eitaa logo
شهدای مدافع حرم
390 دنبال‌کننده
39.8هزار عکس
31.9هزار ویدیو
70 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم سلام وصلوات بر محمد وال محمد صل الله علیه واله السلام علیک یا ابا عبدالله سلام دوستان شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روی دیوارهای ویرانه ی سوریه نوشته بودند: "وطن هتل نیست که هر وقت خدماتش خوب نبود، ترکش کنیم..." جهان پهلوان تختی کسی بود که تا توانست به وطن و مردمش خدمت کرد... مملکت آدم مثه ننه بابای آدم می مونه...❤️ زادروز تولدش مبارک - ۵ شهریور ماه ۱۳۴۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌عظمت اشک بر امام حسین(ع) در بیان مرحوم آیت الله بهجت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعطیلی موکب احمدالحسن یمانی توسط نیروهای امنیتی عراق موکب فرقه مدعی دروغین یمانی توسط نیروهای امنیتی عراق تعطیل شد و اتباع احمدالحسن بصری از این مرکز فرار کردند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢انقلاب اسلامی نیاز به پالایش دانشگاه‌ها از اساتید فاسد و غرب‌زده دارد. این وصیت مهم حضرت امام خمینی ره است. دقیقا به واسطه نظریات همین اشخاص تربیت شده دانشگاههای غربی است که اقتصاد ‎ و فرهنگ فاسد سکولار در این مملکت پیاده شده و ایران را به این روز انداخته است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبرانقلاب: «از عناصر نامطمئن، مطلقا در دانشگاه‌ها استفاده نکنید»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴چقدر مگه ارزششو داره حجاب داشته باشم... میخوام آزاد باشم و زندگی کنم! 🔹جواب_شهید موسی نامجو : خواهرم، یک توصیه به تو دارم و آن اینست که تو باید درس آزادگی و زندگی کردن را از حضرت کبری (س) و (س) یاد بگیری، را رعایت کن، حجابت را حفظ کن، زیرا که حفظ حجاب از خون هر شهیدی ارزشش بیشتر است. ✍فرازی از وصیت‌نامه شهید سرتیپ موسی نامجو
«🤍🌸» همرزم شهید: یه شب دیدم شهید بلباسی موقع خواب نیست . برام جای سوال بود ؟؟ که چرا وقتی همه خوابند و موقع استراحتن ایشون نیستند🤔.یک شب به صورت اتفاقی ساعت از دوازده شب گذشته بود ایشون رو دیدم.متوجه شدم شهید بلباسی شب ها وقتی بیشتر رزمنده ها خواب هستند و درگیر کار نیستند.ایشون میرفتند داخل کیسه ها رو پُرمیکردند و با ماشین کیسه ها رو جا به جا میکردند و مشغول سنگرسازی بودند🙂. 🌱
🦋 ☘ یک روز، ابراهیم کاری کرد که پدر از او خواست از خانه بیرون برود و تا شب بر نگردد! او هم رفت و تا شب نیامد.همه‌ي خانواده ناراحت بودند که ناهار را چه کرده و چه خورده؟ شب که برگشت و با ادب سلام کرد، بلافاصله سؤال کردیم: ناهار چي خوردی؟ ابراهیم گفت: توی کوچه راه می‌رفتم، دیدم یه پیرزن کلی وسایل خریده و نمی‌دونه چه‌طور ببره خونه! منم رفتم کمکش کردم. کلی تشکر کرد و به اصرار یه پنج ریالی بهم داد. چون برای اون پول زحمت کشیده بودم، خیالم راحت بود که حلاله و باهاش نون خریدم و خوردم. کتاب سلام بر ابراهیم،ص17📚