eitaa logo
اشعار ناب آیینی
26.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
954 ویدیو
35 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸السَّلامُ عَلَیْكَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیقُ🔸 از دلهره ای که مثل قلبم داری یک شب به دلم برات شد غم داری من منتظر یک نفرام امّا تو یک سیصد و سیزده نفر کم داری 🔹 شد بسته درهردوجهان ازبس که... خشکيدزمين وآسمان ازبس که... بد نيست اگر کمي خجالت بکشيم خون شددل صاحب الزمان ازبس که.. 🔹 غم,شعر مرا رها کند,برگردی.... خورشید دلم!خدا کند برگردی... حالا که دعای هیچکس گیرا نیست باید که خدا ,دعا کند برگردی.... 🔹 گفتی که به باغ دل ما می آیی آبی وبه داغ دل ما می آیی پژمرده ولبریز خزانیم ای عشق پس کی به سراغ دل ما می آیی؟ 🔹 ای قصّه ی ناشنیده ی رویایی! با این که تو غایبی ولی پیدایی ماییم که پیچیده شدیم آقا جان تو ساده ترین مسئله ی دنیایی 🔹 لب تشنه شدیم و آب را گم کردیم یک شب همه آفتاب را گم کردیم باران بلاست حق ما وقتیکه فرزند ابوتراب را گم کردیم 🔹 این جان که تمام شد تو می آیی ، نه ؟ قرآن که تمام شد تو می آیی ، نه ؟ من چتر به دست منتظر در راهم باران که تمام شد تو می آیی ، نه ؟ 🔹 برخیز بیا ببین همینند و برو یک لحظه کنارت بنشینند و برو تنها هیجان دیدنت را دارند یک بار بیا تو را ببینند و برو 🔹 ای مرهم دل های شکسته با تو سرمستی قلب های خسته با تو این قلب من و امید لطفت مولا ای آنکه کلید قفل بسته با تو ... 🔹 بیرق چه فراوان و علمدار تو ، کم غم دار تو عالمی و غم خوار تو ، کم بیهوده نبوده این همه سال شما ... سربار تو بسیار ، ولی یار تو ، کم 🔹 یک روز شده که یار مهدی باشیم؟ یا مایه ی افتخار مهدی باشیم؟ اینقدر که ما منتظر بارانیم ایکاش در انتظار مهدی باشیم 🔹 سمت تو نیامده‌ست ردّ پایی در خیمه‌ی خود هنوز هم تنهایی ما اهلِ فراموشیِ قولیم و تو هر جمعه سرِ قرارمان می‌آیی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نترس دختر خوبم خداکه هست هنوز کنار عمه برای تو جا که هست هنوز نترس عزیز دلم گرچه راه تاریک است سر حسین تو بر نیزه ها که هست هنوز ببین که بر سر آن نیزه یک قمر بالاست سر عمو است نگهبان ما که هست هنوز برای پیکر بر خاک مانده ی بابات کفن اگر که نشد بوریا که هست هنوز خدا کند به همین نیزه ها بماند سر تنور مانده و تشت طلا که هست هنوز گلایه میکنی از درد گوش و سیلی ها بدان که آبله و زخم پا که هست هنوز به شام می روی عمه خدا به خیر کند خرابه مانده و ظرف غذا که هست هنوز تو دختر زهرایی قوی بمان عمه به پیش روی تو صد کربلا که هست هنوز 🔹️ 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷تقدیم به سردار شهید شهید کن... که شهادت حیات مردان است ولی برای شما مرگ، خط پایان است شهید کن... که شهیدان بریده از جسم‌اند شهید کن... که شهید از ازل، همه جان است ببار تیر بلا لحظه لحظه بر سر ما که سرو، مستِ همین قطره‌های باران است به مورها برسانید از سپاه علی که نام یک یک سربازها سلیمان است شهید قاسم ما زنده‌تر شد و امشب خوشا که بر سر خوان حسین مهمان است خوشا به او که پس از این همه جهاد و جنون به خون خویش ابوالفضل‌وار غلطان است به خون تپیده و بر خاک قطعه قطعه شده شبیه یار شدن آرزوی یاران است ز کوچ مالک اگر خون نشسته در دل ما ولی ببین که سپاه علی رجزخوان است به دیدۀ تر ما رنگ یأس و رخوت نیست سپاه عشق کماکان میان میدان است نه... حزن و سستی از این داغ‌ها به ما نرسد که «اَنتُمُ الاَعلَون» از اصول قرآن است حرام می‌شود از این به بعد خواب شما که خشم حیدریِ شیعه سخت و سوزان است که امر رهبر ما گر رسد همین فردا به «یاعلی مددی» کاخ ظلم ویران است در انتظار ظهوریم و خوب می‌دانیم سپاه مهدی ما لشکر ‌شهیدان است 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ✔️مرور خاطره ها... ▶️ من خسته بودم بر لبم اما تبسم بود یک دست پرچم بود یک دست استکان چای یک سو صدای روضه ی عباس می آمد یک سو صدای گرم یک کودک که : بارِد مای! بر ابری از اشک و شعف مشتاق می رفتم هم آبله هم درد پایم را بغل می کرد هر بار کامم تلخ می شد از غم دنیا چای عراقی بود کامم را عسل می کرد باور نخواهی کرد چیزی را که می گویم چشمان من بیدار بود آن دم که می دیدند ما را کسی در خانه مهمان کرد و با اهلش بر خاک و سرما در حیاط خانه خوابیدند مشّایه یعنی پیرزن یک کیسه ی کوچک پر کرده بود از نان و با پای علیل خود خود را به زائرها رساند و نان تعارف کرد می ساخت درد و پیری و غم را ذلیل خود مرد کهنسال رشیدی بین یک موکب گویا زعیم و شیخ قومی از عشایر بود گفتند نذری دارد و هر سال می آید کارش در این جا شستن جوراب زائر بود مشایه یعنی رنگ هفتاد و دو ملت را هرجا که حرف عشق شد یکرنگ می سازد مشایه یعنی هرکه هستی باش عاشق باش هر چیز غیر از عشق اینجا رنگ می بازد حیرت گناه ماست مایی که نفهمیدیم این چیزها در کربلا بسیار عادی بود ما آنچه می دیدیم را باور نمی کردیم این ماجرا اصلا برای ما زیادی بود باید که برگردیم راه کربلا باز است در کربلا هستیم هر جای زمین هستیم در خانه ی دل جز حسین ابن علی کس نیست در خانه ی خود زائران اربعین هستیم ⏹ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کی صبر چشمان صبورت سر می‌آید؟ کی از پس لبخندت این غم برمی‌آید؟ با هر صدای کوبۀ در بعد سی‌ سال جان و دلت با شوق،‌ پشت در می‌آید گفتی پس از صد سال هم من مطمئنم تنها چراغ خانه‌ام آخر می‌آید! گفتی خودش دیشب به خوابم آمد و گفت «دارد زمان انتظارت سر می‌آید...» سی سال پای قاب عکسی صبر کردن این عشق‌ها تنها به یک مادر می‌آید صبح است؛ پشت گوشی از بخش تفحص گفتند دارد باز هم پیکر می‌آید عصر است؛‌ در بخش شناسایی جوانی با برگه‌ای و چشم‌هایی تر می‌آید از سرو رعنای تو حالا بعد سی سال یک پیکر از قنداقه کوچک‌تر می‌آید آه از صدای روضه‌خوان ظهر تشییع: «اکبر به میدان می‌رود اصغر می‌آید...» بخش شهیدان حرم؛ فردای آن روز با چشم‌ تر دارد زنی دیگر می‌آید... 📝 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم‌الله الرحمن الرحیم تقدیم به ▶️ سبز همچون سرو حتی در زمستان ایستادم کوهم و محکم میان باد و طوفان ایستادم بر تنم رخت سپیدی چون لباس رزم مانده خاکریز اینجاست، جان بر کف به میدان ایستادم خورده ام سوگند باید مرهم هر درد باشم قول دادم، پای سوگندم به قرآن ایستادم پای تخت هر مریضی پای سجاده ست گویا، در نماز عشق با چشمان گریان ایستادم اشک هایم را نبیند هیچکس، باید بخندم من که دور از خانه، دلتنگ عزیزان ایستادم از پرستار بزرگ کربلا یاری گرفتم با صبوری گرچه غمگین و پریشان ایستادم جمع ما بوی شهادت می دهد این روز و شب ها بین همکاران خود بین شهیدان ایستادم سرفه ی خشک و گلوی خشک و تب… لرزید پایم زیر لب گفتم سلام ای شاه عطشان! ایستادم ایستادم در دل موج بلا… دنیا بداند تا زنم بر دفتر غم مهر پایان ایستادم شاخه ی سبز دعا، رخت سپید و دیده ی خون من به پای خانه ی خود، پای ایران ایستادم... سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 سیاست داشت، اما مثل حیدر بود در میدان که ضرب تیغ میدان می دهد سیّاس را برهان سراسر عزت و فتح است و باطل کردن نیرنگ اگر هم بسته باشد مجتبا با دشمنش پیمان ولایت چیست؟ رختی که فقط بر او برازنده است خلافت چیست بعد از او؟ به مشتی چارپا پالان حسن اصل کرامت بود عالم بر درش سائل حسن عقل مجسم بود عالم بی حسن نادان حسن تنها نه در منزل اسیر حیله ی زن بود که بین لشکر خود بود تنها بین نامردان حسن البته تنها نیست وقتی در کنار او حسین و زینبش هستند با عباس یک گردان به بازو حرز حیدر، بر سرش عمامه ی احمد بروی لب همیشه ذکر مادر داشت تا پایان بپرس از کوچه ها بعد از علی ابن ابی طالب کدامین شانه در تاریکی شب می برد انبان؟ کسی که گرد فرشش را تبرک می برد جبریل نشسته با موالی روی خاک و خورده آب و نان معزّ المومنین است او بپرس از مردم نجران کریم اهل بیت است او بپرس از سوره انسان خوشا بر من که در عالم امامی این چنین دارم که پشم اُشترش دارد شرافت بر ابوسفیان شب و روزم به ذکر یا حسین و یا حسن روشن سر و جانم فدای این دو سید این دو تا سلطان 🔸شاعر: ____________________ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به دست، دست علی، دست دیگرش قرآن به دوش، بار امانت، به سینه راز جهان رسیده لطف الهی به شکل او به زمین چنان که بر تن خشکیده ی زمین باران صدای آمنه آمد: سلام بر جبریل! مبارک است به عالم تولد انسان 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 مبارک است قدوم کسی که در قدمش شکست کنگره ی کاخ شاه در ایران رسید و از قدمش چشم عشق روشن شد رسید و کور شد از خاک مقدمش شیطان به یک نگاه ابو/ذر شده ست خاک درش و روزبه شده از یک تبسمش سلمان رسیده است که بر سفره ها شود نان و رسیده است که در سینه ها شود ایمان سلام بر تو که با خلق، مهر و لبخندی سلام بر تو که اخمی بروی نامردان پس از تو راه بشر از کتاب می گذرد سلام بر تو که دادی به جهل ما پایان پس از تو زنده به گورند جاهلان زمین شدند فاطمه بعد از تو دختران جهان تو قبله ی دلی و با تو برده های سیاه صحابی اند و به بام تو می دهند اذان به منبری وسط آسمان هفتم و بعد نشسته ای سر یک سفره با تهیدستان 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 قرار می دهی از کف ولو میان نماز اگر به مسجد تو کودکی شود گریان تو راه می روی و خاک کفش های تو را، شرافتیست که بیند به خواب ابوسفیان بروی شانه دو تا ماه داری ای خورشید! سرم فدای تو جانم فدای آن دو جوان شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 از زمستان آمدم سردم بهارم باش پس از نبودن با تو می ترسم کنارم باش پس از پس ِ یک سال سنگین آمدم دلشوره ام قدری آرامم کن آرام و قرارم باش پس دست خالی نیستم با من دلی پُر هست که ای نشسته در دلم، دار و ندارم باش پس زنده کن جان بخش سبزم کن مبارک کن مرا جلوه ی نوروزی پروردگارم باش پس دوستت دارم شبیه کودکی که عید را لذت شیرینِ حال نونوارم باش پس هر چه می خواهد شود باشد، خداراشکر کن دوستت دارم عزیزم دوستدارم باش پس 🔸شاعر: ______________________________ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مرا هم خوانده ای... سوگند بر اشک سحرگاهم که من مشتاق این مقصد که من مشتاق این راهم هلا ای از رگ گردن به من نزدیک تر! عمریست در آغوش تو ام، چیزی به غیر از این نمی خواهم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 کسی را دیدم آن بالا و سمتش راه افتادم خودم بودم؛ گمان کردم که در "سیر الی الله" م سفر را بارِ سنگین سخت کرد و پایِ بی قّوت که من کوه گناهم، آه...ایمانِ پرِ کاهم وبالم شد پر و بال، از سبکبالان عقب ماندم کنون در برکه ای در انتظار دیدن ماهم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 نبردی باید این آئینه را تا "خود شکن" باشم ولی با من سلاح کارسازی نیست جز آهم ... سفر کوتاه بود اما خدایا! از تو ممنونم که از آغاز تا پایان نگاهت بود همراهم شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به دست، دست علی، دست دیگرش قرآن به دوش، بار امانت، به سینه راز جهان رسیده لطف الهی به شکل او به زمین چنان که بر تن خشکیده ی زمین باران صدای آمنه آمد: سلام بر جبریل! مبارک است به عالم تولد انسان مبارک است قدوم کسی که در قدمش شکست کنگره ی کاخ شاه در ایران رسید و از قدمش چشم عشق روشن شد رسید و کور شد از خاک مقدمش شیطان به یک نگاه ابو/ذر شده ست خاک درش و روزبه شده از یک تبسمش سلمان رسیده است که بر سفره ها شود نان و رسیده است که در سینه ها شود ایمان سلام بر تو که با خلق، مهر و لبخندی سلام بر تو که اخمی بروی نامردان پس از تو راه بشر از کتاب می گذرد سلام بر تو که دادی به جهل ما پایان پس از تو زنده به گورند جاهلان زمین شدند فاطمه بعد از تو دختران جهان تو قبله ی دلی و با تو برده های سیاه صحابی اند و به بام تو می دهند اذان به منبری وسط آسمان هفتم و بعد نشسته ای سر یک سفره با تهیدستان قرار می دهی از کف ولو میان نماز اگر به مسجد تو کودکی شود گریان تو راه می روی و خاک کفش های تو را، شرافتیست که بیند به خواب ابوسفیان بروی شانه دو تا ماه داری ای خورشید! سرم فدای تو جانم فدای آن دو جوان شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به مناسبت سالروز تویی امیر جمل، ذوالفقار غیرت حیدر لوای صبر و جهادی به روی دوش پیمبر حسین هست و ابوالفضل هست و قاسم و زینب تو را امیر مدینه! چه حاجت است به لشکر؟ به هیچ جا نرسیده است آنکه در همه ی عمر بدون عشق تو خوانده نماز و رفته به منبر بپای عشق تو آنکس که سر نداده عجب نیست که با معاویه در پای چند سکه نهد سر ستون دینی و قرآن ناطقی چه نیازی به مدرک است؟ بگو مدرک از مباهله بهتر؟ صدای غرش شمشیر در غلاف، گواه است که صلح سرخ تو با فتح و عزت است برابر نه جام زهر، که جان تو را گرفت دمی که شکست پیش نگاه تو گوشواره ی مادر امام بی حرم! این دل همیشه بوده حریمت دلی که بوده به نام حسن همیشه معطّر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از دست داده ام همه کس را ؛ تو را که نه از غير، دل بريده ام از آشنا که نه چون بادبادکی نخ اين دل به دست توست من از تو دور می شوم اما جدا که نه من را به درد غيبت خود امتحان مکن می ترسم از شکست خودم از بلا که نه درمان درد کهنه ي ما ادعا نبود بايد دعا کنيم؛ نه ... تنها دعا که نه گفتم که در فراق رخش گریه می‌کنم گفتا که مرهمی ست برایت دوا که نه گفتم که می شود به نگاهی دوا شود؟ گفتا تو چشمِ باز بياور؛ چرا که نه؟. .... بايد تو را صميمی و صادق صدا کنم با قيل و قال و همهمه و هوي و ها که نه ... چشمام دره سفید مره دنیام سیا مره. " يَک روز بييی ببينُمِت آقا خدا کِنَه" 🔸شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از زمستان آمدم سردم بهارم باش پس از نبودن با تو می ترسم کنارم باش پس از پس ِ یک سال سنگین آمدم دلشوره ام قدری آرامم کن آرام و قرارم باش پس دست خالی نیستم با من دلی پُر هست که ای نشسته در دلم، دار و ندارم باش پس زنده کن جان بخش سبزم کن مبارک کن مرا جلوه ی نوروزی پروردگارم باش پس دوستت دارم شبیه کودکی که عید را لذت شیرینِ حال نونوارم باش پس هر چه می خواهد شود باشد، خداراشکر کن دوستت دارم عزیزم دوستدارم باش پس 🔸شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به مناسبت سالروز تویی امیر جمل، ذوالفقار غیرت حیدر لوای صبر و جهادی به روی دوش پیمبر حسین هست و ابوالفضل هست و قاسم و زینب تو را امیر مدینه! چه حاجت است به لشکر؟ به هیچ جا نرسیده است آنکه در همه ی عمر بدون عشق تو خوانده نماز و رفته به منبر بپای عشق تو آنکس که سر نداده عجب نیست که با معاویه در پای چند سکه نهد سر ستون دینی و قرآن ناطقی چه نیازی به مدرک است؟ بگو مدرک از مباهله بهتر؟ صدای غرش شمشیر در غلاف، گواه است که صلح سرخ تو با فتح و عزت است برابر نه جام زهر، که جان تو را گرفت دمی که شکست پیش نگاه تو گوشواره ی مادر امام بی حرم! این دل همیشه بوده حریمت دلی که بوده به نام حسن همیشه معطّر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چه در هیبت، چه در غیرت، چه در عشق، اولین هستی که بر انگشتر فضل و شرف همچون نگین هستی جهان عمری‌ست درمانده‌ست در تردید و شک، اما تو خود عین‌الیقین، روح‌الیقین، حق‌الیقین هستی من از فتحِ درِ خیبر به دستان تو فهمیدم که تو دست توانمند خدا در آستین هستی سرِ در چاه را باور کنم یا ذوالفقارت را؟ که گاهی آن‌چنان هستی و گاهی این‌چنین هستی بگو از استخوان در گلو، از خار در چشمت که پر از خطبه‌های ناتمام آتشین هستی بگو چشم نبی روشن، بگو چشم حسودان کور؛ برای فاطمه تنها تو در عالم قرین هستی... از آن روزی که چشمم باز شد، در گوش من خواندند: «که تو تا لحظۀ آخر، امیرالمؤمنین هستی» 🔸شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 چه در هیبت، چه در غیرت، چه در عشق، اولین هستی که بر انگشتر فضل و شرف همچون نگین هستی جهان عمری‌ست درمانده‌ست در تردید و شک، اما تو خود عین‌الیقین، روح‌الیقین، حق‌الیقین هستی من از فتحِ درِ خیبر به دستان تو فهمیدم که تو دست توانمند خدا در آستین هستی سرِ در چاه را باور کنم یا ذوالفقارت را؟ که گاهی آن‌چنان هستی و گاهی این‌چنین هستی بگو از استخوان در گلو، از خار در چشمت که پر از خطبه‌های ناتمام آتشین هستی بگو چشم نبی روشن، بگو چشم حسودان کور؛ برای فاطمه تنها تو در عالم قرین هستی... از آن روزی که چشمم باز شد، در گوش من خواندند: «که تو تا لحظۀ آخر، امیرالمؤمنین هستی» 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کسی که رشته ی گیسوی او حبل المتین باشد پس از خلقش سراسر عرش، غرقِ آفرین باشد که حیدر آفرین حقا که خیرالخالقین باشد چه در هیبت چه در غیرت چه در عشق اولین باشد که بر انگشتر فضل و شرف همچون نگین باشد به‌روی خاتمش "للّه مُلکٌ" گشته حک اما بچرخد روی انگشت علی چرخ فلک اما علی غیر از خدا هرگز نمی‌خواهد کمک اما جهان عمری‌ست درمانده‌ست در تردید و شک اما علی علم الیقین، عین الیقین، حق الیقین باشد تمام اولیا را در دبستان علی دیدم که هشیاران عالم جمله مستان علی دیدم و جنت را گیاهی در گلستان علی دیدم من از فتح درِ خیبر به دستان علی دیدم که او دست توانمند خدا در آستین باشد چه باشد جلوه‌ی دنیا؟ به جز مردار در چشمش شبیه استخوانِ خوک بی مقدار در چشمش ملائک مشق بنویسند از اسرار در چشمش بگو از استخوانِ در گلو، از خار در چشمش که داغ از خطبه‌های ناتمام آتشین باشد نبیند فضل او را هرکسی باشد به قرآن کور که بر خورشید می‌گردد نگاه شب پرستان، کور به آن‌ها که از اول کور بودند و کماکان کور، بگو چشم نبی روشن، بگو چشم حسودان کور برای فاطمه تنها علی باید قرین باشد بدا بر حال آنان که خلایق را از او راندند خوشا اجداد ما آن‌ها که پای عشق او ماندند که ما را مادران با نام حیدر شیر نوشاندند از آن روزی که چشمم باز شد در گوش من خواندند علی تا لحظه‌ی آخر امیرالمؤمنین باشد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم قسم خورده ای! اهل ایثار باش قسم خورده ای! پای این کار باش تو در جمع یاران در آغاز راه به قرآن قسم خورده ای یار باش به خنّاس ها پشت کن مثل مرد به قول و قرارت وفادار باش به قرآن قسم! وقت جنگ است، هان! بیا در صفِ اهل پیکار باش به قرآن قسم! فتنه پیچیده است به یاران بپیوند، هشیار باش به قرآن! که دنیا نیرزد به هیچ گذر کن ز دنیا، سبک بار باش بیا فارغ از فکر نام و مقام رضای خدا را خریدار باش سلاح سپاه علی وحدت است بگو یا علی و علمدار باش سپاه علی در دل معرکه ست بیا نوبت توست عمار باش مِن المؤمنینَ رجالٌ بخوان مسلمان بمان، آبرو دار باش در این راه لغزان، خدایا خودت دل سُست ما را نگهدار باش ✍ 🏷 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کجاست هیبت جنت به هیبت حرمت؟ کجاست پهنه‌ی دریا به وسعت کرمت؟ خوشا به من! که از آن دم که چشم وا کردم نگاه شوق من افتاده است بر علمت ز کودکی ته صف ایستادم و شادم که بوده‌ام یکی از ساکنان شهر غمت بشارت پدرم بود آخرش یک روز به دیده‌ی تر عشاق می‌رسد قدمت به اشک روضه دعا کرده مادرم من را که یا حسین! نیفتاده نامم از قلمت نخواه خشک شود ذوق شاعرت، ارباب! شفا بده به من امشب، به حق محتشمت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کسی که رشته‌ی گیسوی او حبل المتین باشد پس از خلقش سراسر عرش، غرقِ آفرین باشد که حیدرآفرین حقاً که خیرالخالقین باشد چه در هیبت، چه در غیرت، چه در عشق اولین باشد که بر انگشتر فضل و شرف همچون نگین باشد به‌روی خاتمش "للّه مُلکٌ" گشته حک اما بچرخد روی انگشت علی چرخ فلک اما علی غیر از خدا هرگز نمی‌خواهد کمک اما جهان عمری‌ست درمانده‌ست در تردید و شک اما علی علم الیقین، عین الیقین، حق الیقین باشد تمام اولیا را در دبستان علی دیدم که هشیاران عالم، جمله مستان علی دیدم و جنت را گیاهی در گلستان علی دیدم من از فتح درِ خیبر به دستان علی دیدم که او دست توانمند خدا در آستین باشد نبیند فضل او را هرکسی باشد به قرآن کور که بر خورشید می‌گردد نگاه شب‌پرستان، کور به آن‌ها که از اول کور بودند و کماکان کور، بگو چشم نبی روشن، بگو چشم حسودان کور برای فاطمه تنها علی باید قرین باشد بدا بر حال آنان که خلایق را از او راندند خوشا اجداد ما آن‌ها که پای عشق او ماندند که ما را مادران با نام حیدر شیر نوشاندند از آن روزی که چشمم باز شد در گوش من خواندند : علی تا لحظه‌ی آخر امیرالمؤمنین باشد ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🚩وقبرهُ فی قلوب من والاه من خسته بودم بر لبم اما تبسم بود یک دست پرچم بود، یک دست استکان چای یک سو صدای روضه ی عباس می آمد یک سو صدای گرم یک کودک که: بارِد مای! بر ابری از اشک و شعف مشتاق می رفتم هم آبله هم درد، پایم را بغل می کرد هر بار کامم تلخ می شد از غم دنیا چای عراقی بود کامم را عسل می کرد باور نخواهی کرد چیزی را که می گویم چشمان من بیدار بود آن دم که می دیدند ما را کسی در خانه مهمان کرد و با اهلش بر خاک و سرما در حیاط خانه خوابیدند مشّایه یعنی پیرزن یک کیسه ی کوچک پر کرده بود از نان و با پای علیل خود خود را به زائرها رساند و نان تعارف کرد می ساخت درد و پیری و غم را ذلیل خود مرد کهنسال رشیدی بین یک موکب گویا زعیم و شیخ قومی از عشایر بود گفتند نذری دارد و هر سال می آید کارش در این جا شستن جوراب زائر بود مشایه یعنی رنگ هفتاد و دو ملت را هرجا که حرف عشق شد یکرنگ می سازد مشایه یعنی هرکه هستی باش عاشق باش هر چیز غیر از عشق اینجا زنگ می بازد حیرت گناه ماست مایی که نفهمیدیم این چیزها در کربلا بسیار عادی بود ما آنچه می دیدیم را باور نمی کردیم این ماجرا اصلا برای ما زیادی بود باید که برگردیم راه کربلا باز است در کربلا هستیم هر جای زمین هستیم در خانه ی دل جز حسین ابن علی کس نیست در خانه ی خود زائران اربعین هستیم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7