(شهرت طلب)
هلاک شهرت کوشد به زندگانی خویش
اگر چه واقف باشد ، به ناتوانی خویش
تفاوتی نکند نیک و بَد ، به دیدهی او
همین که پرده کشد بر روی ندانی خویش
مِلاک زندگیاش چون همیشه بهرهوریست
بهار میطلبد بر دلِ خزانی خویش
گهی به سایهی سرو و گهی به سایهی بید
نشسته در طلب عیش و کامرانی خویش
به هر کجا که بوَد مَنفعت ، نموده تلاش
درین طریق، مُصِر بوده از جوانی خویش
منافقانه چهسان دم زند ز مهر و وفا ؟
کسی که بسته دلش را به جاودانی خویش
زهی به طینت (ساقی) که دل به کس ندهد
به غیر آل علی و ، به بی نشانی خویش.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
@shamssaghi
(تیغ عدم)
قطـع گردد گر سَرم هرچند با داس سـتم
تا که ریشه در زمین دارم، جـوانه میزنم
جاودان مانم چو نخلی سبز در باغ جهان
گر ببــارد بـر سَـرم، بــارانی از تیـغ عــدم
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
@shamssaghi
بهــار سر زده از کُنــدهی درختی پیر
تبــر بیفکن و آییـنهای به دوش بگیر
سرش بـریـده شده بــاز سر درآورده
خیال کن که درختی، درختوار بمیر
استاد علیرضا اطلاقی
@etlaghialireza
زبانحال حضرت زیبب (س)
#قافلهی_غمها
ای بارقهی رحمت! ، نور بصرم بودی
در ظلمت شبهایم همچون قمرم بودی
زآندم که تو را دیدم رفتی به سرِ نیزه
هر نیزه که میدیدم تو در نظرم بودی
ای نور دل حیدر ، ای زادهی پیغمبر
بی بال و پَرم زیرا ، تو بال و پَرم بودی
مانند حسن حتیٰ ، از بعد پدر عمری
در راحت و سختیها همچون پدرم بودی
ای کاش نمیدیدم، افتاده تنت بر خاک
ای اُلفت دیرین که، دایم به بَرم بودی
رگهای گلویت را ، در قتلگهت دیدم
قربان سرت گردم که تاج سرم بودی
برخیز و ببین زینب، افتاده ز تاب و تب
ای آنکه مرا بر تن، روح دگرم بودی
هرگه که سفر کردی، دل از تو نشد غافل
هرجای که میرفتی، گو در حضرم بودی
اکنون شدهام تنها ، با قافلهی غمها
هرچند که بر نیزه، تو همسفرم بودی
در کرب و بلا جان را ، کردی سپر دشمن
هرجا که بلایی بود ، آن جا سپرم بودی
ویرانهنشین گشتم هرچند به شام غم
در تشت طلا دیدم ، زیبا گهرم بودی
تلخ است کنون کامم دلخسته ازین شامم
عمری چو برادرجان! شیرین شکرم بودی
در شام ستم با غم، با یاد تو سر کردم
چون ماهِ شب تار و، مِهر سَحرم بودی
(ساقی) ز غمت گفتا : ای نور دل زهرا
هرگه که سخن گفتم تو شعرِ ترم بودی
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
(چاپلوسی)
چـاپلـوسی، حـاصـل نــادانی و نـابخــردیست
آنکه لب وا میکند بر چـاپلـوسی، مـَـرد نیست
در نگـــاه مـَــردم دانـشـور و صــاحـب کمــــال
چاپلوس و نان به نرخ روزخور قطعاً یکیست
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
@shamssaghi
(لقمه)
آدمـی را گر خـداونـد آفرید از خاکِ پـاک
گاه از فرطِ هَـوَسرانی کند خود را هـلاک
شـیر مـادر هم اگرچه پـاک، اما دیـدهایم
بیشتر تأثیر بخشد ، لقمــههای شبهه ناک
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
@shamssaghi