سلام حضرت بهار ، مهدی جان
بگذار روزگار هرچه می خواهد سخت بگیرد ...
بگذار زمانه عرصه را هر روز بر ما تنگ تر کند ...
بگذار غم تا می تواند گلویمان را در چنگال بغض های نفس گیر بفشارد ...
بگذار پاییز دامن سرد و زرد و دلگیرش را همه جا بگستراند ...
تو که بیایی ، خورشید ظهورت که سربزند ، طنین گام هایت که در صحن زمین بپیچد ...
نوبت دست افشانی ما می شود ، امید می آید دست در دست بهار و زندگی ، جان می گیرد ...
... و آن روز خیلی نزدیک است ...
اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفرَج
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه1_143768593.mp3
زمان:
حجم:
2.85M
|⇦• سرود زیبا ویژۀ میلادِ اباالمهدی امام حسن عسکری سلام الله علیه به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی •✾•
میگه ، هرکسی که سامرا رفته
آقا ، کرمش به مجتبی رفته
« آقا، یا اباالمهدی ادرکنی ..»
نسیم سحر ، منو میبره ، سوی سامرا ، ای جونم
بادلدادهها ، سرِ سُفرۀ ، مُضیفِ حرم ، مهمونم
حسِ خوبی دارم ، تا سحر بیدارم
رو ضریحش امشب ، سرمو میذارم
حرمش رؤیامه ، اونیکه میخوامه
به خودم میبالم ، که حسن آقامه
میگه ، هرکسی که سامرا رفته
آقا ، کرمش به مجتبی رفته
« آقا، یا اباالمهدی ادرکنی .. »
شب عیده و ، رسیدم برا ، گدایی درِ ، این خونه
ببین اینقَدِه ، کرم داره که ، نیازِ منو ، میدونه
نامش از بس خوبه ، رو زمین محبوبه
نبضِ عشقش امشب ، تو دلم میکوبه
در رحمت بازه ، موقع پروازه
دوس دارم آقامو ، بی حد و اندازه
از این/ خونه دستِ پُر گدا رفته
آقا/ کرَمش به مجتبی رفته
میگه ، هرکسی که سامرا رفته
آقا ، کرمش به مجتبی رفته
« آقا، یا اباالمهدی ادرکنی .. »
حالا که دلِ ، تموم جهان ، برای یمن ، پردرده
دعا میکنم ، گلِ فاطمه ، برا صُلح و عدل ، برگرده
میخونم همیشه ، ای عدالتپیشه
شَرّ وهابیها ، تو بیای کم میشه
هرچی غم در پیشه ، تو بیای سر میشه
حال و روز دنیا ، با تو بهتر میشه
برگرد ، این زمستونو بهاری کن
برگرد ، واسه مردمِ یمن کاری کن
« آقا، العَجَل یامهدی .. »
شعر و سبک به قلم :
#صادق_اویسی
#سید_رضا_نریمانی
#میلاد_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#اشعار
#قصیده
#حضرت_محمد
ای محمد (ص)ای رسول بهترین کردارها
حسن خلقت شهره در اخلاقها ، رفتارها
در بیانت بند می آید زبان ناطقان
قامت مدحت کجا و خلعت گفتارها
بال رفتن تا حریمت را ندارد این قلم
قاب قوسینت کجا و مرغک پندارها
طفل ابجد خوان تو سلمان سیصد ساله است
استوار مکتب ایثار تو عمارها
تا نفس داریم و تا خورشید می تابد به خاک
دل به عشق بی زوالت می کند اقرارها
پای بوسی تو عزت داده ما را اینچنین
گل نباشد کس نمی آید سراغ خارها
کی رود از خاطرم یادت که در روز ازل
کندهاند اسم تو را بر سنگ دل حجارها
داغ تو در سینه ما هست چون خاک تواییم
لاله کی روییده در آغوش شورهزارها
گل که منسوب تو گردد رنگ و بویش میدهند
شاهد حرفم گلاب و شیشه عطارها
وقت رزمت آنچنانی که میان کارزار
رو به تو آرند وقت خستگی کرارها
ای که با خون دلت پرورده ایی اسلام را
چشم واکن که نهالت داده اکنون بارها
سنگ میخوردی و میگفتی که ایمان آورید
کس ندیده از رسولی اینچنین ایثارها
با عیادت از کسی که بارها آزرده ات
روح ایمان را دمیدی بر دل بیمارها
خم به ابرویت نیاوردی در این بیست و سه سال
بر سرت گرچه بلا بارید چون رگبارها
رفتی و داغ تو پشت دین رحمت را شکست
جان به لب شد از غمت ، شهرت مدینه ، بارها
تا که چشمت بسته شده ای قافله سالار عشق
رم نمودند عده ای و پاره شد افسارها
آنقدر گویم پس از تو میخ در هم خون گریست
ناله ها برخواست بعدت از در و دیوارها
📝شاعر:
محسن عرب خالقی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در دل نامردمیها مرد بودن دیدنیست
با زمین و آسمان همدرد بودن دیدنیست
سینهای سد میشود تا سیلبند غم شود
میرود چشم امید عالم و آدم شود
میرود تا پرچم ایمان نیفتد بر زمین
برگ برگ زخمیِ قرآن نیفتد بر زمین
در تبار ما به جنگ باد رفتن تازه نیست
درس تاریخ است؛ تاریخی که بیشیرازه نیست
ایستادن را برایم کوه، هجّی کردهاست
تیغ بودن را یلی نستوه، هجّی کردهاست
با تواَم ای شانهی با مارها آراسته!
از دل هر قطرهی خون کاوهای برخاسته
فکر کردی مرگ رستم ضربهی پایانی است؟!
در رگِ مردان اینجا شاهنامهخوانی است
شاهنامه خوانی است و گرمی شور و جنون
میخروشد.... در رگِ غیرت نخشکیدهست خون
بیوطن، جان هم نباشد؛ عاشقی در خوی ماست
نبض ایمان است آن تیری که در برنوی ماست
بر زمین افتاده حتی، روشنایی در شباند
دستهایی که نگهبان حریم زینباند
این عقیق سرخ از انگشتر دنیا سر است
در رکاب آسمان قطعا سلیمانیتر است
و من همچنان چشمانم برایت تر میشود، رستم ایرانشهر... همچنان دلم برایت تنگ میشود مرد تاریخساز ما، همچنان در آرزوی پیوستن به تو هستم مرد...
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
#یازهرا_س🥀🏴
دسٺ بر سینہ بہ پاے قدمٺ، خم مادر
آن قدر خم بہ مثَل سجدهے آدم مادر
اےکہ اسطورهے صبرے و برازندهے مهر
حاصل جمع فضائل همہ با هم مادر
#سلام_حضرٺ_عشق❣️
#یکشنبه_های_علوی_فاطمی💚
هدایت شده از یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها
#یاڪریم_آل_طاها❤️
حسن شدی که غریبی همیشه ناب بماند
رد دو دست ابالفضل روی آب بماند
حسن شدی که سوال غریب کیست در عالم
میان کوچه و گودال بی جواب بماند
#من_امام_حسنےام 💚
باز ایام مناجات و سحر
موعد گفتن حاجات آمده
باز شد باب سرای رحمت
بانگ سر داد، خدای رحمت
بنده،تو حلقه بزن بر در من
ای گنه کار بیا در بر من
که گناهان تو را می بخشم
جرم و عصیان تو را می بخشم
یارب ای خالق بی مثل و عظیم
تو کریمی تو کریمی تو کریم
ماه ذی الحجه بود یا الله
بشنو از بنده ب خود ناله و اه
گرچه دردشت گنه گمشده ام
من به روز عرفه آمده ام
عرفه روز مناجات و دعا
روز پرواز زِ خود تا به خدا
عرفه روز عروج بنده
روز بخشیدن هر شرمنده
عرفه روز خوشِ ناله و آه
موعد توبه ز هر جرم گناه
روز روشن شدن دل،عرفه
روز خوشحالی سائل،عرفه
وقت الطاف عنایت،عرفه
روز پاکی و طهارت،عرفه
عرفه فصل بهار غفران
روز احسان خدا بر همگان
عرفه بارش رحمت دارد
حضرت دوست عنایت دارد
عرفه بر دل ما غم بدهند
به گدا رزق محرم بدهد
عرفه اشک و غم و سوز دهد
ناله های شرر افروز دهد
عرفه روز وصال معبود
روز رفتن به حریم مقصود
روز بخشیده شدن از سویی رب
عرفه روز حسین و زینب
کو دگر سادگی و دل پاکی؟
کو دگر شورِ لباسی خاکی
سیدی یک نظری کن ما را
اهل اشک سحری کن ما را
وای بر ما زِ گنه بیماری ایم
فقط ای دوست تو را ما داریم
ای که اهل کرم و احسانی
وای اگر روی ز ما گردانی
دلم از شرم شرر افروز است
روز بیچارگی ام آن روز است
نظری کن تو به ما یا مولا
ای گل فاطمه یابن الزهرا
🔴 این ابیات در سال ۸۷ سروده شده
#دلنوشته
#مناجاگ
#صلوات 👉
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تقدیم به شهدای عملیات بیت المقدس
عاشقانه ولی سلام سلام
شیعیان علی سلام سلام
السلام ای کبوتران غریب
جان سپرده به راه عشق حبیب
ای به میخانه مست باده ی درد
شیر مردان بیشه زار نبرد
ای تمامی زِ خِطّه سعدا
ای محبین سیدالشهدا
لاله های غریب در صحرا
جانفدایان حضرت زهرا
از شرف همچو یاس خوشبوئید
همچو زهرا شکسته پهلوئید
دلتان بود تا ابد دربند
فاطمی بود نقش هر سربند
مظهران شهامت و ایثار
نخل عزت ز خونتان پر بار
بهر دین خورده اید، بس سیلی
سرفرازان جنگ تحمیلی
تا قیام قیامت کبری
انقلاب از شماست پا برجا
مثل تان نیست در تمامی دهر
فاتحان دلیر خرمشهر
مدحتان را زنم زجان فریاد
قهرمانان سوم خرداد
ای همه زائران کوی حسین
درس آموزهای پیر خمین
گفت آن مقتدای پاک نهاد
کان زمین را خدا نمود آزاد
از شما خورده بر دل آگاه
پرتو آفتاب حزب الله
تا ابد،ای فدائیان امام
بر شما فخر می کند اسلام
بهر حفظ شرف در این میهن
تیر غیرت زدید بر دشمن
قصدتان بود بهر پیر و شباب
نشر فرهنگ فاطمی و حجاب
میزنم داد از غم و آلام
ننگ بر حزب بعث و بر صدّام
این شعارم بود در اوج ولا
مرگ بر صهیونیست و آمریکا
ای شهیدان راه دین خدا
گریه کن های شاه کربلا
بر لب عاشقان ترانه شدید
در همه دهر جاودان شدید
سردهم از وجود داد کلام
تا ابد بر شما سلام سلام
لیک من غرق غربت و مِحَنم
گویم این را در آخر سخنم
کاش چندین تن از شما بودید
خدمت شاه کربلا بودید
با غم و رنج و اشک و سوز و ملال
کاش بودید بین آن گودال
خون نمودند کل دلها را
تشنه کشتند عزیز زهرا را
کاش بودید تا که در دل شب
می نمودید یاری زینب
او که شد مو سپید و دلخسته
نافله خواند،لیک بنشسته
🔴 این ابیات در سال ۸۷ سروده شده
#دلنوشته
#شهدا #شعر_شهدا
#خرمشهر #عملیات_بیت_المقدس
#صلوات 👉
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا
مانند شمعی از مصائب آب می شد
زینب برای وضع او بی تاب می شد
منظورم از این بیت صارت کالْخیال ست
این آخری چون گوهری نایاب می شد
همسایه ها کینه از او در دل گرفتند
با آن که از شادی شان شاداب می شد
از لکه های روی ماه آن روز گفتند :
هم درد مادر گریه ی مهتاب می شد
آتش به جان خانه می زد با چه رویی
شخصی که اسماً جزوی از اصحاب می شد
آتش به درب خانه زد، یعنی از آن روز
آتش میان این جماعت باب می شد
تا میخ بر جانش دخیل خود ببندد
دیوار محکم بود و در اسباب می شد
از داغ زهرا مرتضی با کار هایش
آماده ی رفتن سوی محراب می شد
علی اصغرچ
#صلوات 👉
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا
تیشه به نخل باغ امیدم دگر زدند
در عرش شعله بر دل و جان پدر زدند
دیگر خوشی زخانه ی ما پا کشید و رفت
غمها فقط به خانه رسیدند و سر زدند
با بودن تو زندگیم روبراه بود
آخر تمام زندگیم ام را نظر زدند
بردار سر زخاک و ببین کودکان تو
ناله ز ماتمت همه شب تا سحر زدند
دیدند ناکسان که همه لشگرم تویی
ازمن تو را گرفته به جانم شرر زدند
از ره رسید قنفذ و من آه میکشم
کو با مغیره بر تن تو بیشتر زدند
گیرم تو را زدند در آن کوچه ها ولی
دیگر چرا مقابل چشم پسر زدند
یارب چگونه زنده بمانم که دیده ام
تا حد مرگ فاطمه را پشت در زدند
محمود اسدی
#صلوات 👉
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا
حال و روز شوهرت،بانوی من بد می شود
..تادعای رفتنت..پیش علی سد می شود
هرچه می گویم بمان..با سر اشاره می کنی
التماس مرتضی آخر چرا رد می شود؟
عضو عضو پیکرت،نیلوفری شد پشت در
این کبودی ها جواب نطق احمد می شود
داغ پیغمبر..شکست ارکان من را فاطمه
داغ هجران تو هم داغی مجدد می شود
رفتنت آیا صلاح ست یا که ماندن؟مانده ام
وای بر مردی که اینگونه مردّد می شود
عنقریباً دق کنم ..بعد از تو ماندن نارواست
این خرابی دلم قطعاً مشدّد میشود
محسن راحت حق
#صلوات 👉
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا
ای کاش کار کوچه به اینجا نمی رسید
دست کسی به صورت زهرا نمی رسید
میخواست تا سپر بشود بهر مادرش
بیچاره مجتبی قدش اما نمیرسید
آن لحظه ای که پشت در افتاد فاطمه
با فضه کاش زینب کبری نمیرسید
می برد سوی خانه علی را ،ولی اگر
قنفذ در آن کشاکش و غوغا نمیرسید
میخواست خصم کار علی را کند تمام
زهرا اگر به یاری مولا نمیرسید
ای کاش وقت غسل تن لاغرش دگر
دست علی به بازوی زهرا نمیرسید
دست علی به بازوی زهرا رسید و کاش
دست حسین به بازوی سقا نمیرسید
قبل از حسین فاطمه آمد به علقمه
ای کاش وقت خنده اعدا نمیرسید
دست بریده بر روی دست شکسته بود
نوبت به دست بوسی سقا نمیرسید
در خیمه ها سکینه لب تشنه منتظر
اما عمو به همره بابا نمیرسید
عباس اگر که بود حرم تکیه گاه داشت
کارش دگر به غارت و یغما نمیرسید
عباس اگر که بود که زینب غمی نداشت
پای عدو به خیمه زنها نمیرسید
عباس اگر که بود کجا دست زجر دون
بر صورت رقیه دردانه میرسید
آه ای فرات بر لب شش ماهه رباب
یک قطره آب از آن همه دریا نمیرسد!؟
عبدالحسین میرزایی
#صلوات 👉
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7