ـــــــ « #خاطرات_شهید_خلیل_کریم» ـــــــ
🌷یک دفعه که شهيد كريم به مرخصی آمده بود به او گفتم: از #جبهه برایمان تعریف کن آنجا چه کار می کنید؟ او گفت: یک روز در سنگر نشسته بودیم #نفت_فانوس تمام شد و یکی از بچه ها فانوس را برد تا نفت کند همین که در پشت خاکریز سنگر دنبال نفت می گشت #ترکش_خمپاره به فانوس که در دست داشت اصابت مي کند و چراغ تکه تکه می شود ولی او سالم می ماند، وقتی که ایشان این لحظه را می بیند #ایمانش به خدا زیادتر می گردد.
یک روز در آشپزخانه مشغول درست کردن ناهار بودم، یک دفعه صدای گریه بلند شهید را شنیدم با عجله به اتاق رفتم ببینم چه شده؟ دیدم رادیو در #ماه_محرم، مراسم سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) نوحه پخش می کند و همسرم گریه می کند؛ من را که دید اشک هایش را پاک کرد و گفت: دلم هوای #کربلا را کرده است، دوست دارم #شهید شوم ولی خداوند این لیاقت را به من نمی دهد که سرانجام رفت و به #آرزویش رسید.🌷
✍ #راوی :همسر شهید
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃
🌹 #وصیت_نامه_شهید_جواد_حقایق_پور
🌷«مدتها در این اندیشه بودم که توفیقى حاصل آید، تا بتوانم وصیتنامه خود را براى شما پدر و مادر و همسرم بازگو نمایم تا بنا بر حدیث روایت شده از #امام_صادق (ع) عمل نمایم.
حضرت میفرمایند: «سزاوار نیست مسلمانى شب بخوابد و وصیتنامهاش #زیر_سرش نباشد.»
مادر جان! سعى کن اگر خداوند لطفى به من حقیر کرد و قبولم نمود که در راهش جان دهم، چون زینب (س) #صبور و #بردبار بوده و اقتدا به زینب (س) و زهرا (س) کنى.
هر وقت یاد من افتادى، به یاد مظلومیت حسین (ع) و یارانش باش که در صحراى کربلا چگونه جان دادند و هرگز تن به #خوارى و #ذلت ندادند.
#مادر_عزیز! به یاد آور که حسین (ع) على اصغرش را داد. برادرش را داد و پیرمرد ۹۰ سالهاش را داد؛ با این همه زینب (س) ایستادگى کرد و در مجلس یزید سخنرانى نمود و دشمن زبون را با سخنرانیاش به #لرزه درآورد.
مادر باید بسوزى و بسازى و با سوختنهاست که انسان آبدیده و محکم میشود.
#پدر_جان! شما براى فرزندانت بسیار فداکارى کردی و ما «خودم را میگویم» نتوانستیم دین خود را نسبت به شما ادا کنیم؛ از شما میخواهم #حلالم کنى و اگر از من بدى و سستى دیدى عفوم نمایی.
پدرم! کلیه زندگیام را در اختیار شما قرار میدهم. موقعى که از دنیا رفتم شما وکیل هستید تا از بچههایم پرستارى نمایید و آنان را #خوب و #مومن بار بیاورید.
سخنى با مردم و فامیل؛ اى مردم! نگویید که من به خاطر بعضى چیزها به #جبهه رفتهام؛ خیر فقط و فقط به خاطر #خدا و گسترش انقلاب اسلامى بوده که وظیفهاى بر گردن همگى ماست.
بعضیها میگویند، بگذار هر وقت واجب عینى شد، خواهیم رفت
✍ #شهیدی_که_خبر_شهادتش_را_به_مادر_داد
علی اکبر سال 1362 به خدمت سربازی رفت. #دوره_آموزشی را در سیرجان گذراند و پس از یک سال و نیم او را به سردشت کردستان انتقال دادند.
یاد دارم آخرین بار خداحافظی کرد و راهی #جبهه شد. مدتی از او بی خبر بودیم. شب در خواب دیدم، در یک دریای بزرگ در قایقی نشسته است. #پرچم_ایران را در دست گرفته بود (و به نشان پیروزی) تکان می داد. خطاب به من گفت: مادر چرا ناراحتی ... #من_شهیدم_شهید...
سراسیمه از خواب پریدم. چند روز بعد #خبر_شهادتش را آوردند.
✍ #راوی : مادر شهید
🌷 #شهید_علی_اکبر_مسعودی🌷
🇮🇷🌹🥀🇮🇷🥀🌹🇮🇷
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
#دلنوشته
دلتنگ گذشت و ایثار مردان جنگم
پس از گذشت سالها از پایان #جنگ تحمیلی و دفاع جانانه ملت #ایران ، هر سال در #هفته_دفاع_مقدس نمی دانم چرا دلم هوای آن روزها را می کند.
اشتباه نشه ، دلم هوای #جنگ نکرده ، بلکه جنگ پدیده ای زشت و نفرت انگیز است که خیلی از عزیزترین دوستانم را از من گرفت ، اما دلم برای آن روزها که فضای #جبهه ها لبریز از #رفاقت ، همدلی ، #معرفت و عشق بود تنگ شده ، روزهایی که اول و آخر همه چی فقط #گذشت بود و #فداکاری.
راستش توصیف آن روزها خیلی مشکله و باورش هم برای ندیده های آن ایام سخت ، مثلا تو یکی از شبهای سرد زمستون سال 1360 که 50 تا #نوجوان و جوان بسیجی در منطقه #تنگه_کورک سرپل ذهاب جلوی بعثی ها ایستاده بودیم ، وقتی از کمین چهار ساعته توی برف برمی گشتم فانوس سنگر #احمد_دلاوری که بعدها در عملیات رمضان #شهید شد را روشن دیدم.
گفتم برم سری بهش بزنم ، حدسم این بود که داره #نماز_شب می خونه یا #قرآن و عبادت چون این یکی فقط اهل این مسائل بود.
سرم را از پتوی آویزون به ورودی سنگر داخل کردم دیدم #احمد گوشه سنگری که تنها جای نشستن درستی هم نداشت کز کرده ، گفتم چرا نمی خوابی ؟
گفت کجا بخوابم ، نگاه کردم #پتویی که باید خودش را گرم می کرد خیس آب #بارون شده ، هرچه اصرار کردم برو #سنگر بچه ها بخواب رضایت نداد که نداد و گفت اجازه نمی دهم بچه ها را #بیدار کنی.
#احمد خیلی جدی گفت: مبادا اینکار را بکنی ، گفتم آخه چرا ، گفت آخه بچه های اون #سنگر ممکنه از #خواب بیدار بشن و او آن شب را تا صبح توی سنگر #بیدار نشست.
حالا وقتی می بینم که راننده دو تا ماشین وسط #چهارراه پیاده شدند و سر اینکه کی زودتر بره با هم کتک کاری می کنند و یا تو صف #بانک سر اینکه نوبت منه ، کلی باهم جر و بحث می کنند دلم برای آن روزها خیلی تنگ می شه ، روزهایی که لحظه لحظه اش #خاطره بود و شیرینی، #معرفت و #برادری و #عشق حرف اول و آخر را می زد.
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
#تلنگر
🥀 🇮🇷🌹
🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷
🌹 #شهیدانه 🕊
دلم برای #شهادت پر میزند
آی رفقا #دعا کنید
ساقی #جبهه سبو بر لب هر مست نداد
نوبت ما که رسید #میکده را بست نداد
حال خوش بود کنار #شهدا آه دریغ
بعد یاران #شهید حال خوشی دست نداد
شادی روح #شهدا و #امام_شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 #شهدا
🌹🕊 #همیشه
🌹🕊🌹 #نگاهی
🌹 🥀🕊
بعدشما #اخلاصمان بہ اختلاس رفت!
ایمانمان رنگ باخت!
محبت هاو بردبارے هاتمام شد!
صفاوسادگے در رنگ دنیا رنگ
باخت!
وقتی از رنگ #جبهہ فاصلہ گرفتیم!
حنایمان رنگے ندارد
#مردان_بی_ادّعا
#امام_زمان
#سربازمهدی
#شهیدانه #پسرانه #رولیتگری
🥀یک روز بهش گفتم، پسر تو دانش آموز هستی ، درست نیست بری جبهه ،درستو بخون ، برگشت گفت:« طاقت ندارم نامحرم دست به #ناموس من بزنه.»... برای کارگری رفتم سرزمین برگشتم دیدم سبحان نیست ، گفتم سبحان کجا رفت ،گفتن رفت #جبهه.
🌷 #شهید سبحان جنت صادقی رامسر شهادت ۱۳۶۵ ام الرصاص سن ۱۸ سال
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #انقلاب_مردم
#یمن #ما_متحدیم #طوفان_الاقصی
💢 #جبهه بود و #ماه_رمضان بود و
حاج آقا #قرائتی جوان بود و درس های
#قرآنی و بچه هایی از جنس نور.
.
📌حضور حجت الاسلام محسن قرائتی در پادگان بیگلو اهواز_مقر رزمندگان لشکر ویژه ۲۵ کربلا _سال ۱۳۶۲.
.
#شهر_الرمضان
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#انتشار_برای_اولین_بار
🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
🔺من با #ابـراهـیـم_هـادی کار دارم !
ابراهیم #موبایل نداشت ،
اما بی سیم که داشت !
🚩ابـراهـیـم !
اگر صدای مرا میشنوی ،
کمک !
من و بچه ها گیر افتادیم
در تله ی #دشمن!
تلفن همراه من کار نمیکند
بدرد نمیخورد هرچه گشتم برنامه #بیسیم نداشت
تا با تو تماس بگیرم ...
گفتم میخواهم با بیسیم شما #تماس بگیرم..
گفتند اندرویدهای شما را
چه به بیسیم #شهدا !
اما من همچنان دارم تلاش میکنم تا با گوشی اندروید
صدایم را به تو برسانم ...
اگر میشنوی ما #گیر افتادیم
بگو چطور آن روز وقتی به گوشَت رساندند که دخترهای محل از فرم هیکل تو خوششان آمده ، از فردایش با لباس های گشاد تمرین کشتی میرفتی ؟
تا چشم و دل دختری را آب نکنی !
اینجا #کُشتی میگیریم تا دیده شویم ..
لاک💅 میزنیم تا #لایک 👍بخوریم
تو حتما راهش را بلدی
که به این پیچ ها خندیدی
و دنیارا پیچاندی!
و ما در پیچ دنیا سرگیجه گرفتیم !
🚩ابـراهـیـم!
اگر صدایم را میشنوی،
دوباره #اذانی بگو تا ماهم
مثل بعثی ها که صدایت را شنیدند و راه را پیدا کردند
راه را پیداکنیم ..
راه را گم کرده ایم
اگر از #جبهه برگشتی
کمی از ان #غیـرت های نـاب #بسیجی ها را برایمان سوغات بیاور؛
تا ماهم مثل شما حرف اماممان را زمین نگذاریم...
تمام..... .... .... ..
شهدا گاهی نگاهی.....👌
شادی روحشان #صلوات💐
🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
🔆زیباتر از صبح
سـلام صبحگاهے است
خدایا به امیـد تو اے یگانہ معبودم
زندگی ســـلام
صبح قشنگتون بخےر و شادے
.
📷 #سمنان_#مهدی_شهر_ #سال۱۳۶۶_مادر با #قرآن پسرش را بدرقه میکند.#شهید ذوالفقار تورانیان در حال #اعزام به #جبهه...
.
🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
هدایت شده از ایران مقتدر 🇮🇷✌🏻
⭕️ #پزشکیان خطر نیست اونقدر که با عرض معذرت #جهل_مردم خطر است.اگر واقعاً مردمی که عملکرد روحانی و رئیسی را دیدند باز بخوان به دولت سوم روحانی رای بدن یعنی برای رشد مردم حداقل۴سال باید صبر کرد.
هزینه بالا رفتن فهم مردم ۲۵سال خانهنشینی حضرت علی علیه السلام ، ۱۴۰۰سال غیبت امام زمان عج و... است.
مابرای یک روز تو زندگی شخصی مان حاضرنیستیم به عقب برگردیم چطور برای یک کشور و سفره مردم حاضرین به دهه افتاد و به دولت نحس روحانی برگردیم ؟؟؟؟؟؟؟
مگر شما از این دولت(روحانی) ناراضی نبودید ؟
#جبهه انقلاب
#جهل_مردم
امان از ترک فریضه واجبِ جهاد تبیین
به کانال "ایران مقتدر "🇮🇷✌ بپیوندیم 👇
https://eitaa.com/hAIRAN
ایشان پس از پایان #جنگ همچنان با روحیهای خستگی ناپذیر در #سنگرهای مختلفی مشغول #خدمت به نظام و انقلاب میشود.
🍃🌷🍃
ایشان با دیدن #مظلومیت مردم #افغانستان وارد آن سرزمین میشود و زن و بچه را میگذارد باز هم در
#پناه خدا و برای یاری یک ملت مظلوم میشتابد.
🍃🌷🍃
ایشان که از دوران کودکی با زندگی در نوار مرزی ایران و افغانستان، کم و بیش با مردمان آن سامان برخوردهایی داشته در #جبهه #خدمت به مردم #محروم و #مجاهدین افغانی نیز #فعال میشود.
🍃🌷🍃
#شهید محمد ناصر ناصری این بار به عنوان #مسئول مرکز تحقیقات در دفتر نمایندگی #مقام معظم رهبری در امور #افغانستان مشغول وظیفه شد و #آخرین مسئولیت #شهید ناصری در سازمان #فرهنگ و #اطلاعات به عنوان #نماینده فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان بود.
🍃🌷🍃
سرانجام این انسان خستگیناپذیر در روز #هفدهم مرداد 1377# توفیق این را یافت تا در شهر مزار شریف، به نحوی بسیار مظلومانه و به دست نیروهای طالبان که افرادی شقی هستند، شهد شیرین #شهادت را بنوشد و در ایام دهه #فاطمیه🌷 #پیکر مطهرش را در گلزار #شهدای بیرجند تشییع و به خاک میسپارند.
🍃🌷🍃
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
💫 #نماز_شب_شهدا_(۱۰)
#نماز_شب_در_قبر
🌹 #شهید_حمید_محمودی
یه نوجوان 16 ساله بود از محله های پایین شهر تهران وچون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود!
🌹خودش می گفت: #گناهی_نشد_که_من_انجام_ندم! تا اینکه یه نوار روضه #حضرت_زهرا (ع) زیر و رویش کردو بلند شد اومد #جبهه
🌹یه روز به فرمانده مون گفت:
من از بچگی حرم امام رضا(ع) نرفتم ومی ترسم #شهید بشم وحرم آقا رو نبینم
یک 48 ساعته به من مرخصی بدین برم حرم امام زیارت کنم و برگردم ...
... اجازه گرفت و رفت مشهد.
⏰ دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه
📄توی وصیت نامه اش نوشته بود:
در راه برگشت از حرم امام رضا(ع) توی ماشین خواب حضرت رو دیدم
آقا بهم فرمود:
«حمید! اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت.»
🌹...یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بودو نیمه شبا تا سحر می خوابید داخل قبر وگریه می کرد و می گفت:
یا امام رضا! منتظر وعده ام؛ آقا جان چشم به راهم نذار...
🌹دقیقا توی روز ،ساعت ومکانی شهیـد شدکه تو وصیت نامه اش نوشته بود...
🌺نثار روحشان وشهدای امنیت #صلوات
🤲 #نماز_شب
۱۱ رکعت است: ۴ دورکعتی (مثل نمازصبح) بنام نافله شب
یک دو رکعتی بنام #شفع
یک یکرکعتی بنام #وتر
میتوان در هررکعت فقط «سوره حمد» را خواند؛
میتوان نمازرا #نشسته خواند؛
میتوان از ۱۱ رکعت فقط دورکعت #شفع یا یک رکعت #وتر را خواند؛
میتوان #قضای آنها را روزبعد خواند؛
👌و خلاصه #فیض آماده است.الآن نیز میتوان خواند.
التماس دعا
🌺 شبتان بخیر وبه امید #فردایی بهتر.
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
💫 #نماز_شب_شهدا_(۱۰)
#نماز_شب_در_قبر
🌹 #شهید_حمید_محمودی
یه نوجوان 16 ساله بود از محله های پایین شهر تهران وچون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود!
🌹خودش می گفت: #گناهی_نشد_که_من_انجام_ندم! تا اینکه یه نوار روضه #حضرت_زهرا (ع) زیر و رویش کردو بلند شد اومد #جبهه
🌹یه روز به فرمانده مون گفت:
من از بچگی حرم امام رضا(ع) نرفتم ومی ترسم #شهید بشم وحرم آقا رو نبینم
یک 48 ساعته به من مرخصی بدین برم حرم امام زیارت کنم و برگردم ...
... اجازه گرفت و رفت مشهد.
⏰ دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه
📄توی وصیت نامه اش نوشته بود:
در راه برگشت از حرم امام رضا(ع) توی ماشین خواب حضرت رو دیدم
آقا بهم فرمود:
«حمید! اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت.»
🌹...یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بودو نیمه شبا تا سحر می خوابید داخل قبر وگریه می کرد و می گفت:
یا امام رضا! منتظر وعده ام؛ آقا جان چشم به راهم نذار...
🌹دقیقا توی روز ،ساعت ومکانی شهیـد شدکه تو وصیت نامه اش نوشته بود...
🌺نثار روحشان وشهدای امنیت #صلوات
🤲 #نماز_شب
۱۱ رکعت است: ۴ دورکعتی (مثل نمازصبح) بنام نافله شب
یک دو رکعتی بنام #شفع
یک یکرکعتی بنام #وتر
میتوان در هررکعت فقط «سوره حمد» را خواند؛
میتوان نمازرا #نشسته خواند؛
میتوان از ۱۱ رکعت فقط دورکعت #شفع یا یک رکعت #وتر را خواند؛
میتوان #قضای آنها را روزبعد خواند؛
👌و خلاصه #فیض آماده است.الآن نیز میتوان خواند.
التماس دعا
🌺 شبتان بخیر وبه امید #فردایی بهتر.
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
#تامل #حکایت
🕊🌷شهید عزیزی که سال ١٣٦٠ به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت و در وصف این شهید می توان همین یک جمله را بیان کرد، شهیدی که حاضر شد سرش بریده شود ولی عملیات (فتح المبین) را لو ندهد.
شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند.....و مادر بزرگوارش بعد از بوسیدن رگ های بریده شهید عباسعلی فتاحی دیگر حرف نزد…
عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟
عباسعلی گفت: امام گفته.
مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد #جبهه.
خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته.
اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست.
گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند.
یه روز# شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود…
پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن..
حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم #عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره…
تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند
گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد.
گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده!
پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید…
#عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه…
اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭
جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند.
گفتند به مادرش نگویید که سر ندارد.
زمان تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین!
گفتن مادر بیخیال. نمیشه…
مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم.
گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین.
یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟
گفتند: مادر! عراقیها سر عباست رو بریدند.
مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید.
و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد…
(یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات)
شادی روح پاک #شهدا صلوات:اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹
🌟😔فقط بدانیم که چه عزیزانی رفتند و چه عزیزانی غریبانه جان دادن تا ما بتوانیم با آرامش ما نفس بکشیم وامنیت داشته باشیم🌟😔 🙏🙏🙏شما رو به خدا و به خون پاک شهدا حجاب خانم فاطمه زهرا را زمین نگذارند.... باشد که عاقبت بخیر شویم
🍃⛔️🍃حضرت مهدی عج فرمودن لطفا اینطور برای فرجشان دعا کنید
اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب س ((۳مرتبه))🍃⛔️🍃
🍃سلام و نور
رحمت الهی برتمامی شما عزیزانِ بزرگوار
ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام اربعین ارباب بیسر،دسته های گل محمدی صلوات به نیابت از شهید بسیار عزیز،باعظمت #شهید_عباسعلی_فتاحی هدیه به حضرت حجت عج
🍃 ▪️الّلهُمَّ
🍃▪️صلّ
🍃 ▪️علْی
🍃 ▪️محَمَّد
🍃 ▪️وآلَ
🍃 ▪️محَمَّدٍ
🍃 ▪️وعَجِّل
🍃▪️فرَجَهُم
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
💢 من هنوز برای این سوال نتوانستم جوابی پیدا کنم ، که این بچه ها چگونه از جگرگوشه هایشان دل می کندن و عازم جبهه ها میشدند....!!!!!!!!!
.
📸 #رزمنده ی #دلاور لشکر ۲۵ #کربلا شهید محمدرضا مولایی قراء در حال اعزام به #جبهه ها فرزندانش را به #آغوش گرفت ...محمدرضا آر پی جی زن #ماهری بود.#سرانجام در #عملیات والفجر 6 در #ارتفاعات #چیلات #دهلران حین زدن آر پی جی مورد اصابت قرار گرفت و #بشهادت رسید و بعد ده #سال پیکر #مطهرش بازگشت.
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
💢 سید علی خامنه ای :
هر چه در حق این مردم #مازندران بگوییم، زیاد نیست!
.
▪️درباره #رزمندگان #مازندران و لشکر مازندران، هر چه بگوییم، زیاد نیست، چند نقطه کشور بودند که ما در همه جای فداکاریهای #جنگ، جای پای اینها را میدیدیم، یکی از آنها حقیقتاً همین مردم مازندران بودند.
.
▪️در دوران جنگ، لشکر ۲۵ #کربلا هم سوابق درخشانی را در #جبهه جنگ، در خطشکنی، در تصرف میدانهای بسیار مهم و خطرناک و در قبول مسئولیتهای سنگین از خود به یادگار گذاشت.
.
#ولی_فقیه
#فرمانده_کل_قوا
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
#اولین_و_آخرین_نماز_شهید
✍یه لات بود تو مشهد. داشت میرفت دعوا شهید چمران دیدش، دستشرو گرفت و گفت اگه مردی بیا بریم #جبهه.
🍁به #غیرتش برخورد و به همراه شهید چمران رفت جبهه. تو جبهه واسه خرید سیگار با دژبان درگیر میشه و با دستبند میارنش تو اتاق شهید چمران.
🍁رضا شروع میڪنه به #فحش دادن به شهید چمران، وقتی دید ڪه شهید چمران به فحش هاش توجه نمیکنه. یه دفعه داد زد ڪچل با توأم!
🍁شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: چیه؟ چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا، چه #سیگاری میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.
🍁رضا ڪه تحت تأثیر رفتار شهید چمران قرار گرفته میگه: میشه یه دوتا فحش بهم بدی؟! ڪشیده ای، چیزی!
شهید چمران: چرا؟ رضا: من یه عمر به هرڪی #بدی ڪردم، بهم بدی ڪرده. تاحالا نشده بود به ڪسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!
🍁شهید چمران: اشتباه فڪر میڪنی! یڪی اون بالاست، هرچی بهش بدی میڪنم، نه تنها بدی نمیڪنه، بلڪه با خوبی بهم جواب میده. هی #آبـرو بهم میده. گفتم بذار یه بار یڪی بهم فحش بده بگم بله عزیزم. #یکم_مثل_اون_بشم.
🍁رضا جاخورد و رفت تو سنگر نشست و زار زار #گریه میکرد. اذان شد، رضا #اولین_نماز عمرش بود. سر نماز موقع قنوت صدای گریش بلند بود، وسط نماز، صدای سوت #خمپاره اومد. صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد رضا اولین و آخرین نماز عمرش را خواند و پرکشید...!🕊
#شهید_مصطفی_چمران
#درس_اخلاق
#خاطره
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
شهدای مدافع حرم
✨کی بشود حر بشویم توبه مردانه کنیم...✨ 🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام
✨کی بشود حر بشویم توبه مردانه کنیم...✨
بسم الله
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام 🌺
🌺 دومين روز حضور من در جبهه بود. تا ظهر در مقر بچه ها در #هتل_كاروانسرا بودم. پسركی حدود پانزده سال هميشه همراه #شاهرخ بود. مثل فرزندی كه همواره با پدر است.
تعجب من از رفتار آنها وقتی بيشتر شد كه گفتند: اين پسر، رضا فرزند شاهرخ است!! اما من كه برادرش بودم خبر نداشتم.
🔹عصر بود كه ديدم شاهرخ در گوشه ای تنها نشسته. رفتم و در كنارش نشستم. بی مقدمه و با تعجب گفتم: اين آقا رضا پسر شماست!؟
خنديد و گفت: نه، مادرش اون رو به من سپرده. گفته مثل پسر خودت مواظب رضا باش.
گفتم: مادرش ديگه كيه؟!
🔹گفت: مهين، همون خانمی كه تو #كاباره بود. آخرين باری كه براش خرجي بردم گفت: رضا خيلی دوست داره بره #جبهه. من هم آوردمش اينجا!
ماجرای مهين را می دانستم. برای همين ديگر حرفی نزدم.
چند نفری از رفقا آمدند و كنار ما نشستند. صحبت از گذشته و قبل از #انقلاب شد.
🌸شاهرخ خيلی تو فكر رفته بود. بعد هم باآرامی گفت: مهربونی اوستا كريم رو می بينيد! من يه زمانی آخرای شب با رفقا می رفتم ميدون شوش. جلوی كاميون ها رو می گرفتيم. اونها رو تهديد می كرديم. ازشون باج سبيل و حق حساب می گرفتيم. بعد می رفتيم با اون پول ها زهرماری می خريديم و می خورديم. زندگی ما توی لجن بود.
🔹اما خدا دست ما رو گرفت. #امام_خمينی رو فرستاد تا ما رو آدم كنه. البته بعداً هر چی پول در آوردم به جای اون پول ها صدقه دادم.
بعد حرف از كميته و روزهای اول انقلاب شد. شاهرخ گفت: گذشته من اينقدر خراب بود كه روزهای اول توی كميته برای من مامور گذاشته بودند! فكر می كردند كه من نفوذی ساواكی ها هستم!
🔹همه ساکت بودند و به حرفهای شاهرخ گوش می کردند. بعد با هم حركت كرديم و رفتيم برای نماز جماعت. شاهرخ به يكی از بچه ها گفت: برو نگهبان #سنگر خواهرها رو عوض كن.
🔹با تعجب پرسيدم: مگه شما رزمنده زن هم داريد؟! گفت: آره چند تا خانم از اهالی #خرمشهر هستند كه با ما به #آبادان آمدند. برای اينكه مشكلی پيش نياد برای سنگر آنها نگهبان گذاشتيم.
#یاد_گذشته
#راوی : آقای رضا كيانپور
شهدای مدافع حرم
سالروز #شهادت #شهید #غلامعی_پیچک 📅تاریخ تولد : ۱۳۳۸ 📅تاریخ شهادت : ۲۰ آذر ۱۳۶۰ 🥀مزار شهید : بهشت ز
🌸 شهید غلامعلی پیچک🌸
🍂 #فرمانده سلام، خوش بحالتان، مهر #شهادت در پرونده اعمالتان خورد و عاقبت بخیر شدید اما، اینجا #هوا بد است. دل ها گرفته است و #بغض هایمان گلوگیر شده اند و خسته ایم از زمانی که امان را از اهالی #زمین گرفته است.
🍂 هشت سال باغیرت جنگیدید برای وجب به وجب این خاک، برای اینکه حقی #پایمال نشود.
🍂 اما هشت سال است که با #تدبیر و امید مردم را از زندگی ناامید کرده اند، پدر خانه در مقابل اهل خانه از #شرمندگی و #خجالت کمر خم کرده است. سفره خالی و #دست هایش هم #وزن شده اند اما ترازوی عدل، حسرتِ برابری بر #دل دارد.
🍂روی بیت المال #حساس بودید که مبادا مدیون شوید و پل صراط پایتان بلغزد اما این روزها #بیت_المال را غارت می کنند و بعد از رفتنشان از مرزهای کشور، خبر #اختلاس هایشان در روزنامه های کشور به یادگار میماند.
🍂زمین های #جبهه را با کمترین امکانات شناسایی می کردید پاکسازی و #دشمن را نابود می کردید. حالا ستون پنجم ها، گرا می دهند، دیروز ح.ا.ج ق.ا.س.م و امروز ف.خ.ر.ی ز.ا.د.ه. خبر شهادت ها #داغ شد بر دل #تاریخ...❤️
🍂 رمز عملیات هایتان #یازهرا بود و فرمانده امام زمان اما حالا، دین را #قربانی خواسته هایشان کردند و #اعتقاد مردم را نشانه گرفته اند که مردم هم از #خدا شوند و هم از خرما...
🍂 وصیت هایتان #قاب شد بردیوار اما چادرها خاکی می شود و حجاب ها، سرخی خونتان را کدر می کند. آه که که این قصه ی پر غصه #گلایه پایانی ندارد...
شهیدجان، برگرد، بیسیم ات راهم بیاور. حاج #همت و ح.ا.ج ق.ا.س.م را هم صدا کن. بیا و نجات بده. کم کم هم #شهر سقوط می کند هم ایمانمان...
✍نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر
🕊 به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #غلامعی_پیچک
📅تاریخ تولد : ۱۳۳۸
📅تاریخ شهادت : ۲۰ آذر ۱۳۶۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed