eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.7هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
60 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
بارک الله نجمه امشب آفتاب آورده‌ای وجه ناپیدای حق را بی‌نقاب آورده‌ای در تراب امشب جمال بوتراب آورده‌ای یا به دامن احمد ختمی مآب آورده‌ای از دل دریای رحمت درِّ ناب آورده‌ای گل به دست خود گرفتی یا گلاب آورده‌ای؟ با جلال آمنه مرآت احمد زاده‌ای در حقیقت عالم آل محمّد زاده‌ای **** این پسر حسن خدا را مظهر است و منظر است این پسر سر تا به پا، پا تا به سر پیغمبر است این پسر هم مصطفی هم فاطمه یا حیدر است تو چو مریم، این پسر عیسای عیسی پرور است این پسر در هفت دریای ولایت، گوهر است این پسر قرآن بابا روی دست مادر است ایـن شـه ملک قـدر فرمانده جیش قضاست این همان جان جهان مولا علی موسی‌الرضاست **** بضعۀ ختم رسالت، روح قرآن است این بلکه هم جان جهان، هم یک جهان جان است این قدر قدر و نور نور و فرق فرقان است این من به قرآن می‌خورم سوگند، قرآن است این جان دین، اصل ولایت، روح ایمان است این شمع جمع انبیا در بزم امکان است این لاله‌های وحی از فیض بهـارش کرده گل بوسۀ موسی‌ابن‌جعفر بر عذارش کرده گل **** ظرف نامحدود دریاهای رحمت ساغرش آسمان گردیده چون پروانه بر دور سرش ضامن آمرزش خلقی است آهوی درش حافظ ایران اسلامی است در قم خواهرش جد امیرالمؤمنین، ام ابیها مادرش عالم هستی گرفته همچو کعبه در برش موسی عمران بیا فرزند موسی را ببین آدم و نوح و خلیل الله و عیسی را ببین **** چار صحن او پناه چار رکن عالم است گندم مرغان صحنش عکس خال آدم است گنبد زرین او خورشید ماه مریم است پیش احسانش به سائل گر جهان بخشد، کم است در زمین قصر بلندش، عرش عرش اعظم است شهر مشهد چون مدینه، او رسول اکرم است خسروان در کویش احساس حقارت می‌کنند انبیـاء و اولیـا او را زیـارت می‌کـنند **** سایۀ گلدسته‌هایش سجده‌گاه آفتاب آسمان بر خاک راه زائرش ریزد گلاب جبرئیل از جام سقا خانه‌اش نوشیده آب از حساب آسوده باشد زائرش روز حساب پای دیوار حریم قدس او یک لحظه خواب باشد از بیداری قدرش فزون اجر و ثواب بهترین عبد خدا اینجا خدایی می‌کند از تمـام آفرینش دلربـایـی می‌کند **** از هزاران کعبه زیر سایۀ دیوار تو بار خیل انبیا افتاده در دربار تو من کیم تا باشم ای وجه خدا، زوار تو؟ خارم و روییده‌ام در دامن گلذار تو می‌کشی ناز مرا هر چند هستم عار تو گرچه بودم با گناهم باعث آزار تو هر چه می‌بینی بدی از من نمی‌رانی مرا من خجالت می‌کشم اما تو می‌خوانی مرا **** رأفتت نازم چرا از من حمایت می‌کنی؟ از جهنم در بهشت خود هدایت می‌کنی زنده‌ام از فیض سرشار ولایت می‌کنی همچنان از کوثر نورم سقایت می‌کنی نه مرا می‌رانی از خود، نه شکایت می‌کنی قاتلت گر بر درت آید، عنایت می‌کنی این که دشمن هم بوَد چون دوست مرهون شما عفو و جـود و بذل و احسان است در خون شما **** کیستی تو؟ ظرف احسان خداوندی، رضا در کرم مثل خدا بی‌مثل و مانندی رضا من همه بی‌آبرو، تو آبرومندی رضا تیرگی بودم به بحر نورم افکندی رضا بس که آقایی، به رویم در نمی‌بندی رضا هر چه گریاندم دلت را، باز می‌خندی رضا تو رؤف اهل‌بیتی، لطف و احسان بایدت میزبـانی و پـذیرایی ز مهمـان بایدت **** من به زنجیر غمت عمری اسیرم یا رضا بسته شد از خاک زوارت خمیرم یا رضا با تولای شما دادند شیرم یا رضا وز گنه در آستانت سر به زیرم یا رضا بار ده تا قبر تو در بر بگیرم یا رضا لطف کن تا گوشۀ صحنت بمیرم یا رضا هر چه بودم هر چه هستم«میثم»کوی توام از خجالت کـورم امـا عاشق روی تـوام 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به دامان آسمان دُر و گُوهر،داشت ستاره دسته دسته گل به بَر،داشت ز لبخند ملاٸک،نور می ریخت سحر از وقتِ موعودی ،خبر داشت قسم بر فجر،در صبحِ مدینه خدا از چهره ٔخود پرده،برداشت عیان شد از قضا،الله اکبر گل روی رضا الله اکبر خدا را نجمه امشب مظهر آورد دوباره،آمنه،پیغمبر آورد علیِ دیگری از کعبه،آری حسن یا که حسینِ دیگر آورد همان مادر که صد مریم کنیزش مسیحایی مسیحا پرور آورد عروس فاطمه(س)،قُرص قَمر زاد به مدحش هرچه گویم،خوبتر زاد الا ای حضرت سلطان هشتم که عشقت بُرده خواب از چشمِ مردم زند بر شانه هایت بوسه خورشید به تعظیم تو داٸم ماه و انجُم بهشت ارزانی آنکه بگیرد ز دستِ لطفِ تو یک دانه گندم تو مولای سریرِ اِرتضایی اَبا الجودی،علی موسی الرضایی امیدِ اولین و آخرینی تو وجه الله بر روی زمینی نه تنها عالم آل محمد(ص) رٸوفِ اهل بیتِ طاهرینی به نامت،سِکّهٔ لطف و کرامت تو حَبل الهی و حِصنِ حَصیِنی تمامِ ماسِوا ، مَحوِ جَمالت همه سر گشتهٔ جاه و جَلالت زمین و آسمان،پروانهٔ تو کریمان،مستمندِ خانهٔ تو حیات جاودانی دارد آنکه لبی تَر کرده از پیمانهٔ تو نگاهِ آرزویِ هشت،جَنَّت به سوی صَحنِ سقا خانهٔ تو نگهبان حَریمت،اَشجَعُ الناس عموی مهربانی مثلِ عباس(ع) جدایی از شما،عینِ عذاب است دُعا پای ضریحت مُستجاب است حریمِ امنِ تو،اهل گُنَه را بهشتِ بی حساب و بی کتاب است به استقبال زَوّارِ حریمت به دست انبیا، عطر و گلاب است تو را حُور و مَلک گَرمِ طوافند در ایوان طلا در اعتکافند کسی در کوی تو دیگر گدا نیست نگفته میدهی گفتن رَوا نیست اگر که هر دو عالم را ببخشی که با ز اندازهٔ جودِ شما نیست اگر اِذنِ زیارت از تو باشد زمشهد فاصله تا کربلا نیست گرفتارم،اسیری مُستمندم بُود نامِ تو ذکر بَند بَندَم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به گنبد وعلم حضرت رضا صلوات به جلوه حرم حضرت رضا صلوات زگرمی نفسش مرده زنده می گردد به معجزات دم حضرت رضا صلوات فرشتگان سما کفشدار این حرم اند به رتبه خدم حضرت رضا صلوات گدایی در او را به سلطنت ندهم به رحمت و کرم حضرت رضا صلوات جواز کرببلا میدهد به زوارش به جوهر قلم حضرت رضا صلوات 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای رأفت تو رأفت ذات خدا رضا از پای تا به سر علی مرتضی رضا نامت از آن رضاست که در عرصه ی حساب حق نیست بی‌رضای تو از کس رضا، رضا هر کس که بیشتر کرمش می‌رسد به خلق او بیشتر برد به درت التجا رضا عیسی صفای روح گرفته در این حرم موسی ستاده بر در تو با عصا رضا از روضه ی مقدس تو می وزد نسیم تا باغ خلد، با نفس انبیا رضا جوشد زبس اجابت از این آستان قدس گم می‌شود کنار ضریحت دعا، رضا آغوش خود گشوده برای خوش‌آمدش از هر دری که سوی تو آید گدا، رضا خود پیشتر ز خواندن اذن دخول من بر من نگاه کردی و گفتی بیا رضا در کوی تو ز بس که رئوفی تو، زائرت داند ثواب، اگر چه بیارد خطا، رضا من شرم می‌کنم که بیایم در این حرم تو می‌زنی مرا ز کرامت صدا، رضا آید به گوش دل ز طپش‌های سینه‌ام دائم صدای زمزمه ی یا رضا رضا در آستان قدس تو انگار می‌کنم گردیده قسمتم سفر کربلا رضا نشناختم، امام زمان زائر تو بود کردم سلام و داد جواب مرا رضا با آنکه شهریار همه عالمی، کسی مثل تو نیست با فقرا آشنا رضا یک بار اگر کند به خراسان زیارتت بر بازدید زائرت آیی سه جا رضا اول به خُلد فاطمه گوید جواب او هر کس صدا زند ز ره صدق «یا رضا» مولای من به جان جواد الائمه‌ات دست مرا بگیر، برای خدا رضا دست مرا گرفتی و سوگند می‌خورم آقاتری از اینکه نمایی رها رضا زوار چون به سوی حریمت سفر کنند باید که جان دهند به گنبد نما رضا هر کس به عمر خود شده مأنوس با کسی «میثم» گرفتـه انس بـه مهـر شما، رضا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هنگام سرور مومنین است امشب عالم همه چون خلد برین است امشب تبریک بگو به خواهرش معصومه میلاد امام هشتمین است امشب 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یا ربِ وقت سحر تقرب شب هاست رو به کریمان زدن عبادت لبهاست بستر بیمار وعده گاه طبیب است خیری اگر میدهند برکت تب هاست نوکر گمنام هم بنام شد اینجا آنچه مهم نیست پیش یار لقب هاست سِیر الهیِ اهل عشق همیشه رحمت ذی القعده هاست لطف رجب هاست ذکر رضا قند کرده تلخی مارا شهد نبات است اینکه بین رطب هاست مادرم امد مرا به دست رضا داد آبرویم را خرید خانه اش آباد! محضر سلطان می آورند اگر دست میشکنند عاشقان به شوق نظر دست دست به دامان حلقه های ضریحم کودکم و میدهم به دست پدر دست بین قنوتم افاضه کرد مکرر خیر کثیر است در زمان سحر دست عقل چکارست تا گدای تو هستم فیض به من بیشتر رسانده ز سر... دست تر شده از دیدن حرم چقدر چشم پر شده از محضر شما چقدر دست سفره گشا تا رضاست سفره نشینم ضامن آهو نوشته روی نگینم پشت سر زائران دعاست،دعایت دلخوشی دعبل است خاک عبایت سلسله بر گردن روات کشیدی جان بفدای کلام مثل طلایت کعبه تویی مسجدالحرام بهانه قبله تویی قم شدست قبله نمایت قصر به هم ریخت در مناظره وقتی.. آبروی جاثلیق ریخت به پایت کن فیکونِ تو فاش شد سر سفره شیر میاید برون ز پرده برایت روی دو چشم ترم قدم بزن ای ماه تا که مطهر شود شبیه قدمگاه.. آمدم ای شاه با نشان و نشانی پیش تو باشد دلم به حکم امانی وقت نماز است صف پر است کمک کن کاش مرا هم کنار خود بنشانی هرچه کنی از درت جدا نشوم من خواه بخوانی مرا و خواه برانی جاروی خدام را ببخش به زوار تا که دراین دل کنند خانه تکانی ابن شبیب آمدست دیدنت آقا موقع روضه شدست و مرثیه خوانی ناله ان کنتَ باکیاََ بزن آقا سینه برآن شاه بی کفن بزن آقا یابن الشبیب عمه ام دلش پر غم شد چادر و پوشیه بین قافله کم شد جد غریبم ز روی اسب زمین خورد پیرهنش بر فراز نیزه علم شد دامنشان گر گرفت صورتشان سوخت آتش خیمه بلای اهل حرم شد چرخش شلاق ها به بازویشان خورد قامت معصومه ها شکسته و خم شد بعد هزاران هزار زخم جگر سوز نوبت بازار شام و هلهله هم شد زخم غرورم ز ماجرای حجاب است گریه ی من بیشتر برای رباب است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بی نور امام این جهان تاریک است میلاد خجسته رضا نزدیک است برساحت صاحب الزمان ای یاران ذکر صلوات بهترین تبریک است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یا ربِ وقت سحر تقرب شب هاست رو به کریمان زدن عبادت لبهاست بستر بیمار وعده گاه طبیب است خیری اگر میدهند برکت تب هاست نوکر گمنام هم بنام شد اینجا آنچه مهم نیست پیش یار لقب هاست سِیر الهیِ اهل عشق همیشه رحمت ذی القعده هاست لطف رجب هاست ذکر رضا قند کرده تلخی مارا شهد نبات است اینکه بین رطب هاست مادرم امد مرا به دست رضا داد آبرویم را خرید خانه اش آباد! محضر سلطان می آورند اگر دست میشکنند عاشقان به شوق نظر دست دست به دامان حلقه های ضریحم کودکم و میدهم به دست پدر دست بین قنوتم افاضه کرد مکرر خیر کثیر است در زمان سحر دست عقل چکارست تا گدای تو هستم فیض به من بیشتر رسانده ز سر... دست تر شده از دیدن حرم چقدر چشم پر شده از محضر شما چقدر دست سفره گشا تا رضاست سفره نشینم ضامن آهو نوشته روی نگینم پشت سر زائران دعاست،دعایت دلخوشی دعبل است خاک عبایت سلسله بر گردن روات کشیدی جان بفدای کلام مثل طلایت کعبه تویی مسجدالحرام بهانه قبله تویی قم شدست قبله نمایت قصر به هم ریخت در مناظره وقتی.. آبروی جاثلیق ریخت به پایت کن فیکونِ تو فاش شد سر سفره شیر میاید برون ز پرده برایت روی دو چشم ترم قدم بزن ای ماه تا که مطهر شود شبیه قدمگاه.. آمدم ای شاه با نشان و نشانی پیش تو باشد دلم به حکم امانی وقت نماز است صف پر است کمک کن کاش مرا هم کنار خود بنشانی هرچه کنی از درت جدا نشوم من خواه بخوانی مرا و خواه برانی جاروی خدام را ببخش به زوار تا که دراین دل کنند خانه تکانی ابن شبیب آمدست دیدنت آقا موقع روضه شدست و مرثیه خوانی ناله ان کنتَ باکیاََ بزن آقا سینه برآن شاه بی کفن بزن آقا یابن الشبیب عمه ام دلش پر غم شد چادر و پوشیه بین قافله کم شد جد غریبم ز روی اسب زمین خورد پیرهنش بر فراز نیزه علم شد دامنشان گر گرفت صورتشان سوخت آتش خیمه بلای اهل حرم شد چرخش شلاق ها به بازویشان خورد قامت معصومه ها شکسته و خم شد بعد هزاران هزار زخم جگر سوز نوبت بازار شام و هلهله هم شد زخم غرورم ز ماجرای حجاب است گریه ی من بیشتر برای رباب است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تقدیم به خاک پای حضرت نجمه خاتون سلام الله علیها، مادر امام رضا علیه السلام ز خاطر برده ماه هفتمِ هفت آسمان، غم را حمیده مادرش وقتی به او بخشید تکتم را ١ زنی که کنیه ی او حضرت ام البنین بوده ٢ کسی که پرورانده در بغل، سلطانِ عالم را همان نجمه که عطر حضرت معصومه را دارد همان که کرده جاری در کویر شور، زمزم را همان که کودکش قبل از تولد در سحرگاهان برایش خوانده با صوت جلی، آیاتِ محکم را ٣ همان خورشید هشتم که پناه بی پناهان است 4 همان که برده بالا تا فراز عرش، پرچم را علی صورت علی سیرت علی ظاهر علی باطن دوباره غصب کردند از علی حق مسلم را چه فرزندی، همان که ناله ی یابن الشبیب او دمادم زنده کرده روضه ی باز محرم را کسی که مادر خورشید شد، فرزندِ فرزندش کشد بر خاک ذلت بینی یحیی بن اکثم را عجب شمس الشموسی از نگاه نجمه جاری شد که روشن کرد تا روز قیامت کل عالم را 1_عیون اخبار الرضا علیه السلام جلد ١ ص ١٢ 2_الوافی بالوفیات جلد ٢٢ ص ١54 3‌_عیون اخبار الرضا علیه السلام جلد ١ ص ١٧ 4_عیون اخبار الرضا علیه السلام جلد ١ ص ٢٠ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غافل نشو شاید نظری شد امشب شاید که مبارک سحری شد امشب شاید که به خاطر امام هشتم... از یوسف زهرا خبری شد امشب 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از راه ، دوباره ماهِ دلخواه رسید از عرش ندای "بارک الله" رسید جبریل، جلودارِ ملائک شده و با زمزمهٔ " آمدم ای شاه " رسید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یا ربِ وقت سحر تقرب شب هاست رو به کریمان زدن عبادت لبهاست بستر بیمار وعده گاه طبیب است خیری اگر میدهند برکت تب هاست نوکر گمنام هم بنام شد اینجا آنچه مهم نیست پیش یار لقب هاست سِیر الهیِ اهل عشق همیشه رحمت ذی القعده هاست لطف رجب هاست ذکر رضا قند کرده تلخی مارا شهد نبات است اینکه بین رطب هاست مادرم امد مرا به دست رضا داد آبرویم را خرید خانه اش آباد! محضر سلطان می آورند اگر دست میشکنند عاشقان به شوق نظر دست دست به دامان حلقه های ضریحم کودکم و میدهم به دست پدر دست بین قنوتم افاضه کرد مکرر خیر کثیر است در زمان سحر دست عقل چکارست تا گدای تو هستم فیض به من بیشتر رسانده ز سر... دست تر شده از دیدن حرم چقدر چشم پر شده از محضر شما چقدر دست سفره گشا تا رضاست سفره نشینم ضامن آهو نوشته روی نگینم پشت سر زائران دعاست،دعایت دلخوشی دعبل است خاک عبایت سلسله بر گردن روات کشیدی جان بفدای کلام مثل طلایت کعبه تویی مسجدالحرام بهانه قبله تویی قم شدست قبله نمایت قصر به هم ریخت در مناظره وقتی.. آبروی جاثلیق ریخت به پایت کن فیکونِ تو فاش شد سر سفره شیر میاید برون ز پرده برایت روی دو چشم ترم قدم بزن ای ماه تا که مطهر شود شبیه قدمگاه.. آمدم ای شاه با نشان و نشانی پیش تو باشد دلم به حکم امانی وقت نماز است صف پر است کمک کن کاش مرا هم کنار خود بنشانی هرچه کنی از درت جدا نشوم من خواه بخوانی مرا و خواه برانی جاروی خدام را ببخش به زوار تا که دراین دل کنند خانه تکانی ابن شبیب آمدست دیدنت آقا موقع روضه شدست و مرثیه خوانی ناله ان کنتَ باکیاََ بزن آقا سینه برآن شاه بی کفن بزن آقا یابن الشبیب عمه ام دلش پر غم شد چادر و پوشیه بین قافله کم شد جد غریبم ز روی اسب زمین خورد پیرهنش بر فراز نیزه علم شد دامنشان گر گرفت صورتشان سوخت آتش خیمه بلای اهل حرم شد چرخش شلاق ها به بازویشان خورد قامت معصومه ها شکسته و خم شد بعد هزاران هزار زخم جگر سوز نوبت بازار شام و هلهله هم شد زخم غرورم ز ماجرای حجاب است گریه ی من بیشتر برای رباب است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7