#حضرت_ام_البنين #مرثیه_حضرت_ام_البنین
او حضرت خاتون عالم ما گدایش
شد دستگیر عالمی دست عطایش
باید بگیرد چادر ام البنین را
هر کس که افتاده عقب کرببلایش
پیر و جوان کربلا را داده حاجت
شنبه به شنبه سفره های بی ریایش
مادربزرگم بچه هایش را سپرده
بر معجزات سفره ی مشکل گشایش
هر سال می گیرند اجر نوکری را
گریه کنان فاطمیه در عزایش
دار و ندار او فدای کربلا شد
دار و ندار کربلایی ها فدایش
عباس در دامان او رب ادب شد
رحمت به شیر پاک و شیر با وفایش
این شیر زن با گریه دنیا را به هم ریخت
مروان کشد آه از جگر با های هایش
تازه نکن داغ دلش را ای مدینه
دیگر نزن ام البنین او را صدایش
ای آسمان خون گریه کن بر غربت او
این پیر زن در علقمه مانده عصایش
اشک بشیر از این همه ایمان در آمد
او نیست اصلا فکر آقازاده هایش
ای کاش او پیری زينب را نمی دید
شد مرگ ، بعد از کربلا تنها دعایش
ام البنین ِ بی بنین را عاقبت کشت
داغ حسین و راس از پیکر جدایش
🔸شاعر:
#محمد_حسین_رحیمیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عباس من! بشور و بشوران فرات را
آتش بزن به دست خودت ممکنات را
در کربلا به یاد علی خیبر آفرین
با رمز مرتضی بتکان کائنات را
تیغ آن چنان به دست و عَلَم آن چنان به دوش
در قاضریّه زمزمه کن عادیات را
عبّاس من! مباد امان نامه آورند
با خشم حیدری بدر آن مُهملات را
روز دهم دریغ مدار از برادرت
آن ضربه های خیبریِ دست هات را
در سوگ چشم و مشکِ تو و دست تو خدا
پُر می کند ز اشکِ ملائک دوات را
در وصف جان نثاری و شرح برادریت
از عرش آورند برایت لغات را
از عرش آورند طبق های سبز و سرخ
آنک مخدّرات، جمیع صفات را
خوانند ابوالفضائل و باب الحوائج ات
خواهند عاشقان ز جناب ات برات را
زهرا ! ببخش چون پسر دیگری نبود
تا بیشتر دهم به مقامت زکات را
***
کفشگر_نور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
بدون ماه، قدم میزنم سحرها را
گرفتهاند از این آسمان قمرها را
چقدر خاک سرش ریخته است معلوم است
رسانده است به خانم کسی خبرها را
نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده
گرفتهاند از این پیر زن پسرها را
چه مشکل است که از چهارتا پسرهایش
بیاورند برایش فقط سپرها را
نشسته است سرِ راه، روضه میخواند
که در بیاورد آه آهِ رهگذرها را
کنار آب، دو تا دست، بر روی یک دست
رسانده است به ما خانم این خبرها را
بشیر آمد و گفتی که از حسین بگو
ز عون دم زد و گفتی که از حسین بگو
* *
ستاره بودی و یکدفعه آفتاب شدی
برای خانهی مولا که انتخاب شدی
به خانهی ولیُ الله اعظم آمدی و
دلیل عزت قوم بنی کلاب شدی
تنور خانهی حیدر دوباره گرم شد و
برای چرخش دستاس انتخاب شدی
چهار تا پسر آوردهای برای علی
که جای فاطمه، ام البنین خطاب شدی
تو را که فرق علی دیدهای و خونِ حسن
به غیر کرببلا هیچ چیز پیر نکرد
به احترام همان تکه بوریا دیگر
زمین خانهی تو نیت حصیر نکرد
چه خوب شد که نبودی و کربلا بینی
که دست دشمن دون رحم بر صغیر نکرد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#اخلاقی_و_اندرز
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_حسین_ع_شهادت
معشوق اگر از داغِ هجرانم خبر داشت
این گریههای نیمهشب شاید اثر داشت
ای آنکه دینت را به دنیایت سپردی
حالا ببینم! این جهان چیزی مگر داشت؟!
باید نترسید از مسیرِ پُر خَمِ وصل
باید نترسید از خطر؛ باید جگر داشت
زنده به عشقم؛ بعدِ مرگم هم بگویند:
بیچاره عمری، دیدهای از اشک تَر داشت
بیچارهام، بیچارهام، بیچاره، اما،
شاهنشهِ لبتشنه بر کارم نظر داشت
عالَم به قربانِ شهیدی که در آن ظهر
دیگر نه عباس و نه قاسم، نه پسر داشت
✍ #عادل_حسین_قربان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
کسی که غم به دلش کرده آشیانه منم
شرارِ درد به جانش کشد زبانه منم
کسی که در دل دریای غم فتاده و نیست
ره نجاتش از این بحر بیکرانه منم
کسی که مادر خوشبخت روزگاران است
ولیک تیر بلا را بُوَد نشانه منم
کسی که همسریِ با علی بُوَد فخرش
ولیک غم زده بر هستیاش زبانه منم
کسی که سیده امّالبنین بُوَد نامش
ولیک مانده از این نام بینشانه منم
به یاد قبر عزیزان خویشتن هر روز
کسی که ساخته اندر بقیع لانه منم
شدم غریب پس از عون و جعفر و عباس
کسی که بار غریبی کشد به شانه منم
کسی که چار پسر بوده حاصل عمرش
که از شهادتشان خورده تازیانه منم
شنیدهام که جدا شد دو دست عباسم
کسی که دست به سر زد در این میانه منم
شنیدهام که به چشمش نشست تیر جفا
کسی که سوزد از این داغ جاودانه منم
غریبِ دشت بلا را دریغ مادر نیست
کسی که گریه بر او کرده مادرانه منم
دو نازدانه ز عباس من به جا مانده
کسی که سوخته با این دو شمعِ خانه منم
قلم زده است «مؤید» چو در مصیبت من
کسی که شافع او شد به این بهانه منم
✍استاد مرحوم #سیدرضا_مؤید
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
ای امیرالمؤنین را یار، یا امّ البنین
ای سَراپا پاکی و ایثار، یا امّ البنین
مکتب تو مهربانی، اسوهی تو فاطمه
داری از او همچنان آثار، یا امّ البنین
دامنت عبّاسپرور، همسرت مولا علی
مرتضی خو، فاطمه رفتار، یا امّ البنین
بهر فرزندان زهرا بعد زهرا مادری
از تو آید ای علی را یار، یا امّ البنین
از تو بُرد عبّاس میراث وفا و عشق را
تا که شد سقّا و پرچمدار، یا امّ البنین
بودهای چون حضرت زهرا غریب شهر خویش
غربت قبرت کند اقرار، یا امّ البنین
چار فرزند تو در صحرای سرخ کربلا
چار شیر بیشۀ پیکار، یا امّ البنین
جعفر و عثمان و عونت اختر و، عبّاسْ ماه
بین آل احمد مختار، یا امّ البنین
خویش را پیوسته میخواندی کنیز فاطمه
در حضور عترت اطهار، یا امّ البنین
چار فرزند شهیدت گشت تقدیم حسین
در زمین کربلا هر چار، یا امّ البنین
چار داغت بود بر دل، باز بود اشکت روان
بر حسین آن رهبر احرار، یا امّ البنین
بود نامت فاطمه! دردا که همچون فاطمه
گریه کردی روز و شب بسیار، یا امّ البنین
فاطمه از داغ پیغمبر، تو از داغ حسین
سینه پُر از نالههای زار، یا امّ البنین
میکشیدی با سرِ انگشت، نقشِ چار قبر
میزدی آتش به دل صد بار، یا امّ البنین
گریه کن یا فاطمه در ماتم آن فاطمه
کز عدو پیوسته دید آزار، یا امّ البنین
تو نخوردی سیلی از دشمن میان خانهات
تو ندیدی صَدْمه از مسمار، یا امّ البنین
دست تو سالم و لیکن بازوی زهرا شکست
پیش چشم حیدر کرّار، یا امّ البنین
گریه کن ای مادر عبّاس بهر فاطمه
ای روان اشک تو بر رخسار، یا امّ البنین
چشم «میثم» در غم تو در عزای فاطمه
گشته از خون جگر سرشار، یا امّ البنین
✍استاد #غلامرضا_سازگار
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
این زن که میبینی نگاهی خاص دارد
در چشمهایش معدن الماس دارد
او عاشق شاهیست که جای زر و سیم
تنها دو تا پیراهن کرباس دارد
هنگام گندم آرد کردن، گفتگوها
با خاطراتِ نیلیِ دستاس دارد
با بچههای فاطمه چون همنشین است
بر دامنش عطر گلاب و یاس دارد
فانوس حاجات جهانی روشن است از
لطفی که نور چشم او «عباس» دارد...
✍ #اعظم_سعادتمند
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_عج_مناجات
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
الا که دست خدایت در آستین باشد
بیا که مانده به در، دیدهی زمین باشد
گناه میکنم اما به خود نمیگویم
شرار قهر تو شاید که در کمین باشد
«فدای یار کن این جان نازنین ای دل
چه جان عزیزتر از یار نازنین باشد»
خوشا به حال گدایی که دستِ چشمانش
فقط ز خرمن چشم تو خوشهچین باشد
چه میشود که دم مرگ پا نهی به سرم
خودت بخواه که تقدیرم اینچنین باشد
کنار اشک غم فاطمیهات باید
دوباره چشم تو با غُصّهای قرین باشد
بگو به آهِ دلِ درد آورت امشب
که روضهخوانِ غم اُمِّ بیبنین باشد
تو روضهخوان عمویی و روضهات باید
برای مادر عباس دلنشین باشد...
✍ #محمدعلی_بيابانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
جانشینِ به حق زهرایی
بینتان هیچ افتراقی نیست
اتفاقاً تو نیز فاطمهای
اتفاقی که اتفاقی نیست
خانهدار امیر خانهنشین!
سفرهدار بهشت! امّ بنین!
در دل خانههای نوکرها
خالی از نامتان اتاقی نیست
زندگی ساختی برای علی
سفره انداختی برای علی
عالم و آدم و ملائک را
غیر ازین سفره ارتزاقی نیست
گرچه گفتی کنیز زهرایی
مادر بچههای مولایی
ما همه تشنهایم مادرجان!
غیر عباس تو که ساقی نیست
سر ما هدیه محضر سقا
هرکسی گشته نوکر سقا
جز غلامی مادر سقا
در دلش هیچ اشتیاقی نیست
هرکجا که گره به کار افتاد
چند ذکر مقدس صلوات
نذر ام البنین شد و دیدیم
گره و درد و غُصه باقی نیست
دلم از روزگار بد شاکی است
مادر آب، مرقدش خاکی است
هرچه گشتم در آستان بقیع
خبر از گنبد و رواقی نیست...
✍ #داود_رحیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
گفتم امّالبنین دلم پا شد
گرههایی که داشتم وا شد
مادر آب را صدا زدم و
خشکسالم شبیه دریا شد
سورهی حمد نذر او کردیم
گمشده داشتیم و پیدا شد
با ادب بود و روی دامانش
تا گل نازدانهای جا شد
به مدینه نگفت مادر شد
گفت مولای شهر بابا شد
با کنیزی خانوادهی عشق
در دو عالَم عزیز زهرا شد
خادمی کرد تا که عباسش
از ازل تا همیشه آقا شد
همهی بچههاش عیسایند
گر چه عباس او مسیحا شد
آنقدر خرج گریه شد، افتاد
آنقدر خرج گریه شد، تا شد
تا قیامت به احترام حسین
ذکر لبهاش واحسینا شد
گفت: گفتند روز عاشورا
در غروبی که خیمه غوغا شد
بین تقسیم آبروی حرم
مشک بیآب، سهم سقا شد
کاش دست عمود نخلستان
سد راهش نمیشد اما شد
گفت: گفتند بعد از آنی که
علی اکبر ارباً اربا شد
قد سقا شبیه قاسم شد
قد قاسم شبیه سقا شد
گفت: گفتند بر سر نیزه
سر عباس من تماشا شد
بسته بودند اگر، نمیافتاد
بسته بودند اگر به نی جا شد
* *
خوب شد همره حسین نرفت
در مسیری که سر به نیها شد
خوب شد مجلس شراب نرفت
در همان جا که جشن برپا شد...
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا آن زمان که گردش این روزگار هست
تا آن زمان که روز وشبی برقرار هست
کم یا زیاد بسته به میزان لطف حق
پای پیاده عشق به هر دل سوار هست
وقتی گدا شدن به در دوست عاشقیست
پس در تمام عمر به هر لحظه کار هست
ما ظاهراً اگر چه خدا را ندیدهایم
اما یقین که جلوه آیینهدار هست
یک گل رسید و معنی ضرب المثل شکست
یک یاس آمده که همیشه بهار هست
یک برگ یاس با همه عالم برابر است
معنی یاس یک کلمه هست و مادر است
هرکس که مادر است دو عالم برای اوست
بام بهشت نقطه پایین پای اوست
مادر شدن برای دو عالم شرافتی است
بر دختری که گفته پدر هم فدای اوست
او قبل خلقت آمده قبل از همه رود
سوی بهشت باغ گلی که سرای اوست
شرط و شروط خلقت دنیاست فاطمه
این میل باطنی عمیق خدای اوست
آمد کسی که بین قنوت شبانهاش
همواره اسم یک یک همسایههای اوست
تصویر خالصانه ذکر و دعاست او
همسایه همیشه قرب خداست او
او کوثر است و چشمه دریاترین خم است
نور است و نور بخش سپهر است و انجم است
پیداتر از همه شد و بین بزرگیاش
در لابلای ثانیههای زمان گم است
از آب و خاک مهریه او جوانه زد
هر دانهای که بر سر هر خوشه گندم است
مصرف نکرد غیر خودش در مسیر حق
زهرا تمام مرتبه الگوی مردم است
از خود گذشت تا که ولایت علم شود
زهرا بپای دین خدا مثل اهرم است
دین خدا ز همت او جان گرفته است
زن با نگاه فاطمه عنوان گرفته است
✍ #مجتبی_صمدی_شهاب
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ام_ابیها
#البتول_بابی_هی_و_امی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از عرش رسیدی تو به دامان خدیجه
ای کوثر پیغمبر و ای جان خدیجه
از پیش تو زنهای قریشی همه رفتند
صد مریم و صد آسیه قربان خدیجه
زیباتر از آنی که به تصویر بیایی
روشن شده از نور تو چشمان خدیجه
شیرینی لبخند تو معنای بهشت است
یعنی به سر آمد غم پنهان خدیجه
دست من و دامان شما فاطمه جانم
جان همه قربان شما فاطمه جانم
خورشیدی و از فرط حیا زیر نقابی
هنگام وضو عکس رخ ماه در آبی
هم مادر ساداتی و هم مادر مایی
حیدر پدر خاک و شما اُم ترابی
یک روز نشد فکر گداهات نباشی
یک شب نشده بی غم همسایه بخوابی
دست من و دامان شما فاطمه جانم
جان همه قربان شما فاطمه جانم
ما ساخته از آب و گل پاک شماییم
ما سر به هواییم ولی خاک شماییم
دنیا همهاش مهریه مادرمان است
هر جا که بمیریم در املاک شماییم
با اشک عجینیم و ز دوزخ نهراسیم
والله که ما هیزم نمناک شماییم
دست من و دامان شما فاطمه جانم
جان همه قربان شما فاطمه جانم
✍ #احمد_ایرانی_نسب
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ام_ابیها
#البتول_بابی_هی_و_امی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آسمان کوثر به دنیا آمده کوثر بخوان
با سرود وحی مدح دخت پیغمبر بخوان
مدح آن ممدوحه محبوبه داور بخوان
با زبان خویشتن نه، با دم حیدر بخوان
با زبان حیدر از صدیقه اطهر بخوان
هرچه زیبا خواندهای امروز زیباتر بخوان
ماه عصمت اختر برج هدی را مدح کن
روح احمد لیله القدر خدا را مدح کن
جان عالم یک جهان جان را گرفته در بغل
دست دل بگشوده قرآن را گرفته در بغل
مطلع الانوار ایمان را گرفته در بغل
گوهر دریای غفران را گرفته در بغل
هستی دادار منّان را گرفته در بغل
هرچه گویی بهتر از آن را گرفته در بغل
یا محمّد (ص) یا محمّد (ص) عصمت کبراست این
بوسه زن بر آفتاب طلعتش، زهراست این
این ز پا تا سر تجلاّی جمال داور است
این نه یک دختر تمام هستی پیغمبر است
این به احمد کوثر است و دختر است و مادر است
بلکه مام یازده عیسای عیسی پرور است
چارده معصوم را شخصیّت او محور است
جز محمّد (ص) از تمام انبیا بالاتر است
ذات حق با آیه قرآن ثناها گویدش
اوّلین شخصیّت عالم فداها گویدش
مخزن اسرار حق گوهر ندارد مثل او
ذات ربّ العالمین مظهر ندارد مثل او
مصحف ختم رسل کوثر ندارد مثل او
نخل سر سبز نبوّت بر، ندارد مثل او
شخص ختم الانبیا دختر ندارد مثل او
شیر حق دست خدا یاور ندارد مثل او
هرچه گفتم هرچه گویم در ثنای او کم است
مدح ناموس خدا فوق بیان عالم است
آفرینش باغ توحید و بهارش فاطمه است
دین و قرآن تا قیامت اعتبارش فاطمه است
مصطفی فخر نبوّت افتخارش فاطمه است
مرتضی دست خدا و دستیارش فاطمه است
دستیارش نه همه دار و ندارش فاطمه است
ای خوشا آن کس که روز حشر یارش فاطمه است
در ثنای او همان اقرار عجز ما بس است
گفتن اوصاف این دختر نه کار هر کس است
✍ #غلا_مرضا_سازگار
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ام_ابیها
#البتول_بابی_هی_و_امی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اول دفتر به نام خالق اکبر
آن که سزد نام او در اول دفتر
نکتهای از قدرتش بس، این که بگویم
اوست علیآفرین و فاطمهپرور
فاطمه مجموعه صفات خداوند
فاطمه آیینه کمال پیمبر
عصمت کبری، ولیة الله عظمی
قره عین النبی، حبیبه داور
بَضعه احمد نه بلکه روح محمد
همسر حیدر نه بلکه هستی حیدر
شهر خرد احمد و علیست درِ آن
فاطمه آن شهر راست مرکز و محور
ای به مثَل بی مثَل چو خالق یکتا
وی به نُبی چون نَبی ستوده داور
شأن تو در «إنّما ولیُّکُمُ الله»
با حق و با احمد و علیست برابر
جز پدر و شوهر و دو ابن و دو بنتت
روی تو نادیده کس ز اکبر و اصغر
پای به محشر چو مینهی رسد آواز
«غضّوا أبصارکم» به خلق، سراسر
چشم و چراغت دو گوشواره عرشاند
راحت جانت دو نازدانه دو دختر
در قدم مادر است جنت موعود
وین سخن نغز چون سروده پیمبر
در عجبم زین حدیث و آن که چرا او
داده به زهرای خویش کنیه مادر
بهر شفاعت تو را بس است در آن روز
دست ابوالفضل و خون محسن و اصغر
هر که پناهش تویی پناه تو عالم
وان که شفیعش تویی شفیع به محشر
✍ #سید_رضا_مؤید
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ام_ابیها
#البتول_بابی_هی_و_امی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گر نگاهی به ما کند زهرا
دردها را دوا کند زهرا
بر دل و جان ما صفا بخشد
گر نگاهی به ما کند زهرا
کم مخواه از عطای بسیارش
کآنچه خواهی عطا کند زهرا
خاصه امشب که از تَجلی خویش
دهر را پُر ضیاء کند زهرا
میتپد قلب احمد از شادی
چشم حق بین چو وا کند زهرا
بضعه مصصطفی بود، آری
جلوه چون مصطفی کند زهرا
خانه وحی را ز رخسارش
رشک غار حرا کند زهرا
نه عجیب گر به شأن او گویند
خاک را کیمیا کند زهرا
این مقام کنیز او باشد
تا دگر خود چها کند زهرا
از کمال عبادت و طاعت
حکم بر ما سوی کن زهرا
همچنان کز برای همسایه
نیمه شبها دعا کند زهرا
چه شود با دعای خود از ما
ذات حق را رضا کند زهرا
چه شود گر ز رحمت بسیار
حاجت ما روا کند زهرا
چه شود گر بر مؤید هم
نظری از وفا کند زهرا
✍ #سید_رضا_مؤید
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ام_ابیها
#البتول_بابی_هی_و_امی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سر تو روی بالش پر بود
جلوهات جلوهای معطر بود
نان تو از بهشت میآمد
آبِ نوشیدنیت کوثر بود
مثل یک گنبد طلایی شهر
پشت بامت پر از کبوتر بود
آمدی و ملائک بالا
عرض تبریک شان به حیدر بود
روز میلاد تو برای رسول
به خداوند «روز مادر» بود
✍#علی_اکبر_لطیفیان
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ام_ابیها
#البتول_بابی_هی_و_امی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر کس هر آنچه دیده اگر هر کجا تویی
یعنی که ابتدا تویی و انتها تویی
در تو خدا تجلی هر روزه میکند
«آیینه تمام نمای خدا» تویی
میلاد تو تولد توحید و روشنی است
ای مادر پدر! غرض از روشنا تویی
چیزی ندیدهام که تو در آن نبودهای
تا چشم کار میکند ای آشنا! تویی
نخل ولایت از تو نشسته چنین به بار
سرچشمه فقاهت آل عبا تویی
غیر از علی نبود کسی همطراز تو
غیر از علی ندید کسی تا کجا تویی
تو با علی و با تو علی روح واحدید
نقش علی است در دل آیینه، یا تویی؟
ایمان خلاصه در تو و مهر تو میشود
مکه تویی، مدینه تویی، کربلا تویی
زمزم ظهور زمزمههای زلال توست
مروه تویی، قداست قدسی! صفا تویی
بعد از تو هر زنی که به پاکی زبانزد است
سوگند خورده است که خیرالنسا تویی
شوق تلاوت تو شفا میدهد مرا
ای کوثر کثیر! حدیث کسا تویی
آن راز سر به مهر که «حافظ» غریبوار
میگفت صبح زود به باد صبا تویی
هنگام حشر جز تو شفاعت کننده نیست
تنها تویی شفیعه روز جزا تویی
در خانه تو گوهر بعثت نهفته است
راز رسالت همه انبیا تویی
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»
بی تو چه میکنند؟ تویی کیمیا تویی
قرآن ستوده است تو را روشن و صریح
یعنی که کاشف همه آیهها تویی
درد مرا که هیچ طبیبی دوا نکرد
آه ای دوای درد دو عالم! دوا تویی
من از خدا به غیر تو چیزی نخواستم
ای چلچراغ سبز اجابت! دعا تویی
✍ #مرتضی_امیری_اسفندقه
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ام_ابیها
#البتول_بابی_هی_و_امی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یوسف رحیمی:
"این لیلۀ قدر است که در حال شروع است
ماه است و درخشندهتر از صبح طلوع است
دریاست و در شور قیام است و رکوع است
آرامش طوفانی او عین خشوع است
حَوراست و سجادهاش از بال فرشتهست
با هر مَلَکی تحفهای از باغ بهشت است
یا فاطمه کیفَ اَصِفُ حُسنَ ثنائک
تو قدری و روح همه حَلَّت بفنائک
در دست تو سررشتۀ تسبیح ملائک
در خانۀ تو گرم طوافاند یکایک
این خانه همان کعبۀ آمال ملَک بود
گهوارۀ فرزند تو از بال ملَک بود
از درک بشر منزلت توست فراتر
تفسیر کند قدرِ تو را سورۀ کوثر
با شوق بهشت آمده هر بار پیمبر
تا بوسه به دست تو زند، بوسۀ دیگر
لبریز تبسم شده چشمان محمد
با یا اَبتا گفتنت ای جان محمد!
با خندۀ تو خانه شده باغ گل یاس؟
یا عطر بهشت است چنین میشود احساس
از چشم تو افتاده درخشانتر از الماس
دست تو پر از پینه شد از گردش دستاس
بر چادر تو وصله زد امروز قناعت
تا روز قیامت شود اسباب شفاعت
هر گوشهای از خانۀ تو قبلهنما بود
هر روزِ تو تفسیری از آیات خدا بود
دیدیم چراغی که به این خانه روا بود،
خورشید فروزندۀ شام فقرا بود
از دست تو رزقی که رسد رزق طهور است
یک لقمۀ نان نیست فقط، لمعۀ نور است
بارانی و بخشندهتر از ابر بهاری
تا بر لب مولا گلِ لبخند بکاری
نُه سال نیامد به لبت خواهشی آری
نَه طاقت شرمندگیاش را تو نداری
یک خندۀ او را نفروشی به جهانی
نَه، عشق ندارد بهجز این خانه نشانی
با عشق تو ما فاطمیونیم در این راه
بر پرچم ما نقش «علیّاً ولی الله»
صد لاله شده نذر تو و راه تو ای ماه
هر لاله چراغی شد و تابید چو مصباح
در دستِ سلیمانی ما بیرق نور است
این فجر، پر از رایحۀ صبح ظهور است
این عطر بهار است به هر خِطّه وزیده
«از خون جوانان یمن لاله دمیده»
این لشکر صبح است که تا شام رسیده
تا سر بزند از افق غزّه سپیده
آزاد شود قدس، به تکبیر و تَبارَک
جبریل بخواند «وَ رَفَعنا لَکَ ذِكرَک
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عاطفه جوشقانیان:
"عطر بهار از جانب دالان میآید
دارد صدای خنده از گلدان میآید
این کوچهها را آب و جارو کرده باران
این اولین روزیست که مهمان میآید...
حالا دوباره بوی نان پیچیده اما
دارد یتیمی خسته، سرگردان میآید
مثل گلوبندت اسیری را رها کن
امشب اسیری بی سر و سامان میآید...
از برکت نانی که بخشیدید، هر سال
بر خاک گندمزار ما باران میآید
شیراز، قم، مشهد، خدا را شکر بانو
عطر تو از هر گوشۀ ایران میآید
هرگز نمیگنجید در وصف قلمها
مدح شما در سورۀ انسان میآید..."
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
جواد محمد زمانی:
"باغ اعتبار یافت ز سیر کمالیات
گل درس میگرفت ز اوصاف عالیات
هفت آسمان، مسخّر عرفان ناب تو
هفت آسمان، محیط شهود جلالیات
شب افتخار داشت تماشا کند تو را
در لحظۀ نماز، در اوج زلالیات
با عطر جانماز تو تکریم میشوند
صدها فرشته بال زنان در حوالیات
میرفت آبروی تجمّل میان خاک
تا شهره شد حکایت ظرف سفالیات...
ای شهر پر ز آینه، ای خانه خانه نور
ما نیستیم عاقبت آیا اهالیات!؟
نسل تو چشمه چشمه در آفاق جاری است
کوری خصم طعنهزن لااُبالیات
امّا توان حضرت خورشید را گرفت
صرف تصوّر سفر احتمالیات!
حالا ز غم تهیست دلِ از صفا پُرَت
از یاد تو پر است ولی جای خالیات!"
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سید علیرضا شفیعی:
"تو آن رازی که تا روز جزا افشا نخواهد شد
شب قدری تو! هرگز مثل تو پیدا نخواهد شد
نه آسیه، نه حوا و نه مریم، تا قیامت هم،
کسی همرتبۀ صدیقۀ کبری نخواهد شد
تو را کوثر لقب داده خدا؛ خیر کثیری تو
به غیر از تو کسی تأویل أعطینا نخواهد شد
فقیران و یتیمان و اسیران یکصدا گفتند:
رقیب دست بخشایشگرت دریا نخواهد شد
نه خورشید و نه مهتاب و نه فانوس و نه آیینه
زمین روشن بدون زهرۀ زهرا نخواهد شد...
«بحق فاطمه» گفتیم بعد از ذکر «یا فاطر»
که «یا فاطر» بدون «فاطمه» معنا نخواهد شد
خداوند آفرید او را برای تو که میدانست
کسی غیر از علی با فاطمه همتا نخواهد شد...
علی که نام او رمز ورود در سماوات است
بدون نام او درهای جنت وا نخواهد شد
دم من حیدر است و بازدم زهراست در هر دم
بدون عشقشان امروزِ من فردا نخواهد شد
به وقت کارزار مرگ تنها دلخوشی این است
که هر کس عاشق این دو شود تنها نخواهد شد
زمانی که همه لالاند در محشر، زبان ما
به جز با ذکر زهرا و علی گویا نخواهد شد..."
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یوسف رحیمی:
"این لیلۀ قدر است که در حال شروع است
ماه است و درخشندهتر از صبح طلوع است
دریاست و در شور قیام است و رکوع است
آرامش طوفانی او عین خشوع است
حَوراست و سجادهاش از بال فرشتهست
با هر مَلَکی تحفهای از باغ بهشت است
یا فاطمه کیفَ اَصِفُ حُسنَ ثنائک
تو قدری و روح همه حَلَّت بفنائک
در دست تو سررشتۀ تسبیح ملائک
در خانۀ تو گرم طوافاند یکایک
این خانه همان کعبۀ آمال ملَک بود
گهوارۀ فرزند تو از بال ملَک بود
از درک بشر منزلت توست فراتر
تفسیر کند قدرِ تو را سورۀ کوثر
با شوق بهشت آمده هر بار پیمبر
تا بوسه به دست تو زند، بوسۀ دیگر
لبریز تبسم شده چشمان محمد
با یا اَبتا گفتنت ای جان محمد!
با خندۀ تو خانه شده باغ گل یاس؟
یا عطر بهشت است چنین میشود احساس
از چشم تو افتاده درخشانتر از الماس
دست تو پر از پینه شد از گردش دستاس
بر چادر تو وصله زد امروز قناعت
تا روز قیامت شود اسباب شفاعت
هر گوشهای از خانۀ تو قبلهنما بود
هر روزِ تو تفسیری از آیات خدا بود
دیدیم چراغی که به این خانه روا بود،
خورشید فروزندۀ شام فقرا بود
از دست تو رزقی که رسد رزق طهور است
یک لقمۀ نان نیست فقط، لمعۀ نور است
بارانی و بخشندهتر از ابر بهاری
تا بر لب مولا گلِ لبخند بکاری
نُه سال نیامد به لبت خواهشی آری
نَه طاقت شرمندگیاش را تو نداری
یک خندۀ او را نفروشی به جهانی
نَه، عشق ندارد بهجز این خانه نشانی
با عشق تو ما فاطمیونیم در این راه
بر پرچم ما نقش «علیّاً ولی الله»
صد لاله شده نذر تو و راه تو ای ماه
هر لاله چراغی شد و تابید چو مصباح
در دستِ سلیمانی ما بیرق نور است
این فجر، پر از رایحۀ صبح ظهور است
این عطر بهار است به هر خِطّه وزیده
«از خون جوانان یمن لاله دمیده»
این لشکر صبح است که تا شام رسیده
تا سر بزند از افق غزّه سپیده
آزاد شود قدس، به تکبیر و تَبارَک
جبریل بخواند «وَ رَفَعنا لَکَ ذِكرَک
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عاطفه جوشقانیان:
"عطر بهار از جانب دالان میآید
دارد صدای خنده از گلدان میآید
این کوچهها را آب و جارو کرده باران
این اولین روزیست که مهمان میآید...
حالا دوباره بوی نان پیچیده اما
دارد یتیمی خسته، سرگردان میآید
مثل گلوبندت اسیری را رها کن
امشب اسیری بی سر و سامان میآید...
از برکت نانی که بخشیدید، هر سال
بر خاک گندمزار ما باران میآید
شیراز، قم، مشهد، خدا را شکر بانو
عطر تو از هر گوشۀ ایران میآید
هرگز نمیگنجید در وصف قلمها
مدح شما در سورۀ انسان میآید..."
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#محمد_رضا_یعقوبی_آل:
"یک چله انتظار به پایان رسیده است
پایان شام تیرۀ هجران رسیده است
اسفند را به مجمر خورشید دود کن
عطر نسیم صبح بهاران رسیده است
اینک بهار، فصل «فَصَلِّ لِرَبِک» است
شأن نزول کوثر قرآن رسیده است
زهراست زهرهای که به یُمن ظهور او
شبهای بیستاره به پایان رسیده است...
نوری که آسمان و زمین را فرا گرفت
روحی که با لطافت باران رسیده است
ریحانهای که رایحۀ روحپرورش
تا ماورای روضۀ رضوان رسیده است
برخیز، ای خدیجه که صبرت نتیجه داد
از آسمان برای تو مهمان رسیده است
کلثوم! ساره! آسیه! مریم! خوش آمدید
جان پیشکش کنید که جانان رسیده است
ای عرشیان به ساقی کوثر خبر دهید
خیر کثیر ختم رسولان رسیده است
حُسن عروس حضرت قرآن به لطف اوست
دریای نور لؤلؤ و مرجان رسیده است
انسیهای که سورۀ انسان به شأن اوست
حوریهای به صورت انسان رسیده است
از کوثر کرامت بیانتهای اوست
فیضی اگر به عالم امکان رسیده است
یک چشمه از تَمَوُّج خیر کثیر اوست
دریای حکمتی که به لقمان رسیده است
هفتاد رشته نور حق از طور چادرش
بر پیروان موسی عمران رسیده است
در سایۀ تعالی نور دعای او
سلمان به اوج رتبۀ ایمان رسیده است
معصومهای که در اثر هم نشینیاش
فضه به فیض صحبت قرآن رسیده است
صدیقهای که شاهد عهد الست بود
ارث وفای او به شهیدان رسیده است
مرضیهای که مرز ندارد ولایتش
نور رضای او به خراسان رسیده است...
دست نوازشی به سر شعر من بکش
پیش تو این یتیم، پریشان رسیده است"
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ام_ابیها
#البتول_بابی_هی_و_امی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7