وحدت و مسئله ای به نام «دفتر آیت الله وحید» #خاطرات_تبلیغی (4) / رمضان98 🔻روز اول پرسیدم، گفتند اینجا دو تا مسجد شیعه داره. هر موقع در مورد روحانی اعزامی مسجد دوم سوال می پرسیدم، قدری سرد و بی تفاوت و فقط با یک جمله از کنار مسئله رد می شدند: «روحانی های اون مسجد از دفتر آقای وحید میان» 🔹این اتفاق چندبار تکرار شد. این شکل نام بردن از یک مرجع تقلید بزرگ، آن هم از مردمی که برای روحانیت احترام ویژه ای قائل هستند، حسابی توجه من رو جلب کرده بود. تا اینکه یک بار سفره دلشون باز شد، از روحانیونی می گفتند که قبلا علنا و در بلندگوی مسجد لعن خلفا می کردند. از اختلافاتی که ایجاد شده بود، از اینکه استانداری فارس تا مدتی اجازه فعالیت به دفتر آیت الله وحید رو نمیداده و اینکه دفتر ایشان قدری تغییر رویه داده و دوباره اجازه فعالیت گرفتند. اما هنوز بعض اصحاب مسجد با الفاظی مثل "افراطی" در موردشون صحبت می کردند.(این مقدمه رو به ذهن بسپارید!) 👈دیروز تشییع جنازه پدر خانوم یکی از سادات شیعه شهر بود. میت از برادران اهل سنت بود. در این تشییع جنازه شرکت کردم. بعد از اقامه نماز در مسجد، راهی قبرستان اهل سنت شدیم. احترام اهل سنت، خصوصا شیوخشان، بیش از حد انتظارم بود. 🔹یکی از طلبه های علوم دینی اهل سنت که بعدا گفتند طلبه موفقی هم هست کنارم ایستاد. سر بحث رو باز کردم: چه کتابایی میخونید؟ چند سال میخونید؟ مذهب عربستانی ها چیه؟ وهابی ها چند درصدِ عربستان رو تشکیل میدن؟ ابن تیمیه تفکراتش چطوریه؟ مولوی عبدالحمید چطور؟ 👈بنده خدا سوال پیچ شده بود! اصل حرفش این بود که اگه بشینیم با هم حرف بزنیم، خیلی از سوء تفاهم ها بینمون برطرف میشه. میگفت سنی های ایران افراطی نیستند حتی اگه مکه درس خونده باشند. میگفت طلبه های اهل سنت ایران روحیه معتدل اخوانی و مصری دارند، نه وهابی و عربستانی. طلبه ای معتدل و طرفدار مسئله وحدت بود. خیلی خیلی هم به حقیر به عنوان طلبه شیعه احترام گذاشت. 🔹چند ساعت بعدش بعد از اقامه نماز جماعت مغرب و عشا، به دعوت روحانی اعزامی از دفتر آیت الله وحید، برای صرف افطاری به مسجد اون ها رفتیم. به شدت اصرار داشتند که باید بعد افطار بیست دقیقه بمونید مسئله خیلی مهمی هست باید بگم. گفتم خونه فلانی دعوتم! بچه هام اونجان، باید برم! گفت شماره صاحبخونه رو بده تا زنگ بزنم اجازتون رو بگیرم! به هر سختی بود، با اکراه و رودربایستی نگهمون داشتند. 👈شروع کرد به اینکه ابن ملجم همون بیست و سوم به درک واصل شد ولی مثل امشبی(شب۲۷رمضان) از قدیم رسم بوده که به مناسبتش جشن میگیرن. (همون موقع بغل دستیم یواش گفت: ما بار اوله شنیدیم!) بعدش هم از روایات سنی و شیعه اثبات کرد که پیامبر ص فرمودند شقی ترین امت من قاتل علی ع است. و ثابت کرد که ابن ملجم ولد حیض و فرزند زن بدکاره ای بوده. 🔹میگفت که چند سالی است که وهابیت شروع کردند این روز رو عزاداری می کنند و برای ابن ملجم مراسم ختم میگیرند! و امسال هم در همینجا این اتفاق افتاده است. با لحنی تند و حماسی میگفت چنین کسانی ناصبی هستند، دشمن امیرالمونین و حرام زاده هستند و خون ما هم برای ریختن در راه امیرالمونین است. این آخرین باری است که صبر میکنیم. از نیروهای امنیتی میخوایم که باهاشون برخورد جدی کند! 👈بعد از این جلسه از رفقا پرسیدم که اینچنین جلسه ای وجود داره؟! گفتند ده شب آخر که نماز قیام دارند(شب زنده داری به نماز) شب ۲۷هم که شب قدرشونه، تا سحر میشینن و سحری میخورند. ما تا حالا چنین چیزی نه دیدیم و نه شنیدیم. ظاهرا میگفتند منبع خبر، یکی از افراد مسجدشون بوده که مشهور به سادگی است. 🔹به هر حال فرداش در شهر پیچید که حاج آقا ناسزا گفته. و متاسفانه مسئله باعث ناراحتی و اختلاف شد، در حدی که بخشداری احضارشون کرده بود! ✅خلاصه دیروز ما بودیم و دو شیخ متفاوت؛ یکی سنی و دیگری شیعه. یکی در کوس وحدت و دوستی می دمید و در مذهب مقابل بود و دیگری منتظر بهانه برای ایجاد اختلاف و در مذهب خودمان! ❓حال باید دید با این دفاتری که در تمام مناطق اختلاط شیعه و سنی وجود دارند، مسئله وحدت به چه سرانجامی خواهد رسید؟!* .......................... *البته ناگفته نماند که چنین مناطقی خیلی نیازمند به مبلغ شیعه هستند و اصل کار آیت الله العظمی وحید خراسانی رو می پسندم اما امان از کج سلیقگی های افراد! @KashkooleTalabeh