eitaa logo
شهدای مدافع حرم
366 دنبال‌کننده
36.3هزار عکس
29.6هزار ویدیو
64 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم سلام وصلوات بر محمد وال محمد صل الله علیه واله السلام علیک یا ابا عبدالله سلام دوستان شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
ڪاش... خنثے ڪردنِ نفس را هم یادمـــــان مےدادیـد... مےگوینــــــد : آنجا ڪہ نفس مغلوب باشد عاشق مےشویم عاشق که شدی شهید میشوی... اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ 🍂🍁🍂🍁 قهرمان من برادر شهیدم رفیق آسمانی من سربآز آقآ شهید_ابراهیم_هادی رفیق_شهیدم ♥️
◾️ 🌸✨ تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش... دیدم که در آن آینه هم جز تو کسے نیست! :) من در پی خویشم، به تو بر میخورم اما🍃 آن سان شده ام گم که به من دسترسی نیست...💔 معطر با یاد شهید ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾  
توی اردوگاه تکریت، مسئول شکنجه اسرای ایرانی، جوانی بود بنام کاظم.  یکی از برادران کاظم، اسیر ایرانی ها و برادر دیگرش هم در جنگ کشته شده بود، به همین خاطر کینه خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت!  کاظم ؛ آقای را خیلی اذیت می کرد. اما مرحوم ابوترابی هیچگاه شکایت نکرد و به او احترام می گذاشت!  ✅تنها خوبی کاظم شیعه بودنش بود. او واجباتش را انجام می داد و به روحانیون و سادات احترام می گذاشت. اما آقای ابوترابی در اردوگاه حکم یک اسیر برای کاظم داشت، نه یک سید روحانی. ✅یک روز کاظم با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست رفت سراغ آقای ابوترابی و گفت بیا اینجا کارت دارم... از آنروز رفتار کاظم با اسرا و آقای ابوترابی تغییر کرد و دیگر ما رو کتک نمی زد.  وقتی علت رو از آقای ابوترابی پرسیدیم، گفت: کاظم اون روز من رو کشید کنار و گفت خانواده ما شیعه هستند و مادرم بارها سفارش سادات رو بهم کرده بود، اما ... دیشب خواب سلام الله علیها رو دیده و حضرت نسبت به کارهای من در اردوگاه به مادرم شکایت کرده. صبح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و پرسید: تو در اردوگاه سیدی را اذیت می کنی؟ از دست تو راضی نیستم. کاظم رفتارش کاملا با ما تغییر کرد. زمانی که رژیم صدام از بین رفت، کاظم راهی ایران شد، از ستاد امور آزادگان آدرس اسرای اردوگاه خودش را گرفت و تک تک سراغ آنها رفت و از آنها حلالیت طلبید. 💐کاظم عبدالامیر مذحج، چند سال بعد در راه دفاع از حرم حضرت زینب در زینبیه دمشق به قافله شهدا پیوست. منبع📚 :برگرفته از کتاب تا شهادت. اثر گروه شهید هادی.
وقتی شهید بشی همه از خداشونه یه شب کنارت باشن اما وقتی بمیری همه میترسن حتی یه دقیقه بیشتر کنارت بمونن... -فلذا مفت زندگی تونو تموم نکنید! کاش آخر راه ماهم شهادت باشد🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایا بگذار دریا باشم ساکن و ساکت، ڪه طوفان‌های سخت هم من را به هیجان نیاورد، قلبم را مثل آسمان صاف و پاک کن که لڪه ڪدورتی از اعمال خلاف دیگران بر ساحتش ننشیند. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 : علیرضا نوری 🍃 : اصفهان/تیران و کروند 🌷 :۵ مرداد ۱۳۶۶ 🌼 : سوریه-شیخ هلال 🌺 :۲۹ اسفند ۱۳۹۳ 🌻 : گلستان شهدای نجف‌آباد     🌷 یکی از نیروهای گردان پیاده لشکر ۸ نجف اشرف در جنگ با تروریست‌های تکفیری در نخستین روز از سال ۱۳۹۴ در کشور سوریه به درجه رفیع شهادت نائل شد و پیکر مطهرش بعد از انتقال به نجف‌آباد در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده شد.🌷 🕊 🌹
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 💠زندگی نامه وخصوصیات اخلاقی💠 🌷🌷🌷 در پنجمین روز مرداد سال 1366 در روستای (شهرستان تیران و کرون) به دنیا آمد. در یک خانواده روستایی و با ایمان قد کشید. در دوران نوجوانی رفتن بر سر و خواندن بود. تحصیلاتش را تا مقطع در روستای خیرآباد به پایان رساند و سال 1381 ساکن شدند. در تمام این سال‌ها عضو فعال بسیج بود و فعالیت می‌کرد. سال 1385 سربازی‌اش را در (پادگان مالک اشتر ارومیه) گذراند و بعد از گذراندن دوره نظامی در پادگان به سپاه درآمد و لباس مقدس سپاه را به تن کرد و در زرهی 8 نجف اشرف نجف‌آباد مشغول به فعالیت شد. یکی از نیروهای گردان پیاده لشکر8 در جنگ با 29 اسفند 1393 در کشور (شیخ هلال) در سن 28 سالگی بر اثر به سر به درجه رفیع نائل آمد و پیکر مطهرش بعد از انتقال به نجف‌آباد در گلزار این شهر به خاک سپرده شد. همسر در مورد اخلاق و منش این گفت: نوری و بود و همیشه به لب داشت، بعد از هم کسانی که از او یاد می‌کنند از رو بودنش می‌گفتند. او بود و معمولا از کسی ناراحت نمی‌شد. همیشه با دیگران را متوجه اشتباهشان می‌کرد، از و بیزار بود و را در زندگی سرلوحه خود قرار داده بود. آزاده عشوری افزود: طوری رفتار می‌کرد که مطمئن بودم می‌شود، حتی زمانی که وسایلش را جمع می‌کرد و گفت می‌خواهم به بروم، من گریه می‌کردم و می‌گفتم تو اگر بروی می‌شوی. وی ادامه داد: او خیلی خوشحال بود، چون پنج یا شش بار درخواست رفتن داده بود ولی قبول نکرده بودند. این دفعه که موافقت کرده بودند خیلی خوشحال بود و می‌گفت من نخواهم شد، می‌روم و دوباره برمی‌گردم. الان هم می‌گویم اگر تقدیرش بوده، خدا را شکر که با از دنیا رفت. 🌹
🗒جوری رو خودتون کار کنید که... !
🥀🥀🥀🥀🥀درقسمتی از وصیت نامه به فرزندشان آمده: سلام برپسر عزیزم🌺 .ای تنها یادگاری من،ای عزیزتر از جانم،از روزی که خدا تورا به ما داد زندگیمان رنگ و بوی دیگری گرفت.. تو و مادرت از بزرگترین های زندگی من بودید. در زندگی ات بسیار به مادرت بگذار که از زنان پاک و بزرگ روزگار است. وهرچه میخواهی از مادرت بخواه تا برایت دعاکند. در زندگیت همواره و باش که امتداد آن (عج) و فرمانش و فرمان .. همواره بر احترام بگذارید که در دنیا و آخرت برگرفته از به پدرومادر است  همیشه برایم دعا کنید و مرا از یاد نبرید و همیشه و باشید و در دستوراتشان شک نکنید و با جان  و دل بپذیرید  و در پایان اگر جنازه برگشت مرا در گلزار به خاک بسپارید.و تا میتوانید بر سر مزارم بیایید و برایم طلب کنید.  انتهای تاریکی روزنه ای است به   و رسیدن به و گذری است از . 🕊 ✨❤🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 من را به مانند می دانم که با به سوی پرواز می کنند. آنها به سوی می روند تا از دفاع کنند. آنها را به زندگی نمی فروشند و می دانند که این چه ثمره بزرگی برای آنها در نزد محفوظ نگه خواهد داشت. آنها به می روند، آنها در مقابل ایستادگی می کنند و بسیارشان به مقام می رسند. آن موقع است که با به سمت می روند. من حس میکنم آنها چیزی فراتر از هستند، چیزی فراتر از هستند، آنها هستند که آفرید تا به ما ثابت کند که و محض چیست؛ من حس میکنم خواسته تا با برترین را به رخ ما بکشد.تقدیم به 😢💔🥀🌷🌷 🌹 🍃حسن ختام🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگه ایرانی های خارج از کشور اکثرشون دروغ میگن😅 🇮🇷 تحلیل سیاسی و جنگ نرم http://eitaa.com/joinchat/1560084480C6ad9c44032
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سردار شهید عبدالحسین برونسی🌻 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 تاریخ ولادت: ۱۳۲۱ محل ولادت: روستای گلبوی کدکن_تربت حیدریه تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۳ محل شهادت: دجله مزار: بعد از ۲۵ سال گمنامی پیکر مطهرش شناسایی و در بهشت امام رضای مشهد به خاک سپرده شد ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰زندگینامه شهید والامقام عبدالحسین برونسی 💐🍃شهید عبدالحسین برونسی در سال ۱۳۲۱ در روستای گلبوی کدکن تربت حیدریه چشم به جهان گشود . تا هنگام ازدواج و پس از آن به شغلهای ساده ای نظیر کشاورزی ، کار در مغازه لبنیات فروشی و سبزی فروشی و نهایتا به بنایی پرداخت. سال ۱۳۵۲ پس از آشنایی با یکی از روحانیون مبارز با درسهای آیت الله خامنه ای آشنا شده و از آن پس دل در گرو جهاد و انقلاب نهاد. فعالیت او در اندک مدتی چنان بالا گرفت که ساواک بارها و بارها خانه اش را مورد هجوم و بازرسی قرار داد. 🌺🍃آخرین بار در مراسم چهلم شهدای یزد دستگیر و به سختی شکنجه شد، از جمله این شکنجه ها این بود که ساواکیها تمام دندانهایش را شکستند. کمی بعد به قید ضمانت آزاد شد و دوباره به فعالیت پرداخت و در نقش رابط مقام معظم رهبری که به ایرانشهر تبعید شده بودند ایفای وظیفه کرد.... ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed 🕊🌿🌺🕊🌿🌺🕊🌿
همسر شهید عبدالحسین برونسی: یک روز به ایشان گفتم: همسایه ها می گویند آقای برونسی از زن و بچه هایش سیر شده و همیشه جبهه است. خنده ای کرد و گفت: من باید بیایم به آنها بگویم من زن و بچه ام را دوست دارم، اما جبهه واجب تر است. زن و بچه من این جا در امانند اما مردمی که آنجا خانه هایشان همه ویران و خراب شده در امان نیستند. همسر شهید عبدالحسین برونسی 🌹یکی از دوستانم تعریف می کرد و می گفت: یک روز تمام دانش آموزان را جمع کردند و کلاسها تعطیل شد گفته بودند یک فرمانده تیپ قرار است بیاید برایتان سخنرانی کند. من دم در مدرسه منتظر ایستادم تا فرمانده تیپ بیاید. به من گفتند اسمش برونسی است. من منتظر یک ماشین آنچنانی با چند همراه و محافظ بودم که یک دفعه یک مردی با موتور گازی سبز رنگی روبروی در مدرسه ایستاد و می خواست برود داخل. من جلویش را گرفتم و گفتم کجا، مراسم سخنرانی است و فرمانده تیپ می خواهد سخنرانی کند. ایشان مکثی کرد و گفت: من برونسی هستم. 🌹پشت خاکریز روی زانو ایستاده بود و دشمن را می نگریست. بیسیم چی صدا زد: دیگر کسی نمانده باید برگردیم. شهید برونسی پاسخ نداد. نزدیکتر آمد، نیمی از بدن سردار را ترکش برده بود، برونسی شهید شده بود اما هنوز ایستاده بود. ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed 💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا