یکی که تو قم یا مشهد زندگی میکنه هیچوقت نمیتونه طعم دق برای حرم نرفتن رو بفهمه... چون ازین نعمت دور نیس...
مِشْکــــاة|ᴍᴇsʜᴋᴀᴛ
یکی که تو قم یا مشهد زندگی میکنه هیچوقت نمیتونه طعم دق برای حرم نرفتن رو بفهمه... چون ازین نعمت دور
ولی اون که کربلا زندگی میکنه.... عاخ.... 🙂💔
درد فقط اینکه فکر میکنن خوب خوابیدی درحالیکه تا نیمه شب با هندزفری و گوشی بودی و کم خوابیدی😑
هدایت شده از پراز ھـــیچـ!
کاپیتان من از وابسته بودن در عین تمارض به بی تفاوتی خسته ام.
هدایت شده از علیرضا پناهیان
🔻 نه کسانی که نگران حجابند شلوغش کنند، نه کسانی که طرفدار بیحجابیاند فکر کنند که میتوانند شلوغش کنند
🔻 دوران ابتذال و هرزگی گذشته و دیگر جامعه به آن سمت نمیرود
🔘 اصلاً نیاز به تبلیغ حجاب نداریم؛ کافی است ماهیت و نتایج بیحجابی را نشان بدهیم که عاقبت ندارد
🔘 اگر از حقیقت زندگی مردم غرب فیلم میگرفتیم و همه میدیدند که آنها از بیبندوباری چه فلاکتی میکشند، خودبهخود همه حجاب را میپذیرفتند
🔘 در جهان، بیحجابی دیگر دِمُده شده، تازگیاش گذشته و هیجانش را از دست داده و بشر تجربه کرده و تلخیهایش را دیده
👈ادامه متن را در کانال @Panahian_text ببینید
👤علیرضا پناهیان
🚩حرم حضرت معصومه(س) - ۱۴۰۱.۰۶.۳۱
📢صوت: @Panahian_mp3
@Panahian_ir
هدایت شده از آرامجای .
ـ Понять; это шедевр
_درک کردن ؛ یک شاهکار است !
مِشْکــــاة|ᴍᴇsʜᴋᴀᴛ
و اونیکه محبتو عشق میبینه یه احمقه!
کسی به خودش نگیره ***
مِشْکــــاة|ᴍᴇsʜᴋᴀᴛ
برطبل شادانه بکوب فائزه هاشمیو گرفتن
کی شیرینیشو میده دوزتان؟
مِشْکــــاة|ᴍᴇsʜᴋᴀᴛ
برطبل شادانه بکوب فائزه هاشمیو گرفتن
دیشب خواستم بگما حسش نبود حقیقتا
هدایت شده از 🌸 دختــران چــادری 🌸
「⏳🖇」
#شھید_علی_خلیلی برا دفـاع از دوتا دختر بدحجاب بہ شھادت رسید ؛
برا ما ناموس ناموس، کمحجاب باحجاب ندارھ ؛ بعد توۍ خیابون چـادر از سرناموسمون میکشی ؟!
- یادتون رفتھ ایرانیها از حـرم حضرت عـباس برگشتن🌱:)
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال برتــر #حجاب👇🏻
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
میخواهم سلام کنم..
اما صدایم درمیان قطرات بغض غرق میشود...
میشناسیم آقا؟...
من همانم....بالو پر شکسته ای که حرمت را از پشت قاب عکس زیارت میکند....
همان که از پس هزاران متر...دستش را به شبکه های ضریحت میرساند...
من همان مانده در راهم آقا.....همانی که با کمر خمیده اش...هنوز ایستاده به تو سلام میدهد...
همانی که هنوز نمیتواند ساعتی خیره به کربلای کاغذ اتاقش بماند...بغض میکند...زانو میزند....شاید هم میمیرد....
نمیدانم میان شلوغی جاده های منتهی به تو کسی هست که صدای ضعیف مرا که از قعر کنج اتاقم می اید به تو برساند؟...
تا کجای این دفتر بنویسم آقا نقطه سر کدام خط بگذارم ؟...
نکند قصه من به سر برسد و کلاغ به خانه اش نرسد؟......
خسته ام آقا...به وسعت قدم قدم تا ستون یک هزارو چهارصد خسته ام...
اما هنوز شبکه های ضریحت پشت ان قاب خاک میخورد...
القصه آقای من ...بیخیال قیلو قال ها.....
قصه جاماندگی من ماجراییست که هر سال فقط حرف هایش فرق میکند...وگرنه همان تکرا مکرراتیست که برای اینکه سرت را به درد نیاورم واژگانش را عوض میکنم...
ولی بازهم همچنان با ناله های رقیه گونه خویش از پس خرابه های اتاقم....زمزمه میکنم...
به تو از دور سلام..
+براشون دعا کنیم....
#ممبرنویس
@sharhhalinist313110