eitaa logo
اشعار ناب آیینی
29هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
64 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
شُهرتِ ماست، مُحِبّانِ اباعبدالله ریزه خواریم، سَرِ خوانِ اباعبدالله نظرِ فاطمه از روزِ اَزَل بر ما بود نامِ ما بوده به دیوانِ اباعبدالله اَشکِ ما از کَرمِ زینبِ او تأمین است تا که هَستیم پریشانِ اباعبدالله "یاعَلی" گفتم و دیدم که علی گفت؛ "حُسین" پدرش رفته به قُربانِ اباعبدالله قَلمِ عَفو کِشیدند به پَرونده ی ما تا نِشَستیم به اِیوانِ اباعبدالله دینِ ما را نَبی آوَرد و حُسین اِبقاء کرد زیر دِینیم و مسلمانِ اباعبدالله مَرگ حَقّ است، ولی در دلِ میدان خوب است کاش باشَم زِ شهیدانِ اباعبدالله مادرم لُقمه ی نانی که سَرِ سُفره گذاشت همه خوردیم به اِحسانِ اباعبدالله جُرعه آبِ خُنَکی خوردم و گُفتَم با اَشک به فَدای لَبِ عَطشانِ اباعبدالله رَفته بودم سَرِ بازار لِباسی بِخَرَم یادَم آمَد تَنِ عُریانِ اباعبدالله عِلَّتِ سوختنِ چوب دَر آتش این است؛ چوبها خورده به دَندانِ اباعبدالله آه از شامِ غریبان، که به صَحرا اُفتاد شُعله بَر دامَنِ طِفلانِ اباعبدالله شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
جهان عشق مرید مرام عباس است ادب همیشه در عالم به نام عباس است طبیب درد تمام مذاهب عالم کبوترانه شفا جلد بام عباس است شنیده از لب مولای خود به نفسی انت چه جمله بهتر از این در مقام عباس است قیامت از همه سرها سر است بی تردید بهشت باغچه ای زیر گام عباس است "خدا به طالع او مهر پادشاهی زد" هرآنکسی که غلام غلام عباس است قیام کرده به پایش قیامت کبری قسم به عشق قیامت قیام عباس است کسی ندیده کنار حسین بنشیند مطیع محض امامت پیام عباس است فراز کعبه بلندای خطبه اش فرمود که طوف بیت به گرد امام عباس است دوباره سائل هر ساله آمده بر در و مستمند جواب سلام عباس است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با روضه‌ی دمادم تو گریه می‌کنم ای با مرام با دم تو گریه می‌کنم هر بار من به ماتم تو گریه کرده‌ام این بار هم به ماتم تو گریه می‌کنم با زخم‌های پیکر تو ضجه می‌زنم با گیسوان درهم تو گریه می‌کنم مصداق کلُ یوم...، تمامیّ سال را با قصه‌ی محرم تو گریه می‌کنم با مخزن‌البکاء و ابی‌مخنف و لهوف با مقتل مقرّم تو گریه می‌کنم با دعبل و فرزدق و حسّان و محتشم با نخل‌های میثم تو گریه می‌کنم بر عابس و زهیر و بریر و حبیب و حر بر عون و جون و ادهم تو گریه می‌کنم مثل غم تو قافیه‌ام تازه مانده است هر روز بر تو و غم تو گریه می‌کنم ای پرچم تو سرخ‌ترین سرخ روزگار هر شب به رنگ پرچم تو گریه می‌کنم یک بیت روضه... تا به حرم حمله‌ور شدند بر اشک‌های نم‌نم تو گریه می‌کنم در زیر تیغ شمر به گودال قتلگاه بر غربت مسلَّمِ تو گریه می‌کنم شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹اشک شوق🔹 بگو چه بود اگر خواب یا خیال نبود؟! که روح سرکش من در زمان حال نبود مگو که هیچ به دریا نمی‌شود پیوست اگر که رود نبود و اگر زلال نبود تمام قاعده‌ها را شکست در هم عشق! بزرگ و کوچکی آنجا به سن و سال نبود در آن شلوغی اگر گم شدن بلد بودی خیال یافتن خویشتن محال نبود.. قسم به آبلۀ پا و اشک شوقِ سلام که رنج راه، کم از لذت وصال نبود در آن مسیر دلم بس که یاد زینب کرد به چشم هر چه می‌آمد به جز جمال نبود زمین چه داشت اگر این طریق و جاده نبود؟ زمان چه داشت اگر این زمانِ سال نبود؟ کسی نگفت چرا پاسخ سؤالم را چه بود آن سفر آیا؟ اگر خیال نبود نشد که شرح دهم حال بی‌مثالم را که این دو خط غزل من، زبان حال نبود 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من آمده‌ام گرد و غباری باشم دور و بر تو گوشه کناری باشم یااین‌که به‌روی‌آتشت‌دود‌شوم یا‌برلب چایی‌ات‌بخاری‌باشم! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
9.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجلس تمام گشت و به پایان رسید کام کو تا رسد دوباره ز خورشید بار عام هر کس گرفت سهم خود از خوان او گرفت هر کس فتور کرد عطا شد بر او حرام چه هدیه ها که خلق ستاندند از حسین حاجات بی شمار گرفتند از امام کوهی ز جرمها و معاصی که کاه شد کاهی که شد به لطف نگاهی کهی تمام چه عجب و کبرها که به راهش غبار شد بی معرفت دلی شده لبریز از مرام هر لحظه یک اشاره ز خورشید می رسید تا صاحبان درد بگیرند التیام هر کس به هر طریق غلامی نمود یافت در آستان عشق خدا جاودانه نام ای عسکری عجیب نباشد فغان کنیم ما مانده ایم و حسرت یک خدمت مدام 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
♦️‌️‌سلام امام زمانم 🔹‌‌ چہ دلنشین است صبح را با نام شما آغاز ڪردن 🔹‌و با سلام بر شما جان گرفتن 🔹‌و با یاد شما پرواز ڪردن... 🔹‌چہ روح انگیز است با آفتاب محبت شما 🔹‌روییدن و با عطر آشناے حضورتان 🔹‌دل بہ دریا زدن و 🔹‌در سایہ سار لبخند زیبایتان امید یافتن... 🔹‌شڪر خدا ڪہ در پناه شمائیم ..
مدح حضرت فاطمه بنت اسد س از پنجره ی عرش به دنبال رصد بود از روز ازل ، حامل اسرار ابد بود ... مبهوت احد ، محو تماشای صمد بود ام اسد الله که فرزند اسد بود ... این شیرزن از هاشمیان نام و نشان داشت در رگ رگ او سوره ی کوثر جریان داست سر سلسله ی هرچه نکو فاطمه بوده است سر چشمه ی اسرار مگو فاطمه بوده است در آیه ی تطهیر ، وضو فاطمه بوده است هم همسر و هم مادر او فاطمه بوده است آن حیدر کرار که شاه دو جهان است ... نامش به خداوند قسم روح اذان است جز عشق در این جاده کسی همسفرش نیست جز نور خدا ، آینه ای دور و برش نیست جز احمد مختار ، کسی تاج سرش نیست انگار نه انگار ، محمد پسرش نیست ... این زن که پس از آمنه شد مادر احمد این زن که در آیین ادب بود سرآمد ... دریا شده با دیدن او غرق تلاطم ... باران شده هر قطره پر از نور و تبسم دیدند که گردیده در آغوش خدا گم از کعبه برون آمد و در روز چهارم ... گردید گرامی تر از آسیه و مریم ... مکه پس از آن بود که گردید مکرم ایزد صدف و گوهر خود را به تو بخشید شمس و قمر و اختر خود را به تو بخشید دردانه ی پیغمبر خود را به تو بخشید تسنیم ترین کوثر خود را به تو بخشید در عرش، عروس تو شده حضرت زهرا تو ام علی هستی و او ام ابیها ... توفیق ابوطالب از اذکار تو بوده است خوشبخت اسیری که گرفتار تو بوده است خاک قدم جعفر طیار تو بوده است دل باخته ی حیدر کرار تو بوده است حیدر پسرت گوهر تابنده ی کعبه است ای آنکه قدوم تو شکافنده ی کعبه است کعبه پس از این واقعه لبخند به لب شد شعبان رمضانی ست که مبهوت رجب شد زیتون که به قربان علی رفت رطب شد فرزند تو فخر عجم و شاه عرب شد ... حیدر همه ی عمر ، تو را سرور خود خواند پیغمبر اسلام تو را مادر خود خواند ... نشناخت کسی قدر علی را به خدا ، آه یک عده در این میکده ها چون من گمراه گفتند پس از ذکر سحرگاه و شبانگاه ... لاحول و لا قوة الا به یدالله ... کفر است ولی بر من مجنون حرجی نیست بی حیدر کرار امید فرجی نیست ... شاعر: احمد حسین پور علوی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به‌مناسبت وفات نام تو شفا... فاطمه‌ی بنت اسد یاد تو دوا... فاطمه‌ی بنت اسد از نوکر دلشکسته‌ات یادی کن در روز جزا... فاطمه‌ی بنت اسد ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چهارشنبه های إمام رضایی خاطرم هست خاطرات حرم بچگی هام تو ایستگاه حرم ساندویچای نذر نون و پنیر خط پنجاه چارراه حرم جلوی باغ نادری هربار دس فروشای پیر انگشتر بچگیم و گرفته بود محکم چادر امن مشکی مادر هی شلوغی ،مغازه و بازار هتلای بلند بلند هزار لای جمعیت مسیر حرم زیر لب مادرم میکرد تکرار السّلام علیک یا ضامن یا انیس النفوس آقاجان قربون غربتت برم آقا ای تو شمس الشموس آقا جان تو ندونستنای بچگیام بغض مادر رو خوب فهمیدم چشم خیس و تو چادر مشکیش گوشه گوشه تو روسریش دیدم این کیه...؟ این که مادرم هربار گریه هاش و میاره تو حرمش این چه آقاییه که هر کی میاد قسمش میده اون و به کرمش حتی مادر که روی پادردش السّلام علیک میخونه رو به گنبد طلا که وامیسته دیگه دردی براش نمی‌مونه تو شلوغی صحن خلوت داشت تو رواقای تو سرم انگار تو شلوغی صحن گم میشد درد پاهای مادرم انگار عشق تو پای به پای بچگیام هی بزرگ و بزرگ تر میشد حالا من گوشه های پیرهنم موقع السّلام تر میشد حالا من پا به پات با پسرم میرسونم خودم رو پابوست از نیشابور تا خود حرمت از دل تنگ تا دل توست ~~~ عشقت و خونوادگی داریم سینه سینه تا چارراه حرم هر کجا مونده رونده شیم بازم رو میاریم به سرپناه حرم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چهارشنبه امام رضایی سروده ای در سبک بیاد مرحوم «حسان» و مرحوم کریمخانی آمدم ای شاه به دربار تو بر درِ دربار گهربار تو آمده ام تاکه مرادم دهی درس محبّت تویادم دهی آمده ام تا شوم حاجت روا دربَرِ آن پنجره ی جانفزا آمده ام برحرمت سَر زنم در حرمت پاک و مطهر شوم آمده ام بوسه زنم دم به دم بر در دربار تو ای ذوالکرم آمده ام راز دل افشا کنم برتو دمی سفره ی دل وا کنم آمده ام تا گره ام وا شود درد من ای شاه مداوا شود آمده ام تا که نگاهم کنی صاحب صد رتبه و جاهم کنی آمده‌ام تاکه کنی یک نظر توبه نموده شوم حُرَّ دگر آمده ام آدم دیگر شوم زیر عنایات تو بهتر شوم جرم وگنه دارم وشرمنده ام بردَرِ این خانه پناهنده ام گرچه بود جرم وگناهم بسی جز تو ندارم به خدا من کسی دل نَکَنم زین حرم باصفا تا نفسی هست رضاجان مرا آمده ام راه نشانم دهی نادمم و خط امانم دهی خم شده پشتم ز گناه و خطا هرچه که هستم نِگهی کن مرا فاخردرمانده وعصیان گرم هست هوای دگری بر سرم هست عیان غایت منظور من دست بکش برسر پرشور من هست به دل خواهش دیگر مرا حاجت معقول مرا کن روا بعد خداوند؛ که خلاّق ماست رازق و روزی ده و؛رزّاق ماست آل شما؛ میرهدایت بود فُلک نجات بشریت بود آمده ام با تو کنم گفتگو بادل سوزان بگویم به تو گشته دل و دیده ی ما مشُتَعِل می خورد عشّاق شما خون دل چشم به راهیم و؛دعا می کنیم حضرت مهدی و؛صدا می کنیم آمده ام ؛ رو بزنم بر شما بهر ظهورش بنمائید دعا "" "" "" شاعر: مسلم فرتوت گلهین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بی تاب هرچه گفتیم ای ، ما را هم ببر از دل بی تاب ما اما تو نگْرفتی خبر قسمت نشد در ؛ پس لااقل ، مهمانمان کن یک قم المقدسه 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7