#امام_صادق_علیهالسلام
#غزل
به منبر میرود دریا، به سویش گام بردارید
هلا! اسلام را از چشمهٔ اسلام بردارید
مبادا از قلمها جابیفتد واژهای اینک
که بر منبر قدح کج کرده ساقی، جام بردارید
«سَلونی» را هدر کردند روزی مردمان، امروز
بپرسیدش! از اسرار جهان ابهام بردارید
الا ای شاعران! چشمان او آرایهٔ وحی است
برای ما از آن باران کمی الهام بردارید
نسیم صبح صادق میوزد از گیسوی صادق
از آن مضمون پیچیده جناس تام بردارید
به فرزندان، به اهل خانه جز ایشان که میگوید
غلام خستهام خفته، قدم آرام بردارید
اگر فرمان او باشد، نباید پلک برهم زد
به سوی شعله چون هارون مکّی گام بردارید
«رُویَّ عَن امامِ جعفر الصّادق لَه الرّحمَه...»
به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید
به جای حج به سوی کربلا رفتن خداجوییست
کفن باید به جای جامهٔ احرام بردارید
اگر در گوش نوزادی اذان میخواند، میفرمود
که با آب فرات و تربت از او کام بردارید
میان شعلهها آیات ابراهیم میسوزد
میان گریه ختم سورهٔ انعام بردارید
#سیدحمیدرضا_برقعی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_صادق_علیهالسلام
فرازی از یک #ترکیب_بند
چه شد که در افق چشم خود شقایق داشت
مدینهای که شب پیش صبح صادق داشت
میان حوزهٔ علمیه اختلاف نبود
که بهر رحلتش استاد، میل سابق داشت
و تا همیشه دگر بیمراد میمانند
چهار هزار مریدی که مرد عاشق داشت
به سمت مغرب اگر رفت عمر خورشیدش
هزار قلّهٔ پر نور در مشارق داشت
چه با شُکوه غم خود به دل نهان میکرد
چه شِکوهها که از آن فرقهٔ منافق داشت
به غیر داغ محرم گلی ز باغ نچید
چقدر روضهٔ گودال در دقایق داشت
خلیل بود ولی آتشش سلام نشد
همان که در نفسش عطری از حدائق داشت
هزار طائفه آمد هزار مکتب رفت
و ماند شیعه که «قال الامامُ صادق» داشت
سخن به محضرش این است ای حقیقت علم
ندیده چشم زمانه طلوع این همه حلم
کدام بغض گلوگیر در پگاهت بود
که رو به پنجرهٔ آسمان نگاهت بود
هنوز در تب شمشیر علم و حکمت توست
حریم مدرسههایی که رزمگاهت بود
گواه گفتهام این نخلها که همچو علی
شب مدینه پر از بغضِ سر به چاهت بود
نمانده جز گل لاله به باغ ابراهیم
که بین خانه فقط شعلهها پناهت بود
چنان به نیمهشبی میشکست حرمت تو
که قلب دشمن تو نیز عذرخواهت بود
چه خوب میشد اگر دست کم سه شمع و ضریح
به قبر سادهٔ ارواحُنا فداهت بود
برای غصهٔ تو کاش جای صبری بود
و دست کم به مزار تو سنگ قبری بود
#جواد_محمدزمانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_صادق_علیهالسلام
#غزل
در مطلع شعر تو نچرخانده زبان را
لطف تو گرفت از من بیچاره امان را
شد دشمن تو معترف، انگار خداوند،
در گوش تو گفته همه اسرار جهان را
با رایحهٔ خِطّهٔ سرسبز عبایت
کوتاه کن از باغ دلم دست خزان را
با امر تو هر چند در آتش ندویدم
هر چند فدای تو نکردم سر و جان را
هر چند مرید تو شدن شأن زرارهست
ای کاش که این عاشق بینام و نشان را...
بگذار که تا ظل بنیساعده یکبار
من جای تو بر دوش کشم کیسهٔ نان را
ماندم که در خانهات آن روز چرا سوخت
آتش که نسوزاند تن خادمتان را
با لحن حجازی شبی از حضرت موعود
خواهیم شنید از حرمت صوت اذان را
#حسین_عباسپور
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_صادق_علیهالسلام
#غزل
بگو برای من ای شعر از زمانهٔ او
کدام بیت مرا میبرد به خانهٔ او
شبی دلم به هوای زیارت آمده است
مگر قرار بگیرد در آستانهٔ او ...
از او بپرس به عقلم نمیرسد اصلاً
که چیست فلسفهٔ عشق بیکرانهٔ او
خوشا به حال عبایی که در کشاکش باد
گذاشتهست سرش را فقط به شانهٔ او
گذشتهها نگذشتهست باقی است هنوز
زبانه میکشد آتش از آشیانهٔ او
بگو چگونه از این شهر صبح صادق رفت
بگو برای من از رفتن شبانهٔ او
نه از غم است که من گریه میکنم امشب
فقط به خاطر لبخند صادقانهٔ او...
#اعظم_سعادتمند
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_صادق_علیهالسلام
#چارپاره
کاش من هم به لطف مذهب نور
تا مقام حضور میرفتم
کاش مانند یار صادقتان
بیامان در تنور میرفتم
علم عالم در اختیار شماست
جبر در این مسیر حیران است
چشمهایت طبیب و... بیمارش
یک جهان جابربنحیان است
روز و شب را رقم بزن آخر
ماه و خورشید در مُرکّب توست
ملک لاهوت را مراد تویی
آسمانها مرید مذهب توست
قصه تکرار میشود یعنی
باز هم در مدینه عاشق نیست
کوچه در کوچه شهر را گشتم
هیچکس با امام، صادق نیست
خواب دیدم که پشت پنجرهها
روبروی بقیع گریانم
پا به پای کبوتران حرم
در پی آن مزار پنهانم
گریه در گریه با خودم گفتم
جان افلاک پشت پنجرههاست
آی مردم! تمام هستی ما
در همین خاک پشت پنجرههاست
#سیدحمیدرضا_برقعی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مدح_میلاد_پیامبر_اکرم و #امام_صادق_علیهالسلام
«السلام علیکم یا اهل بیت النبوه»
┅═┄⊰༻ا🌼ا༺⊱┄═┅
زِ یک مشرق نمایان شد دو خورشیدِ جهان آرا
که رخت نور پوشاندند بر تن آسمان ها را
دو مرآت جمال حق دو دریای کمال حق
دو نور لایزال حق دو شمع جمع محفل ها
دو وجه الله ربانی دو سر الله سبحانی
دو رخسار سماواتی دو انسان خدا سیما
دو عیسی دم دو موسی ید دو حسن خالق سرمد
یکی صادق یکی احمد یکی عالی یکی اعلا
یکی بنیانگر مکتب یکی آرندۀ مذهبی
یکی انوار را مشعل یکی اسرار را گویا
یکی از مکه انوار رخش تابید در عالم
یکی شد در مدینه آفتاب طلعتش پیدا
یکی نور نبوت را به دل ها تافت تا محشر
یکی نور ولایت را ز نو کرد از دمش احیا
رسد آوای قال الصادق و قال رسول الله
به گوش اهل عالم تا که این عالم بود بر پا
یکی جان گرامی در دو جسم پاک و پاکیزه
دو تن اما چو ذات یک تا هر دو بی همتا
محمد کیست؟ روح پاک کل انبیا در تن
که حتی در عدم بودند بی او انبیا یک جا
محمد کیست ؟مولایی که مولانا علی گوید
منم عبد و رسول الله بر من رهبر و مولا
محمد از زمان ها بیشتر می زیست با خالق
محمد از مکان پیموده ره تا اوج اوعدنا
محمد محور عالم محمد رهبر آدم
محمد منجی هستی محمد سید بطحا
محمدکیست؟ آنکه بوده قرآن دفتر مدحش
که وصفش را نداند کس به غیر از قادر دانا
محمد را کسی نشناخت جز حق و علی هرگز
چنان که جز خدا و او کسی نشناخت حیدر را
وضو گیرم ز آب کوثر و شویم لب از زمزم
کنم آنگه به مدح حضرت صادق سخن انشا
ششم مولا ششم هادی ششم رهبر ششم سرور
که هم دریای شش گوهر بود هم در شش دریا
صداقت از لبش ریزد فصاحت از دمش خیزد
فلک قدر و ملک عبد و قضا مهر و قدر امضا
مرا دین نبی مهر علی و مذهب جعفر
سه مشعل بوده و باشد چه در دنیا چه در عقبی
در دیگر زنم غیر از در آل علی هرگز
ره دیگر روم غیر از ره این خاندان حاشا
بهشت من بود مهر علی و مهر اولادش
نه از محشر بود بیمم نه از نارم بود پروا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تقدیم به #امام_صادق_علیهالسلام
هر که خدا را گشت مظهر می شود صادق
آن دل که گردد با خدا تر می شود صادق
دل داده ی حق ، دل به هر باطل نمی بندد
خوش آن دلی که پیشِ دلبر می شود صادق
بی عشقِ اولادِ علی دنیا پر از کِذب است
دنیا به دستِ آلِ حیدر می شود صادق
کسبِ رضایت می کند از احمد و حیدر...
آن بنده ای که چون ابوذر می شود صادق
ما راست می گوییم ، حق با غیرِ حیدر نیست
از این جهت بر شیعه رهبر می شود صادق
سر چشمه ی صدق اند کلّ اهل بیت امّا ..
صدّیقه شد زهرا و جعفر می شود صادق
ما را همه از شیعیانِ جعفری گویند
پس در مدارِ شیعه محور می شود صادق
در کارزارِ علم و دانش مردِ میدان اوست
در جبهه ی اسلام ، لشکر می شود صادق
علامه ها از علم او تکبیر می گویند
یک جلوه از اللهُ اکبر می شود صادق
از بس که می خوانند واعظ ها حدیث از او
هر منبری را فیضِ منبر می شود صادق
قربانِ آن آقا که بیتِ او حسینیه است
وقفِ عزای شاهِ بی سر می شود صادق
بارانِ چشمش را میانِ روضه می دیدند
با یاد جدّش زار و مضطر می شود صادق
گریه کنانِ جدّ خود را دوست می دارد
با این جماعت ، خود برادر می شود صادق
بر او شده منصور ، مثلِ جِبتِ والطّاغوت
یاد آورِ غم های مادر می شود صادق
کاشانه اش چون سوخت یاد مادرش افتاد
محزونِ داغِ آتش و در می شود صادق
با آن همه قدر و جلال و آن همه شاگرد
بی مرقد و صحن و کبوتر می شود صادق
یک روز می سازیم با هم مرقد او را
با دستِ مهدی گنبدش زر می شود صادق
نزدیک گشته مرگِ وهّابیتِ کاذب
روزِ فرج دنیا سراسر می شود صادق
رضا یزدی اصل
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شور؛ قال الصادق.mp3
زمان:
حجم:
2.15M
#امام_صادق_علیهالسلام
#شورشهادت
🔹قال الصادق🔹
نشد جهل این جهان هم سدّت، اباعبدالله
که علم عالم نبود در حدّت، اباعبدالله
تو هم جنگیدی شبیه جدّت، اباعبدالله
وقتی ذوالفقار علی، میشه واژههای شما
روی خاکا لشکر جهل، میافته به پای شما
جنود جهل از رجزت درمانده
جنود عقل تو لشکرت آمادهن
زُراره و ابوبصیر و جابر
همیشه در پشت سرت ایستادهن
«اباعبدالله، اباعبدالله، اباعبدالله»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای صبح صادق، روح حقایق، اباعبدالله
رییس مذهب، قرآن ناطق، اباعبدالله
عجینه هیأت، با قال الصادق، اباعبدالله
پای هر حدیث شما، میشه زندهتر دل ما
موجیم که تو اوج خطر، منبر میشه ساحل ما
قسم به عشق، قسم به نور، یا مولا
نمیشیم از راه تو دور، یا مولا
ایشالا که بین بقیعِ آباد
بگیریم از عشق تو شور، یا مولا
«اباعبدالله، اباعبدالله، اباعبدالله»
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
@ashareyahosein4_5785025191969043780.mp3
زمان:
حجم:
1.76M
#زمینه #شهادت
#امام_صادق_علیهالسلام
🏴بند اول:
چه تاریک و دلگیره این خاک
عجب روز و شبهایی داره
کسی که دیده کربلا رو
بقیع اشکشو در میاره
وای
بقیع حدِّاقل
داره چندتا زائر
اگه بی صدا غرق گریه ست
ولی اونکه الان
توو این روزا حتی
یه زائر نداره رقیه ست
بقیعِ ویرونه
خیلی مثه خرابه میمونه
بی مرقد و نوره
با اینکه از قبر نبی دوره
توو چشم انظار نیست
شکر خدا توو دل بازار نیست
امان از این غربت
فغان از این غربت
🏴بند دوم:
مگه شهر پیغمبر اینقدر
میتونه پر از کینه باشه
دوباره با دستای بسته
امامی توی کوچه هاشه!
وای
یه عده شبونه
به آتیش کشیدن
درِ بیتِ، بیت الحرامو
با پای برهنه
بدون عبا و
بی عمامه بردن امامو
غربت از این بیشتر؟
تو راه زمین میخورد همش با سر
پشت سر مرکب
شد روضه خونه محمل زینب
میسوخت از این ماتم
شد همسفر زینب با نامحرم
امان از این غربت
فغان از این غربت
✍️به قلم:
#امیرحسن_سالاروند
#طاها_تحقیقی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تقدیم به امام جعفر صادق علیه السلام
به جهان آمده ام بنده ی خالق باشم
طالبِ عشقِ خدا گردم و عاشق باشم
آمدم هر چه خدا خواست موافق باشم
و خدا خواست که در مذهبِ صادق باشم
روز و شب شکرِ خدا می کنم از اقبالم
شیعه ی حضرت صادق شده ام خوشحالم
السلام ای پسرِ فاطمه ای صادقِ حق
ای که شد علم تو از علمِ خدایت مشتق
مذهب از توست اگر این همه دارد رونق
تو نباشی به خدا شیعه ندارد بیرق
اثرِ علمِ تو سر تا سرِ دنیا رفته
پرچمِ شیعه روی دستِ تو بالا رفته
همه ی علمِ جهان قطره ای از دانش تو
خرجِ آسایشِ اسلام شد آسایش تو
خیرها گشته نهان در دلِ هر خواهش تو
شیعه دارد همه جا گوش به فرمایش تو
شیعه آن نیست که در زندگی اش عارِ شماست
شیعه آن است که هم زینت و هم یارِ شماست
شیعه چشمش همه جا هست به فرمان امام
می کند جانِ خودش را سپرِ جان امام
می خورد نان ، فقط از سفره ی احسان امام
گنج شیعه است روایاتِ فراوان امام
صادقِ آلِ نبی ، با تو صداقت داریم
شکر حق این همه ما از تو روایت داریم
به زمین داده بها گوهرِ قال الصادق
فیض ها می رسد از محضرِ قال الصادق
شد هدایت گر ما منبرِ قال الصادق
شیعه ایمن شده در سنگرِ قال الصادق
پسرِ فاطمه ای صادقِ نیکو گفتار
شد احادیث شما نورِ بِحارُ الانوار
جان به قربانِ روایاتِ پر از مضمونت
هست کانونِ تشیّع به دلِ کانونت
شیعه باشد به خدا تا به ابد مدیونت
کاش باشیم همه وقتِ عمل ، هارونت...
تا که جان را به ولای تو زره پوش کنیم
سخنت را همه بی چون و چرا گوش کنیم
یاد دادی تو به ما طرزِ عبادت ها را
شیعه دارد ز تو آدابِ زیارت ها را
از تو داریم همین ذکر مصیبت ها را
تو نگه داشته ای پرچمِ هیئت ها را
کنیه ات مثل حسین است اباعبدالله
خانه ی قلب تو شد وقفِ غمِ ثارالله
گرچه دیدی تو زِ منصورِ سیه دل آزار
گرچه افتاد به کاشانه ی تو شعله ی نار
گرچه پشتِ درخانه ز دلت رفت قرار
شکر حق سینه ی تو خرد نشد با مسمار
مادرت پشت درِ خانه اش از پای نشست
چه بگویم ؟ ، نوک مسمار از او سینه شکست
رضا یزدی اصل
#امام_صادق_علیهالسلام
#رئیس_مذهب_شیعه
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#مرثیه
#امام_صادق_علیهالسلام
ناگهان سجّاده را از زیر پایش میکِشند
مثل حیدر در میان کوچههایش میکشند
بیمروّتها سوار مرکب و دنبال خود
پیرمردی را پیاده، بیعصایش میکشند
با طناب و آتش و سیلی و دست بستهاش
لحظهلحظه عکس مادر را برایش میکشند
روضهها را در خیالش هی مجسم میکنند
از مدینه ناگهان تا کربلایش میکشند
«زینت دوش نبی» افتاده بیسر روی خاک
وای بر من! از کجاها تا کجایش میکشند
شاه غیرت بر زمین افتاده و بیغیرتان
نقشهی حمله به سوی خیمههایش میکشند
چون نمیبرّید خنجر حنجرش را از جلو
ناکسان این بار خنجر بر قفایش میکشند
اشک دختربچهای یک شهر را برهم زده
با سر بابا رمق را از صدایش میکشند
در قنوتش رفته در فکر تمام روضهها
ناگهان سجاده را از زیر پایش میکشند...
#شهادت_امام_صادق
#مجتبی_خرسندی ✍
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7