(ستارهی امید)
#امام_زمان
#شعر_انتظار
#مهدی_موعود
ز دوریات نمرده، دم ز مهر اگر که میزنم
ببین که از فراق تو ـ در احتضار و مردنم
اگر نمردهام مدان بوَد ز سخت جانیام
مرا بخوان جنازهای که بی مزار و مدفنم
بدون تو جهان من ، کویر بی نشان بوَد
که از نسیم روی تو بَدل شود به گلشنم
بهار آرزوی من! خزان عمر من ببین
که داغ دوریات کنون شرر زده به خرمنم
از آتش فراق تو که سوخت زندگانیام
گهی به حال مردنم گهی به حال شیونم
چو شمع مرده تا سحر ، گریستم برای تو
سرشک خون ز دیدهام چکیده روی دامنم
ستارهی امید من در آسمان چشم توست
کرم نما ، فروغ دیدهام! بیا به دیدنم
کبوتر نگاه من ، به بام انتظار تو...
نشست و تو نیامدی! بیا ببین پریدنم
نظر نما به قامتم که چون الف ستادهای
به زیر بار هجر تو چو دال ، در خمیدنم
به جستجوی روی تو شدم چو قیس خستهدل
که در وصال لیلیام به دشت در دویدنم
منیژه را بگو که رستم زمان خبر کند
که از گزند دشمنان به چاه همچو بیژنم
ز (ساقی) شکستهدل، شراب عاشقی طلب
چنان که عالمی شود خراب مِی کشیدنم
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1398/9/18
#شمس_ساقی
@shamssaghi
(اَللّٰهُمّ عَجّل لِوَلٖیّكَ الْفَرَج)
#انتظار
شاعر شدم که از تو بگویم امام عصر
با پای دل ، به راهِ تو پویم امام عصر
دیوانهوار روی تو جویم امام عصر
تا که تو را بجویم و بویم امام عصر
گو در کجایی ایکه جهان در تلاطم است
کشتی انتظار به بحر ستم گم است
جانها به لب رسید ز بیداد ظالمان
سرو سهی ز باد مخالف شده کمان
ای مظهر عدالت و میزان درین جهان
از عدل و داد نیست نشان ای امید جان
قانون حاکمان همه یکسر تحکم است
حقی که پایمال شده حق مردم است
هر جمعه انتظار کشیدم نیامدی
دل غیر تو ز هر که بریدم نیامدی
در کوی انتظار ، دویدم نیامدی
تا آخر مسیر ، رسیدم نیامدی
باغ جهان بدون حضور تو هیزم است
آیی اگر ، کویر چو دریا و قلزم است
اهل قمم اگرچه غریبم به شهر خویش
با یک دل شکسته و با سینهای پریش
دلخسته از زمانه و با قلب ریش ریش
گرچه رسیده شام غریبان به گرگ و میش
میعادگاه عشق تو هرچند در قم است
آشفته از عناد و جفا و تزاحم است
بی تو نشاط نیست به گلزار زندگی
ای مرکز عدالت پرگار زندگی
از دست رفته است چو افسار زندگی
تنها تویی امید و مددکار زندگی
بازآ که فصل رویش سبز تبسم است
فصل بهار ، آمده و فصل گندم است
از عرش تا به فرش تو را جست و جو کنند
کروبیان از آمدنت گفت و گو کنند
دیوانگان به کوی وصال تو رو کنند
خمخانهها بهشوق تو می در سبو کنند
زهره به شوق دیدن تو ، در ترنم است
در انتظار روی تو خورشید انجم است
(ساقی) تویی و باده ز دست تو خوش بوَد
با جرعهای، غم از دل عالم به در رود
دلها بهشوق جام وصال تو میتپد
تا وارهد ز «شرّ نفاثات فی العقد»
بازآ که عصر جنگ و جدال و تهاجم است
عصر فراق ، عصر نفاق و تخاصم است .
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
#معیار_اهلبیت
آنکس که هست پیرو پندار اهلبیت
باشد تمام عمر ، گرفتار اهلبیت
جز راه اهلبیت نپوید به هیچ وجه
دوزد فقط نگاه ، به رفتار اهلبیت
بی اعتنا بوَد به متاع جهان دون
از جان و دل چو هست خریدار اهلبیت
کالای زندگیست به چشمش بدون ارج
وقتی که رفته است به بازار اهلبیت
تکیه نمیکند به کسی در تمام عمر
چون تکیه کرده است به دیوار اهلبیت
سرمشق زندگیست برای جهانیان
پندار نیک و خصلت و گفتار اهلبیت
دارد بس افتخار به نزد فرشتگان
هر کس که هست خادم دربار اهلبیت
آنکو که بست دل بجز ایشان به هر جهت
گویی که کرده در عمل انکار اهلبیت
هرجا که نیست عدل و مساوات و همدلی
بیشک بوَد مخالفِ معیار اهلبیت
حتی اگر که دم زند از شرع و دین حق
اما نبرده راه ، به پندار اهلبیت
اُف بر کسی که راهِ ریا کرده اختیار
دم میزند ولیک ، ز هنجار اهلبیت
پوشیده چشم خویش ز اوضاع روزگار
دوری گزیده چونکه ز کردار اهلبیت
مال حرام میخورد و شادمان بوَد
در ظاهر است اگرچه عزادار اهلبیت
دزد شریعت است کسی که بدون زهد
پوشد عبا و جامه و دستار اهلبیت
خوش دیدهای که خواب نرفته به روزگار
چون بوده است رهروِ بیدار اهلبیت
(ساقی) بههوش باش که گر بشکنی دلی
یعنی شکستهای دل بیمار اهلبیت .
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
#تــزویــر
تا کی؟ به نـام دیـن کنی اغفـال، خلق را
بس کن دگر، بکَن ز تن این جـامـهی ریـا
نان میخوری ز سفرهی تـزویـر تا به کی؟
شرم از خــدا نداری اگر، کن ز خود حیـا
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
@shamseqomi
(در رثای استاد مؤید خراسانی)
"مــؤیـد" شـاعـری سرمست از عشق الهـی بود
به وقت جنگ با شعرش به تنهایی سپاهی بود
دلش آکنــده بــود از عشـق آل عصمـت اطهــار
سخنهایش به حق بر مدعای من گــواهـی بود
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1401/07/15
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
#سردار_دلها
چون پا به راهِ عشق و شهادت نهاده بود
دل، از جهــان بـریـده به دلــدار داده بود
تـا چشمِ بـَـد ، نظـر نکند بر حــریـم یـــار
راسـخ چو کـوه در برِ دشمـن سِـتاده بود
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
@shamssaghi
#سردار_دلها
هرکــه در کــوی عشق فـــــانی شد
ابـــدالــــدّهـــــر ، جــــــاودانی شد
مــیشــــود لایــــــق لقـــــــــاء الله
آنکــه وارســـته در جــــــوانی شد
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
@shamssaghi
"اَلسَّلامُ عَلَیكَ یَا اَمِیرالْمؤمِنین"
#مدح
#ولایت
#امیرالمؤمنین
(ساقی کوثر)
رخش عدالت، اگر سوار ندارد
هست حماری که: اعتبار ندارد
کِلک هنر نیست گر بهدست هنرمند
میشکند چون که ابتکار ندارد
زردی مغرب کجا به رنگ طلوع است
فصل خزان، رونق بهار ندارد
عدل بوَد لشکر عظیم ممالک
کشور بی لشکر اقتدار ندارد
لشکر اسلام را علیست علمدار
بهتر از او حق به روزگار ندارد
باک نداریم در مصاف کسی که
تیزتر از تیغ ذوالفقار ندارد
ایکه سواری تو بر حمار حماقت!
جز به فلاکت، تو را دچار ندارد
باد غرورت دهد به بادِ هَریمن
کینهی شیطان ز ما شمار ندارد
وام گرفتم ز بیدل از سر عسرت
بهتر از این بر من افتخار ندارد :
«کینه به سیلاب دِه ز نرمی طینت
سنگ چو شد مومیا ، شرار ندارد»
خلق میازاری از مصالح دشمن
بحر نگونبختیاش کنار ندارد
آنکه کمر کرده خم به نزد ستمگر
آلت دست است و اختیار ندارد
بسکه حقارت پذیر گشته دریغا
جرأت ِ ابراز ِ انزجار ، ندارد
کرده خودش را درون پیله گرفتار
پیلهی خودساخته، فرار ندارد
هست دلیکه انیس و پیرو اغیار
مَحض وقاحت بوَد؛ وقار ندارد
حیثیتاش چون رَود به باد رذالت
راه ، پس از آن به جز مزار ندارد
دیدهی دل وا نما به روی حقیقت
گر ز گنه، دیدهات غبار ندارد
(ساقیِ) کوثر، علی ز خمّ غدیر است
کس به جز او جام خوشگوار ندارد
آنکه کند تر لب از شراب ولایش
در دو جهان، غصهی خمار ندارد.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
"میلاد حضرت خاتم مبارک باد."
#محمّـــد (ص)
زمین شد روشن از روی محمّـــد
دلــم در بنــــدِ گیـسـوی محمّـــد
نسیمی میوزد خوشـبوتـر از گـل
جهان شد مسـت، از بوی محمّـــد
بـه چــوگــان نبـــوّت گوی سبقت
ربـــوده از همـــه گــــوی محمّـــد
به سجـــده میکشاند عــالمـی را
خــَـم محـــراب ابـــروی محمّـــد
تــَـــراز بنــــدگـی در نــزد ایــــزد
بـــوَد بیشک تــَـــرازوی محمّـــد
بخــواه از او مـَـدد تـا کـه ببــینی
بـــوَد حبلالمتین، مــوی محمّـــد
اگـر کـه نـاامیــدی؛ بـا صــداقـت
تــوسـل کــن بـه بــازوی محمّـــد
نباشد خـُـلق و خــویـی در زمـانه
به خوبی شهره چون خوی محمد
خوشا آن کس که الگو گیرد از او
که قـــرآن اسـت الگــوی محمّـــد
خوشا آن رهــروی که هست دایم
بــه دنیـــا در تکـــاپـــوی محمّـــد
خوشا آن دل کــه آرامـش بگیــرد
ز ذکــــر نــــام دلجــــوی محمّـــد
خوشا چشمی که در هنگام مردن
بـبـیـــنـد روی نیکــــــوی محمّـــد
به غیر از مسلمین باشد به محشر
نگـــــاهِ انبـــــیا ، ســـوی محمّـــد
علی گرچه بوَد (ساقی) کـــوثـــر
بــُــوَد سرمستِ میـــنوی محمّـــد
سيد محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi