eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
میان کوفه قدم می‌زند دل‌آگاهی دوباره آه نه همدردی و نه همراهی شبانه می‌گذرد از میان نخلستان چنان که از دل انبوه ابرها ماهی! چگونه می‌شود آیا که هرشب این بشکوه دهان شکوه نهد بر دهانۀ چاهی؟ همان بزرگ که جز در عزای آینه‌اش کسی ندید که از دل بر آورد آهی مجاهدی که در سخت خیبر از جا کند دلاورانه به آسانی پر کاهی! شکافت لشکر کفر از هم آنچنان که خدا سپاه ابرهه را در مجال کوتاهی ببین به دوست چه میزان کرم روا دارد ندارد او که از اکرام قاتل اکراهی... تویی گواه یدالله فوق ایدیهم که نیست غیر تو مولای من! یداللهی به ذوالفقار تو سوگند تا ابد نرسد به آستان رفیع تو هیچ درگاهی به غیرملک تو رسم است در کدام اقلیم که نان سفرۀ درویش را دهد شاهی عجب بهانۀ نابی شد این غزل که به شوق شبی کنم سپری با تو تا سحرگاهی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شرمندتم آقا، برات آبرو نذاشتم من غیر بدی که برا تو چیزی نداشتم شرمندتم آقا که ازت حیا نکردم تو خوبی به من کردی و من وفا نکردم ببخش، اگه یادم میره صاحبم تو هستی ببخش،اگه یادم میره روبه روم نشستی ببخش،اگه جلو چشات بی حیایی کردم ببخش، اگه نفهمیدم منو گناهی کردم یا ایها العزیز من،چشاتو رو بدیم ببند یا صاحب الزمان یه بار،به روی نوکرت بخند یا صاحب الزمان آقا، بیا بیا بیا بیا ### نفرین شدس اون دل که برات جایی نداره بدبخت اونه که مثل تو آقایی نداره موندم به کی دلخوش میشه اون که بی تو باشه مهدی رو کسی که نداره پس کی آقاشه؟ ببخش،اونایی رو که از تو خبر ندارن ببخش،اگه فراموشت کرده دوست و دشمن ببخش،اگه که حرمتت رو نگه نداشتیم ببخش، اگه تو زندگی جا برات نذاشتیم محبتت رو جاری کن، توو قلب آدمای شهر آقا خودت یه کاری کن، عوض بشه هوای شهر یا صاحب الزمان آقا، بیا بیا بیا بیا ### غفلت من بیچاره رو از شما جدا کرد ظلمت هوای دنیامونو بدجور سیا کرد آقا تو که نیستی همه جا پر از بلا شد دنیا پُره ظلم و ستم و جور و جفا شد بیا، که دیگه جون شیعه به لب رسیده بیا،که ستم از یمن تا حلب رسیده بیا، آماده واسه فتح شام و حجازیم بیا تا برا مادرت یه حرم بسازیم بیت المقدسو بیا، بگیریم از یهودیا عجل علی ظهور آقا، به حرمت امام رضا یا صاحب الزمان آقا، بیا بیا بیا بیا http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه السلام دست من خالی است و چشمانی پر از اشک و گناه آوردم از خودم هم فراری ام، امشب من به اینجا پناه آوردم چیز بهتر نداشتم، با خود غیر ازین چشم های گریانم گریه ام قاطی ریا شده است اشک خالص که نیست، میدانم باخودم فکر می کنم گاهی " بی حیا این هزارمین بار است" در دلم وحی می شود انگار که دوباره بیا که غفار است سال ها بنده ی خودم بودم هی خودم را فریب می دادم همه چیزم به پای نفسم رفت جان مولا برس به فریادم قسمت می دهم تورا حقِ خانه ای که درش در آتش سوخت قسمت می دهم به آن مردی که پر همسرش در آتش سوخت به همان ذوالفقار تنها که سپرش را مقابلش کشتند به همان دستها که بستند و همسرش را مقابلش کشتند یا الهی به حق آن اشک و گریه های درون چاه علی آهِ مرد غریب می گیرد قسمت می دهم به آه علی روسیاهم خدا و حق من است به رویم درب بسته مانده اگر روضه میخوانم و یقین دارم گره ام باز می شود آخر   می روم با دوچشم گریانم به در خانه ی علی امشب آن علی که حدود سی سال است کم کمک جانش آمده بر لب خاطرات گذشته می کشد و فکر فردا عذاب می دهدش تب مولا که می رود بالا دست عباس، آب می دهدش به حسن خیره می شود گاهی یاد کوچه ... و می رود از حال به حسینش نگاه می کند و روضه می خواند از تهِ گودال حسنم پس چرا از آن سیلی هیچ حرفی به من نمی گفتی؟ نگرانم حسین جان! روزی زیر پاهای اسب می افتی چقدر حرف های ناگفته ار وصایای همسرش دارد به حسینش نگاه می کند و گوشه چشمی به دخترش دارد همه ی روضه های کرب و بلا باهم از پیش چشم او رد شد آه این قامت رشید حسین قسمت سم اسب خواهد شد تا به زینب نگاه می کرد...آه صورتش غرق حس غربت بود آخر این ناز دانه ی بابا سرنوشتش غم و اسارت بود؟ http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مُسدّس 21رمضان دوباره نیمه یِ شب بین خانه غوغا شد دوباره روضه همان روضه های زهرا شد برای غسل و کـفن پیکری مـُهیّا شد برای بُردن تابوت بازْ در وا شد تمام عرشِ خدا روضه خوان مولا شد غریبِ شهر روی شانه یِ غریبان رفت تراب آمد و در بَر ابوتراب گرفت دوباره خانه یِ ما رنگ اضطراب گرفت به سینه زد فَلک واز مَلک ثواب گرفت خدا خدایِ علی عاقبت جواب گرفت رسید فاطمه اش روضه یِ طناب گرفت دوباره نان و رطب از کـَفِ یتیمان رفت پس از پدر چقَدَر خانه سوت و کور شده وَ خنده از لب اهل حرم چه دور شده فغان و گـریه نوای دل صـبور شده بساط روضه یِ دختر دوباره جور شده تمام کوفه شده تار ... مثل گـور شده عـلی که رفت قرار دل پریشان رفت علی که رفت فقط می زدند زخم زبان برای اهـل حرم شهر کوفه شد زندان همان یتیم که از دست او گرفته نان غـروب توطئه شد از سپاهِ نااَهلان غروب و قصّه یِ گودال و خیمه یِ سوزان به روی نیزه سر پادشاه عطشان رفت همان که بود علی وقت بازی اش مَرکب به سُمِّ مَرکب خود نعلِ تازه زد یارب کشید معجر ناموس مرتضی...زینب به روی نیزه سر شاه را گرفت عجب وَچوب زد جلوی چشم دختران برلب گل سه ساله ی سلطان به سوی ویران رفت چه ها که بادل زینب نکرده این کوفه؟ تو نِیْ سوار ُو منم کوچه گـَردِ این کوفه زدند سنگ زن و طفل و مرد این کوفه نخورده آیه یِ قرآن به درد این کوفه سری غنـیمت ناب نبـردِ این کوفه به روی نیزه سری ندبه خوان و گریان رفت http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خجالتم نده و عاصیم خطاب مکن نده جواب مرا لااقل جواب مکن تمام خواسته هایم برای نفسم بود دعای من که دعا نیست مستجاب مکن صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم مرا به وقت مناجات غرق خواب مکن همین که ترس برم داشته خودش کافی ست تو با عتاب دلم را پر اضطراب مکن عتاب کردن تو بدتر از جهنم هست جهنمم ببر اما دگر عتاب مکن چقدر جار زدم من که "دوستم داری" بیا مقابل مردم مرا خراب مکن خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم زیاد روی من و توبه ام حساب مکن اگر که عبد نبودم نجف نمی رفتم مرا به خاطر شاه نجف عذاب مکن سوا نکن که همه با همیم جان حسین همه غلام حسینیم، انتخاب مکن... http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بگذرانم با چه حالی این شب دلگیر را؟ اشک من لبریز کرده کاسه های شیر را مینشینم پشت در، چشم انتظارم پا شوی با خودم ثانیه ها را میشمارم پا شوی پشت در وقتی زیادی مینشینی مثل من تازه وقتی گریه دارد میکند پیشت حسن تا کجاها میروی با این صدا جان علی؟ یاد یک کوچه نمی افتی تو را جان علی؟ مینشینم پشت در، این در چه کرده با دلت من یقین دارم همین "در" بوده اصلا قاتلت آه...سی سال است قلبت را زده داغی شکاف جای این شمشیر بدتر نیست از جای غلاف خارِ در چشم است این، اما تحمل میکنی آه، سی سال است قنفذ را تحمل میکنی من بمیرم که کسی مانند تو تنها نشد راستی پیدا شد آخر گوشواره یا نشد؟ http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کم کم چراغ عمرعلی می شود خموش گه می رسد به هوش وگهی میرود زهوش دردانه های فاطمه غرق شرر شدند پروانه های شمع وجود پدر شدند یک لحظه دیدگان خودش را علی گشود می دید زینبین و حسن با حسین بود عطری زیاس بود ولی یاس او نبود یعنی کنار بسترش عباس اونبود زد باغبان صدا که گل یاس من بیا گریه مکن امید دل عباس من بیا یک لحظه درکنار من وبسترم نشین این لحظه های آخر من دربرم نشین دارم وصیتی به تو ای نور دیده ام رزمنده ای شجاع تو را پروریده ام درکربلا تو اسوه ی ایثار می شوی بهر حسین من تو علمدار می شوی معنای آرزو و اصول الکرم تویی سقا تویی امید تمام حرم تویی وقتی که پا به آب شریعه گذاشتی با آن که سینه وجگر تشنه داشتی سوز لب برادر خود را مبر ز یاد بی او منوش آب در آن عرصه ی جهاد چشمان خود نهاد بهم گفت چشم چشم با گریه زیر لب همه دم گفت چشم چشم می گفت با نگاه که جانم فدای او من زنده ام که جان بسپارم برای او او سرور من است منم بنده ی حسین خدمتگزار و خادم شرمنده ی حسین در روز سرنوشت «وفایی» به نینوا داغش کمر شکست زخورشید کربلا http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آماده نمودند ،حنوط وكفنش را شستند به اشك غم وحسرت بدنش را مظلوم تر ازاو چه كسی بود،كه درشب مظلوم تراز فاطمه بردند تنش را درآن شب تاريك وغم آلودسپردند بـرزينب محنت زده بيت الحزنش را باديدة حيرت زده ازعرش ملائك ديدند غم وحُزن حسين وحسنش را دربين بيابان نجف عرش نشينان خواندنداحادیث ملال ومحنش را قدسي نفسان حرم قدس،شب قدر داد ند به زهرا خبر آمدنش را رفت آن كه پس ازغربت طوفاني خود،باز بافاطمه گويد غم تنها شدنش را پروانه پرش سوخت وشمع سحري مُرد گفتند به هم تاغمي از سوختنش را گويندخطيبان سماوات«وفایي» برمنبري از نورحديث سخنش را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وجودم نخل از غم بارور بود تمام حاصلم خون جگر بود ز هر شاخه هزاران ميوه دادم همانا پاسخم نيش تبر بود دلم از طفل، بر پستان مادر به ديدارِ اجل مشتاق‌تر بود اگرچه شاخه هايم را شكستند به هر شاخه هزارانم ثمر بود چه باك از تيغِ زهرآلودِ دشمن علي يك عمر در كام خطر بود هزاران زخم در دل داشتم من كه بس كاري تر از اين زخم سر بود به جان فاطمه آنكه مرا كشت نه تيغ ابن ملجم ، ميخِ در بود هزاران استخوان بودم گلوگير هزاران نيش خارم در بصر بود به هر آهم هزاران زخمِ فرياد به هر زخمم هزاران نيشتر بود تو اي قاتل، مرا كشتي نگفتي علي يك عمر غمخوار بشر بود! زدي شمشير بر فرق امامي كه حتي مهربان تر از پدر بود به اشك و خون دل بنويس «ميثم!» علي از فاطمه مظلوم‌تر بود http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آن شب دل مهتاب برایت می سوخت قلب و دل محراب برایت می سوخت وقتی که طبیب از کنارت برخاست یک دختر بی تاب برایت می سوخت ________________________________ در لحظه ی آخر که علی پر می زد فُزتُ به لبان و دم ز داور می زد در یاد مدینه بود و در کوفه ی غم شعله به دلش خاطره ی در می زد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شد بر سرِ حق؛ زخم ِ عمیقی ایجاد در مسجد کوفه دفن شد عدل و داد شمشیر به شیرازۂ قرآن خورد و ارکانِ هدایت به تزلزل افتاد! http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از تمامِ عشقها عشقِ شما بالاتر است ازتمامِ عـرش ایوانِ طلا بالاتر است هرکسی روزِ قیامت پرچمی دارد به دوش پرچمِ عشقِ علیِّ مرتضی بالاتر است یاامیرالمؤمنین روحِ تَنی عشقِ مَنی نوکرِ تو از سَلاطین بارها بالاتر است قبله وُقبله نما قبله شناس وُ قبله گاه بیرَقِ توحید بر دوشِ وِلا بالاتر است هفت پُشتِ دشمَنت رادیدی وُ ضربه زدی سوءِ چشمان خدا از چشمِ ما بالاتر است مهربانیِّ تو را در زندگی حس می کنم لطف بابا از غـریب وُ آشنا بالاتر است از نجف تاکربلا پایِ پیاده می روم اربعین را درک کردن باشما بالاتر است لافَتی الّا عـلی لا سیف اِلّا ذوالفقار من چه گویم ازشما فهم خدا بالاتر است وارِث برحقِّ تو تکیه به کعبه می زند ذکرِ یابنَ المرتضی آقا بیا بالاتر است http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7