#امام_جواد_ع_مدح_و_مناجات
شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی
به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی
تو آن همیشه امامی، من آن همیشه غلامم
من آن همیشه غلامم، تو آن همیشه امامی
مرا خیال نمازت شبی کشید به رؤیا
عجب رکوع و سجودی، عجب قعود و قیامی
چه اشتراک قشنگیست بین طوس و مزارت
که از تو و پدرت هست در دو صحن مقامی
نوشتهاند به باب الرضا تمامیِ جودی
نوشتهاند به باب المراد جودِ تمامی
شبی ز بخت بلندم به خانۀ تو رسیدم
چه سفرهدار کریمی، چه خوانی و چه طعامی
سؤال داشتم از غربتت، زمان به عقب رفت
نگاه بود جوابت، نه حرفی و نه کلامی
عجب فراز عجیبی، عجب غروب غریبی
پس از سه روز هنوز آفتاب، بر لب بامی...
✍ #سیدمیلاد_حسنی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد_ع_مدح_و_مناجات
عاشقم عاشق نامی، منم و عشق امامی
غرق در سرّ جوادم، چه امامی و چه نامی
دفزنان، خواند مدینه: «طَلَعَ البَدرُ عَلَینا»
سر زد از خانۀ خورشید، عجب ماه تمامی
نُه کبوتر، دل تنگم به حرم کرده روانه
تا به تو، از قم و مشهد برسانند سلامی
شدهای پیرِ جهانی به جوانی و شدم من
بندۀ پیر خرابات و عجب لطف مدامی
«همه عزّی و جلالی، همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری، همه جودی و» مرامی
آه! اگر نان یتیمی، رسد از خوان کریمی
وای! اگر از تو جوادی، برسد جامه و جامی
با تو، بیخود شدن از خویش؛ چه مستی حلالی!
بی تو، چرخیدنِ بیعشق؛ چه احرام حرامی!
پسر حیدری و خاتم جود است به دستت
شود آزاد، نگاهت اگر افتد به غلامی
عالمی دل به رضا بسته، رضا دل به تو داده
بردهای خسرو شیرین! دل سلطان به کلامی
باب اگر باب جواد است، در آن گوشه مقیمم
بیش از این در همه آفاق، مگر هست مقامی؟
«من از آن روز که در بند تو» هستم، شدم آزاد
ندهم هر چه رهایی، به چنین حلقۀ دامی
به چه کار آیدم این سر؟ نرسد گر به سرایت
بشکند پای طلب، گر نزند سوی تو گامی
ای محمد! برسد بعد تو، همنام تو بیشک
که بر این سلسله، نامش بشود حُسن ختامی
نظری کن که دلم را برسانم به طلوعش
که خروش قلمم را، برسانم به قیامی
✍ #قاسم_صرافان
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢نظر قالیباف درباره نسبت عدالت و پیشرفت چیست؟ سخنان تقطیع شده او را برای تحریف پخش کردند!
🔷 در این کلیپ به مرور نظرات رهبر معظم انقلاب بدون تقطیع و جزئی نگری پرداختیم و سپس بخش اصلی سخنان قالیباف در همان گفتگوی سال 92 را آوردهایم تا نشان دهیم، چگونه با تقطیع سخنان وی، نظر او درباره عدالت و پیشرفت تحریف شده است.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد_ع_مدح_و_مناجات
با حضورت ستارهها گفتند
نور در خانۀ امام رضاست
کهکشانها شبیه تسبیحی
دستِ دُردانۀ امام رضاست
مثل باران همیشه دستانت
رزق و روزی برای مردم داشت
برکت در مدینه بود از بس
چهرهات رنگ و بوی گندم داشت
زیر پایت همیشه جاری بود
موج در موج دشتی از دریا
به خدا با خداتر از موسی
بیعصا میگذشتی از دریا
با خداوند همکلام شدی
علت بُهت خاص و عام شدی
«کودکیهایتان بزرگی بود»
در همان کودکی امام شدی
رزق و روزی شعر دست شماست
تا نفس هست زیر دِیْن توایم
تا جهان هست و تا نفس باقیست
ما فقط محو کاظمین توایم
من به لطف نگاهت ای باران
سوی مشهد زیاد میآیم
دست بر روی سینه هربار از
سمت باب الجواد میآیم
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد_ع_شهادت
میان حجره چنان ناله از جفا میزد
که سوز نالهاش آتش به ماسوا میزد
به لب ز کینۀ بیگانه هیچ شکوه نداشت
و لیک داد، ز بیداد آشنا میزد
شرار زهر ز یکسو، لهیب غم یکسوی
به جان و پیکرش آتش، جدا جدا میزد...
صدای نالۀ وِی هی ضعیفتر میشد
که پیک مرگ بر او از جنان صلا میزد
برون حجره همه پایکوب و دستافشان
درون حجره یکی بود و دست و پا میزد
ستاده بود و جواد الائمّه جان میداد
از او بپرس که زخم زبان چرا میزد
✍ #علی_انسانی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
به چشمت میهمان کردی تمامِ عمر، زمزم را
به خاکِ تشنه خواندی آیهی بارانِ نمنم را
تویی آن کودکی که از سکوتش درس میریزد
دهان وا کن که بشناسند از هر علم، اَعلَم را
غلام خُردهشاگردانِ شاگردانتان میشد
به دَرسَت میفرستادند اگر یحییبناَکثَم را
زیادت نه؛ کمت هم از سر عالَم زیادی بود
نمیدانند دستان جوادت معنی کم را
نمکنشناسها انداختند اندازهی جودت
به جان شانهات سنگینی یک کوهْ ماتم را
به مشتت جمع شد کابوسِ خاکِ چادر مادر
زمین با اشکهایت ریخت بر سر؛ خاکِ عالم را
قیامِ انتقام از دستهای کوچکت پا شد
چشاندی بر دهان کوچه چندین مشتِ محکم را
تو را با روضههای مادرت کشتند، با سَم نه
به کامت ریخت انگورِ اجل با زهر، مرهم را
اگر میدید امّالفضل، درمانت شهادت بود
به بیمارش نمینوشاند، هرگز مرهمِ سَم را
نوای العطشهای تو گفت اینجا حسینیّهست
کف و دف را بیاندازید، بردارید پرچم را
زمین در قابِ چشمش آخر ذیالقعده را میدید
نگاه تشنهات یک آسمان ماهِ محرّم را
مسافر بودی و پشتِ نگاهت کاسهآبی ریخت
نشان میداد حالِ رفتنت یک کربلا غم را
✍ #رضا_قاسمی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد_ع_مدح
هر که راهی در حریم خلوت اسرار داشت
دل برید از ماسوا، سر در کمندِ یار داشت
در پناه معرفت، در پرتو آزادگی
راه حرّیت سپرد و شیوۀ احرار داشت
من غلام همت آنم که از روزِ نخست
افتخارِ دوستی با عترتِ اطهار داشت
جز «رضا» عهد مودّت با کسِ دیگر نبست
جز «جواد» از هر چه گویی بگذر و بگذار داشت
تا جمال شاهد ما در حجاب غیب بود
ادعای صدق ما را مدعی انکار داشت
کیست این مهر جهانآرا که همچون آفتاب
جلوهها نور جمالش از در و دیوار داشت
کیست این سرو سَهی بالا، کز استغنای طبع
لطف و احسان و کرم بود آنچه برگ و بار داشت
یک طرف خیر کثیر فاطمه میراث برد
یک طرف خُلق عظیم از احمد مختار داشت
مظهر تقوا و عصمت، مطلع «اَللهُ نور»
نور علم و معرفت از حیدر کرّار داشت
مطلع الفجر حقیقت آشکارا شد از این
لیلة القدری که مخفی ماند و بس مقدار داشت
نازپروردی که شبها تا سحر شمس الشموس
در کنار مهد نازش دیدۀ بیدار داشت
جلوۀ حسن خدادادش تجلّی تا نمود
بُرد از آیینۀ دلها اگر زنگار داشت
نور علمش گرچه روشن کرده بود آفاق را
دشمن از بیدانشی با او سر پیکار داشت
مجلسی آراست در دربار خود مأمون، ولی
قصد شوم خویش را هم مخفی از انظار داشت
«پور اکثم» ریخت در آن جمع، طرح یک سؤال
یعنی از آن حجت معصوم استفسار داشت
«چیست حکم آنکه مُحرِم بود و قتل صید کرد؟»
آن ولیالله ناطق در جواب اظهار داشت:
«کشت از راه خطا، یا عمد؟ در حِلّ یا حرم؟
بنده یا مولی؟ پشیمان بود یا اصرار داشت؟
بسته بود احرام حج یا عمره؟ شب یا روز بود؟
جهل بر او چیره شد یا علم بر این کار داشت؟
خردسالی بود وین صید نخستش بود؟ یا،
سالخوردی بود و زین پروندهها بسیار داشت؟
صید، وحشی بود یا نه، رام بود آرام بود؟
با کدامین صید آن صیّادِ مُحرِم کار داشت؟»
چون رسید اینجا سخن «یحیی بن اکثم» شرمگین
با چنان فضل و کمال از دانشِ خود، عار داشت
«خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم
کاین همه نقش عَجَب در گردش پرگار داشت»
بر در این روضه «رضوان» مژدۀ «طوبی لکم»،
از پی عرض ارادت عرضه با زُوّار داشت
باید اینجا با کمال معرفت شد عذرخواه
هم سرشک توبه هم تسبیح و استغفار داشت
باید اینجا حلقۀ بابِ شفاعت را گرفت
سر به زیر از شرمساری، رویِ دل با یار داشت
باید اینجا چون «اباصلت» از سویدای ضمیر
گاه ذکر «یا جواد» و گاه «یا غفّار» داشت
باید اینجا چنگ زد بر دامن «أمَّن یُجیب»
منتظر بود و به مضطرّ حقیقی کار داشت
گر چه ما امروز محروم آمدیم اما «شفق»
ای خوشا آنکس که فردا وعدۀ دیدار داشت
✍ #محمدجواد_غفورزاده
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔻نگرانی فولادمبارکه از اعمال محدودیت برق برای فولادسازان / تلاش برای مدیریت تأخیر در تحویل محصولات به مشتریان
🔹با شروع روزهای گرم سال و فرارسیدن تابستان، نگرانی مسئولان فولاد مبارکه از بابت دو موضوع مهم و کلیدی اعمال محدودیتهای شدید برق و تأخیر در تحویل محصولات به مشتریان افزایشیافته است.
مدیر برنامهریزی فروش و حمل محصولات فولاد مبارکه:
🔹 در شرایطی که شرکت فولادمبارکه تلاش فراوانی جهت تامین نیاز ورق گرم کشور نموده است اما اعمال محدودیت های شدید در تخصیص برق به فولادسازان در روزهای اخیر نگرانیهای زیادی در تولید و تخصیص محصولات فولادی به صنایع پایین دست ایجاد کرده است، در عین حال برنامهریزی در مجموعه فولادمبارکه برای مدیریت تاخیرات ایجاد شده ناشی از این محدودیتها صورت گرفته است.
🔹در دوماهه ابتدایی سال جاری، بهواسطه رکوردهای بهدستآمده، بیش از 1.5 میلیون تن انواع محصولات تحویل صنایع مختلف کشور گردید. این در حالی است که متأسفانه از اوایل خردادماه به دنبال اعمال محدودیتهای شدید و دور از انتظار برق که بسیار زودتر و شدیدتر از سالهای گذشته صورت پذیرفت، تولید و تحویل محصولات به میزان قابل ملاحظهای تحت تأثیر قرار گرفت.
مشروح خبر:
irasin.ir/xv2G
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد_ع_شهادت
اینجا به جای اینکه برایت دعا کنند
کف میزنند تا نفست را فدا کنند
باید فرشتهها همه با بالهای خود
فکری برای چشم پُر اشک رضا کنند
هر چند تشنهای ولی آبت نمیدهند
تا زودتر تو را ز سر خویش وا کنند
بال فرشتههای خدا هست پس چرا !؟
این چند غلام تو را جابجا کنند
حالا کبوتران پَر خود را گشودهاند
یک سایبان برای تنت دست و پا کنند
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد_ع_شهادت
ارث قبیله است که هرکس جوانتر است
مویش سفید گشته و قدش کمانتر است
این بیست و پنج سال که سنی نمیشود
اما بهار عمر شما پر خزانتر است
تو مجتبای خانهی موسی بن جعفری
با همسری که از همه نامهربانتر است
زهری کشنده بود و لبت را سیاه کرد
زهری که چوب نیست؛ ولی خیزرانتر است...
✍ #محسن_ناصحی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
📣 تکذیب احتمال ائتلاف قالیباف با لاریجانی
کانال تلگرامی «شبکه رسمی هواداران قالیباف»:
🔸خبری که امروز روزنامه اعتماد مبنی بر احتمال ائتلاف قالیباف و لاریجانی منتشر کرده است، به صورت کامل و قطعی تکذیب میشود/ مشرق
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
آسمان میخواند امشب، قدسیان دف میزنند
حوریان کِل میکشند و خاکیان کف میزنند
شیر عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟
تیغ مرحب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟
آسمانی بی کرانی، عاشق دریا شدی
آمدی آیینهی انسیهی حورا شدی
امشب ای زیباترین! ای دلبر کوثر بیا!
شب، شبِ عشق است، ای داماد پیغمبر بیا!
«لیلةُ القدرِ» نگاهش یا علی! اجر تو است
او «سلامٌ فیه حَتی مَطلَعِ الفجر» تو است
از ازل در پرده بود آیینهدارش میشوی
در عبور از کوچهباغ عشق، یارش میشوی
قدّ و بالای علی از چشم زهرا دیدنیست
وای! وقتی میرسد دریا به دریا دیدنیست
ماه در امواج دریا دیدنیتر میشود
قدر زهرا با علی فهمیدنیتر میشود
مانده احمد تا کدامین وجه رب را بنگرد
روی حیدر را ببیند یا به زهرا بنگرد
ای بلال! امشب اذانی را که میخواهی بگو
«اَشهدُ اَنَّ علیاً حجتُ الله»ی بگو
عقد زهرا و علی در آسمانها بسته شد
سرنوشت عشق هم بر زلف آنها بسته شد
گفت احمد: این زره خرج جهاز دختر است
خوب میدانست حیدر بی زره هم حیدر است
تا در میخانه امشب روح را پر میدهیم
دل به چشم کوثر و دستان حیدر میدهیم
✍ #قاسم_صرافان
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
چون خدا خلقت صدیقهی کبری میکرد
صورت عصمت خود را متجلا میکرد
تا علی آیت عظمی نبوَد بی همتا
ذات حق خلقت صدیقهی کبری میکرد
ازدواج علی و فاطمه با آن برکات
چشمهای بود که پیوند دو دریا میکرد
رازی از اعظم اسماء و صفات خود را
با یکایک صفت فاطمه معنا میکرد
ذات زهرا به امم نیست کسی مانندش
نور زهرا ز رُسُل حل معما میکرد
مصحف او که امامان همه را در بر بود
رازهاییست که روح القدس انشاء میکرد
فضهی خادمهاش مرتبهی مریم داشت
قنبر خانهی او کار مسیحا میکرد
در حضورش همه هستی به رکوع آمدهاند
فخر از سجدهی او حی تعالی میکرد
ز چه عالم نشود مجری فرمودهی او
کآنچه میخواست خدا، فاطمه اجرا میکرد
اول خاتمهی هر سفری پیغمبر
عزم دیدار حرمخانهی زهرا میکرد
باز میشد درِ جنات خدا بر رویش
تا درِ خانه به روی پدرش وا میکرد
مرتضی چشم خدا بود خدا را میدید
هر زمان بر رخ زهراش تماشا میکرد
::
گر نمیرفت برون حضرت حوا ز بهشت
اندر آن تا به ابد سیر چو حورا میکرد
بیش از این قدر که از همسری آدم داشت
نیست معلوم دگر مرتبه پیدا میکرد
لیک از آن روز که جبریل امین در بر عرش
مدحت فاطمه تقریر به حوا میکرد
گندمی خورده و آمد به جهان چون در دل
خواهش مادری حضرت زهرا میکرد
ترک اولی اگر این فایده را در بر داشت
کاش آدم همه دم ترک ز اولی میکرد
توبهاش تا که نیامیخت به نام زهرا
بود بی فایده هر چند خدایا میکرد
خوشترین لحظهی ایام "مؤید" آن بود
که مدیح علی و فاطمه انشاء میکرد
✍ مرحوم #سیدرضا_مؤید
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمومنین_ع_مدح
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
در باغهای شهره به اوجِ معطری
در چشمهی گلابِ دلانگیز قمصری
در دشتهای سبز و چمنخیز و دلنواز
در جادههای ممتد سرو و صنوبری
در ریشهی تصور تاریکِ تاکها
در چشمهسارهای خروشان کوثری
در موج موجِ آبیِ تسنیم و سرسبیل
در آسمان روشنِ شبهای اختری
در جادهای که لحظهای از جایجای آن
حتی نسیم هم نگذشتهست سَرسَری
در نص آیههای پُر از نور کردگار
در شرح هر حدیثِ زلال پیمبری
در هر حدیثِ قدسی و هر ذکرِ مستند
در متن صادقانهی آیینِ جعفری
در خطبههای هر نبیِ صاحب کتاب
در مصحف نمونهی زهرای اطهری
تنها علیست آنکه میانِ تمامِ خلق
با او کسی نیافت توانِ برابری
**
بر کرسیِ قضاوت یکتاییِ علی
باید خود خدا بنشیند به داوری
مَسندنشینِ عرش معلیست مرتضی
مصدر علیست در دل هر یاءِ مصدری
ما محو آفتاب جمالش شدیم و هست
در ساقِ عرش یکسره در سایهگستری
با دیدن جمال علی میزند ملک
بی اختیار صیحهی اللهُ اکبری
با خواندن فضائل او داغ میشود
بازار شاعری و بساط سخنوری
چرخیدهاند دور علی سالهای سال
ناهید و زهره و زحل و ماه و مشتری
در پیشگاه نور علی غرق ظلمت است
صدها هزار آینه خورشید خاوری
خواندیم خطبههای امیرالکلام را
با قندهای پارسی و شور آذری
خَم میشدند پیش خَم ذوالفقار او
هنگام کارزار، مقامات لشکری
مانند کاه، نقش زمین شد مقابلش
مَرهب که داشت داعیهی کوهپیکری
نادِ علی بخوان که پس از نام نامیاش
با یک اشاره وا شود ابواب خیبری
در اضطرار بر لبم "اَمَّن یُجیب" نیست
نام علیست بر لب من وقت مضطری
خونِ حسینِ اوست نشانی از اقتدار
صُلح حسن چه بود؟... نماد دلاوری
وقت گریز آمده، این بیتْ کربلاست
آیا کسی نمانده بیاید به یاوری؟
یک عده مست کرده و فرزند زر شدند
وقتیکه مُرده بود مرام ابوذری
تاریخ منزجر شده از عمروعاصها
اسلام زخم خورده از امثالِ اشعری
شرح فضایل علوی را نوشتهاند
حسکانی و سیوطی و شیخِ زمخشری
حقی که از خدا به علی واگذار شد
هرگز نمیرسد به فلانی و دیگری
فریاد شِقشِقیهی مولا اثر نداشت
بر قوم کوردلشدهی شُهره در کَری
بی شک برای حضرت مرضیه هیچکس
غیر از علی نبود سزاوار همسری
عقد علی و فاطمه بی شُبهه در ازل
در پیشگاه حضرت حق گشت، محضری
ما خاک پای فاطمه هستیم تا ابد
در خاندان ما همه هستند حیدری
نه اشتباه گفتم و باید چنین نوشت
ما نوکریم و شهرت ما هست قنبری
ما را هوای سلطنت ملک دیگریست
تا روز حشر سلطنت ماست نوکری
ما را به خاک چادر مادر امیدهاست
چون خاندان فاطمه هستند مادری
جانم فدای فضهکنیزش که بودهاست
کوچکترین کرامت او کیمیاگری
وقتی قسیم دوزخ و جنت فقط علیست
باشد امید ما به کرم حداکثری
با اشرف خلائقِ عالم که مصطفیست
تنها علی رسیده به فیض برادری
دلبستهی کسی نشدم چون کسی نبود
غیر از علی و آل علی بابِ دلبری
خوشبخت آن فقیر که در آستانِ او
این فَقر را عوض نکند با توانگری
سنجیدن عیار قصائد به دست کیست؟
وقتی که شعر گوهر و مولاست گوهری
جانها فدای ماهترین یادگار او
عالم فدای غُربتِ فرزند عسکری
این بیت آخر است و سراپا نشستهایم
چشم انتظار آمدنِ ماهِ آخری
✍ #احمد_علوی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
عشق لبخند است لبخندی بدون واهمه
قطرهی اشک است آرام و بدون زمزمه
در تمامی جهان از ابتدا تا خاتمه
عشق تصویری ندارد جز علی و فاطمه
لحظه لحظه دم به دم از یکدگر دل میبرند
گر ببینیشان نمیفهمی کدام عاشقترند
گرچه شیرین است گاهی اعتراف عاشقی
کار هرکس نیست در دنیا طواف عاشقی
دست پروانهست همواره کلاف عاشقی
مدعی دیگر مزن بیهوده لاف عاشقی
فاطمه تنها یک عاشق دارد آن هم حیدر است
مرتضی تنها یک عاشق دارد آن هم کوثر است
فاطمه دنبال رفع بیقراریِ علیست
در نگاهش افضل الاعمال، یاریِ علیست
لذتش در زندگانی خانهداریِ علیست
بهترین لحظه برایش خواستگاریِ علیست
میرسد دستت به دامان علی با فاطمه
سخت دلتنگ نجف هستی بگو یا فاطمه
✍ #علی_ذوالقدر
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س_مدح
شروع نامهام نامی کریم است
که بسمالله الرحمن الرحیم است
به آن نامی کزان عالم برافروخت
بشر اسماء حُسنی را بیاموخت...
به آن نامی که بر ما روح بخشید
ز نورش زُهرهی زهرا درخشید
چه زهرایی؟ که معنیبخش اسماست
همانا اسم اعظم، اسم زهراست
خدا گر مدح او نازل نمیکرد
کتاب خویش را کامل نمیکرد
به نام کوثرِ قرآن ستودش
که لفظی بهتر از کوثر، نبودش
حساب نام یازهرا به ابجد
برآید یا علی و یا محمد
که زهرا زآندو هست و آندو، زهرا
جدایی نیست آری مهر و مه را
کسیکه کُفوِ آن نور جلی بود
علی بود و علی بود و علی بود
خوش آن روزی که با اذن خداوند
به دلخواه پیمبر یافت پیوند
جهانِ رحمت و علم و کرامت
به دنیای جمال و عشق و عصمت
رسیدش در شب جشن عروسی
عروس آسمان، بر خاکبوسی
به سائل داد چون پیراهنش را
به حکم «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ...»
اگرچه خانهٔ زهرا گِلین بود
حریم افتخار مسلمین بود
محبت، پایهٔ کاشانهی او
شرف، خشت بنای خانهی او
جهاز بانوی دنیا و عقبا
بُد از پشم و سفال و لیف خرما
سفالین کوزهای و مَشکی از پوست
اساس چشمگیر خانهٔ اوست!
سپهر، آیینهدار هستیاش بود
رهین آسیای دستیاش بود
حصیری گرچه فرشِ زیر پا داشت
به روی سر، همه نور خدا داشت
شُکوه آسمانها صیت او بود
گواه «فی بیوتٍ» بیت او بود
سلام هر شب و صبحِ پیمبر
شُکوه خانهاش کردی فزونتر
سلام، ای وحی مُنزَل در کلامت
که حق از کودکی گفته سلامت
به وحدت داده هر مویت شهادت
ورم کردهست پایت از عبادت
زیارتگاه انجُم، خاک پایت
زیارتنامهٔ حوران، ثنایت
تویی یاسین، تویی طاهای قرآن
تویی رمز اشارتهای قرآن
زنان را با عمل، ارشاد کردی
جهاد المرأه را فریاد کردی...
خدا را بندهای یکدانه بودی
پدر را دلخوشی در خانه بودی
دو تن بودید او را پشتوانه
تو در خانه، علی بیرون ز خانه
رسالت را گلستانی، بهاری
امامت را نگهبانی، قراری
خروش بیامان مسجدی تو
رسول خطبهخوان مسجدی تو
چو تو از دین، طرفداری که کردهست؟
امام خویش را یاری که کردهست؟
خروشت حامی جان علی شد
کلامت تیغ بُرّان علی شد
الا، ای راز رحمت در دو دنیا
تویی مشکلگشای هر دو دنیا
نخستین زن که در جنت در آید
تو هستی، کز قیامت محشر آید
چو در صحرای محشر پا گذاری
شفاعت را چو خورشیدی بر آری
ملائک صف به صف در چار سویت
علی و مصطفی در پیش رویت
مهار ناقهات در دست جبریل
خلایق محو این اکرام و تجلیل
به حیرت، کاین هیاهو چیست، یارب؟
کسی کاینسان در آید، کیست یارب؟
که از درگاه عزت در چپ و راست
ندا آید که این زهراست! زهراست!
در آنجا شیعیانت میدرخشند
نه تنها دوستانت را ببخشند،
که میبخشد خدای مهربانت
گناه دوستانِ دوستانت
در آن روزی که عالم بیقرارند
رسولان نیـز امید از تو دارند
در آن غوغا که بهر کس، مَفَر نیست
ز بیم جان، پدر فکر پسر نیست
زهر سو بانگ وانفسا بلند است،
ز ما فریاد یازهرا بلند است
تو دستِ دستگیری چون برآری
«مؤید» را مبادا واگذاری!
✍ مرحوم #سیدرضا_مؤید
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
#امیرالمومنین_ع_مدح
#حضرت_زهرا_س_مدح
ماه هر شب تا سحر محو تماشای علیست
تازه در این خانه زهرا ماه شبهای علیست
چشم دنیا روشن از ماه جمال مرتضاست
چشم زهرا روشن از روی دلارای علیست
با شگفتیهای دنیای علی بیگانهایم
این که دنیا پیش او هیچ است دنیای علیست
بارها با اشک خود زخم علی را بسته است
گرمی این دستها تنها مداوای علیست
روز وانفساست محشر، شیعیان لاتحزنوا
این که محشر خاک پای اوست زهرای علیست
یا علی امضا کند یا فاطمه فرقی که نیست
آخرش امضای زهرا عین امضای علیست
✍ #عباس_شاهزیدی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از
🚨فوری
اسامی نامزد های تایید صلاحیت شده رياست جمهوری شده منتشر شد👇
https://eitaa.com/joinchat/1958215808C9352291667
❌ببینید محمود احمدی نژاد تأیید یا رد صلاحیت شده؟👆
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
یک مرد و زن مکمل هم، در کنار هم
آیــینهوار هــردو یشان بی قرار هم
این زندگی بنا شده بر پایههای عشق
بی اعـتنا به ثــروت و دار و نـدار هم
یک خـــانهٔ محقر و یک قطـعهٔ حصیر
سـرمایههای اصلیشان اعتبار هم
کانون گـرم پروش غنچههای یاس
پیــوندشان وقوع و طــلوع بهار هم
در آسـمان عـاطفه این ماه و آفتاب
چرخیـدهاند تا به ابد در مدار هم
عاقد خـدا و مهریه آب و سکوت محض
آری شدند همنــفس روزگار هم
✍ #وحید_قاسمی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا علی با فاطمه همسر نه، همپرواز شد
غنچهی لبهای پیغمبر به خنده باز شد
پلک وا کردند رو به صبح، رو به روشنی
"یا علی گفتند و رسم عاشقی آغاز شد"
✍ #فائزه_زرافشان
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س_مدح
(فرازی از یک مثنوی)
بنویسید که معصومهی عصمت زهراست
سند محکم اثبات نبوت زهراست
دختری که لقب ام ابیها دارد
پدرش بوسه به دستش بزند جا دارد
و خداوند اگر «وَ اعْتَصِمُوا» میگوید
از کرامات نخ چادر او میگوید
سورهی دهر چنین گفته به مدحش سخنی
تا ابد، دهر نبیند به خود اینگونه زنی
نه فقط جلوهی او سورهی انسان آورد
چادرش یکشبه هفتاد مسلمان آورد
راه عرفان خداوند به او وابستهست
جز درِ خانهی زهرا همه درها بستهست
زُهد با دیدن او حس تفاخر دارد
قرة العین نبی، وصله به چادر دارد
همه در خدمت بانوی دوعالم بودند
ابر و باد و مه و خورشید و فلک هم بودند
فضه هم بود ولی باز خودش نان میپخت
نان برای دل بیتاب یتیمان میپخت
بارها خادمهاش گفت به لطفت شادم
(من از آنروز که در بند توأم آزادم)
::
فاطمه مرکز پیوند دو دریا شده بود
یعنی آئینهی پیغمبر و مولا شده بود
غیر زهرا که بجز حق به کسی راغب نیست
احدی کفو علی بن ابی طالب نیست
عشق باید که پس از این، سخن آغاز کند
مرتضی در بزند، فاطمه در باز کند
آفتاب از افق خانهیشان سر میزد
هرزمان فاطمه لبخند به حیدر میزد
کار او عشق علی بود، چه خیر العملی!
کیست خوشبختترین مرد جهان غیر علی؟!!!
وقت آن شد بنویسید که حجت، زهراست
سند محکم اثبات ولایت زهراست
اولین شیعه بیتاب علی زهرا بود
که سراپای وجودش سپر مولا بود
یک جهان هم اگر از بیعت خود بر میگشت
بازهم فاطمه دور سر حیدر میگشت
::
نسل زهرا و علی سلسلهی طوبی شد
میوهی این شجره، نایبهُ الزهرا شد
آسمانها پس از او یکسره کوکب دیدند
چادر فاطمه را بر سر زینب دیدند
زینب آن زن که علمدار دفاع از حرم است
خطبهی دم به دمش وارث تیغ دودم است
او که چون مادر خود پای ولایت مانده
یکتنه فاتحهی کاخ ستم را خوانده..
::
بنویسید امید دل زهرا مهدیست
چاره کار همه مردم دنیا مهدیست
✍ #مجید_تال
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س_مدح
جهان برای شکوفا شدن مهیا بود
و این قشنگترین اتفاق دنیا بود
که دست فاطمه در دستهای مولا بود
به اعتقاد من اصلاً غدیر اینجا بود
پدر به فاطمه رو کرد، اینچنین فرمود:
دلیل خلقت لاهوت ازدواج تو بود
قرار شد که شما بی قرار هم باشید
جهان دچار شما شد، دچار هم باشید
تمام عمر دمادم کنار هم باشید
و در مصاف خطر ذوالفقار هم باشید
دعای من همه این بوده تا به هم برسید
که خلق گشته زمین تا شما به هم برسید
نفس نفس همه جا عاشقانه همدم هم
خدا نکرده اگر زخم بود، مرهم هم
صفا و مروه و رکن و مقام و زمزم هم
چرا که قبلهی من هم علیست فاطمه هم
و رو به اهل مدینه چنین سفارش کرد
نوشتهام که سفارش نه بلکه خواهش کرد
همیشه نام علی را امام بگذارید
به خانوادهی من احترام بگذارید
برای فاطمه سنگ تمام بگذارید
و روی زخم دلش التیام بگذارید
جهان بدون علی رنگ و بو نخواهد داشت
بدون فاطمه هم آبرو نخواهد داشت
شنیده میشود از آسمان صدایی كه...
كشیده شعر مرا باز هم به جایی كه...
نبود هیچ كسی جز خدا، خدایی كه...
نوشت نام تو را، نام آشنایی كه
پس از نوشتن آن آسمان تبسم كرد
و از شنیدنش افلاك دست و پا گم كرد
نوشت فاطمه، شاعر زبانش الكن شد
نوشت فاطمه، هفت آسمان مزین شد
نوشت فاطمه، تكلیف نور روشن شد
دلیل خلق زمین و زمان معین شد
نوشت فاطمه یعنی خدا غزل گفتهست
غزل قصیدهی نابی که در ازل گفتهست
نوشت فاطمه، تعریف دیگری دارد
ز درك خاك، مقام فراتری دارد
خوشا به حال پیمبر، چه مادری دارد
درون خانه بهشت معطری دارد
پدر همیشه كنارت حضور گرمی داشت
برای وصف تو از عرش واژه بر میداشت
چرا كه روی زمین واژهی وزینی نیست
و شأن وصف تو اوصاف اینچنینی نیست
و جای صحبت این شاعر زمینی نیست
و شعر گفتن ما غیر شرمگینی نیست
خدا فراتر از این واژهها كشیده تو را
گمان كنم كه تو را، اصلاً آفریده تو را
كه گرد چادر تو آسمان طواف كند
و زیر سایهی آن کعبه اعتکاف كند
ملك ببیند وآنگاه اعتراف كند
كه این شكوه جهان را پر از عفاف كند
كتاب زندگیات را مرور باید كرد
مرور كوثر و تطهیر و نور باید كرد
در آن زمان كه دل از روزگار دلخور بود
و وصف مردمش «أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُر» بود
درون خانهی تو نان فقر آجر بود
شبیه شعب ابی طالب از خدا پُر بود
بهشت عالم بالا برایت آمادهست
حصیر خانهی مولا به پایت افتادهست
به حكم عشق بنا شد در آسمان علی
علی از آن تو باشد... تو هم از آن علی
چه عاشقانه همه عمر مهربان علی!
به نان خشك علی ساختی، به نان علی
از آسمان نگاهت ستاره میخواهم
اگر اجازه دهی با اشاره میخواهم،
به یاد آن دل از شهر خسته بنویسم
كنار شعر، دو ركعت نشسته بنویسم
شكسته آمدهام تا شكسته بنویسم
و پیش چشم تو با دست بسته بنویسم
به شعرِ از نفس افتاده جان تازه بده
و مادری كن و اینبار هم اجازه بده،
به افتخار بگوییم از تبار توأیم
هنوز هم كه هنوز است بی قرار توأیم
اگر چه ما همه در حسرت مزار توأیم
كنار حضرت معصومه در كنار توأیم
فضای سینه پر از عشق بی كرانهی توست
كرم نما و فرود آ، كه خانه خانهی توست
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
در گوش فرشتهها اذان باید گفت
تفسیر خوشِ «یَلْتَقِیان»* باید گفت
روزیکه علی و فاطمه خوشحالاند
تبریک به صاحب الزمان باید گفت
✍ #سیدمحمد_میرهاشمی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
غیر زهرا که بهجز "حق" بهکسی راغب نیست
احدی کفو علی بن ابی طالب نیست
✍ #مجید_تال
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
شبِ عروسیتان آسمان مصفّا شد
زمين پر از برکات خدای اعلی شد
شب فرار غم و ماندن خوشیها شد
که بین عرش خدا بزم شور برپا شد
"دلم ز پرده برون شد، کجايی ای مطرب؟"
هوا هوای جنون شد، کجايی ای مطرب؟
رمق به جان غزلها دميده شد امشب
جنون به مرز تماشا کشيده شد امشب
همينکه صحنهی اين عقد ديده شد امشب
ندا رسيد که "عشق آفريده شد" امشب
" معاشران! گره از زلف يار باز کنيد "
به سمت فاطمه و مرتضی نماز کنيد
زمان بخشش هر اشتباه آمده است
شب سياه به پايان راه آمده است
به شام تار، هوای پگاه آمده است
شب عروسی خورشيد و ماه آمده است
"دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوشباد"
که غنچه گل شده با نغمهی مبارکباد
شب وصال دو دلداده و دو دلبند است
به اين دليل دل کل خلق خرسند است
لب رسول از اين عقد، غرق لبخند است
که عاقدِ علی و فاطمه خداوند است
"سرود مجلس امشب فلک بهرقص آرد"
از آسمان گل ياس و سپيده میبارد
دونيمه شد شب معراج سيب پيغمبر
که نيم آن شده زهرا و نيم با حيدر
ولی رساند خدا اين دو را به همديگر
زبان شاعر از اين وصف الکن است آخر...
"به پير ميکده گفتم که: چيست راه نجات؟"
نوشت: "نذر ظهور گل علی صلوات"
✍ #مجتبی_خرسندی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7