شب گذشته من ولی از درد بیدارم هنوز
با خیال روی تو خیره به دیوارم هنوز
یک خیابان بی کسی فریاد می زد رفته ایی
من ولی بی اعتنا در فکر انکارم هنوز
آن کلام دوستت دارم که با من گفته ایی
رو به روی آینه در حال تکرارم هنوز
دست در دست بهاری و پر از خندیدنی
من چرا پاییزم و بی برگ و بی بارم هنوز
هر نفس از بودنم آغشته به تنهایی است
از خودم از زندگی بیزار بیزارم هنوز
می شود برگردی و این طعنه ها را کم کنی
اندکی در پیش مردم آبرو دارم هنوز..!
❣💔❣
◾️همه گفتند حسین و جگرم گفت حسن
◾️سینه و دست و سر و چشم ترم گفت حسن
◾️گوشم از بدو تولد به شما عادت کرد
◾️مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن...
◾️زائرى در وسط صحن غریب الغربا
◾️دید تا گنبد زیبای حرم، گفت حسن...
◾️قاسمت راهی میدان شد و دیدند همه
◾️خواهری موی پریشان ز حرم گفت حسن
ميـــــان خواب و بيـداری
شبی ديدم خيــــــــال او
از آن شب واله و حيران،
نــه در خوابم، نــه بيدارم
#شب_بخیر
#محبت_در_دل نسبت به
یڪدیگر مثل عطر درون
شیشـــه است،
تا از آن استفاده نشود
خاصیتی ندارد....
#مهــربان_باشیم
4_5913506029072549915.mp3
6.73M
🥀خرابه چراغونه امشب
🥀قناری غزلخونه امشب
🎤 حاج_محمود_کریمی
┄┅═══✼📩✼═══┅┄
#السلام_علیک_یااباعبدالله ❤️
به صبحِ رویِ تو غیر از سلام، جایز نیست،
به پیشِ پایِ تو جز احترام، جایز نیست ...
⚫️سـلام بـر غـریبــــ مـدیـنـه⚫️
▪️ڪاش #مَـهــدے بزند تڪیه به دیـوار حـرم
▪️خطـبه اے همچـو #عـلـی در حـرم ایـراد ڪـنـد
▪️ڪاش بـا دسـتــــ خـودش آن گـل زیـبـاے عـلـے
▪️حـرمـے بـهـر گـل #فــاطـمــه بـنـیـاد ڪـنـد
▪️مـُردم از غـربـتـــــ تـو یـا #حــســن اے وَجـه خـدا
▪️قـبـر خـاڪے تـو را ڪاش ڪه آبـاد ڪـنـد😔
#هفت_صَفَر
#شهادت مظلومانه سبط اکبر پیامبر،حضرت امام #حسن_مجتبی (علیه السلام) بر محبّین ایشان تسلیت و تعزیت باد⚫️
🌷اللّهمـّ عجّل لوَلیّڪَ الفَرَج🌷
🍁یه صبح دیگه ازفصل زیبای
پاییز آغاز گشت🍂
آرزو میکنم
🍁قلبتون پرباشه
از مهـر و محبت
روحتون آروم 🍂
و خیر و برڪت بشه مهمون تون
سلام
صبحتون دل انگیز
. @Shapark1🦋
صبح آمد و دلتنگ تماشاے توام
برخیز ڪه من عــ♥️ـاشق
دنیاے توام
خورشید منے طلوع ڪن حضرت
عشـــ♥️ــق
مشتاق درخشیدن
زیباے توام
سلام صبحت بخیر
#امام_حسن علیه السلام
روزه بودی و همسرت ایکاش
با تو روراست بود و می شد قهر
تا مگر کینۂ پدر وَ جمل-
را نمی ریخت در پیالۂ زهر
جعده(لع) بد وعده داشت با ابلیس
کرَمت را چطور بُرد از یاد؟!
تشنه بودی و جای آبِ خنک
آتش ِ زهر را به خوردت داد
رنگت از رخ پرید و افتادی
همسرت بد به تو خیانت کرد
جگرت سوخت! با پریشانی-
خواهرت رفت و تشت را آورد
گریه میکرد و سینه ات شد تنگ
جان او بسته بود بر جانت
بر گلوی حسین(ع) خیره شدی
اشک جاری شد از دو چشمانت
درد پیچیده بود دورِ تنت
لااقل کاش میزدی فریاد
زنده شد در مقابل چشمت
خاطراتِ بدی که دقّ ات داد
بغض کردی و بعدِ چندین سال
بر دلت مانده بود تأثیرش
بعدِ مسجد؛ مقابلت قنفذ(لع)
بوسه زد بر غلافِ شمشیرش
داغ مادر، مزارِ بی زائر
از تمام مدینه سیرت کرد
تکیه زد بر ورودیِ کوچه
خنده های مغیره (لع) پیرت کرد!
#مرضیه_عاطفی
چه تکراری
از این خوشتر
بگویم دوستتدارم
لبانت را بخنـ∞ـدانۍ
بگویۍ من کمۍ بیشتر😌❤️
💞علم بهتره يا آغوش؟💞
فصل اگه پاييز باشه، يار اگه كنار باشه، باد آروم اگه پرده رو تكون بده، بوى بارون اگه قاطى بشه با بوى عطر تنش..
تو بگو كل دنيا يا آغوش؟
تو بگو بهشت يا آغوش؟
آغوش..
آغوش..
آغوش..