eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
987 ویدیو
48 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
بیدارم و اما دل بیدار ندارم در توشه به جز این دل بیمار ندارم گفتی که بیا توبه کن و بنده ی من باش صد حیف که من گوش بدهکار ندارم صد بار به رویم در این خانه گشودی اما من بیچاره به تو کار ندارم این چشم خطاکار شده مایه ی خجلت در روضه دگر چشم گهربار ندارم این بار ضرر کن، بخر این عبد گدا را من جز تو در این شهر، خریدار ندارم من در دو جهان دل به علی داده ام و بس جز با علی و آل علی کار ندارم می سوزم از این سوز که سربار حسینم سربار شدم، همت عیّار ندارم می سوزم از این روضه که با گریه حسین گفت: ای اهل حرم میر و علمدار ندارم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صاحبِ عصیانِ بسیارم، إلهي بالحسین درگذر از من! گنهکارم، إلهي بالحسین بیش از اندازه بد کردم! پشیمانم، ببین... باز هم از توبه سرشارم، إلهي بالحسین کار دستم داده! راحت کن مرا از دستِ نفْس زخم خوردم! بد گرفتارم، إلهي بالحسین دستهایم را به دستانت بگیر و تا که از امرِ شیطان دست بردارم، إلهي بالحسین من در این دنیا غریبم! بی انیس و مونسم من فقط یک آشنا دارم، إلهي بالحسین دور کرده معصیت هایم مرا از کربلا دورم و مشتاق دیدارم، إلهي بالحسین یاد تلقین و لحد، یاد شبِ تاریکِ قبر در میان روضه می بارم، إلهي بالحسین گفت با خود جانِ زهرا آبرویم را نبر من أباالفضلِ علمدارم، إلهي بالحسین در دلش میگفت سقای حرم در علقمه بد گره افتاده در کارم، إلهي بالحسین تیر بر چشمان من خورده ست و با دندان خود- -تا که مَشکم را نگهدارم، إلهي بالحسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صاحبِ عصیانِ بسیارم، إلهي بالحسین درگذر از من! گنهکارم، إلهي بالحسین بیش از اندازه بد کردم! پشیمانم، ببین... باز هم از توبه سرشارم، إلهي بالحسین کار دستم داده! راحت کن مرا از دستِ نفْس زخم خوردم! بد گرفتارم، إلهي بالحسین دستهایم را به دستانت بگیر و تا که از امرِ شیطان دست بردارم، إلهي بالحسین من در این دنیا غریبم! بی انیس و مونسم من فقط یک آشنا دارم، إلهي بالحسین دور کرده معصیت هایم مرا از کربلا دورم و مشتاق دیدارم، إلهي بالحسین یاد تلقین و لحد، یاد شبِ تاریکِ قبر در میان روضه می بارم، إلهي بالحسین گفت با خود جانِ زهرا آبرویم را نبر من أباالفضلِ علمدارم، إلهي بالحسین در دلش میگفت سقای حرم در علقمه بد گره افتاده در کارم، إلهي بالحسین تیر بر چشمان من خورده ست و با دندان خود- -تا که مَشکم را نگهدارم، إلهي بالحسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کنار اشکِ دریا روضه ی ماست غمش امروز و فردا روضه ی ماست قیامت هم ، دو تا دست بریده به روی دست زهرا روضه ی ماست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شده مثل پدر الله اكبر رود سوی خطر الله اكبر دم ظهر است اما در شريعه نمایان شد قمر الله اكبر ........ کسی یاری از او بهتر ندیده است هواداری از او بهتر ندیده است نه اینکه من بگویم دشمنش گفت علمداری از او بهتر ندیده است ...... نگاه او دل از ارباب می برد ز چشم اهل کوفه خواب می برد اگر سقا به باران امر می کرد تمام کربلا را آب می برد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بند اول: میکند از دل و جان، ورد زبان، غمزده ((وصّاف)) حزین، وصف مهین، یکه سوار فرس شیردلی، فارس میدان یلی، زاده ی سلطان ولی، حضرت عبّاس علی، ماه بنی هاشم و سقای شهیدان ز وفا، صفدر میدان بلا، شیر صف معرکۀ کرببلا، میر و سپهدار برادر، که شه تشنه لبان را همه جا یار و ظهیر است، به هر کار مشیر است، گه بزم وزیر است، گه رزم چو شیر است، به رخسار منیر است، به پیکار دلیر است، زهی قوت بازو و زهی قدرت نیرو، که به پیکار عدو چون فَرَس عزم برون تاخت و چون بال برافراخت و شمشیر همی آخت، ز سهم غضبش شیر فلک زهره خود باخت، ز هول سخطش گاو زمین ناف بینداخت، دلیری که اگر روی زمین یکسره لشگر شود و پشت بهم در دهد و بهر جدالش بستیزند، به پیکار ز یک حمله او جمله گریزند، ز یک نعره ی او زهر بریزند، امیری که اگر تیغ شرر بار برون آورد از قهر کند حمله به کفّار، طپد گرده گردان و ، برد زهره ز شیران و ، رمد مرد ز میدان و ، پرد طایر هوش از سر عدوان و ، فتد رعشه در اندام دلیران و ، یلان از صف حربش، همه صدمه ضربش، بهراسند و گریزند از آن قوّت و شوکت بنگر، بهر برادر به صف کرببلا تا به چه حد برد به سر، شرط وفا را بند دوم دید چون حال شه تشنه ی بی یار، جگر گوشه و آرام دل احمد مختار، سرور جگر حیدر کرّار، در آن وادی خونخوار، که بد بی کس و بی یار و نه یار و نه مددکار، بجز عابد بیمار، بجز عترت اطهار، همه تشنه لب و زار، همه خسته و افکار، زیکسوی دگر لشکر کفّار، همه فرقۀ اشرار، همه کافر و خونخوار، ستم گستر و جرّار، جفاپیشه و غدّار، ستم کیش و دل آزار، کشید آه شرربار، فرو ریخت به رخ اشک چو از دیدۀ خونبار، که ناگاه سکینه گل گلزار برادر، زگلستان سراپرده چو بلبل به نوا آمد و چون دُرّ یتیم از صدف خیمه برون شد، به روی دست یکی مشک تهی ز آب ، لبش تشنه و بی تاب، رخش غیرت مهتاب، زعطش لعل لبش خشک به او گفت که ای عمّ وفادار، تو سقّای سپاهی، پسر شیر خدایی، فلک رتبه و جاهی، همه را پشت پناهی، به نسب زاده شاهی، به حسب غیرت ماهی، چو شود گر به من از مهر نگاهی، کنی از راه کرم، بهر حرم، جرعه آب آری و سیراب کنی تشنه لبان حرم آل عبارا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در کوی عشق ، جام بلا کوثر من است فانی شدن به پای سرت باور من است شرمنده سکینه شدم ، مشک پاره شد دیگر نگو برادرم آب آور من است این آب ها که می رود از مشک پاره ام تنها نه آب ، آبروی مادر من است شرمنده ام نشد که به قولم عمل کنم سوی حرم مرا نبری ، بهتر من است در این شریعه زائر محراب کوفه ای فرق سرم ببین و بگو حیدر من است افتاده ام ز اسب به سجده ، بیا ببین این اِبْنِ مُلْجَمَ است که بالا سر من است ته مانده های کینه شان از قدیم هاست جای عمودِ آهن اگر بر سر من است چشمی که گفته ام به سکینه ، خراب کرد تیر سه شعبه ای که به چشم تر من است یک چشم خون غيرت و ، یک چشم اشک شرم بازار شام منتظر خواهر من است برگشتنی رباب سرِ این مزار گفت این قبر کوچکِ علیِ اصغرِ من است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا روزِ مَحشر پَرچَمَت بالاست عبّاس مَدیونِ کامِ خُشکِ تو دریاست عبّاس . گرچه به ظاهر مادَرت اُمُّ البَنین اَست امّا به باطِن مادَرت زَهراست عبّاس . پُشت و پَناهِ اَهلِبِیتی یا اَبَاالفَضل دِلگرمِ نامَت زِینبِ کُبراست عبّاس . یک رُکنِ عاشورا اَگَر نامِ حُسین اَست نامِ تو هَم یِک رُکنِ عاشوراست عبّاس . بر اَرمنی ها هَم کِراماتَت رِسیده لُطف و کَریمیِ تو یِک دُنیاست عبّاس . بابُ الحَوائج، مَنسَبی شایِسته ی توست مَحشَر دَخیلَت دَستهای ماست عبّاس . شَرمنده ی لَبهای تو، آبِ فُرات اَست کی مِثلِ تو هَم تِشنه! هم سَقّاست؟ عبّاس! . اَهلِ حَرَم دَر اِنتظارِ تو نِشَستَند دیدَند که دَر عَلقَمه غوغاست عبّاس . دیدَند که با قَدِّ خَم بَرگَشته مولا داغِ غَمِ تو از رُخَش گویاست عبّاس . آمَد حُسِین و خِیمه اَت را واژِگون کَرد یَعنی که اُفتاده دِگَر اَز پاست عبّاس . گُفتا؛ اَز این پَس مَن عَلمداری نَدارم بی تو حُسِینِ فاطِمه تَنهاست، عبّاس . گُفتا به زِینب؛ زیوَر از دَستَت دَرآوَر شامِ غَریبان بی تو واوِیلاست عبّاس . شِش ماهه، لَب تِشنه، به آغوشِ رُباب و لَبهاش مِثلِ خُشکیِ صَحراست عبّاس . مَن با سَکینه اَز تو و قولَت چه گویَم؟ حالِ تو را اَز مَن اَگَر که خواست؟ عبّاس 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به ماه این قبیله تا رسیدیم به خورشید جهان آرا رسیدیم زیارت شد شروع ، از باب العباس ز تاسوعا به عاشورا رسیدیم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا روزِ مَحشر پَرچَمَت بالاست عبّاس مَدیونِ کامِ خُشکِ تو دریاست عبّاس . گرچه به ظاهر مادَرت اُمُّ البَنین اَست امّا به باطِن مادَرت زَهراست عبّاس . پُشت و پَناهِ اَهلِبِیتی یا اَبَاالفَضل دِلگرمِ نامَت زِینبِ کُبراست عبّاس . یک رُکنِ عاشورا اَگَر نامِ حُسین اَست نامِ تو هَم یِک رُکنِ عاشوراست عبّاس . بر اَرمنی ها هَم کِراماتَت رِسیده لُطف و کَریمیِ تو یِک دُنیاست عبّاس . بابُ الحَوائج، مَنسَبی شایِسته ی توست مَحشَر دَخیلَت دَستهای ماست عبّاس . شَرمنده ی لَبهای تو، آبِ فُرات اَست کی مِثلِ تو هَم تِشنه! هم سَقّاست؟ عبّاس! . اَهلِ حَرَم دَر اِنتظارِ تو نِشَستَند دیدَند که دَر عَلقَمه غوغاست عبّاس . دیدَند که با قَدِّ خَم بَرگَشته مولا داغِ غَمِ تو از رُخَش گویاست عبّاس . آمَد حُسِین و خِیمه اَت را واژِگون کَرد یَعنی که اُفتاده دِگَر اَز پاست عبّاس . گُفتا؛ اَز این پَس مَن عَلمداری نَدارم بی تو حُسِینِ فاطِمه تَنهاست، عبّاس . گُفتا به زِینب؛ زیوَر از دَستَت دَرآوَر شامِ غَریبان بی تو واوِیلاست عبّاس . شِش ماهه، لَب تِشنه، به آغوشِ رُباب و لَبهاش مِثلِ خُشکیِ صَحراست عبّاس . مَن با سَکینه اَز تو و قولَت چه گویَم؟ حالِ تو را اَز مَن اَگَر که خواست؟ عبّاس . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7