eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.1هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
992 ویدیو
56 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
باز کن چشمان از اندوه مالامال را چار داغ تازه داری ، چارفصل سال را پا به پای چار فصل داغ هایت مثل ابر بارها خون گریه کردم ، منتهی الآمال را منتهی الآمال آورده است ، حتی دشمنان گریه می کردند این پروانه ی بی بال را پای عشق آمد میان ، دست کریمت باز شد عشق می بندد همیشه پای استدلال را داغ پشت داغ ، پشت داغ ، پشت داغ ...آه داغداران خوب می فهمند این احوال را از شهامت مانده بر دوشت مدال افتخار کم خدا انداخت بر دوش زنی این شال را چار داغت را نیاوردی به رو ، گفتی حسین کرد بارانی سوالت ، روز استقبال را عشق تو خون خدا و عشق ما عباس توست او که از حق جای دستانش گرفته بال را مادر دریا ببخش این شعر در شان تو نیست کاش می بستم به مدحت این زبان لال را عباس شاه زیدی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اشک من از آه لب ربابه داغ علی خواب شب ربابه منو به بی پسر بودن یاد کنید ام بنین که لقب ربابه بگید برا ثواب حلالم کنه اگه نخورده آب حلالم کنه برای تشییع جنازم نیاید فقط بگید رباب حلالم کنه اگه دعای من نداشت اثر کاش همراهتون میومدم سفر کاش برا بلاگردونیه حسینم چهار پسر کمه چهل پسر کاش.. به بازوهاش طناب خورده چرا؟ سیلی مگه رباب خورده؟ چرا؟ عروس من چی به سرش اومده صورتش آفتاب خورده چرا؟ بغض تو توو گلوی من بود رباب حرمله رو به روی من بود رباب اونیکه از روزنه مشک ریخت آب نبود آبروی من بود رباب امیر فرخنده 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔔⚠️ حاج‌آقاپناهیان‌میگفت:🍃 آقا صبح به عشق شما چشم باز میکنه..💕 این عشق فهمیدنی نیست...!!! بعد ما صبح که چشم باز میکنیم👀✨ به جایِ عرض ارادت به محضر آقا گوشیامونُ چک میکنیم📲💔...!
روز اول که درِ خانه ی زهرا دیدم همه تکلیفِ خودم در رهِ مولا دیدم دَمِ در، بر قدمِ دختِ علی افتادم خویش را خادمه ی زینب کبرا دیدم خواستم مادری از بهر یتیمان بکنم عالَمی فاصله تا ام ابیها دیدم چونکه آقام به یافاطمه میکرد خطاب غمِ بی مادری از چهره ی گلها دیدم یاوه گویان چقدَر پشتِ سرم حرف زدند چه بگویم، چقدَر طعنه ز اعدا دیدم قصد کردم که خدا هر چه دهد طفلانم همه را نذر یتیمان حرم گردانم از همان روز که رخسار قمر آوردم باورم بود، سپاهی ز جگر آوردم خواستم یارِ حسینم بشوم، از این رو در ره کرب و بلا چار پسر آوردم قصه ی کوچه ی غم را که شنیدم ز حسن لشگرِ منتقمان را به ثمر آوردم داستان در و دیوار عزادارم کرد بهر زینب پس از آن، چند سِپر آوردم میخِ در را که شنیدم، نفَسم سخت گرفت ناله ها در دلِ شب تا به سحر آوردم غمِ بازوی ورم کرده کبابم میکرد روضه ی سوختنِ فاطمه آبم میکرد سوختم در همه ی عمر بر آن عمر کمش گریه کردم همه شب از غمِ آن قدِّ خمش قصد کردم، شود عباس علمدار حسین تا که در معرکه گیرد کمی از کوهِ غمش از خدا خواسته بودم به صفِ کرب و بلا بشود منتقم سیلیِ اهلِ ستمش من بمیرم که به جبهه پسرم سقا بود نتوانست در آنروز شود منتقمش از خجالت پسرم کشته شد، از تیغ نشد از لب تشنه ی آن سَرور و اهل حرمش چشمِ گریانِ سکینه جگرش را سوزاند نیزه نه، طفلِ حرم چشم ترش را سوزاند کاش بعد از پسرم یاور زینب بودم جای زهرا همه جا مادر زینب بودم وقتِ بوسیدنِ حنجر که هجوم آوردند کاش همچون سپری بر سر زینب بودم کاش در حمله ی بی وقفه ی غارتگرها مانعِ غارتِ آن معجر زینب بودم کاش زیر لگد و کعب نی و سیلی و مُشت سپرِ قافله و لشگر زینب بودم کاش در کوفه و در شام و در آن مجلسِ شوم وسط معرکه دور و بر زینب بودم تهمتِ سختِ کنیزی به حرم کشت مرا بر سر نیزه حیای پسرم کشت مرا محمود ژولیده 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای مادر چار آفتاب ادرکنی زهرای سرای بوتراب ادرکنی ما دست به دامان توأیم ای بانو یا فاطمه ی بنی کلاب ادرکنی 🔹اشعار ناب آئینے🔹 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بعد من، خانم خوبِ خانۂ حیدر شدی یار بی چون و چرای ساقی کوثر شدی نیست بعد از من کسی غیر از تو هم-کفو علی(ع) در محبت، در ادب، در خانه داری سر شدی دورشان گشتی و آشوبِ دلم آرام شد تا برای بچه هایم مادری دیگر شدی من شدم أم أبیها و تو هم أم البنین با أبالفضلت ولی از ساره هم سرتر شدی تا شنیدی که حسینم جان سپرده تشنه لب بر سر و صورت زدی! شرمنده و مضطر شدی بر زمین افتاد عباس(ع) و رسیدم علقمه گفتمش مادر دو دستت کو؟ چرا پرپر شدی؟! سالها در خلوتت؛ بر خاک، زیر آفتاب روضه خوان ِ قتلگاه و خشکی حنجر شدی در میان روضه ها رو میگرفتی از رباب(س) بیشتر انگار بیتابِ علی اصغر(ع) شدی می نشستی پای اشک زینبم(س) گریه کنان سوختی و پابه پای خیمه شعله ور شدی هق هق افتادی همینکه گفت از شمر(لع) و سنان(لع) بیقرارِ غارتِ گهواره و معجر شدی مادر ساداتم و اجر تو را هم میدهم مادر عباس ِ من هستی و نام آور شدی! 🔸شاعر: _______________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کسی که غم به دلش کرده آشیانه منم شرار درد به جانش کشد زبانه منم   کسی که در دل دریای غم فتاده و نیست ره نجاتش از این بحر بی‌کرانه منم   کسی که مادر خوشبخت روزگاران است ولیک تیر بلا را بود نشانه منم   کسی که همسری با علی بود فخرش ولیک غم زده بر هستیش زبانه منم   کسی که سیده امّ‌البنین بود نامش ولیک مانده از این نام بی‌نشانه منم   به یاد قبر عزیزان خویشتن هر روز کسی که ساخته اندر بقیع لانه منم   شدم غریب پس از عون و جعفر و عباس کسی که بار غریبی کشد به شانه منم   کسی که چهار پسر بوده حاصل عمرش که از شهادتشان خورده تازیانه منم   شنیده‌ام که جدا شد دو دست عباسم کسی که دست به سر زد در این میانه منم   شنیده‌ام که به چشمش نشست تیر جفا کسی که سوزد از این داغ جاودانه منم   غریب دشت بلا را دریغ مادر نیست کسی که گریه بر او کرده مادرانه منم   دو نازدانه ز عباس من به جا مانده کسی که سوخته با این دو شمع خانه منم   قلم زده است «مؤید» چو در مصیبت من کسی که شافع او شد به این بهانه منم 🔸شاعر: _______________________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
❤️ گر بگردے در زمین و در زمان و عالمین هیچ عشقے نشود والاتر از عشق حسین بانیانِ عرش هم گویند نامش را مدام بَہ چقدر زیباسٺ،این آهنگ و این نام حسین 🌷 🌙🕌
🌷 تقدیم به بانوان دلیر دین و میهن روایتی نو بخوان دوباره صدای مانای روزگاران بخوان و طوفان به پا کن آری به لهجۀ باد و لحن باران حماسه است این تغزل است این حکایت کوهی از گل است این بخوان از ایمان کوهساران بگو از احساس لاله‌زاران بخوان از آنان که بین میدان وقارشان ذوالفقارشان شد شکوهشان داده سربه زیری چنان بلندای آبشاران اگر ابوجهل اگر اُمَیّه تو را به خاک شکنجه بستند «سمیه» باش و «حمامه»، نشکن میان غوغای سنگباران «نسیبه» باش آن دلاوری که به یاد کوه احد بمانَد خروش تو بر هجوم دشمن نهیب تو بر فرار یاران بگو که «اُمّ‌‌ وهب» چگونه سر پسر را گرفته بر دست رجز رجز آتش است و طوفان مقابل بهت نیزه‌داران به قامت مادران ایمان به هیئت دختران غیرت ادامه دارد ادامه دارد حماسۀ فاطمی‌تباران به نام «دا» قصه‌ها بخوان و بگو که «من زنده‌ام» همیشه بگو از آن قوم سرفرازی که پای دارند و پایداران بگو از آن مادری که بعد از شهادت سومین جوانش قدم زده در میان باران به سمت آرامش جماران صدای مانای روزگاران روایتی نو بخوان دوباره بگو بگو که هر آنچه گفتم نبوده الا یک از هزاران 📝 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کی صبر چشمان صبورت سر می‌آید؟ کی از پس لبخندت این غم برمی‌آید؟ با هر صدای کوبۀ در بعد سی‌ سال جان و دلت با شوق،‌ پشت در می‌آید گفتی پس از صد سال هم من مطمئنم تنها چراغ خانه‌ام آخر می‌آید! گفتی خودش دیشب به خوابم آمد و گفت «دارد زمان انتظارت سر می‌آید...» سی سال پای قاب عکسی صبر کردن این عشق‌ها تنها به یک مادر می‌آید صبح است؛ پشت گوشی از بخش تفحص گفتند دارد باز هم پیکر می‌آید عصر است؛‌ در بخش شناسایی جوانی با برگه‌ای و چشم‌هایی تر می‌آید از سرو رعنای تو حالا بعد سی سال یک پیکر از قنداقه کوچک‌تر می‌آید آه از صدای روضه‌خوان ظهر تشییع: «اکبر به میدان می‌رود اصغر می‌آید...» بخش شهیدان حرم؛ فردای آن روز با چشم‌ تر دارد زنی دیگر می‌آید... 📝 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام ❣﷽❣ ⚘ س ⚘ : به سمت گودال از خیمه ⚘ 👌👌 ستاره میبارم قمر ندارم من به من نگید مادر پسر ندارم من ⚘ام البنینم وای جسم عزیزم رو چه زیر و رو کردند به پیکر عباس نیزه فرو کردند ⚘ام البنینم وای وقتی به خاک افتاد علقمه شد بی تاب تا مشک آبش ریخت شد از خجالت آب ⚘ام البنینم وای کجاست علی اصغر رباب پریشونه گهواره خالی و لالایی میخونه ⚘ام البنینم وای ای کاروان با این دلم چها کردی سه ساله ی ما را چرا نیاوردی ⚘ام البنینم وای شد خیمه ها غارت وقتی علمدار رفت ناموس آل الله تو کوچه بازار رفت ⚘ام البنینم وای شنیده ام زینب زد دست غم بر سر از داغ اون گودال از دست اون خنجر 🌷هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌷 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ریزد از دُرجِ دَهان دُرّ ثمین تا بگویم مِدحَتِ امّ‌البنین گر چه در وصفش زبانم اَلکَن است مدح این بانو کجا کار من است لیک می‌گیرم مدد از کردگار تا بگویم من یکی از صد هزار در وجود او وفا دائم بُوَد مادر ماه بنی‌هاشم بُوَد گفت: با شور و نوا و زمزمه یا علی جان من کجا و فاطمه او بُوَد دریا و من همچون نَمَم فاش می‌گویم که کمتر از کَمَم بر تمام انبیا امّید اوست کمترم از ذرّه و خورشید اوست سورۀ کوثر کجا، امّ‌البنین جای او عرش است، من روی زمین لیک هستم زینبش را من کنیز با کنیزی هر کجا هستم عزیز دامن او پر زِ عطر یاس شد عاقبت او صاحب عباس شد گفت من ماه تمام آورده‌ام بر گل زهرا غلام آورده‌ام نور چشمم چشم مستش دیدنی است ذکر لالایی من بشنیدنی است طفل من باشد نگاهش با حسین او نخوابد تا نگویم یا حسین سید محسن حسینی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7