#شب_یازدهم
#ماه_محرم
#شام_غریبان
#حضرت_زینب
#مدح_مرثیه
#غزل
سلام آيه ی آئينه هاي پاک و زلال
سلام صبح سپيده،سلام ماه هلال
سلام زاده ی کوثر، سلام خير کثير
سلام خواهر پروانه هاي بي پر و بال
سلام آيه ی ايمان سلام سوره ی صبر
سلام کوثر ثاني به حسن و مجد و جلال
سلام زينت بابا، سلام بنت نبي
سلام آينه ی عزت پيمبر و آل
تو آن سلاله ی نوري که سايه ات خورشيد
تو آن تحير محضي در آسمان خيال
در آستان تو حلم است طفل بازيگوش
به پيش صبر تو صبر است مثل ميوه کال
تويي که عالمه ات خوانده حضرت سجاد(ع)
رسيده کل کمالات تو به کُلّ کمال
تويي که وصف مقام تو را قلم عاجز
گمان عجز و اسيري توست فرض محال
تو و تصور تحقير خواب بي تعبير
تو و اسارت و ويرانه ها زبانم لال
چنان به حفظ حجابت مقيدي که نکرد
هلال ماه رخت را ستاره استهلال
فداي ديده باراني تو ای بانو
که هيچ روز نديد از جهان بغير ملال
هميشه جاي حسين و تو مثل نان و نمک
ميان سفره روزي ماست رزق حلال
عزيز فاطمه تا حشر پرچمت بالا
و عمر نهضت نورانیت بدون زوال
ثواب شعر ترم را عطا کن از کرمت
به روح پاک شهيد مدافع حرمت
#یاسر_رحمانی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شب_یازدهم
#ماه_محرم
#شام_غریبان
#مدح_مرثیه
#قصیده
به نام نامی سر، بسمه تعالی سر
بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر
فقط به تربت اعلات، سجده خواهم کرد
که بندهی تو نخواهد گذاشت، هرجا سر
قسم به معنی لا یمکن الفرار از عشق
که پر شده است جهان، از حسین سرتاسر
نگاه کن به زمین! ما رأیت إلا تن
به آسمان بنگر! ما رأیت إلا سر
سری که گفت: «من از اشتیاق لبریزم
به سرسرای خداوند میروم با سر
هر آنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم
مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر.»
همان سری که "یحب الجمال" محوش بود
جمیل بود، جمیلا بدن، جمیلا سر
سری که با خودش آورد بهترینها را
که یک به یک، همه بودن سروران را سر
زهیر گفت: حسینا! بخواه از ما جان
حبیب گفت: حبیبا! بگیر از ما سر
سپس به معرکه عابس، " أجنّنی"گویان
درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر
بنازم " أم وهب" را، به پاره تن گفت
برو به معرکه با سر ولی میا با سر
خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید
گذاشت آخر سر، روی پای مولا سر
چنان که یک تن دیگر به آرزوش رسید
به روی چادر زهرا گذاشت سقا، سر
در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد
همان سری است که برده برای لیلا سر
همان که احمد و محمود بود سر تا پا
همان سری که خداوند بود، پا تا سر
پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد
پر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر
میان خاک، کلام خدا مقطعه شد
میان خاک؛ الف، لام، میم، طا، ها، سر
حروف اطهر قرآن و نعل تازهي اسب
چه خوب شد که نبوده است بر بدنها سر
تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود
به هرکه هرچه دلش خواست داد، حتی سر
جدا شده است و سر از نیزهها درآورده است
جدا شده است و نیفتاده است از پا سر
صدای آیه کهف الرقیم میآید
بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر
بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام
که آفتاب درآورد از کلیسا سر
عقیله، غصه و درد و گلایه را به که گفت؟
به چوب، چوبه محمل، نه با زبان، با سر
دلم هوای حرم کرده است میدانی
دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر
#سید_حمیدرضا_برقعی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شب_یازدهم
#ماه_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب
#مدح_مرثیه
#غزل
ای سایه ات فتاده به روی سرم حسین
معنای واقعی اصول الکرم حسین
یک یاحسین گفتم و دیدم غمی نماند
تسکین دردهای دل مضطرم حسین
یادم نمیرود که همه عزتم تویی
من پای سفره تو شدم محترم حسین
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تراز پدرومادرم حسین
من سالهاست دربه در روضه توام
داغ تو را به جان ودلم میخرم حسین
در کوچه های سینه زنی سالیان سال
در حسرت هوای حرم می پرم حسین
کابوس من شده غم دوری کربلا
در خواب هم ذکر لب من حرم حسین
تا گفتم اسم کرب و بلا را دلم گرفت
مانند خواهری که صدا زد دلم حسین
اینجا کجاست؟ خواهرت افتاد از نفس
رحمی نما به سینه شعله ورم حسین
اینجا عجیب بوی فراق تو میرسد
یک دم نگاه کن تو به چشم ترم حسین
زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا
یک ذره حق بده نشود باورم حسین
مجموع حرف های من اینجا خلاصه شد
در یک کلام ای همه باورم حسین
#حسین_صیامی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شب_دوازدهم
#ماه_محرم
#امام_سجاد
#مرثیه
#غزال
آزار دیدم
خود را میان معرکه بیمار دیدم
در خیمه بودم
هفت آسمان را برسرم آوار دیدم
در بین گودال
آیینۀ جسم پدر را تار دیدم
بابای خود را
دربین یک لشکر بدون یار دیدم
اینها بماند
از شام دیدم هرچه من آزار دیدم
شبهای بسیار
در بین صحرا عمه را بیدار دیدم
صد بار مردم
وقتی به پای خواهرانم خار دیدم
ای وای از شام
گهواره را در بین یک بازار دیدم
بزم شراب و...
بی حرمتی در مجلس اغیار دیدم
نامحرمان را
نزدیک محرم های خود بسیار دیدم
#مجید_تال
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شب_دوازدهم
#ماه_محرم
#امام_سجاد
#مرثیه
#غزل
از گلستان لاله های پرپرم آید به یاد
از نیستان داغ های خاطرم آید به یاد
با دل خود هر زمانی را که خلوت می کنم
در اسارت زآن چه آمد بر سرم آید به یاد
سال ها از ماجرای کربلا بگذشت و باز
هر نظر آن صحنۀ حزن آورم آید به یاد
هرکجا آب است آتش می زند بر جان من
چون نوای آب آب خواهرم آید به یاد
هر جوانی را که می بینم به یاد کربلا
گاهی از قاسم گهی از اکبرم آید به یاد
چون که بینم شیرخواری در کنار مادرش
از رباب و گریه های اصغرم آید به یاد
می شوم از آتش شرم و محن چون شمع آب
چون زحال عمّه ی غم پرورم آید به یاد
من که برجسم پدر از بوریا کردم کفن
روز و شب زان جسم از جان بهترم آید به یاد
حنجر خونین او بوسیدم و کردم وداع
وایِ دل، چون آن وداع آخرم آید به یاد
چون که بینم کودکی سرگرم بازی با گلی
سرگذشت خواهر کوچکترم آید به یاد
از هجوم درد و غم در آن سفر داغی هنوز
از نظر نارفته داغ دیگرم آید به یاد
#سید_رضا_موید
#صلوات
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ماه_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
#غزل
از سُرورِ هر دو عالم نزد ما غم بهتر است
گریه بر تو از نماز نیمه شب هم بهتر است
واقعا اشک براى روضه چیز دیگرى است
در سلوکِ ما فرات از آب زمزم بهتر است
گریه هایم را بگیری بی گمان دق میکنم
مردن از دنیاى بی گریه برایم بهتر است
در جواب اینکه شأن گریه کن های تو چیست
از برای این سوال «الله اعلم» بهتر است
هر که به جایی رسید از نوکریِ تو رسید
نوکری تو ز آقایی عالم بهتر است
نوحه دم دادیم و با این دم مسیحا دم شدیم
از دم روح القدس واللهِ این دم بهتر است
یازده ماه از خدا ماه شما را خواستیم
از تمام ماه ها ماه محرم بهتر است
انبیا در آخرِ خط میشوند عبدالحسین
آخرِ این راه از آغازِ آن هم بهتر است
رتبه ی پیرِغلامان تو نزدِ فاطمه است
چون غلامیِ شما با قامتِ خم بهتر است
گر به زیرِ ناودانِ کعبه هم باشم ولی
معتقد هستم که باشم زیرِ پرچم بهتر است
#علیرضا_برنا
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ماه_محرم
#مرثیه
#کوفه
#شام
#غزل
این سواران کیستند انگار سر می آورند
از بیابان بلا گویا خبر می آورند
این گلوی کوچک انگاری که راه شیری است
این سواران، کهکشان با خود مگر می آورند
تخته خواهد کرد بازار شما را، شامیان!
این که بی پیراهن و بی بال و پر می آورند
هم عمو می آورند و هم برادر، حیرتا!
هم پدر می آورند و هم پسر می آورند
آشنا می آید آری این گل بالای نی
هر چقدر این نیزه را نزدیک تر می آورند
تا بگردد دور این خورشیدهای نیمه شب
ماه را نامحرمان از پشت سر می آورند
بس که بر بالای نی شیرین غزل سر داده ای
من که می پندارم اینان نی شکر می آورند
زنبق هفتاد و یک برگم! به استقبال تو
خیزران می آورند و تشت زر می آورند
#سعید_بیابانکی
#صلوات
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ماه_محرم
#کوفه
#مرثیه
#غزل
به ما ز راس غریبی دهد خبر نیزه
تمام دلخوشی زینب است بر نیزه
سری به نیزه شد و آفتاب را گریاند
سری که شد سر بغض علی به سر نیزه
به صبح نیزه و ظهر و غروب هم نیزه
و خورده اند یتیمان تو سحر نیزه
یکی ز دخترکان تو گفت:یا ابتا
زدند بر سر طفلت حسین!سرنیزه!
رباب همسفر حرمله!بیا و ببین
نگاه مضطرب شیرخواره بر نیزه
مپرس حال مرا خوب نیست احوالم
ز بس نظاره شدم در کنار هر نیزه
فتاده ای ز نوک نی بلند مرتبه شاه
هزار بار شدی جا به جا به هر نیزه
به بزم کوفه برادر تو گیر افتادی
سکوت کرده ای اما لبالب از دادی”
#امین_فرخی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شب_دوازدهم
#ماه_محرم
#امام_سجاد
#مدح_مرثیه
#غزل
همراه عمه، پا به پایِ کربلا بودی
بعد ِ عمو، مشکل گشایِ کربلا بودی
می سوختی در تب ولی تاریخ آورده ست
مثل پدر؛ دارالشفایِ کربلا بودی
قنداقه، معجر، علقمه، گودال، تل، آتش...
مجموعه ای از داغ های کربلا بودی
با خطبه ای کوبنده مثل کوه پابرجا
ناجی شدی! رمز بقایِ کربلا بودی
هم روضه خوان، هم گریه کن، هم سینه زن، قطعاً-
عینی ترین صاحب-عزای ِ کربلا بودی
تو یک علی بن الحسین بنِ علی(ع) امّا؛
صد کربلایِ کربلایِ کربلا بودی
یک بغض ِ سی ساله گلوگیرِ تو شد بسکه
هر لحظه در حال و هوایِ کربلا بودی!
#مرضیه_عاطفی_سمنانی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ماه_محرم
#کوفه
#حضرت_زینب
#مرثیه
#غزل
هرچند فاتح همه ی جنگها شدم
خیلی میان کوفه اسیر بلا شدم
ابروی من شکست سر کوچه ای شلوغ
زخمی سنگ بازی این بچه ها شدم
همسایه ی قدیمیمان داد زد سرم
آزرده از نگاه بد اشنا شدم
خیلی سرت مقابل من خورد بر زمین
افتاد زیر پا و من از غصه تا شدم
پایین نیزه ی تو به من پشت پا زدند
دست خودم نبود که از تو جدا شدم
ام حبیبه آمد و نشاخت زینبم!
من تا نبینمش دو قدم جابجا شدم
لب باز کردم و همه ی کوفه لال شد
من ناخدای کشتی کرببلا شدم
#سید_پوریا_هاشمی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شب_دوازدهم
#ماه_محرم
#امام_سجاد
#مرثیه
#غزل
هر روضه نا شنیده را من دیدم
گلهای ز شاخه چیده را من دیدم
هم چشم به خون نشسته سقا را
هم دست ز تن بریده را من دیدم
هم خواهش آب را برای اصغر
هم حلق ز هم دریده را من دیدم
در گوشه قتلگاه با اشک روان
آن بانوی قد خمیده را من دیده
برنیزه سر عزیز قلب زهرا
هم جسم به خون تپیده را من دیدم
هم کودک آواره ی در صحرا را
هم رنگ ز رخ پریده را من دیدم
هم بزم شراب و حالت مستی را
هم چوب به لب رسیده را من دیدم
هم اشک ز چشمها روان را در شام
هم خون ز لب چکیده را من دیدم
آن طفل که یکشبه ز داغ بابا
سر زد ز سرش سپیده را من دیدم
هم داغ دل رقیه را دانستم
هم عاقبت کشیده را من دیدم
هم روضه نا نوشته را من خواندم
هم خوانده ناشنیده را من دیدم
#یاسر_رحمانی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ماه_محرم
#کوفه
#مرثیه
#غزل
لبهای تو مگر چقدر سنگ خورده است؟
قاری من چقدر صدایت عوض شده
تشریف تو به دست همه سنگ داده است
اوضاع شهر کوفه برایت عوض شده
تو آن حسین لحظه گودال نیستی
بالای نیزه حال و هوایت عوض شده
وقتی ز روبرو به سرت می کنم نگاه
احساس می کنم که نمایت عوض شده
جا باز کرده حنجره ات روی نیزه ها
در روز چند مرتبه جایت عوض شده
طرز نشستن مژه هایت به روی چشم
ای نور چشم من به فدایت عوض شده
ما بعد از این سپاه تو هستیم یا حسین
جنگی دگر شده شهدایت عوض شده
تو باز هم پیمبر در حال خدمتی
با فرق این که شکل هدایت عوض شده
#علی_اکبر_لطیفیان
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7