23.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #نماهنگ | زندگی زیباست ...
🎙 بانوای : حاجمیثممطیعی
🔰 با زیر نویس عربی
#حضرت_ام_البنین
نشد از چهرهام غم را بگیری
زِ من اندوهِ عالم را بگیری
برای رفتنم اینسو و آنسو
نشد مادر که دستم را بگیری
تو خوردی تیغ پژمردم من اینجا
دو دستت را که زد مُردم من اینجا
همینکه از رویِ مَرکب عزیزم
زمین خوردی زمین خوردم من اینجا
نه که امروز مادر درد دارم
که روز و شب سراسر درد دارم
از آن ساعت که با ضربه شکستند
سرت را بی هوا سردرد دارم
اگر بشکستهام مانندِ زهرا
ببین دلخستهام مانندِ زهرا
سرت را تا که رویِ نیزه بستند
سرم را بستهام مانند زهرا
به یادت آه ، یکسر میکشیدم
که گویی از تنت پَر میکشیدم
به هر تیری که بر جسمِ تو میرفت
من اینجا آی مادر میکشیدم
مرا گفتند که بازو ندارد
دگر عباسِ تو اَبرو ندارد
بمیرد حرمله بد زد به چشمت
از آن لحظه دو چشمم سو ندارد
نشد بال و پَرِ خود را بگیرم
به دامن اصغرِ خود را بگیرم
من از شرمندگی پیشِ رُبابم
نشد بالا سرِ خود را بگیرم
پس از تو کاش زنجیری نمیماند
تو میخوردی و شمشیری نمیماند
تمامش کاشکی خرجِ تو میشُد
برایِ حرمله تیری نمیماند
"ببین مادر زِ گریه آب رفته
و از سردردها از تاب رفته
به نیزه دار گفتم بچه داری؟
کمی آرام تازه خواب رفته"
عزیزم جان جانا نور عینا
به فرقم باد خاک عالمینا
نگاهم مانده بر در تا بیایید
حسینم وا حسینم وا حسینا
حسن لطفی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل
بانوی آفتاب و زلال سپیده است
صبر و صفا و مهر و وفا آفریده است
او مثل زینب است که در وادی طلب
هر خار بوده است به پایش خلیده است
امّالبنین عاطفهها او که مثل ماه
از آسمان مهر و محبت چکیده است
بانوی مهربانی و آیینهدار نور
هر رنج بوده است به دوران کشیده است
شد دود، دودمان یزید و یزیدیان
آن جا که نور از دل ظلمت دمیده است
نازم به مادری که شهادت شعار اوست
مامی صبور و صاحب خلق حمیده است
«صائم» چگونه وصف عزیزی کند که او
یار ولا و مادر نور و سپیده است
سید علی اصغر صائم کاشانی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_البنین
به تیغی حیف گیسویت گُسستند
دو بازویت دو بازویت گسستند
از آنجایی که من بوسیده بودم
بمیرم هر دو اَبرویت گسستند
انیس گریههایم را گرفتند
توانِ دست و پایم را گرفتند
کمانی تر شدم از زینب افسوس
سرِ پیری عصایم را گرفتند
بهارم را چِسان پاییز و کردند
دلم را از غمت لبریز و کردند
سرت ای کاش رویِ نیزه میماند
تو را از مرکبی آویز و کردند
غمت راهِ نفس بر سینه بسته
تَرَک بر چهرهی آئینه بسته
زِ بسکه خاک و بر سر ریختم من
ببین عباس دستم پینه بسته
از آن سرو علی بنیاد و صد حیف
از آن قامت از آن شمشاد و صد حیف
دو دستی که عصای پیریم بود
خداوندا زِ تَن اُفتاد و صد حیف
حسن لطفی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
انواع خوبی ما - @Maddahionlin.mp3
4.05M
♨️انواع خوبی کردن ما
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #عالی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🔴بهترین #سخنرانی های روز
@manbar_delnshin
#حضرت_ام_البنین
باز کن چشمان از اندوه مالامال را
چار داغ تازه داری ، چارفصل سال را
پا به پای چار فصل داغ هایت مثل ابر
بارها خون گریه کردم ، منتهی الآمال را
منتهی الآمال آورده است ، حتی دشمنان
گریه می کردند این پروانه ی بی بال را
پای عشق آمد میان ، دست کریمت باز شد
عشق می بندد همیشه پای استدلال را
داغ پشت داغ ، پشت داغ ، پشت داغ ...آه
داغداران خوب می فهمند این احوال را
از شهامت مانده بر دوشت مدال افتخار
کم خدا انداخت بر دوش زنی این شال را
چار داغت را نیاوردی به رو ، گفتی حسین
کرد بارانی سوالت ، روز استقبال را
عشق تو خون خدا و عشق ما عباس توست
او که از حق جای دستانش گرفته بال را
مادر دریا ببخش این شعر در شان تو نیست
کاش می بستم به مدحت این زبان لال را
عباس شاه زیدی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_البنین
اشک من از آه لب ربابه
داغ علی خواب شب ربابه
منو به بی پسر بودن یاد کنید
ام بنین که لقب ربابه
بگید برا ثواب حلالم کنه
اگه نخورده آب حلالم کنه
برای تشییع جنازم نیاید
فقط بگید رباب حلالم کنه
اگه دعای من نداشت اثر کاش
همراهتون میومدم سفر کاش
برا بلاگردونیه حسینم
چهار پسر کمه چهل پسر کاش..
به بازوهاش طناب خورده چرا؟
سیلی مگه رباب خورده؟ چرا؟
عروس من چی به سرش اومده
صورتش آفتاب خورده چرا؟
بغض تو توو گلوی من بود رباب
حرمله رو به روی من بود رباب
اونیکه از روزنه مشک ریخت
آب نبود آبروی من بود رباب
امیر فرخنده
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔔⚠️ #تلنگر
حاجآقاپناهیانمیگفت:🍃
آقا #امام_زمان صبح به عشق شما چشم باز میکنه..💕
این عشق فهمیدنی نیست...!!!
بعد ما صبح که چشم باز میکنیم👀✨
به جایِ عرض ارادت به محضر آقا گوشیامونُ چک میکنیم📲💔...!
#روضه_حضرت_ام_البنین_س
روز اول که درِ خانه ی زهرا دیدم
همه تکلیفِ خودم در رهِ مولا دیدم
دَمِ در، بر قدمِ دختِ علی افتادم
خویش را خادمه ی زینب کبرا دیدم
خواستم مادری از بهر یتیمان بکنم
عالَمی فاصله تا ام ابیها دیدم
چونکه آقام به یافاطمه میکرد خطاب
غمِ بی مادری از چهره ی گلها دیدم
یاوه گویان چقدَر پشتِ سرم حرف زدند
چه بگویم، چقدَر طعنه ز اعدا دیدم
قصد کردم که خدا هر چه دهد طفلانم
همه را نذر یتیمان حرم گردانم
از همان روز که رخسار قمر آوردم
باورم بود، سپاهی ز جگر آوردم
خواستم یارِ حسینم بشوم، از این رو
در ره کرب و بلا چار پسر آوردم
قصه ی کوچه ی غم را که شنیدم ز حسن
لشگرِ منتقمان را به ثمر آوردم
داستان در و دیوار عزادارم کرد
بهر زینب پس از آن، چند سِپر آوردم
میخِ در را که شنیدم، نفَسم سخت گرفت
ناله ها در دلِ شب تا به سحر آوردم
غمِ بازوی ورم کرده کبابم میکرد
روضه ی سوختنِ فاطمه آبم میکرد
سوختم در همه ی عمر بر آن عمر کمش
گریه کردم همه شب از غمِ آن قدِّ خمش
قصد کردم، شود عباس علمدار حسین
تا که در معرکه گیرد کمی از کوهِ غمش
از خدا خواسته بودم به صفِ کرب و بلا
بشود منتقم سیلیِ اهلِ ستمش
من بمیرم که به جبهه پسرم سقا بود
نتوانست در آنروز شود منتقمش
از خجالت پسرم کشته شد، از تیغ نشد
از لب تشنه ی آن سَرور و اهل حرمش
چشمِ گریانِ سکینه جگرش را سوزاند
نیزه نه، طفلِ حرم چشم ترش را سوزاند
کاش بعد از پسرم یاور زینب بودم
جای زهرا همه جا مادر زینب بودم
وقتِ بوسیدنِ حنجر که هجوم آوردند
کاش همچون سپری بر سر زینب بودم
کاش در حمله ی بی وقفه ی غارتگرها
مانعِ غارتِ آن معجر زینب بودم
کاش زیر لگد و کعب نی و سیلی و مُشت
سپرِ قافله و لشگر زینب بودم
کاش در کوفه و در شام و در آن مجلسِ شوم
وسط معرکه دور و بر زینب بودم
تهمتِ سختِ کنیزی به حرم کشت مرا
بر سر نیزه حیای پسرم کشت مرا
#روضه_حضرت_ام_البنین_س
محمود ژولیده
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_البنین
ای مادر چار آفتاب ادرکنی
زهرای سرای بوتراب ادرکنی
ما دست به دامان توأیم ای بانو
یا فاطمه ی بنی کلاب ادرکنی
🔹اشعار ناب آئینے🔹
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_البنین #مرثیه_حضرت_ام_البنین
بعد من، خانم خوبِ خانۂ حیدر شدی
یار بی چون و چرای ساقی کوثر شدی
نیست بعد از من کسی غیر از تو هم-کفو علی(ع)
در محبت، در ادب، در خانه داری سر شدی
دورشان گشتی و آشوبِ دلم آرام شد
تا برای بچه هایم مادری دیگر شدی
من شدم أم أبیها و تو هم أم البنین
با أبالفضلت ولی از ساره هم سرتر شدی
تا شنیدی که حسینم جان سپرده تشنه لب
بر سر و صورت زدی! شرمنده و مضطر شدی
بر زمین افتاد عباس(ع) و رسیدم علقمه
گفتمش مادر دو دستت کو؟ چرا پرپر شدی؟!
سالها در خلوتت؛ بر خاک، زیر آفتاب
روضه خوان ِ قتلگاه و خشکی حنجر شدی
در میان روضه ها رو میگرفتی از رباب(س)
بیشتر انگار بیتابِ علی اصغر(ع) شدی
می نشستی پای اشک زینبم(س) گریه کنان
سوختی و پابه پای خیمه شعله ور شدی
هق هق افتادی همینکه گفت از شمر(لع) و سنان(لع)
بیقرارِ غارتِ گهواره و معجر شدی
مادر ساداتم و اجر تو را هم میدهم
مادر عباس ِ من هستی و نام آور شدی!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
_______________________________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_البنین #مرثیه_حضرت_ام_البنین
کسی که غم به دلش کرده آشیانه منم
شرار درد به جانش کشد زبانه منم
کسی که در دل دریای غم فتاده و نیست
ره نجاتش از این بحر بیکرانه منم
کسی که مادر خوشبخت روزگاران است
ولیک تیر بلا را بود نشانه منم
کسی که همسری با علی بود فخرش
ولیک غم زده بر هستیش زبانه منم
کسی که سیده امّالبنین بود نامش
ولیک مانده از این نام بینشانه منم
به یاد قبر عزیزان خویشتن هر روز
کسی که ساخته اندر بقیع لانه منم
شدم غریب پس از عون و جعفر و عباس
کسی که بار غریبی کشد به شانه منم
کسی که چهار پسر بوده حاصل عمرش
که از شهادتشان خورده تازیانه منم
شنیدهام که جدا شد دو دست عباسم
کسی که دست به سر زد در این میانه منم
شنیدهام که به چشمش نشست تیر جفا
کسی که سوزد از این داغ جاودانه منم
غریب دشت بلا را دریغ مادر نیست
کسی که گریه بر او کرده مادرانه منم
دو نازدانه ز عباس من به جا مانده
کسی که سوخته با این دو شمع خانه منم
قلم زده است «مؤید» چو در مصیبت من
کسی که شافع او شد به این بهانه منم
🔸شاعر:
#استاد_موید
_______________________________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7