#نه_دی #نهم_دی
#مثنوی
نُه دی روز تلاطم خیز است
فصل دریا شدن پائیز است
نُه دی روز شقایق ها شد
روز احیا شدن دریا شد
نُه دی روز تجلّی در عشق
روز اظهار ولایت بر عشق
نُه دی روز حقیقت گویی ست
در ره عشق سعادت جویی ست
نُه دی جلوه ی جانبازی هاست
صحبت از فتنه براندازی هاست
فتنه گر ، فتنه بپا داشت اگر
شعله بر آینه بگذاشت اگر
دل به بیگانه سپرد این خائن
بود ابلیس ورا در باطن
کفر در معرکه عریان آمد
فتنه گر باز به میدان آمد
این که آشوب بپا شد از او
هجمه بر عشق بنا شد از او
کفر در فتنه بپا اِستاده ست
پرده از روی نفاق افتاده ست
" محک تجربه آمد به میان "
در صف فتنه همه مدّعیان
باز این مدّعیان اند ، کنون
فتنه دارند به سرها افزون
این گروهی که فتادند به دام
فتنه کردند بنام برجام
زین گروه آتش بیداد ببین
دسترنج همه بر باد ببین
آن کسانی که به دام افتادند
صید کفر و به کف صیّادند
کفرشان این : که جگر آزردند
هجمه بر دین و دیانت بردند
زآتش فتنه که مهتاب بسوخت
مسجد و منبر و محراب بسوخت
این جماعت که یزید آبادند
باز در راه خطا افتادند
خیمه هایی که حسینی بودند
شعله ور از شرر نَمرودند
کافران خنجر آشوب به دست
داشتند آتش کین صف در صف
هر کجا هیئت و پرچم دیدند
شعله بر آن زده و خندیدند
خائنان کینه فزودند همه
یار دشمن شده بودند همه
ملّت این فتنه کز آنان دیدند
رَخت پیکار به تن پوشیدند
غیرت و همّت شان گلگون شد
زآستین دست خدا بیرون شد
از خدا تا که اطاعت باشد
دست حق ، دست جماعت باشد
ملّت ما که به هم پیوستند
دفتر فتنه گران را بستند
نُه دی روز شکوفایی ماست
روز روشنگری اهل ولاست
#محمود_تاری
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_باخدا #ماه_رمضان
به دنبال تو سرگردانم ای مولا درین شبها
به کویت می رسد آیا دل تنها درین شبها
دو چشم خویش را دادم به دست موجی از باران
به شوق دیدنت شد دیده ام دریا درین شبها
ندارد حاصلی اشک من و سوز مناجاتم
چه سازم از فراق روی تو آقا درین شبها
تمام کوله بارم پُر شده از اشک تنهایی
فقط با یاد وصلت می کنم نجوا درین شبها
نفس در سینه ام سنگین تر از هر بغض پنهان است
من و این بغض سنگین و دل رسوا درین شبها
ببین حال تضرّع دارم از هجران چشمانت
بیا بنگر ز من حال تضرّع را درین شبها
به سجده می برم پیشانی محتاج نورت را
به نورت می رسد پیشانی ام آیا درین شبها
شکوفا کن دو چشمت را برای لحظه ای حتّی
معطّر کن مرا ای یوسف زهرا درین شبها
جدا از اشتیاق وصل بودم قبل ازین مولا
به دنبال تو می گردم ولی حالا درین شبها
به خاک کربلا ، یا که نجف ، یا شهر پیغمبر
کجا داری عزیز فاطمه مأوا درین شبها
کنار بی قراری ها و نجواهای دلتنگی
تو می سوزی به یاد زینب کبرا درین شبها
ز حسرت غرق اندوهم چو "یاسر" ای عزیز دل
من و یک ماه سرگردان و نا پیدا درین شبها
🔸شاعر:
#محمود_تاری
✍
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_باخدا #ماه_رمضان
به دنبال تو سرگردانم ای مولا درین شبها
به کویت می رسد آیا دل تنها درین شبها
دو چشم خویش را دادم به دست موجی از باران
به شوق دیدنت شد دیده ام دریا درین شبها
ندارد حاصلی اشک من و سوز مناجاتم
چه سازم از فراق روی تو آقا درین شبها
تمام کوله بارم پُر شده از اشک تنهایی
فقط با یاد وصلت می کنم نجوا درین شبها
نفس در سینه ام سنگین تر از هر بغض پنهان است
من و این بغض سنگین و دل رسوا درین شبها
ببین حال تضرّع دارم از هجران چشمانت
بیا بنگر ز من حال تضرّع را درین شبها
به سجده می برم پیشانی محتاج نورت را
به نورت می رسد پیشانی ام آیا درین شبها
شکوفا کن دو چشمت را برای لحظه ای حتّی
معطّر کن مرا ای یوسف زهرا درین شبها
جدا از اشتیاق وصل بودم قبل ازین مولا
به دنبال تو می گردم ولی حالا درین شبها
به خاک کربلا ، یا که نجف ، یا شهر پیغمبر
کجا داری عزیز فاطمه مأوا درین شبها
کنار بی قراری ها و نجواهای دلتنگی
تو می سوزی به یاد زینب کبرا درین شبها
ز حسرت غرق اندوهم چو "یاسر" ای عزیز دل
من و یک ماه سرگردان و نا پیدا درین شبها
🔸شاعر:
#محمود_تاری
✍
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🕊 پر می زند کبوتر قلبم به کاظمین
خواهد گرفت دانه ز دست شما جواد (ع)..
#محمود_تاری
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#آغاز_امامت_حضرت_صاحب
بیا بسپار چشمان مرا در آسمان ای گل
بده دست مرا در دستهای کهکشان ای گل
تو آغاز زمینی، میتوانی گل برویانی
برویان چشم مستم را به رنگ ارغوان ای گل
تو را محدود کردن در حصار باغها عیب است
کرانی نیست بر حسنت، الا ای بیکران ای گل
نگردم لحظهای تا که جدا از عطر دستانت
بساز از برگهای گل برایم آشیان ای گل
مگردان رو زچشمانم که در این بیقرارستان
ندارم از فراق روی تو امن و امان ای گل
مرو از پیش چشمانم، مبند ای عشق پلکت را
که من وابستهام بر چشمهای مهربان ای گل
زپشت پنجره پیداست خورشید رخت، یعنی
جهان شد با طلوع آفتابت جاودان ای گل
مبادا جا بماند عاشقی از جمع عشاقت
ببر با خود مرا چون عاشقان با کاروان ای گل
به مهمانی چشمانت رسیدم همره «یاسر»
نمیخواهی مگر در خانه خود میهمان ای گل؟
🔸شاعر:
#محمود_تاری
___________________________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ماه_مبارک_رمضان
آتش زنید داغ پریشانی مرا
ویران کنید خیمه ی ویرانی مرا
تا کی ز هجر خانه بدوش دیار غم
سامان دهید بی سر و سامانی مرا
توفانی ام ز هجر در این بحر بی کران
برهم زنید لحظه ی توفانی مرا
قرآن نور طلعت یار است و این زمان
بر سر بگیر آیه ی قرآنی مرا
هر قطره اشک گوهر زندانی دل است
بیرون کنید گوهر زندانی مرا
در پای یار گل بفشانم ز اشک خود
گلشن نداشت تاب گل افشانی مرا
شبهای اشک می گذرد بی حضور ماه
پیدا کنید آن مه پنهانی مرا
سلمان اوست چشم به ره مانده، بنگرید
تا پی برید ایده ی ایرانی مرا
شوق وصال خط مسلمانی من است
هان ، بنگرید شوق مسلمانی مرا
آید پدید صبح درخشان من ز یار
شرحی دهید صبح درخشانی مرا
در حیرت است " یاسر " ازین ماجرا دلم
گلگون نویس حالت حیرانی مرا
🔸شاعر:
#محمود_تاری
___________________________
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ماه_مبارک_رمضان
به دنبال تو سرگردانم ای مولا درین شبها
به کویت می رسد آیا دل تنها درین شبها
دو چشم خویش را دادم به دست موجی از باران
به شوق دیدنت شد دیده ام دریا درین شبها
ندارد حاصلی اشک من و سوز مناجاتم
چه سازم از فراق روی تو آقا درین شبها
تمام کوله بارم پُر شده از اشک تنهایی
فقط با یاد وصلت می کنم نجوا درین شبها
نفس در سینه ام سنگین تر از هر بغض پنهان است
من و این بغض سنگین و دل رسوا درین شبها
ببین حال تضرّع دارم از هجران چشمانت
بیا بنگر ز من حال تضرّع را درین شبها
به سجده می برم پیشانی محتاج نورت را
به نورت می رسد پیشانی ام آیا درین شبها
شکوفا کن دو چشمت را برای لحظه ای حتّی
معطّر کن مرا ای یوسف زهرا درین شبها
جدا از اشتیاق وصل بودم قبل ازین مولا
به دنبال تو می گردم ولی حالا درین شبها
به خاک کربلا ، یا که نجف ، یا شهر پیغمبر
کجا داری عزیز فاطمه مأوا درین شبها
کنار بی قراری ها و نجواهای دلتنگی
تو می سوزی به یاد زینب کبرا درین شبها
ز حسرت غرق اندوهم چو "یاسر" ای عزیز دل
من و یک ماه سرگردان و نا پیدا درین شبها
🔸شاعر:
#محمود_تاری
___________________________
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_فاطمیه
#امام_زمان_مناجات
#فاطمیه
ای آن که بر شکسته دلانت امان دهی
آیا شود که گوشه ی چشمی نشان دهی
آیا شود ز کوچه ی چشمت گذر کنم
یعنی مرا به خیمه ی لطفت مکان دهی
عالم در انتظار نماز ظهور توست
کی می شود به کعبه در آیی ، اذان دهی
خود را به خاک پای تو اندازد از شعف
رخصت اگر به عاشق دامن کشان دهی
باید شما بیایی و در این بهار درد
ما را برای بردن نامت زبان دهی
رفتی که باز در غم زهرای خسته دل
گلهای اشک خویش به دست خزان دهی
چشمم براه مانده ، به غمگین ترین صدا
تا شرح داغ فاطمه را خون فشان دهی
باشد بعید روز ظهوری که می رسد
حتّٰی دمی به قاتل مادر امان دهی
زخمی عمیق دارد و چشم انتظار توست
تا مرهمی به مادر قامت کمان دهی
"یاسر" بریز پای نهال دو دیده اشک
تا بر نهال خشک ، تو آب روان دهی
#محمود_تاری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تقدیم به #شهید_صیاد_خدایی
#شهدا_و_دفاع_مقدس
ببین راه سعادت را نبستند
مسیر این ارادت را نبستند
دوباره لاله گون شد عشق ، یعنی
در باغ شهادت را نبستند
شکوفا شد گل فصل بهاران
شهیدی از تبار بی قراران
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چو مرغی در هوا می رفت آن گل
به سمت کربلا می رفت آن گل
چو یاران به خون غلتیده ی خویش
مسیر عشق را می رفت آن گل
دو بال غرق خون را باز می کرد
به سوی آسمان پرواز می کرد
دوباره دل به دریای خطر زد
به طومار دلش مُهر سفر زد
نبودش طاقت دوری ز یاران
بدین خاطر هوایی گشت و پر زد
به گلزار ولایت محترم شد
چه صیادی که خود صید حرم شد
ز عرش عاشقی کوکب گرفته
نوای یارب و یارب گرفته
مدال لاله گون خدمتش را
ز دست حضرت زینب گرفته
خدایی صید دلها را رقم زد
دو چشم خویش در قاب حرم زد
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دلی بی آتشین عاشق نباشد
بجز اهل یقین عاشق نباشد
به خون غلتان نگردد در ره دوست
هر آن کس این چنین عاشق نباشد
هر آن کس گل رود از صحن باغش
شهادت باز می آید سراغش
شاعر: #محمود_تاری «یاسر»
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
در حقیقتنگری، آینهای صادق بود
آنچه میداشت ز ایزد همه را لایق بود
این که باید به ولایش همه عاشق باشیم
پیر عشق است، بیا عاشق صادق باشیم
عاشق آن است که از نسل شقایق باشد
شجری میوه رساندهست که لایق باشد
ششمین شمس سپهر ازلی آن مولاست
خط سِیْرِ افق چشم علی، آن مولاست
جعفرش نام نهادند که جانش نور است
ظلمت از ساحتِ قدسیش، همانا دور است
عشق در دایرهی چشم سبو میگردد
عِلْم در حیطهی اندیشهی او میگردد
مدفنش عینِ بهشتست اگر ویران است
گنج در گوشهی ویرانه فقط پنهان است
کاش دل زائر آن تربت بی زائر بود
کاش بر گِرد حریمش دل من حائر بود
کاش چشمان منِ خسته کبوتر میشد
بال و پر میزد و در اشک شناور میشد
اگر آن مدفن ویرانه رواقی میداشت
لااَقل داغِ دل آینه کمتر میشد
آه ای شهر نبی! شاهد این قصّه تویی
که چه با زادهی آزادهی حیدر میشد
بوی گلچین به گلستان ولایت پیچید
باغی از اشک در آن مرحله پرپر میشد
خانهی فاطمه میگشت تداعی، آری
داشت آن حادثهی تلخ، مکرّر میشد
آه آن روز اگر دست علی را بستند
لیک این بار چنین حضرت جعفر میشد
در دل شب به نماز آمده بود آن مولا
بود در زمزمه، در حال سجود آن مولا
ناگهان خصم، هجوم از در و بامش آورد
تلخی اهل ستم باز به کامش آورد
دست او بسته و از خانه برونش بُردند
شعله بر جان زده و با دلِ خونش بُردند
بعد ازین حادثه آسوده نبود آن مولا
داشت از خونِ جگر، چشم کبود آن مولا
حالتی داشت که غم بود همی دنبالش
گرچه بودند همه فارغ ازین احوالش
همه بودند در اندیشهی خود آسوده
جگری سوخت ز انگور به زهر آلوده
جگری سوخت و آتش به همه عالم زد
نفسی شعله شد و کار جهان بر هم زد
آتشی بود که بال و پرِ پروانه بسوخت
آتشی بود که آئینه و گلخانه بسوخت
داغِ گل، مشتعل و جلوهی محشر دارد
"یاسر" از آتش آن، شعله به پیکر دارد
✍ #محمود_تاری (یاسر)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_صادق_ع_شهادت
بُردند اگر هجوم به بیت مطهّرش
در پشت در نبود گرانمایه همسرش
شد بسته گرچه به ریسمان دو دست او
بر سر نبود تیغ عدوی ستمگرش
گیرم که گشت همسر او غرقِ غم ولی
دیگر نخورد ضرب غلافی به پیکرش
گیرم که ریخت اشک عزیزانش از جفا
دیگر نسوخت لالهی کوثر برابرش
گیرم که بود مادر طفلان او غمین
دیگر نبود غنچهی نشکفته پرپرش
باید گریست در غم آن طفل نازنین
طفلی که دید حادثه در بطنِ مادرش
با آن که برد پای پیاده عدو ورا
دیگر نبود شاهد آن لحظه دخترش
عمامهاش فتاد اگر چه ز سر ولی
دیگر نبود هجمهی نا اهل بر سرش
از غصّه دید گریهی اهل و عیال خود
امّا ندید صدْمه به پهلوی همسرش
گرچه نشست آه و فغانش به دل ولی
سیلی نخورد بر رخ تنها صنوبرش
خون میشود دو دیدهی "یاسر" چو قلب یار
زین ظلمِ بی شمار که سخت است باورش
✍ #محمود_تاری (یاسر)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حاج #محمود_تاری، فرمایشات امروز #مقام_معظم_رهبری را در قالب شعر درآورد... #امید_آفرینی؛ #جمهوری_اسلامی_ایران
باید که میان ملت ما
ایمان و امید زنده باشد
در پویش راه خدمت ما
ایمان و امید زنده باشد
فرمود عزیزْ رهبر ما
باید که شنید این سخن را
با جهد و جهاد و همت ما
ایمان و امید زنده باشد
برخیز و ز جان و دل بکوشیم
از چشمهی عاشقی بجوشیم
یعنی همه جا ز دعوت ما
ایمان و امید زنده باشد
باید سخن از امید گفتن
یعنی همهجا چو گل شکفتن
در هر سخن و عبارت ما
ایمان و امید زنده باشد
در عرصهی سبز استقامت
در راه دفاعِ از کرامت
در بِیْن تمام امّت ما
ایمان و امید زنده باشد
باید که برای حفظ ایران
در سایهی روشنای قرآن
هم بهرِ بقای عزّت ما
ایمان و امید زنده باشد
در حفظ کرامت جهانی
ماییم و تلاش جاودانی
باید که ز کار دولت ما
ایمان و امید زنده باشد
جایی که خطر کمین بگیرد
از خاتم ما نگین بگیرد
در همت و در صلابت ما
ایمان و امید زنده باشد
آیندهی کشور دلیران
یعنی که تمام خاک ایران
در آینهی صداقت ما
ایمان و امید زنده باشد
هنگام نشست و عافیت نیست
اینجا بجز از حضور ما کیست؟
برخیز که با اجابت ما
ایمان و امید زنده باشد
هر صبحدم امیدواری
چون فصل مطهّر بهاری
«یاسر» ز طلوع غیرت ما
ایمان و امید زنده باشد
✍ #محمود_تاری (یاسر)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بهمناسبت بزرگداشت #حضرت_شاهچراغ_احمد_بن_موسی_ع
از یمن اوست خانهی دلها منور است
مسرور و شاد، حضرت موسیبنجعفر است
ذیالقعده را رسید فروغ دوبارهای
یعنی که ماه جلوه برانگیز اختر است
از نسل مصطفاست اینکه شکوفا شده چنین
در باغ عشق آینهدار صنوبر است
همنام مصطفاست غنچهی گلزار موسوی
وز عطر اوست گلشن جانها معطر است
احمد شکفت پیش دوچشم ستارهها
حالا رخش به لوح بهشتی مصور است
طفلی که گشت نور دو چشم امام عشق
این نورسیده جاری الطاف کوثر است
هفتم امام بوسه به رخسارهاش زند
رخسارهای که ماه به چشمش مسخر است
گر خواندهاند شاهچراغش به بزم عشق
این چلچراغ جلوهی نورش مکرر است
«یاسر» نرفت دست تهی از حریم وی
گنجینهی ولاست که لبریز گوهر است
✍ #محمود_تارى
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7