پدربزرگ عزیزی که توی عکس روی صندلی نشسته و نوه‌‌های قشنگش رو دور خودش جمع کرده تا براشون درباره‌ی امیرالمؤمنین صحبت کنه و از عید غدیر، سالهای سال، هم تو مدرسه، هم تو مسجد و هم تو خونه، تلاشش رو کرده تا ارزش‌های دینی و ملی رو به مخاطبهاش منتقل کنه و اونها رو انسانهایی ارزش‌مدار بار بیاره. من رفیقهایی دارم که بعد از سالهای سال هنوزم که هنوزه اول ماه رجب به من پیام می‌دن و می‌گن تو ما رو با ماه رجب آشنا کردی، دوستایی دارم که بهم میگن هر وقت مفاتیح دست می‌گیرن و دعای خمس‌عشر می‌خونن یا صحیفه سجادیه رو برمی‌دارن اول از همه برای من دعا می‌کنن چون من این دعاها رو یادشون دادم، رفیقایی دارم که میگن هر جا اسم نهج‌البلاغه بیاد اول از همه یاد من می‌افتن، دوستایی دارم که می‌گن تکریم عید غدیر و ولایت رو از من یاد گرفتن... من دوست و رفیقای زیادی دارم که از این دست حرفها بهم گفتن و میگن و خب همه‌ی اونها باید بدونن که من همه‌ی این چیزها رو از پدرم یاد گرفتم و یادشون دادم. بابای عزیز و نازنینم که هم در مدرسه و برای دانش‌آموزا معلمِ خوبیها بوده و هم در خانه و برای فرزندها... روزتون مبارک بابای عزیز و نازنینم، بهترین معلمم، نبض زندگی، امید خونواده، چراغ روشن خونه💚

و روز معلم مبارکِ خودم که وقتی ظرفیت کلاسم ۳۵ نفر تعریف می‌شه، توی ده دقیقه‌ی اولِ انتخاب واحد کلاسم پر میشه و ۸۶ نفر رزروی میزنن😂 واقعا چقدر خوش می‌گذره بهشون مگه که اینجوری انتخاب واحد می‌کنن؟😁 روز معلم مبارکِ خودم نه برای کلاسهای درسم توی دانشگاه و مدرسه و موسسه و مسجد. بلکه برای تمام حوادثی که از سر گذروندم و هیچ کس حتی نفهمید که چه بر من یا در من گذشته و با همه‌ی وجود تبدیل شدم به استاد صبر و بردباری و شکرگزاری. .

اولش خواستم یک متن، ویژه‌ی این سفارش بنویسم. یکی از اون متنهایی که هر بندش یک آرایه‌ داره و هر کلمه‌اش یک استعاره‌. از اون دستنوشته‌های فوق رومانتیک که پهلو می‌زنه به هر چی متون فاخر ادبیه... ولی بعدش دیدم خود این پیام و خود این درخواست اونقدر زیبا و ستودنی و ادبی هست که دیگه نیازی به قلم‌فرسایی من نباشه! اینکه یک مرد به دوستِ خانومش پیام بده و ازش بخواد که برای تبریکِ روز معلم، مخصوصِ همسرش چیزی بنویسه، خودش اونقدری شاعرانه و زیبا هست که دیگه نیازی به شعر سرودن و عاشقانه نوشتن نباشه! سمیه جان، رفیق عزیز و قشنگم بیا و ببین که چه تبریک روز معلمی برات آوردم.... روز و روزگارت مبارک رفیق. عشق همسر گوارای جانت عزیزم .

روز معلم مبارکِ همه‌ی مامانای عزیز. معلمی که فقط تخته و گچ و کلاس نیست. همینکه شما فرزندانتون رو بر محبت اهل‌بیت تربیت می‌کنید و به اونها درس زندگی می‌دید، خودش یعنی شما بهترین‌ معلم‌های دنیایید. روزتون مبارک سعادتمندترین معلم‌های عالم، پرورش‌دهندگانِ فرزندانِ ابوتراب💚 که فرمود من و علی پدران این امتیم.💚 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a

پیام یکی از دانشگاه‌هایی که اونجا تدریس دارم. تبریک نموخوام حقوقمو بدید🤦‍♀😂 اساتید معزز حاضر در کانال، همکاران گرامی دکتر اکرم، عاطفه، زهرا چند ترمه دانشگاه باهاتون حساب کتاب نکرده؟🤣 ملت شریف ایران در جریان باشند ما اساتیدِ حق‌التدریس، مظلوم‌ترین و محروم‌ترین قشر جامعه‌ایم😂 .

. از دانشگاه پیامک زدن، شام دعوتمون کردن.😂 چقدر این مطلبی که نوشتم اثرگذار بود. به خودم می‌بالم. اساتید بزرگوار هر کی اومد شام اگه چلوگوشت بود باید یه تیکه از گوشتش رو بدید من، شام رو مرهون بازتاب این پیام در کانال وزین من هستید.😂 .

دفتر مشق کلاس اولمه☺️ و امضای خانم جعفریان عزیزم معلم کلاس اول دبستانم. با ایشون تماس گرفتم و روز معلم رو بهشون تبریک گفتم، خیییییلی خوشحال شدن، توصیه می‌کنم اگه به معلماتون دسترسی دارید حتما امروز رو بهشون تبریک بگید. من هر کدوم از اساتید دانشگاهم و هر کدوم از معلمام رو که شماره‌هاشونو داشتم امروزو بهشون تبریک گفتم و حسابی خودمو شیرین کردم.😁😅 . . ولی امضای معلمم؛ فقط ملیحه جان از هر نظر خوب استش👌😂 از همون بچگیم از هر نظر خوب بودم الا از نظر شانس🤦‍♀😂 انقدر که معلمام از من تعریف می‌کنن خودم فکر می‌کنم تعریفی نبودم😂 با مدیر مدرسه‌‌ی راهنمایی‌مون چند روز پیش صحبت می‌کردم انقدر بنده خدا از من تعریف کرد و گفت و گفت که از یه جاییش فکر کردم جدی جدی منو اشتباه گرفته😂 خلاصه که تقاضامندم هر جا قراره راجع بهم صحبت بشه لطفا معلمام نظر بدن.😁❤️ .

#دانشجوی_تراز #تبریک_درخور #معصومه_یادبگیر

من بعد از دریافت این پیام تبریک

تقوی جان باز بیا گیر بده. این که دیگه دست من نیست. این بچه‌ها رفتن تو شاد برای معلماشون پیام تبریک بفرستن، شاد همون اول کاری بهشون گفته به مهدوی پیام بدید.😂 من که معلمِ این بچه‌ها نیستم ولی شاد بازم میگه به من تبریک بگن.😆 حالا تقوی تو گیر بده ولی شادم منو می‌شناسه.😝 . آقا بسه دیگه من از صبح می‌خوام متن فاخر بنویسم، نمی‌ذارید.😂 یه پیش‌نویس تو ذهنمه اگه گذاشتید رو کاغذ پیاده‌اش کنم.🤦‍♀ .

. می‌شد امروز من هم شبیهِ هبه ابوندی باشم، دخترِ شاعری که زیر بمباران صهیونیست‌ها جان داده. یا استادی باشم که زیر مشت و لگد پلیس کشورش فریاد می‌زند: من استادم. یا من هم مثل رفعت العریر معلم ادبیاتی باشم که پیش از مرگ توئیت زده ما عدد نیستیم. می‌شد من شبیهِ زن‌های افغان زنی محروم از تحصیل زیر یوغ استعمار باشم، یا شبیه زن‌های سوری آواره‌ی دست داعش. یا حتی نماینده‌ای در پارلمان امریکا که علی‌رغم جایگاهش امنیت جنسیتی نداشته باشد! اما من امروز یک زن تحصیل‌کرده‌ام که در امنیت کامل در دانشگاه درس می‌دهم و همه تکریمم می‌کنند و مثلِ امروزی، گوشیِ من پر می‌شود از پیام‌های تبریک و ارادت. و همه‌ی اینها برای خاطرِ اتفاقیست که چهل و پنج سال پیش پدران ما در این کشور رقم زدند. من و همه‌ی شبیه‌های من، در سایه‌ی امنیتِ حاصل از انقلابِ اسلامیِ خمینی تا این حد رشد کردیم، کرامت یافتیم و با افتخار سر بلند کردیم و ناممان شد: زنِ ایرانی💚 امروز اگر، روزِ معلم مبارکِ ماست، بی‌شک از برکات انقلابِ ماست.💚 ✍ملیحه سادات مهدوی روی آبیها بزنید، خبر مربوط به هر مطلب براتون میاد.🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a

. همکارا دارن واسه میز شام برنامه‌ریزی می‌کنن. واقعا جای تأسف داره. استادِ مملکت یه شام دعوت شده حالا از شوقش نمی‌دونه سر کدوم میز بشینه. می‌ترسم شام مرغ باشه. ولی خداییش اگه مرغ باشه من دانشگاهو تحریم می‌کنم. آخه مرغم شد غذا؟ لطفا مسئولین رسیدگی کنند‌. .