eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
95 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
کسی که شهرت او رحمت للعالمین باشد یگانه آینه‌دارِ، خدا، روی زمین باشد چه توصیفی از این بهتر، پیمبر باشی و نامت: رسول مهربانی‌ها، نبی باشد، امین باشد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 خوشا دلدادگانش را، که مقصودِ دل ایشان نکو سیرت، نکو صورت، نگاری مهجبین باشد فدای روی تابانش، چو مروارید، دندانش ندیده خلق، مخلوقی، در این حد، نازنین باشد به زهد و سادگی، احمد، ندارد هیچ همتایی محمد؛ مایه‌ی فخرِ تمامِ مرسلین باشد سخاوتمند، باغیرت، قناعت پیشه، زیبارو ندارد ظرفیت، شعرم، بگویم او چنین باشد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 زِ خلق و خوی نیکویش، چه باید گفت، وقتی او همه گفتار و کردارش، مرکب با یقین باشد جهالت؛ در تنِ انسان، به رویش خاک می‌پاشد به هوش! ای امتِ احمد، که شیطان در کمین باشد شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خشکاند آبِ ساوه‌ی از مکه دور را درهم شکست هیبت بت‌های کور را خاموش کرد آتش ده قرن زنده را لرزاند کاخ پادشه پرقصور را 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 بیش از هزار سال به دنبال او، بشر می‌خواند خط به خط صفحات زبور را با چلچراغ سبز نبوت قیام کرد روشن نمود یک تنه راه عبور را آمد رسوم جهل جهان را کنار زد بر هم زد او سیاهه‌ی "زنده‌به‌گور" را با حُسنِ خُلق بود مسلمان‌شان نمود بدکیش و گبر و مست و عنود و شرور را او رحمتی برای جهان بود و بی‌دریغ لبریز عشق کرد تمام صدور را روحی دگر دمید به معنای واژه‌ها در هم تنید شعر و شعار و شعور را هم سر زدن به اهل نفس را رواج داد هم رفتنِ زیارت اهل قبور را سیراب کرد با دم عیسایی‌اش ز دور صدها اویسِ عاشقِ حسِ حضور را 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 "سلمان" که خواند حضرتش او را ز اهل بیت بر سینه‌ی عجم زده مُهر غرور را "او" وعده داده بود به دنیا که تاکنون چشم انتظار مانده زمانه، ظهور را شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم‌الله الرحمن الرحیم ای عرش زمین بوست ای چرخ زمین گیرت ای دست قضا دائم در پنجه تقدیرت هم پای رسل بسته در حلقه زنجیرت هم قلب ملک روشن در مکتب تنویرت پاکان دو عالم پاک از آیه تطهیرت حسن ازلی پیدا بر خلق ز تصویرت در روی تو می بینم مهر رخ سرمد را در وصف تو می خوانم ماکان محمد را خورشید اگر وام از رخسار تو نستاند تا حشر ز بی نوری بر کام افق ماند جبرئیل امین خود را محتاج تو می داند بر خیل ملک دائم اوصاف تو را خواند حق عالم خلقت را برگرد تو گرداند حیدر در مدح از لب بر پای تو افشاند با آن که بود مولا مخلوق دو عالم را فرمود که من عبدم پیغمبر اکرم را ای روح قدس را بال از طایر اقبالت آیات کتاب الله در حسن و خط و خالت این هفت فلک خشتی از پایه اجلالت خادم شده جبریلت سائل شده میکالت حوران جهان یک یک مرغان سبک بالت شیطان طمع رحمت دارد ز تو و آلت احسان ز کف بارد ، رحمت ز دمت خیزد روح از نفست جوشد فیض از سخنت ریزد بر خیل رسل بودی ز آغاز پیمبر تو قرآن و نبوت را اول تو و آخر تو مینای ولایت را ساقی تو ساغر تو قانون نبوت را قاضی تو و داور تو خوبان دو عالم را مولا تو و سرور تو ما ذره ناچیز و خورشید منور تو ای در پوشدجا با ما از خویش مران ما را چون ذره جدا گردد از مهر جهان آرا تو مشعل ایمانی تو باغ گل دینی تو جلوه آغازی تو فیض نخستینی تو آینه حقی تو صاحب آئینی تو رهبر امکانی تو لنگر تمکینی دارنده و الیلی آرند و التینی مدثر و مزمل طاهائی و یاسینی تو باغی و زهرا گل تو شهری و حیدر در زهرا تو و تو زهرا حیدر تو و تو حیدر طوفان شده رام نوح از یمن ولای تو بشکافته دریا را موسی به عصای تو بر چرخ چهارم شد عیسی به هوای تو از چاه برون آمد یوسف به دعای تو داود ز بورش را خوانده به نوای تو یونس به دل ماهی مشغول ثنای تو داور به تو میبالد قرآن به تو مینازد زهرا به تو دل داده حیدر به تو جان بازد ای گرگ ز صحراها آورده سلامت را ای شیر زیان برده بر دوش غلامت را دشمنت همه جا دیده احسان مدامت را جبریل ثنا گوید مرغ لب بامت را قرآن به جبین بسته زیبائی نامت را لبخند زنان کوثر بوسد لب جامت را ای فهم رسل کوته از اوج جلال تو گلبوسه صد یوسف بر روی بلال تو ای خیل رسل را دست بر دامن آل تو ای چار کتاب الله اوصاف کمال تو سیل همه رحمت ها جاری ز جبال تو با وحی کند پرواز کعراج خیال تو مخلوق نه بل خالق مشتاق جمال تو ره بسته شود بر صبح بی صوت بلال تو فرمانده افلاکی ماه کره خاکی چون ذات خدا پاکی ممدوح به لولاکی ای پرچم توحیدت بر شانه نه طارم ای خیل نبیین را هم اول و هم خاتم خار تو گل عالم خاک تو گل آدم هم لرزه ز میلادت افتاده به کاخ جم لرزان چو تن کسری ایوان مدائن هم برخیز و بزن بانگی ار نو به سر عالم نجم فلک آرائی شمس قمر افروزی چشم دو جهان سویت تا باز برافروزی ای کوه غمت بر دوش وی خصم زده سنگت ای سنگ ، دلش پر خون از چهره گلرنگت سوگند به رخسار خونین و دل تنگت با آن که شده گیتی دانشگه فرهنگت کفار جهان با هم دارند سر جنگت آن بسته کمر بهر خاموشی آهنگت جنگند ز هر جانب تازند به هر عنوان یک سلسله با عترت یک طایفه با قرآن بر سینه اسلامت صد درد نهانی بین پیوسته به تن زخمش از کفر جهانی بین آن باغ که پروردی باز آی و خزانی بین هم درد نهان بنگر هم ظلم عیانی بین گرگان جهان خواری در سلک شبانی بین فریاد درون بر چرخ ازعالی و دانی بین بر امت مظلومت ای دین زدمت زنده تا خصم شود حاکم صد تفرقه افکنده ای دست احد ما را با هم ید واحد کن بر ضد ستمکاران بازوی مجاهد کن پیروز در این عرصه بر دشمن فاسد کن در بین ملل ما را خادم کن و قائد کن سرتاسر گیتی را خرم چو مساجد کن وین مردم عالم را عابد کن و زاهد کن اجرای کمال دین در همت ما باشد احیای همه عالم در وحدت ما باشد تا چند ستمکاری از دشمن دون آید ظلم و ستم و بیداد از خصم زبون آید وز دیده این امت درد فریاد درون کن ای کاش دگر مهدی از پرده برون آید از سینه اهل درد فریاد درون آید ای کاش دگر مهد ی از پرده برون آید پیوسته چو مظلومان (میثم) به دعا کوشد تا رخت فرج را حق بر قامت او پوشد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم بامداد امید بود و نوید خنده زن سر زد از افق خورشید با خط نور در سپهر نوشت صبح دانش به شام جهل دمید شب به پایان رسید انسانها صبح قرآن دمید انسانها قطره ها ذره ها به لحن فصیح ریگ ها سنگ ها بصوت ملیح همه بانگ رسایشان تکبیر همه ذکر مدامشان تسبیح خیزد از دشت و باغئ نخل و گیاه نغمه لا اله الا الله عید امید و عید وجد و سرور مردن تیرگی ولادت نور عید مستضعفان ودای ظلم عید مه طلعتان زنده بگور عید رشد جوان و عزت پیر عید آزادی زنان اسیر عید میلاد سید عرب است شب حق روز و روز کفر شب است تن حماله الحطب در نار عید تبت یدا ابی لهب است عید وحدت که در صف توحید عزلت مسلمین شود تجدید دوستان را به اتفاق قیام دشمنان را بجز نفاق حرام تا شود کور چشم خفاشان میدهد نور آفتاب مدام گو بسوزد به نار بخل عدو وحده لا اله الا هو هفته وحدت است و عهد الست سیل سا قطره ها بهم پیوست مفتی دین فروش آل سعود مفت داد آبروی خود از دست همه بت ها جمال حق جویند وحده لا شریک له گویند تیرگی از درون هستی رفت دیو کبر و غرور و مستی رفت دور بیداد و ظلم پایان یافت بت نگون گشت و بت پرستی رفت اصفر و احمر و سفید و سیاه همه در سایه رسول الله ای ضعیفان چنگ استکبار ای اسیران جنگ استعمار نور آزادی از افق سرزد بگسلانید بند استثمار هان ای خفتگان قیام قیام ذلت و بردگی حرام حرام دشمنان گرچه پشت سندانند خرد در زیر پتک ایمانند پیش سیل هجوم حق پستند گرچه در فتنه سخت بنیانند قطره ها همچو بحر بخروشید بر زوال ستمگران کوشید برقی از مکه نیمه شب رخشید که فروغ یگانگی بخشید با خط نور نقش زد که یکی است ابیض و احمر و سیاه و سفید مجد کس در سفید نامی نیست جزیه تقوی کسی گرامی نیست ای کتاب خدا کلام خوشت وی نجات بشر پیام خوشت وی شعار نجات هر مظلوم پیش ظالم همیشه نام خوشت برتر از اوج و هم پایه تو رمز وحدت بایه آیه تو ای به قربان مقدمت جانها بانگ زن بر نجات انسانها رمه تنها و دشتها پر خوف یار گرگان شدند چوپانها تو بملک وجود بانگ بر آر خفتگان رامگر کنی بیدار گو در آنجا که عدل و ایمان نیست هر که ساکت بود مسلمان نیست آنکه را با درنده خویان خوست نه مسلمان بحق که انسان نیست بانگ زن ای رسول امت را که بیایید باز وحدت را "میثم" از دار عشق تا لب گور لب گشا بر علیه منطق زور دشمن ار دست و پا برد ز تنت مبری دل ز دوست با همه شور سردار بلا بزن فریاد تن مده زیر ذلت و بیداد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
؛ ؛ امشب دوگل دمیده در مکه و مدینه؟ یا سر زده سپیده در مکه و مدینه مرغان نغمه‌خوان باغ بهشت خواندند امشب دو گل دمیده در مکه و مدینه ای تشنگان رحمت از حق نسیم رحمت بر خاکیان وزیده در مکه و مدینه چشم ملائک حق جز شور و شادمانی چیزی دگر ندیده در مکه و مدینه یزدان بر آسمان علم و رسالت خود خورشید آفریده در مکه و مدینه یک‌سو نبی اکرم یک‌سو امام صادق اینک ز ره رسیده در مکه و مدینه از آن دو پیک رحمت عرش خدای رحمان حمد خدا شنیده در مکه و مدینه با یک مرام و ایده حق امشب آفریده دو رهبر عقیده در مکه و مدینه از بس دلم هوائی شد در هوای آنها مرغ دلم پریده در مکه و مدینه با سائلان بگوئید دست کرامت حق خوانی بزرگ چیده در مکه و مدینه خنده نشست بر لب تا ای «وفائی» از عرش گفتند گل دمیده در مکه و مدینه 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
؛ ؛ لب نگار که باشد رطب حرام بود زمان واجبمان مستحب حرام بود فقیه نیستم اما به تجربه دیدم بدون عشق مناجات شب حرام بود اگر که هست طبیبم طبیب دوّاری به من معالجه ی در مطب حرام بود برآنکه دشمن اولاد توست نیست عجب که نطفه اش نسب اندر نسب حرام بود تو مرد ظرفشناسی و مهِر اولادت عجم که هست برای عرب حرام بود تو را در کمال نوشتند یا رسول الله بزرگ آل نوشتند یا رسول الله تو آفریده شدی و سرآمدت گفتند هزار مرتبه اَحسن به ایزدت گفتند تورا به سمت زمین با نسیم آوردند توآمدی و ملائک خوش آمدت گفتند نشان دهنده ی معصومیِ قبیله توست اگر که قّبه خضرا به گنبدت گفتند تمام آل عبا«کُلنا محمّد» بود توعین نوری و در رفت و آمدت گفتند اگر چه یک نفری، جمع چهارده نفری تورا محمّد و آل محمّدت گفتند شب ولادتت ای یار می کنم خیرات نثار مقدم خیر تو چهارده صلوات برای خُلق تو باید کنند تحسینت نشد مشاهده شصت و سه سال نفرینت از آن طرف تو اگر نور آخرین هستی نوشته اند از این سو تو را نخستینت هزار و سیصد و هشتاد و چندمین سال است شدیم کوچه نشینت، شدیم مسکینت شدیم ریزه خور سفره های سیّدی ات گدای سفره ی هر سال چهارده سینت توآمدی که علی را فقط ببینی و بس نداده اند به جز دیده ی خدا بینت یتیم مکه ای اما بزرگ دنیایی اگر چه خاک نشینی، همیشه بالایی مرا اویس شدن در هوای تو کافی است اگر چه باز ندیدم، دعای تو کافی است همینکه بوی تو را در مدینه حس کردم لبم رسید به خاک سرای تو کافی است چه حاجتی به پسر داری ای بزرگ قریش همینکه فاطمه داری برای تو کافی است همینکه اوّل هر صبح پیش زهرایی برای روشنی لحظه های تو کافی است تو آن پیمبر دنباله داری و بعدت اگر علی تو باشد به جای تو کافی است قسم به اشهد ان لااله الا الله تو آمدی که بگویی علی ولی الله تو آمدی و ترحّم شدند دخترها چقدر صاحب دختر شدند مادرها تو آمدی و رعیّت شکوه عبد گرفت بدین طریق چه آقا شدند نوکرها خدای خوب به جای خدای چوب نشست و با اذان تو بالا گرفت باورها بگو: مدینه علمی، علی درآن است بگو: که واجب عینی است حرمت درها بریز شیره پیغمبری به کام حسین که از حسین بیاید علی اکبرها زمان گذشت زمان ظهور دیگر شد حسین منی انا من حسین اکبر شد هزار حضرت مریم کنیز مادر توست تورا بس است همینکه بتول، دختر توست به دختران فلان و فلان نیازی نیست اگر خدیجه والامقام همسر توست علی و فاطمه دو رحمت خداوندی برای عالم دنیا و صبح محشر توست به یک عروج تو جبرئیل از نفس افتاد خبر نداشت که این تازه اوج یک پَر توست به عرش رفتی و ماندی در آن تقّرب محض خدا برابر تو یا علی برابر توست تو با علی جریان ساز شیعه اید ، اما شناسنامه ی شیعه به نام جعفر توست همیشه شکر چنین نعمتی روی لب ماست که جعفر بن محمد رئیس مذهب ماست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عشق است اقتدار محمد و آل او عشق است جایگاه رفیع و کمال او عالم تمام مات بر این پادشاهی است مات حکومت قَدَر و بی زوال او شد خال روی هاشمی اش قبله گاه خلق شد سجده گاه ابروی همچون هلال او سعدی ندیده قامت طوبی که گفت سرو کم آورد ز قامت و از اعتدال او یا بی سبب نبوده که هر صبح و شامگاه خورشید و ماه بوسه زند بر نِعال او گر مُرده زنده از دم عیسی شود،مسیح زنده شود ز بانگ اذان بلال او بنهاده بر سرش ز کرامت عِمامه ای صلوات بر عبا و قبا و به شال او حُسنش نکو و خُلق نکو ، خوی او نکو صلوات اهل بیت به جمع خصال او صلوات جبرئیل و ملک ،جمع کائنات بر خُلق پاکِ بی بدل و بی مثال او شایسته است جان بدهم گر هزار بار یکبار اگر به خواب ببینم جمال او شایسته است گر بفرستم هزار بار صلوات بر جمال و کمال و جلال او صلوات عاشقان محمد جُدا جُدا بر میم و حا و میم و در آخِر به دال او آندم که گُل ز بوی محمد صفا گرفت بلبل به لب ترانه ی یا مصطفی گرفت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عشق است اقتدار محمد و آل او عشق است جایگاه رفیع و کمال او عالم تمام مات بر این پادشاهی است مات حکومت قَدَر و بی زوال او شد خال روی هاشمی اش قبله گاه خلق شد سجده گاه ابروی همچون هلال او سعدی ندیده قامت طوبی که گفت سرو کم آورد ز قامت و از اعتدال او یا بی سبب نبوده که هر صبح و شامگاه خورشید و ماه بوسه زند بر نِعال او گر مُرده زنده از دم عیسی شود،مسیح زنده شود ز بانگ اذان بلال او بنهاده بر سرش ز کرامت عِمامه ای صلوات بر عبا و قبا و به شال او حُسنش نکو و خُلق نکو ، خوی او نکو صلوات اهل بیت به جمع خصال او صلوات جبرئیل و ملک ،جمع کائنات بر خُلق پاکِ بی بدل و بی مثال او شایسته است جان بدهم گر هزار بار یکبار اگر به خواب ببینم جمال او شایسته است گر بفرستم هزار بار صلوات بر جمال و کمال و جلال او صلوات عاشقان محمد جُدا جُدا بر میم و حا و میم و در آخِر به دال او آندم که گُل ز بوی محمد صفا گرفت بلبل به لب ترانه ی یا مصطفی گرفت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دمی که روح در پیکر دمیدند مرا با مهر حیدر آفریدند سپس چون عشق حیدر در دلم بود مرا بهر رسالت برگزیدند مرا اول به نیکی آزمودند محمد خوانده و ما را ستودند چو جبرائیل ذکر یا علی گفت ملائک سجده ها بر من نمودند به دستم داد ایزد ساغری را شراب خوشگوار حیدری را شدم مست ولا وآنگه به تن کرد مرا حق خلعت پیغمبری را اگر شق القمر کردم علی بود به هر جایی سفر کردم علی بود شب معراج در عرش الهی به هر جایی نظر کردم علی بود در آن ساعت که در بستر علی خفت سراسر خواب دشمن را برآشفت ز ایثار علی اسلام جان یافت خدا با شوق آنشب یا علی گفت یدالله بوده و دست خدا بود علی با اذن حق در هر کجا بود و حتی در کمال پادشاهی علی همسفره ی هر بینوا بود کجا آن پست یار غار ما بود علی در غار یار مصطفی بود به تار عنکبوت از پشت دیدند کنار مصطفی شیر خدا بود ز خشمش جمله ترسیدند و رفتند به یکباره هراسیدند و رفتند دو پا بود و دو پا هم قرض کردند بسان اُشتر و اِستر و رفتند علی فرمود من عبد و عبیدم به نزد مصطفی هردم مریدم به سر دارم ز نامش تاج شاهی چو همتای محمد را ندیدم گهی بود از لطافت همچو باران گهی چون گل به شاخ شاخساران ز بعد خاتم پیغمبران بود علی سلطان ملک شهریاران به هر جا حی دادار مبین است محمد رحمت للعالمین است به نص گفته ی من کنت مولا فقط حیدر امیر المومنین ست علی ذکرش مداوم ربنا بود زبانش غرق در حمد و ثنا بود به معنا لا بدان لام و الف را علی در بین لا نون لنا بود همان که ظلمت از ظلمش بنا بود به جای حق به شیطان آشنا بود مکرر گفت گر حیدر نبودی تمام عمر عمرم بر فنا بود چه گویم شرح حال بوالحسن را و اوصاف یل خیبر شکن را شنو از مرحب و از عبدود ها تعاریف جدال تن به تن را اگر جان پیمبر بود حیدر تمام جان حیدر بد پیامبر علی فرمود من عبد و عبیدم به درگاه نبی تا صبح محشر من از عشق دو سرور سربدارم خوشم چون سربدار ذوالفقارم شعار بر لبم باشد دمادم محمد (ص) را ، علی(ع) را دوست دارم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تو نازنین دو عالم، فرشته یا بشری ستاره‌ای به زمین، آفتاب یا قمری به خوبی همه خوبان روزگار قسم که هر چه خوب کنم وصف تو، تو خوب‌تری رواق دیده و محراب ابرویت گویند که هم تو کعبۀ دل، هم تو قبلۀ نظری نماز نافله‌ی شب به رؤیت تو خوش است که عاشقان خدا را ستارۀ سحری به هر چمن که گذر می‌کنم تو سرو چمن به هر طرف که نظر افکنم تو جلوه‌گری چگونه وصف تو را با زبان شعر کنم که از تغّزل و از قطعه و قصیده سری تو را مقایسه با دلبران روا نبُوَد که دلبران جهان دیگرند و تو دگری به لاله‌زار نبوّت که باغ سبز خداست تو اوّلین شجر استیّ و آخرین ثمری تو پیشتر ز رسولان، رسول حق بودی تو تا خداست خدا، همچنان پیامبری منم که با تو و پیوسته از تو بی خبرم تویی که از دل «میثم» هماره با خبری ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باید تو را بالاتر از بالا صدا کرد باید تو را والایِ بی همتا صدا کرد ای رحمة للعالمینِ ما محمد ای بی کران! باید تو را دریا صدا کرد ثبت است بر طاق فلک نام بلندت مثل خدا باید تو را یکتا صدا کرد ما حلقه بر گوشیم، پس یعنی همیشه مولای من! باید تو را مولا صدا کرد نام تو نقش خاتم پیغمبران بود باید تو را یس، تو را طه صدا کرد از بین لب‌هایت هزاران ماه بارید هر بار که زهرا تو را بابا صدا کرد بر موج غم نوح نبی، موسی به دریا نام تو را وقت عروج عیسی صدا کرد نام تو حَلّال تمام مشکلات است راه نجات مؤمنین و مؤمنات است همتایت ای والای بی همتا، علی بود مولای مولا تو، به ما مولا علی بود بالاتر از بالاتر از بالا تو بودی بالاتر از بالاتر از بالا علی بود زیباتر از زیباتر از زیبا تو بودی زیباتر از زیباتر از زیبا علی بود ما از لب حق‌گوی تو این را شنیدیم چرخیده حق دور علی، هر جا علی بود این نور را بعد از تو حتی کور هم دید حق با علی، حق با علی، حق با علی بود وقت جدایی در شب معراج حتی ذکر خدا هم با رسولش یا علی بود در چین پیشانیت غم پیدا نمی‌شد در لشکر تو یا محمد! تا علی بود شکر خدا نام علی ذکر لب ماست عشق علی و فاطمه نان شب ماست عشق تو در جان علی، در جان زهراست عشق تو ایمان علی، ایمان زهراست ای سِرِّ لولا بین لبخند تو مستور مستور لبخند تو در رضوان زهراست نور خدا جاری‌ست در پیشانی تو روی تو بدر کامل تابان زهراست یک قطره از آب وضویت را گرفتیم دیدیم آری، کوثر قرآن زهراست خیلی گرفتارم ولی این بار را هم آقا قبولم کن، بگو مهمان زهراست وقتی شما مهمان زهرایید یعنی امید عالم سفره‌ی احسان زهراست قبر شهید بی پلاک خفته در رمل پائین پای تربت پنهان زهراست باید که بر بالای هر منبر بگوئیم تو یادمان دادی به او مادر بگوئیم ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مأذنه، اللهُ اکبرش به تو رفته‌است میکده، مینا و ساغرش به تو رفته‌است ماهِ شبِ چارده ز روی تو پیداست سُنبل و زلفِ معطرش به تو رفته‌است حضرت یوسف که در کمالِ جمال است بانمکی‌هاش اکثرش به تو رفته‌است جنّتِ فردوس با تمام صفاتش خوب که دیدم، سراسرش به تو رفته‌است آینه هم باید "إن یَکاد" بخواند صلح و صفا صد برابرش به تو رفته‌است کیست علی، إنّما ولیّکم الله... حضرت معشوق، دلبرش به تو رفته‌است از همه‌ی سوره‌های دلکش قرآن بیشتر از قدر، کوثرش به تو رفته‌است کیست حَسَن، حُسن لایزال الهی نیم علی، نیم دیگرش به تو رفته‌است ای لب و پیشانی شکسته، حُسینت سرخی گل‌های پرپرش به تو رفته‌است اکبرِ خود را هنوز گرم تماشاست دست خودش نیست! اکبرش به تو رفته‌است آنکه قیامت‌کنان سواره می‌آید آن قد و بالای محشرش به تو رفته‌است "ماه فرو مانَد از جمال محمّد" هرچه جمال‌است آخرش به تو رفته‌است "سرو نباشد به اعتدالِ محمّد" هرچه کمال‌است بهترش به تو رفته‌است هرکه رفیق محمّداست شهید است مثل گلِ سرخ، باورش به تو رفته‌است ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7