eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.6هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1هزار ویدیو
60 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
yeknet.ir_-roze_-_hajmahdirasuli_-_haftegi97-07-26sarallahzanjan.mp3
1.66M
هواي حسين.... هواي حرم... هواي شب جمعه زد به سرم بدون حسين... بدون حرم... خدا چه شود آخر عاقبتم؟! 🎤حاج مهدی 🏴🏴🏴 روانه شدم به سوی ضریح؛ بگیری اگر زیر بال و پرم امشب اربابم؛ تا صبح بی خوابم دیگر دریابم! حسین ثارالله حسین من حسین من؛ ضیاء هر دو عینِ من 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
rasolii - 3 - 128 - mahanmusic.net.mp3
2.22M
اگه دلتون برای بین الحرمین تنگ شده گوش بدید روز اربعین در خانه هامون، با پای دل میرویم پیاده‌روی همراه با خواندن زیارت اربعین 😔 هوای حسین، هوای حرم، هوای شب جمعه زد به سرم.... دوستان دلتون رفت زیارت التماس دعا 😭 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. 🏴سبک زمینه یا شور سوزناک حسینی علیه السلام زبانحال 🏴بند اول منم و یک اربعین،رنج دوری از تو منم و یک اربعین،دردِ بی تو بودن منم و یک اربعین،سر تو روی نیزه منم و یک اربعین،داغت ای بی کفن خواهرت رسیده پاشو پاشو من بگم تو بشنو چهل روز تورو ندیدم پاشو از سفر رسیدم رسیدم اما ناتوون رسیدم اما نیمه جون رسیدم اما قدکمون حسین پاشو مظلوم،داداش حسین 🏴بند دوم منم و یک اربعین،حرف از شام و کوفه منم و یک اربعین،شرح از دسته بسته منم و یک اربعین،ضرب تازیونه منم و یک اربعین،پر و بال شکسته خواهرت رسیده پاشو پاشو من بگم تو بشنو چهل روز تورو ندیدم پاشو از سفر رسیدم چی بگم از این اسارت چی بگم من از جسارت چی بگم خودت که دیدی منو میزدن می دیدی منو میزد چه بی امون تورو میزد با خیزرون چی بگم قاصره زبون حسین پاشو مظلوم،داداش حسین 🏴بند سوم منم و یک اربعین،هر روزش مصیبت منم و یک اربعین،آه و اشک و حسرت منم و یک اربعین،حرف از این جماعت منم و یک اربعین،طعنه و حقارت خواهرت رسیده پاشو پاشو من بگم تو بشنو چهل روز تورو ندیدم پاشو از سفر رسیدم چی بگم برات میدونی داری از چشام میخونی چی بگم من از خرابه گفتنش واسم عذابه نپُرس ازم از دخترت جواب نداره خواهرت آخه بُردن براش سرت حسین پاشو مظلوم،داداش حسین 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. در اینکه جفا کار و بدم حرفی نیست در اینکه ریا کار و بدم حرفی نیست ارباب،کریم و مهربان است،ورنه در اینکه خطا کار و بدم حرفی نیست . لب را که پر آه می کنم ،مي بينی عمری که تباه می کنم ،می بينی مُردم ز خجالت چو شنيدم آقا وقتی که گناه مب کنم ،می بينی 🤲اللهم عجل لویک الفرج 🤲 . 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بر رویِ دست ماندنِ این بارها بس است غیر از تو رو زدن به خریدارها بس است در لطفِ تو تحمّلِ آهِ فقیر نیست فیّاض را صدای گرفتارها بس است این نفس مانع است، خودت برطرف نما بین من و تو چیدنِ دیوارها بس است من بندگی زِ ترس جهنم نمی کنم بنده شدن به خاطرِ اجبارها بس است! خیلی گناه می کنم و توبه می کنم دیگر بس است... این همه تکرارها بس است این بار را بخر... که دگر راحتم کنی بیهوده رفتنِ سرِ بازارها بس است تو سفره را برای همه پهن می کنی در مهربانیِ تو همین کارها بس است ما را بهشت هم نبر... اما قبول کن! لبخند تو برای گنه کارها بس است آری فقط حسین مرا رد نمی کند از این به بعد رفتن دَربارها بس است /علی اكبر لطیفیان/ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به زحمت تکیه بر دیوار می‌کرد گهی این جمله را تکرار می‌کرد الاهی صورتش آتش بگیرد ! که با سیلی مرا بیدار می‌کرد چه داغی بر جگر بگذاشتی زجـر عجب دست زمختی داشتی زجـر که هر کس دید گلبرگ رخم را به طعنه گفت که گل کاشتی زجـر چو زینب پیکرش را آب می ریخت ستاره بر تن مهتاب می ریخت همه دیدند چون زهرای اطهر ز هر جای تنش خوناب می ریخت نه تنها پیکرش بی تاب بوده که گل زخم تنش خوناب بوده چه کاری کرد سیلی با دو چشمش؟ که گوئی چند روزی خواب بوده تمام پیکرش از درد می‌سوخت لبش از آه آهِ سرد می‌سوخت اگر چه شمع سـرخ نیمه جان بود ندانم از چه رنگ زرد می‌سوخت تمام درد بر جانم نشسته رد خون روی دستانم نشسته تو خوردی خیزران و، من ندانم چرا زخمش به دندانم نشسته یاسر حوتی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اومدم تا که تو آرومم کنی خیلی بیقرارم و دلم پُره نگرانم! میگم این نوکرِ بد نکنه به درد تو نمیخوره میدونم که روسیاه و عاصی ام ولی میخوامت و می میرم برات اسم تو مُهر قبولِ توبه و... حرَمت عرشۂ کشتی نجات راهم از تو دوره آقا چه کنم؟! داره آتیش میزنه من و فراق تلخِ تلخِ تلخِ لحظه های من مثل جرعه جرعه قهوۂ عراق یادِ عاشقیِ توو جاده بخیر یکی با عطش میداد نذریِ آب یکی با گریه توو هر قدم میگفت: امون از تشنگیِ طفلِ رباب(س) خیره میشدم به شوقِ موکبا میشدم توو حالِ زوّارِ تو گم مونده توو گوشم و یادم نمیره لحن نابِ نوحۂ هلابیکُم متوسّل میشدم به زینب(س) و یادمه گریه امونم نمیداد روضۂ پای عمودِ شصت و نه به پاهام یه جونِ تازه تر میداد میگرفتم عکس یادگاری و... میدونم مادرت و رنجوندم با فرستادنِ این عکسا چقدر- دلِ جامونده ها رو سوزوندم از سرم راضی شو و مثل قدیم پیش ِ این گدای درمونده بشین اشکام و ببین و لااقل بگو... چه کنم با خاطرات اربعین؟! زل زدم به عکس بین الحرمین به سرم زده هوایِ عتبات بذار امسالم بیام و آقاجون خط بزن سیئات و با حَسنات دیگه ناامیدم از برگ برات تازه فهمیدم که سقّا چی کشید مشکِ پاره تا که خالی شد از آب شد شبیه من امیدش ناامید! مرضیه عاطفی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اشک و خون با هم برای تو بریزم بهتر است در میان مجلسِ روضه بمیرم بهتر است تربتی که از پدر، شیری که از مادر رسید هر دو یک لبیک بر ارباب، با هم بهتر است قطره قطره، جمعِ ما مانندِ اقیانوس شد با هزاران قافله، هجرت نمایم بهتر است کم بگیرم لقمه از قوت و غذای کاروان تا کنی با کاروانت آشنایم بهتر است خانه زادِ موکبت هستیم ما، ای تشنه لب آب هم در کربلا کمتر بنوشم بهتر است از نجف تا کربلا باشد صراطُ المستقیم در صراطَ المستقیمِ تو بمانم بهتر است اربعینِ انقلاب و اربعینِ کربلاست پای این مکتب شود وصلت نصیبم بهتر است ما برای حفظ این پرچم همه هستی دهیم من ز پا افتم، که گردد حفظ پرچم بهتر است هاجر آمد کعبه و حُجّاج راهش طی کنند من به حَجِّ زینبِ مظلومه آیم بهتر است بوی کعبه آید از این قبلۀ شش گوشه اَت پس نمازم را بسوی تو بخوانم بهتر است سر جدا، پیکر جدا، لشگر جدا، خواهر جدا قتلگاهی مثل تو باشد فراهم بهتر است از غریبی و اسیری هر چه گفتم، جای خود از مصیباتِ یتیمی چون بگویم بهتر است □□□ یک سه ساله دختر و یک شهر دشمن، وایِ من گفت با رأست رقیه، من بمیرم بهتر است تا شبیه مادرم زهرا شوم، یاسِ کبود جای سیلیِ عدو مانَد به رویم بهتر است تا که بابایم شود در نزد مادر روسفید پیش زهرا چون روَم با قامت خم بهتر است 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کربلا آیینه ی تصویرِ ذاتِ کبریاست روی عالم روشن از خونِ حسینِ سرجداست کربلا تصویری از زیبایی و شیدایی است آنچه بینی در نگاهش جلوه ی روی خداست پس بیا از جان بخوانی دفترِ اسرارِ عشق بهترین مصداقِ عرفان سرزمینِ کربلاست ای که روی آشنایت قبله گاهِ عاشقان گنبد و گلدسته ات آیینه ی سرِِّ بقاست کربلا ای مقتلِ پاکِ شهیدانِ خدا خاکِ پاکت توتیای چشمهای اولیاست غرق در عرفان شدیم از تابشِ انوارِ تو چون که آن سرخیِ رویت روشنیِ دیده هاست تا ابد سوزد چراغِ پر فروغ خونِ تو تابش آن پرتوِ تو در جهان بی انتهاست جامه ی احرام بر تن کن، طوافش کن به جان این دیار از اولین دارالقرارِ انبیاست سجده گاهِ اولیا و انبیاءِ مرسل است عطرِ پاکش بر دلِ غمدیده مانندِ شفاست 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از انتظار خسته شده انتظار هم تقویم من تویی , تو نباشی بهار هم تا زنده ام فقط نه تو را جار میزنم گفتم که حک کنند به روی مزار هم خوبی چنانکه عاشقی ات انتخاب نیست عشق تو برده از دل ما اختیار هم من کفتر حریم تو ام گُم نمیشوم این احتمال را نده یک در هزار هم بر عکس مردمان , صدقه دادی و گدا کوچک نشد که هیچ , گرفت اعتبار هم من هرچه گفته ام ز تو , شعر و خیال نیست آورده مجلسی همه را در بِحار هم ... حمیدرضا محسنات 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من خسته بودم بر لبم اما تبسم بود یک دست پرچم بود یک دست استکان چای یک سو صدای روضه ی عباس می آمد یک سو صدای گرم یک کودک که : بارِد مای! بر ابری از اشک و شعف مشتاق می رفتم هم آبله هم درد پایم را بغل می کرد هر بار کامم تلخ می شد از غم دنیا چای عراقی بود کامم را عسل می کرد باور نخواهی کرد چیزی را که می گویم چشمان من بیدار بود آن دم که می دیدند ما را کسی در خانه مهمان کرد و با اهلش بر خاک و سرما در حیاط خانه خوابیدند مشّایه یعنی پیرزن یک کیسه ی کوچک پر کرده بود از نان و با پای علیل خود خود را به زائرها رساند و نان تعارف کرد می ساخت درد و پیری و غم را ذلیل خود مرد کهنسال رشیدی بین یک موکب گویا زعیم و شیخ قومی از عشایر بود گفتند نذری دارد و هر سال می آید کارش در این جا شستن جوراب زائر بود مشایه یعنی رنگ هفتاد و دو ملت را هرجا که حرف عشق شد یکرنگ می سازد مشایه یعنی هرکه هستی باش عاشق باش هر چیز غیر از عشق اینجا رنگ می بازد حیرت گناه ماست مایی که نفهمیدیم این چیزها در کربلا بسیار عادی بود ما آنچه می دیدیم را باور نمی کردیم این ماجرا اصلا برای ما زیادی بود باید که برگردیم راه کربلا باز است در کربلا هستیم هر جای زمین هستیم در خانه ی دل جز حسین ابن علی کس نیست در خانه ی خود زائران اربعین هستیم سعید تاج محمدی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7