eitaa logo
شهدای مدافع حرم
365 دنبال‌کننده
36.3هزار عکس
29.6هزار ویدیو
64 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم سلام وصلوات بر محمد وال محمد صل الله علیه واله السلام علیک یا ابا عبدالله سلام دوستان شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
✨هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم او را نزد اباعبدالله(ع)💚یاد می کنند. 🌺🌿 🕊🌹 متوسلین به شهدا
✨هر کس در شب وروز جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم او را نزد اباعبدالله(ع)💚یاد می کنند. 🌺🌿 🕊🌹 متوسلین به شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیست و هفتم آبان سالروز شهادت گل محمدی شهر قم شهید مهدی زین الدین هدیه به روح مطهر و ملکوتی اش صلوات... 💢توصیف شهید حاج قاسم سلیمانی از شهید مهدی زین الدین شهیدان را شهیدان می شناسند... ‌ 🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 مزدی بود که خدا برای مجاهدات بی شمار این بنده برگزیده اش قرارداده بود . در آبان سال ۱۳۶۳ به همراه برادرش كه مسئول اطلاعات و عمليات تيپ ۲ لشكر علي ‌بن ابيطالب (ع) بود جهت شناسايي منطقه عملياتي از کرمانشاه به سمت حركت مي‌كنند . در آنجا به برادران مي‌گويد : من چند ساعت پيش خواب ديدم كه و ، شديم ! موقعي كه عازم منطقه مي‌شوند، راننده‌شان را پياده كرده و مي‌گويند : خودمان مي‌رويم . حتي در مقابل درخواست يكي از برادران ، مبني بر همراه شدن با آنها ، برادر به او مي‌گويد : تو اگر بشوي ، جواب عمويت را نمي‌توانيم بدهيم ، اما ما دو اگر بشويم جواب را مي‌توانيم بدهيم . فرمانده محبوب بسيجيها ، ، سرانجام پس از ساليان طولاني دفاع در جبهه‌ها و شركت در عمليات و صحنه‌هاي افتخارآفرين ، همراه با برادرش در درگيري با ضدانقلاب ، شربت نوشيدند و روح بلندشان از اين جسم خاكي به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارشان ماوي گزينند . 🌹 🕊 شادی روح و 🌹 🕊🥀
🌷🕊🌴🌹🌴🕊🌷 خواب يكي از همرزمان ۴۸ ساعت قبل از با ماشيني كه به دستور وي از لجستيك لشكر به بنده واگذار شده بود با به مقر لشكر در سردشت آمديم . شب خاطره‌انگيزي را با هم سپري كرديم ، فرداي آن شب از بنده كليد ماشين را خواست ، به ایشان گفتم « اين ماشين هم مثل موتور در جزيره مجنون نشود ». در جزيره مجنون يك موتور داشتم و آن‌ را در اختيار هيچ كسي قرار نمي‌دادم ، هر كسي كه پيش مي‌رفت تا وي وساطت كند كه موتور را به او بدهم ، نتيجه‌اي نداشت . شرايط به همين منوال سپري ‌شد تا اينكه در عمليات خيبر در جزيره مجنون متوجه شدم كه موتور نيست . به سرعت پيش رفتم و جريان را با او در ميان گذاشتم . او به من گفت « نگران نباش، به موتور احتياج داشت ، به همين دليل از من خواست كه آن موتور را به او دهم و من هم نتوانستم حرفش را رد كنم و موتور را به او دادم » بعد از چند ساعت متوجه شديم كه بر اثر اصابت خمپاره‌ ، روي موتور به رسيده است . با درخواست كليد ماشين را به وي دادم و خودم به مهاباد آمدم ، نصف شب يكي از بچه‌هاي شاهرود خوابي ديده بود كه رژيم بعث ، لشكر را بمباران كرده است و همه بچه‌ها ايستاده‌اند و قلب‌هايشان آتش گرفته است. صبح آن روز به سراغ يكي از بچه‌هايي كه تعبير خواب مي‌دانست رفتیم و او گفت « قرار است بلايي به سر لشكر بيايد ، برويد صدقه جمع كنيد و دعاي رفع بلا را بخوانيد » كمتر از چند ساعت متوجه شديم كه و برادرش در همان ماشيني كه ۲ روز قبل از بنده تقاضا كرده بودند به رسيدند و خبر تمام قلب‌ها را آتش زد و خواب آن رزمنده تعبير شد ... 🌹 🌹 🕊 🌴🌹
[🕊♥️] گفتم: نگرانتیم‌؛این‌قدرموقع‌اذان‌توی جاده‌نزن‌کنارنمازبخون. چنددقیقه‌دیرتر چی.میشه؟ افتادی‌دست‌کوموله‌هاچی؟ خندید! گفت: تمام‌جنگ‌مابه‌خاطرهمین‌نمازه! تمام‌ارزش‌نمازم‌توی‌اول‌وقت‌خوندنشه! 🕊 شادی‌روحشون‌یک‌صلوات‌سهم‌شما...(:♥️🌿 🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| 🎙 سخنرانی شهید مهدی زین الدین درباره مبارزه با نفس 🎙 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ " 🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
در مقری در عقبه لشکر و مستقر در اتاق مخابرات بودیم و آن زمان شهید مهدی زین‌الدین فرمانده لشکر ۱۷ بودند و برای سرکشی همراه با شهید رضا حسن‌پور نزد ما آمدند. موقع نماز شد و آقا مهدی به نماز ایستاد و شهید حسن‌پور هم پشت سر ایشان، بعد از نماز شهید زین‌الدین آیه‌ای از قرآن را خواند و شروع کرد به معنی و تفسیر آن؛ به‌قدری مسلط بود که مجذوب تفسیر ایشان شدیم. بیشتر از آن تعجب کردیم که در چنین شرایط و مشغله کاری زیاد و اداره کردن یک لشکر چند هزارنفری و محدودیت‌های جبهه جنگ بازهم قرآن خواندن را فراموش نکردند. این نشان‌دهنده علاقه‌مندی و انس آقا مهدی با قرآن بود. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
ما باید حسین‌وار بجنگیم؛ حسین‌وار جنگیدن یعنی مقاومت تا آخرین لحظه؛ حسین‌وار جنگیدن یعنی دست از همه چیز كشیدن در زندگی؛ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
وقتی از عملیات خبری نبود، میخواستی پیدایش کنی، باید جاهای دنج را می گشتی. پیدایش که می کردی، میدیدی به دست نشسته، انگار توی این دنیا نیست. ده دقیقه وقت که پیدا می کرد، می رفت سر وقت هایش. گاهی که کار فوری پیش می آمد، کتاب همان طور باز می ماند تا برگردد. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
🕊شهیدان نامہ گلگون نوشتند ❣شهادٺ نامہ را نوشتند ❣بنازم این همہ وایثار 🕊بہ تاریخ جهان قانون نوشتند : هرگاه شهدارادر شب جمعه یاد کردید، آنها شمارا نزد اباعبدالله الحسین (ع) یاد می کنند... 🌺 🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
🌱ناهار خونه پدرش بودیم. همه دور تا دور سفره نشسته بودن و مشغول غذا خوردن. رفتم تا از آشپزخونه چیزی برای سفره بیارم. چند دقیقه طول کشید. تا برگشتم نگاه کردم دیدم آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم. این قدر کارش برام زیبا بود که تا الآن تو ذهنم مونده.☺️❤️ 🌱 🌷یادش با ذکر
🕊شهیدان نامہ گلگون نوشتند ❣شهادٺ نامہ را نوشتند ❣بنازم این همہ وایثار 🕊بہ تاریخ جهان قانون نوشتند : هرگاه شهدا را در شب جمعه یاد کردید، آنها شمارا نزد اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) یاد می کنند... 🌺 🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
ما باید حسین‌وار بجنگیم؛ حسین‌وار جنگیدن یعنی مقاومت تا آخرین لحظه؛ حسین‌وار جنگیدن یعنی دست از همه چیز كشیدن در زندگی؛ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🌷کانال شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
🇮🇷 "مهدی و مجید زین‌الدین" برادرانی که در یک روز شهید شدند... 📌در آبان سال ۱۳۶۳ سردار مهدي زین‌الدین به همراه برادرش مجید (كه مسئول اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشكر علی‌بن ابیطالب(ع) بود) جهت شناسایی منطقه عملیاتی از باختران به سمت سردشت حركت می‌كنند. 🎙در آنجا به برادران می‌گوید: من چند ساعت پیش خواب دیدم كه خودم و برادرم شهید شدیم. 🇮🇷 سرانجام پس از سالیان طولانی دفاع در جبهه‌ها و شركت در عملیات و صحنه‌های افتخارآفرین،در ۲۷ آبان ۱۳۶۳ در درگیری با ضدانقلاب شربت شهادت نوشید و روح بلندش از این جسم خاكی به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارش ماوی گزیند. 🕌 پيكر مطهر سردار مهدي زين‏ الدين به همراه برادرش مجيد، پس از تشييعي با شكوه در گلزار شهدای علی بن جعفر علیه السلام شهر قم در كنار هم به خاک سپرده شدند. 🇮🇷 🇮🇷 🤲 شادی روحشون صلوات 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
🔸پدر شهید زین‏الدین که از فعّالان سیاسی و مذهبی بود، توسط ایادی رژیم دستگیر و به شهر سقّز در استان کردستان تبعید شد.آقا مهدی، در همین ایام که پدرش در تبعید بود، در کنکور سراسری شرکت کرد و رتبه چهارم رشته پزشکی دانشگاه شیراز را به دست آورد. 🔹 شهید زین‌الدین از وارد شدن به دانشگاه انصراف داده و در مغازه پدرش مشغول به کار شد. او درباره علت انصراف از دانشگاه گفته بود: «مغازه پدرم سنگر است و رژیم پهلوی با تبعید پدرم می‏خواهد سنگر محکم او خالی بماند، ولی من نمی‏گذارم این سنگر مبارزه خالی بماند». ▪️گفتنی است که در آن روزها، آن مغازه، کانون مبارزه و محلی برای پخش اعلامیه‏های علماء و فعالیت‏های ضد رژیم بود. ‌┄┄┅┅┅ 🌷شهدای مدافع حرم در ایتا https://eitaa.com/shdaemdafhharm 🌷شهدای مدافع حرم در سروش https://splus.ir/khalilghyed
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 مزدی بود که خدا برای مجاهدات بی شمار این بنده برگزیده اش قرارداده بود . در آبان سال ۱۳۶۳ به همراه برادرش كه مسئول اطلاعات و عمليات تيپ ۲ لشكر علي ‌بن ابيطالب (ع) بود جهت شناسايي منطقه عملياتي از کرمانشاه به سمت حركت مي‌كنند . در آنجا به برادران مي‌گويد : من چند ساعت پيش خواب ديدم كه و ، شديم ! موقعي كه عازم منطقه مي‌شوند، راننده‌شان را پياده كرده و مي‌گويند : خودمان مي‌رويم . حتي در مقابل درخواست يكي از برادران ، مبني بر همراه شدن با آنها ، برادر به او مي‌گويد : تو اگر بشوي ، جواب عمويت را نمي‌توانيم بدهيم ، اما ما دو اگر بشويم جواب را مي‌توانيم بدهيم . فرمانده محبوب بسيجيها ، ، سرانجام پس از ساليان طولاني دفاع در جبهه‌ها و شركت در عمليات و صحنه‌هاي افتخارآفرين ، همراه با برادرش در درگيري با ضدانقلاب ، شربت نوشيدند و روح بلندشان از اين جسم خاكي به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارشان ماوي گزينند . 🌹 🕊 شادی روح و