eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
62 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
سرد است تمام کوچه هامان برگرد گرمای پس از شب زمستان برگرد گلدان لب پنجره ام خشکیده ای رحمت قطره های باران برگرد حالا که فضای روزگارم تار است خورشید همیشگی و تابان برگرد من بغض ترک خورده ی دل آشوبم آرامش بی نهایت جان برگرد عمری به سرم زده که فریاد کنم از خلوت خویش تا خیابان... برگرد ای محض حضور؛ غایب پیداتر معنای وجود ؛ حسّ پنهان برگرد تبعیدی حبس انتظارت شده ایم ای مژده ی آزادی زندان برگرد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_عج_مناجات افسوس که ابر آمد و باران نگرفت آبی به لب خشک بیابان نگرفت هر جمعه دعای ندبه خواندیم و دریغ ارباب نیامد و دعامان نگرفت #امیر_عظیمی #صلوات 🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_عج #مناجات با دیده تر بیاد ماها هستی ای کاش که یک لحظه بیادت بودیم هم تشنه دیدار گل روی تو هم دلتنگ صدای آشنایت بودیم وقتی سپر بلای عاشق باشی ای کاش که یک لحظه فدایت بودیم در وقت سحر گفت نسیم سحری مشمول تو و لطف دعایت بودیم وقتی که غلامیم و شما اربابی باید که دل شکسته را دریابی #محمد_حبیب_زاده #صلوات 🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
جمعه ها میگذرد،از تو خبر نیست،بیا حاصل هجر تو جز خون جگرنیست،بیا خشک شد نخل امیدم ز غم نامدنت شاهدم ناله و جز دیده تر نیست،بیا گوئيا شام فراق تو ندارد پایان بی مه روی تو هنگام سحر نیست،بیا از گلستان فراقت به من افسرده غیر اشک و غم و اندوه،ثمرنیست،بیا زخم شد دیده زبس اشک فشاندیم هرروز ای سفرکرده بیا،وقت سفر نیست،بیا بسکه از معصیتم قلب تو را رنجاندم از دعاهای سحر هیچ اثر نیست،بیا چه شده سهم من چشم به راهت دیگر از تو یک گوشه چشمی ونظرنیست،بیا از شمیمت نبود کوچه دل را فیضی تا زمانی که تو را میل گذر نیست،بیا جان به لب گشته ام و در دل غمدیده ما حاجتی غیر ظهور تو دگر نیست،بیا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عشق تو در تمامی عالم زبانزد است بی‌عشق، حال و روز زمین و زمان بد است فرقی ندارد از چه نژاد و چه فرقه‌ایم با عشق تو همیشه دل ما مؤید است جاری‌ست سُکر واعتَصِمُوا... لا تَفَرَّقُوا... بعد از تو این جنون دمادم که ممتد است... ای زندگی ما همه حال و هوای تو! حال تو مبدأ است و هوای تو مقصد است... مانده‌ست رد پای تو بین زمین و عرش باران بوسه‌هاست که در رفت و آمد است دل را سپرده‌ایم به عشقش که قرن‌هاست بنیان‌گذار وحدت دل‌ها محمد است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گوشه اي زانو بغل كردم،سحر دفتر به دست گاه دستم روي سر بود و گهي هم سر به دست رفته بودم مجلس روضه به عشق فاطمه روضه خوان ميگفت خورده در مدينه در به دست مادران از روضه درك بهتري دارند چون تكيه اش در كار خانه هست هر مادر به دست در مقام دست زهرا اين روايت كافي است خم شد و زد بوسه چندين بار پيغمبر به دست از لقب هايش يكي انسيه الحوراست او پس اثر قطعأ گذارد جاي حتي پر به دست پر كجا و تازيانه،پر كجا و آن قلاف روضه سنگين شد نپردازد قلم ديگر به دست بيخيال درد خود شد فاطمه در قتلگاه تا كه آمد سرخ موئي بي حيا خنجر به دست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مادری پیش نگاه دخترش آتش گرفت دختری از آهِ سرد مادرش آتش گرفت پشت دربِ خانه ای که خادمش جبریل بود همسر شیرخدا بال و پرش آتش گرفت زیر دست و پای شیطان بود قرآن، وای وای گو به احمد آیه های کوثرش آتش گرفت گوشواره بینِ کوچه ماند، اما پشت در موی او همراهِ سنجاق سرش آتش گرفت آمد از زیر فشار در به پا خیزد، ولی غنچه ی یاس سفیدش در برش آتش گرفت چشم هایش تارتر می شد میان دود، آه دخترش می گفت اینجا حیدرش آتش گرفت چند سالِ بعد، ارث فاطمیه داده شد کودکی در بین آتش معجرش آتش گرفت آن قَلافی که دلیلِ مرگ مادر بود، آه حنجر اولاد او از خنجرش آتش گرفت باز هم مادر زمین افتاد، اما قبل از او با دو بوسه از گلویش خواهرش آتش گرفت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر کس هر آن چه دیده اگر هر کجا تویی یعنی که ابتدا تویی و انتها تویی در تو خدا تجلی هر روزه می کند « آیینه تمام نمای خدا » تویی چیزی ندیده ام که تو در آن نبوده ای تا چشم کار می کند ای آشنا ! تویی نخل ولایت از تو نشسته چنین به بار سرچشمه فقاهت آل عبا تویی غیر از علی نبود کسی همطراز تو غیر از علی ندید کسی تا کجا تویی تو با علی و با تو علی روح واحدید نقش علی است در دل آیینه، یا تویی؟ شوق شریف رابطه های حریم وحی روح الامین روشن غار حرا تویی ایمان خلاصه در تو و مهر تو می شود مکه تویی، مدینه تویی، کربلا تویی زمزم ظهور زمزمه های زلال توست مروه تویی ، قداست قدسی ! صفاتویی بعد از تو هر زنی که به پاکی زبانزد است سوگند خورده است که خیرالنسا تویی شوق تلاوت تو شفا می دهد مرا ای کوثر کثیر ! حدیث کسا تویی آن منجی بزرگ که در هر سحر به او می گفت مادرم به تضرع بیا ! تویی آن راز سر به مهر که «حافظ» غریب وار می گفت صبح زود به باد صبا تویی هنگام حشر جز تو شفاعت کننده نیست تنهاتویی شفیعه روز جزا تویی در خانه تو گوهر بعثت نهفته است راز رسالت همه انبیا تویی «آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند» بی تو چه می کنند؟ تویی کیمیا تویی قرآن ستوده است تورا روشن و صریح یعنی که کاشف همه آیه ها تویی درد مرا که هیچ طبیبی دوا نکرد آه ای دوای درد دو عالم! دوا تویی من از خدابه غیر تو چیزی نخواستم ای چلچراغ سبز اجابت ! دعا تویی «پهلوشکسته ای تو و من دل شکسته ام» دریابم ای کریمه که دارالشفا تویی ذکر زکیّه تو شب و روز با من است بی تاب و گرم در نفس من رها تویی کی می کنی نگاه به این لعبتان کور با من در این سراچه بازیچه تا تویی پیچیده در سراسر هستی ندای تو تنها صدا بماند اگر، آن صدا تویی گفتم تو ای بزرگ! خطای مرا ببخش لطفت نمی گذاشت بگویم « شما » تویی باری، کجاست بقعه قبر غریب تو؟ بر ما بتاب، روشنی چشم ما تویی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دوچشمم گشته دریایی،که جسمت آب گردیده الا ای بیقرارم شوهرت بیتاب گردیده تمنا میکنم کمتر ز جام دیده می افشان که اشک از فرط گریان بودنت خوناب گردیده گرفتی روزوشب ازبسکه رویت رازمن،زهرا که دلتنگ تو حتی مهر با مهتاب گردیده توئي آن ساحل آرامشم کز بحر اندوهت نصیب این دل طوفان زده ،گرداب گردیده اگرچه تشنه یک خنده ات چشمان من باشد ولی از گریه بسیار تو سیراب گردیده غریبی را ببین یارب،که از اندوه بسیارم درون سینه جایی بی محن نایاب گردیده به جای چشم بیدارت که شبها را نیاسوده نصیب بخت من حتی به روزش خواب گردیده ازآن روزیکه باب خانه ام را خصم آتش زد دگر زخم زبان و طعنه بر من باب گردیده 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باورم نیست که آب گشته تنت فاطمه جان دردها برده توان از بدنت فاطمه جان تو به هر بار نفس،تر شود از خون لبهات خون خشک مانده به دور دهنت فاطمه جان آه ازآن آه که هر گاه تو جانکاه کشی گل نماید به روی پیرهنت فاطمه جان چه شده با تو که بر لب زده ای مهرسکوت منکه دلتنگ شدم برسخنت فاطمه جان داغ هجران تو را سخت فراموش کند دختر خونجگر و گریه کنت فاطمه جان بین طفلان تو از زینب و کلثوم و حسین بیشترگشته پریشان،حسنت فاطمه جان ای بهارم، چقدر زود خزان از ره بغض شعله انداخت به باغ و چمنت فاطمه جان لااقل حرف که با من نزنی،درد و دلت تو بگو با پسر ناله زنت فاطمه جان 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حوریه ی علی بدنت را عقب بکش در سوخته است، زود تنت را عقب بکش امروز که ز دنده چپ پا شده ست میخ با احتیاط پیرهنت را عقب بکش بو می برند کوله ی بارت شکستنی ست از در نفس نفس زدنت را عقب بکش سینه سپر کن و جلوی نعره ها بایست ای شیر زن ابالحسنت را عقب بکش فضه برای وضعیتِ حال تو بس است دیگر حسین را، حسنت را، عقب بکش 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شمع من سوسو مزن حیدر خجالت می کشد  دست بر پهلو مزن حیدر خجالت می کشد  خواستی برخیزی از جا به علی خود بگو  هی به فضه رو مزن حیدر خجالت می کشد  جان من بر لب رسید از سرفه هایت جان من  خانه را جارو مزن حیدر خجالت می کشد  من خودم گیسوی زینب را مرتب می کنم  شانه بر گیسو مزن حیدر خجالت می کشد  در میان بسترت وقتی که می آیم بمان  اینچنین زانو مزن حیدر خجالت می کشد  این علی دیگر علی خیبر و خندق که نیست  بوسه بر بازو مزن حیدر خجالت می کشد    🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7