#هنر
از هنرهای جهان، یک هنر آموختهام
که ز ارباب ادب ، شعرِ تر آموختهام
بهر تعلیم ادب ، نزد اساتید سخن
با ادب رفتم و اینسان هنر آموختهام
سر به سر در ره مقصود چو گشتم پویا
آنچه گفتند مرا سر به سر آموختهام
سیر پرواز به معراج سماوات ادب
با بُراق دل بی بال و پر آموختهام
آنچه دارم به جهان از ادب و عزت نفس
فخرم این است که نزد پدر آموختهام
آنچه از شهد سخن با ادب آمیختهام
بهر شیرینی کام پسر آموختهام
گرچه آموختهام شاعری و نظم سخن
بهر آسایش نوع بشر آموختهام
سایهانداختن و سنگ ز طفلان خوردن
در ره خدمت خلق از شجر آموختهام
درس حسن عمل و شیوهی حقگویی را
با بسی سختی و خون جگر آموختهام
دادٍ مظلومی و فریادِ عدالتخواهی...
از نوای دل مرغ سحر آموختهام
با نکویان جهان، طرح وفا ریختهام
از دورویان ز تعقل، حذر آموختهام
پایمردی به غم و نرمش رفتار و شکیب
این سیلابه و ، آن از حجر آموختهام
نالهی عاشقی و نغمهی شیرینسخنی
از نوای نی و از نیشکر آموختهام
مبحث عشق و نظرپاکی و شیدایی را
همه در مکتب اهل نظر آموختهام
(شمس قم) گنج ادب بر اثر رنج بیافت
نه گمان دار ، که از گنجوَر آموختهام.
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi