم بدون یک کلمه حرف رفتم و ظرف غذا رو گذاشتم روی میز و کنارش نشستم ….. 🌸ایرج همون طور سرش پایین بود و حرفی نمی زد …. منم صبر کردم تا خودش سر حرف رو باز کنه … بالاخره بدون اینکه نگاهی به من بندازه گفت : چایی می خوری ؟ گفتم بدم نمیاد چون از راه که رسیدم خونه ، اومدم اینجا …تو نهار خوردی ؟ …. گفت : آره ی ساندویج خوردم کارگر ها برای خودشون می گیرن برای منم گرفتن …. بلند شد و یک استکان رو خوب شست و برای من چایی ریخت و گفت : نبات دارم بندازم تو چاییت ؟ گفتم: آره بنداز بهش احتیاج دارم …….. ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
هنگامى كه از «اُدرى هپبورن» خواسته شد از رمزهاى زيبايى‌ زنان بگويد، او متنى كه در زير مى خوانيد نوشت كه بعد از مراسم تشييع جنازه‌اش خوانده شد...👇🏻👇🏻👇🏻 «براى داشتن لب‌هاى جذاب، كلمات محبت آميز تلفظ كن. براى داشتن نگاه پرعاطفه و عاشقانه، در اشخاص خوبی‌هايشان را جستجو كن. براى داشتن هيكل خوش فرم و نه چاق غذايت را با گرسنگان تقسيم كن. براى داشتن متانت، با دانستن اينكه هرگز تنها نيستى راه برو، چون كسانى كه تو را دوست دارند، تو را همراهي مى‌كنند. زيبايى یک زن نه در لباس، نه در چهره و نه در مدل آرايش كردن او است، زيبايى یک زن در چشم‌هايش است، چون آن، درِ بازِ روى قلبش و سرچشمه عشقش است.»
4_5886248096437895804.mp3
361.6K
‍ 💧 📍 ✍️ مرجع: 🔻وقتی نمی دانیم بانک به وظایفش عمل می کند یا خیر، پولی که در بانک می گذاریم تا سود بهش تعلق بگیره حکمش چیست؟
إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ✨يُحْيِي وَيُمِيتُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ ✨مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۱۱۶﴾ ✨در حقيقت فرمانروايى آسمانها و زمين ✨از آن خداست زنده مى كند و مى ميراند ✨و براى شما جز خدا يار و ياورى نيست (۱۱۶) 📚 سوره مبارکه التوبة ✍آیه ۱۱۶
🔴🔷 امام سجاد(ع): ✍ راضی بودن به سخت‌ترین مقدّرات الهی از عالی‌ترین مراتب ایمان و یقین خواهد بود 📚 مستدرك الوسائل، ج 2، ص 4 〰➿〰➿〰➿ 🔴🔷 امام باقر (ع): ✍ هیچکس تا زبانش را نگه ندارد از گناهان در امان نیست. 📚 تحف العقول ص 298 〰➖〰➿〰➿ 🍀امام صادق عليه السلام: 🌺هر که با خانواده خود خوش رفتار است، عمرش بسيار خواهد بود. 📚کافي، ج۸،ص۲۱🌹
🌀حضرت امیر المومنین علے علیـہ السلام فرمودند : غمے بـہ رسول خدا صل اللـہ علیـہ و آلـہ عارض شد . ⭕️جبرئیل آمد و عرض ڪرد : یا محمد ! این چـہ غم است ڪـہ در روے شما مے بینم ؟ ⭕️فرمودند بـہ حسن و حسینم چشم زخم برخورد است ⭕️عرض ڪرد چشم زخم حقیقت است و تصدیق ڪن ⭕️فرمودند : آرے . گفت : چرا با این ڪلمات آن دو را تعویذ نڪردے ؟ ⭕️فرمودند : ڪدام ڪلمات اے چبرئیل ؟ ⭕️عرض ڪرد بگو : 🍃💜 اللَّهُمَّ يَا ذَا السُّلْطَانِ الْعَظِيمِ وَ الْمَنِ‏ الْقَدِيمِ‏ وَ الْوَجْهِ‏ الْكَرِيمِ‏ يَا ذَا الْكَلِمَاتِ التَّامَّاتِ وَ الدَّعَوَاتِ الْمُسْتَجَابَاتِ عَافِ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ ( بـہ جاے دو اسم اسم مریض را ببر ) مِنْ أَنْفُسِ الْجِنِّ وَ أَعْيُنِ الْإِنْسِ💜🍃 📚مفاتیح الجنان 💟حضرت وقتے این دعا را خواند آن دو برخواستند و بـہ راـہ افتادند . حضرت بـہ اصحاب خود فرمودند : زنان و بچـہ هایتان را با این تعویذ پناـہ دهید🌸🍃
هدایت شده از خانواده بهشتی
❣️🔆❣️🔆❣️🔆❣️🔆❣️🔆❣️ 🌸چگونه بهترین همسر دنیا باشم؟ 4️⃣ بهترین همسر دنیا به تنهایی شما احترام می گذارد. هر فردی به تنهایی احتیاج دارد. همسر شما باید معنای حریم خصوصی را درک کند. افرادی که این قانون را رعایت نمی کنند ، پس از مدتی از هم خسته می شوند و در رابطه احساس خفقان می کنند. باز هم می گوییم، در هر چیزی تعادل لازم است، حتی با هم بودن. ❤️🔅❤️🔅❤️
هدایت شده از خانواده بهشتی
💦🔆💦 ☘️ چگونه می‌شود رابطه بهتری با فرزندتان داشته باشید؟ اوقات خوبی را با فرزندتان بگذرانید؛ معمولاً والدین زمان بسیار کمی را با فرزندشان می‌گذرانند و بیشتر مواقعی که به ظاهر با بچه‌ها هستند، اغلب به فعالیت دیگری مشغول هستند. بهتر است در طول روز و به‌طور مکرر زمان‌هایی را با کودکتان بگذرانید. زمان‌های کوتاه (برای مثال ۱ تا ۱۰ دقیقه) مفیدتر است. مثلاً وقتی که کودک به شما مراجعه می‌کند تا چیزی بپرسد و یا چیزی می‌خواهد، بهترین زمان برای توجه به کودک است. ❤️🔅❤️
هدایت شده از خانواده بهشتی
💑 چگونه زن و شوهر می توانند حامی یکدیگر باشند؟ مرد میتونه بدون اینکه بیش از حد کار و تلاش کنه، رابطه ی خوبی با همسرش داشته باشه. 👈قدردانی همسر او باعث می شود که انگیزه ی بیشتری برای تلاش در جهت بهبود زندگی مشترکشان داشته باشد. در این صورت مرد مجبور نمیشه خودش را قربانی خواسته های همسرش کنه یا احساس کند همسرش بر او ریاست میکنه. 👈زن هم میتونه با درک کردن شوهرش،حامی او باشدو به او کمک کند که او نیز حامی خوبی برایش باشد. 👈مرد ها نان آور خانواده هستند،آن ها دوست دارند همسرشان را خوشبخت کنند و در زندگی مشترکشان موفق باشند. فقط کافیه که از آن ها شود. 👈زن و شوهر مکمل یکدیگر هستند، مردها ازهمسرشان حمایت می کنند و زنان زمانی می تواندازشوهرشان حمایت کنند که حمایت های شوهرشان را درک کرده باشند. 👈زن هم دوست دارد شوهرش باشد؛ ولی تا به حال نشنیده ایم که زنی بگوید شوهرم به من توجه ندارد؛ ولی من عاشق او هستم! 👈مردهاهم دوست دارند که همسرشان به آنها کند؛ اما در درجه اول آن هادوست دارند همسرشان راخوشبخت و خوشحال کنند.💞
هدایت شده از خانواده بهشتی
👈 وقتی کودکتان حرفتان را گوش نمی دهد رفتار خودتان را اصلاح کنید 🔹️آیا هر چه به کودکتان می گویید، حرف شما را گوش نمی دهد؟ کلافه شده اید و نمی دانید چه کنید؟ ➕ساده است چون بچه ها شنوده های خوبی نیستند اما مقلدهای خیلی خوبی هستند. وقتی شما فریاد می زنید که چاقو را زمین بگذارد، او نه تنها چاقو را زمین نمی گذارد، بلکه فریاد هم می کشد. چرا که شما با داد و فریاد حرف تان را زده اید. اگر با مهربانی رفتار کنید، آنها هم جواب مهربانی شما را می دهند. اگر با احترام با او برخورد کنید، او هم به شما احترام می گذارد. در هر حال این شما هستید که تعیین می کنید، رفتار او باید چگونه باشد
📕داستانی واقعی و زیبا از یک دختر پاکدامن فواید🌸 🌸 🌃 شبی دخترک مسلمان از نیویورک آمریکا از دانشگاه به سمت خانه می رفت که پس از مدتی متوجه شد مردی با ژاکت کلاه دار که سعی در پنهان نمودن چهره اش مینمود او را تعقیب می کند. 🔻 دختر بسیار وحشت زده بود و شروع کرد به خواندن آیت الکرسی و به الله سبحان و تعالی توکل کرد... 🔸الحمدالله بخیر گذشت و دختر به سلامت به خانه رسید. ولی فردای آن شب در اخبار شنید که دیشب به دختری در همان محل و همان ساعت تجاوز شده و جسد دختر را در میان دو ساختمان پیدا نموده اند. 🔹پلیس از مردم خواست که اگر کسی شاهد بوده و یا چیزی دیده به اداره پلیس برود تا قاتل را شناسایی کنند. 🚨 دختر به اداره پلیس رفته و ماجرا را به پلیس گفته و از بین مردهایی که صف کشیده بودند از پشت آینه قاتل شناسایی کرد. پلیس از قاتل می پرسد که در آن شب یک دختر با حجاب را تعقیب میکردی چرا به او حمله نکردی؟ 💥 قاتل گفت من ترسیدم چون دو مرد هیکل دار با او راه میرفتند. ♦️ این است عظمت 🍃توکل به خداوند. @tafakornab @shamimrezvan