eitaa logo
اشعار شادروان شمس قمی
190 دنبال‌کننده
14 عکس
1 ویدیو
1 فایل
شاهان جهـان را به گـدایی نپـذیریم تا خاک کف پای علی تاج سر ماست (شمس قمی)
مشاهده در ایتا
دانلود
دلبر جانانی و با چشمِ جان بینم تو را یک جهان جانی که در جان جهان بینم تو را هر کجایی! هر کجایم دانمت بی جایگاه بی نیاز از هر مکانی! لامکان بینم تو را چشم دوراندیش دل، بیند تو را در هر مقام زین سَبب هم در زمین هم آسمان بینم تو را در عِذار خوبرویان، در جمال مَه‌وَشان در فضای جان‌فزای بوستان بینم تو را در نوای بلبلِ دستان و در رخسار گل در صفای لاله‌زار و گلسِتان بینم تو را در چمن در کسوتِ سرو روان می‌جویمت در دَمَن بر صورت آبِ روان بینم تو را در طلوع مِهر و ماه و در غروب این و آن در فروغ اختران و کهکشان بینم تو را روز و هفته، ماه و سال و در زمستان و بهار هم به تابستان و هم فصل خزان بینم تو را در میان ظلمت شب ، در دلِ نور شفق در بن چَه، در رخِ مَه، همچنان بینم تو را در معظّم خلقت عالم نهان می‌یابمت! در منظّم گردش گردون، عیان بینم تو را در کلیسا و کنشت و مسجد و بیت و حرم کعبه و بتخانه و دیر مغان بینم تو را در زبور و در صحف، تورات و اِنجیل از نخست هم به مصحف ، خاتم و ختم البیان بینم تو را دانمت چون در لباس بی زوالی پاسدار در سرای لایزالی ، پاسبان بینم تو را ناخدای کشتی دریای هستی دانمت! هم خدایِ ناخدا در هر کران بینم تو را از حدوث و از قِدَم ، وز حادثات ماخَلَق در حلول و در افول خِلقتان بینم تو را هم به مبدأ هم به مقصد هم به ره هم در مسیر هم به منزل ، هم میان کاروان بینم تو را منشأ ایجاد موجودات دانم ذات تو صورت پیدایش پیرو جوان بینم تو را پرسش نام و نشانت کِی کنم از این و آن؟ چون عیان اندر نهاد این و آن بینم تو را پادشاهان را نباشد فرق در بالا و پست در دلِ دریا و فرقِ فرقَدان بینم تو را تا که سیمرغ گمان پر میزند بر اوجِ عقل در سپهر آفرینش ، بی‌گمان بینم تو را تکیه زن! خوش بر سریر پادشاهی جهان... چون شهنشاه جهان، در هر زمان بینم تو را بنده‌ی عشق تو ام (شمس قمم) در خود گمم شَه پرستم خسروِ کون و مکان بینم تو را شادروان سید علیرضا شمس قمی https://eitaa.com/shamseqomi