eitaa logo
اشعار ناب آیینی
26.6هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
965 ویدیو
40 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
غمش از لشگرش بزرگتر است خنجر از حنجرش بزرگتر است زینب از بس که داغ دید انگار خیلی از مادرش بزرگ تر است چه کند با علی اصغر که نیزه ها از سرش بزرگ تر است چه کند با علی اکبر که سرش از پیکرش بزرگ تر است هر قدر تیر حرمله دارد از سر اصغرش بزرگتر است اربا اربا…همین بگویم که اصغر از اکبرش بزرگ تر است خوش به حال کسی که از انگشت کمی انگشترش بزرگ تر است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لشکری آمده تا سهم غنیمت ببرد از تنی غرق به خون جامه به غارت ببرد از سراشیبی گودال سرازیر شدند با هم از بخت بد قافله درگیر شدند بابت جنگ جمل کسب غرامت کردند سر عمامه ی آقام قیامت کردند خارجی گفته به او، شایعه سازی کردند به عبای نبوی دست درازی کردند چشم بر هم نزده ! خُود و سپر را بردند دست شان هر چه رسید از تن آقا بردند چکمه ای آمد و خندید به پرپر زدنش با سر نیزه درآورد زره را ز تنش قصه ای تلخ، سرانجام خوشی می گیرد! دشنه ای اجرت مظلوم کُشی می گیرد □ دست از این پیرهن ارثیه بردار، سنان! مادرش دوخته با زحمت بسیار، سنان! خولی خیر ندیده چه خیالی داری ؟ کوفی چشم دریده چه خیالی داری ؟ خورجین دست گرفتی سر گودال چرا؟ مانده ای خیره بر این زخمی بد حال چرا ؟ حرمله زیر سر توست به ولله ببین! پشت خیمه چقدر نیزه فرو رفته زمین! ساربان منتظر رفتن لشکر مانده گوشه ای منتظر فرصت بهتر مانده هر کسی سهم نبرده ست بهم می ریزد بی نصیب از تن عریان، به حرم می ریزد وقت تاراج حرم، کار به جنجال کشید خاک عالم به سرم! کار به خلخال کشید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حسین بود و تو بودی ، تو خواهری کردی حسین فاطمه را گرم ، یاوری کردی غریب تا که نمانَد حسین بی عباس به جای خواهری آن جا ، برادری کردی گذشتی از همه چیزت به پای عشق حسین چه خواهری تو برادر ، که مادری کردی  تو خواهریّ و برادر ، تو مادریّ و پدر تو راه بودی و رهرو ، تو رهبری کردی  پس از حسین ، چه بر تو گذشت وارث درد ! به خون نشستی و در خون ، شناوری کردی  پس از حسین ، تو بودی که شرح عصمت را که روز واقعه ، را یاد آوری کردی  به روی نیزه ، سر آفتاب را دیدی ولی شکست نخوردیّ و سروری کردی  حسینِ دیگری آن جا پس از حسین شکفت تو با حسین پس از او ، برابری کردی  چه زخم ها که نزد خطبه ات به خفّاشان ! زبان گشودی و روشن ، سخنوری کردی زبان نبود ، خودِ ذوالفقار مولا بود سخن درست بگویم ، تو حیدری کردی  تویی مفسّر آن رستخیز ناگاهان یگانه قاصد امّت پیمبری کردی  بدل به آینه شد ، خاک کربلا با تو تو کیمیاگری و کیمیاگری کردی حسین بود و تو بودی ، تو خواهری کردی حسین فاطمه را گرم ، یاوری کردی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اين كيست اين كه سجده كند عشق در برش اين كيست اين كه سينه درند در برابرش اين كيست اين كه از جلوات مطهرش عالم نبود غير غباري ز محضرش فرموده است از بركاتش برادرش "آئينه‌دار حيدر كرار زينب است" **** * تا كوچه‌اش قبيله ليلا ادامه داشت تا خانه‌اش گدايي عيسي ادامه داشت در چشم او تلاطم دريا ادامه داشت بر قامتش قيامت مولا ادامه داشت زينب نبود حضرت زهرا(س) ادامه داشت "خاتون خانه‌دار دو دلدار زينب است" ****** * سرچشمه‌هاي پرطپش كوهسار از اوست دريا از اوست جذبه هر آبشار از اوست تيغ كلام فاطمي‌اش آب دار از اوست تفسير آيه‌هاي غم و انتظار از اوست آري تمام هيمنه ذوالفقار از اوست "از كربلا بپرس علمدار زينب است" ****** * سوگند بر شكوه دل مرتضايي‌اش بر جلوه‌هاي حيدري‌اش مجتبايي‌اش سوگند بر تقدس كرب و بلايي‌اش بر ريشه‌هاي چادر سبز خدايي‌اش سوگند بر نماز شب كبريايي‌اش "تا روز حشر كعبه ايثار زينب است" ****** * شمس حجاب گنبد دوار زينب است بدر سپهر عصمت و ايثار زينب است محبوبه حبيه دادار زينب است مسطوره سلاله اطهار زينب است اذن دخول در حرم يار زينب است "منصوره نرفته سر دار زينب است" ****** * نون و قلم نبي است و مايسطرون حسين طاق فلك علي است به عالم ستون حسين خلقت تمام حضرت زهراست خون حسين هستي تمام ظاهر و مافي البطون حسين با يك قيامت است هم الغالبون حسين "در اين قيام نقطه پرگار زينب است" ****** * سردار سرسپرده جولان عشق كيست؟ تنها امير فاتح ميدان عشق كيست؟ عشق است حسين و گوش به فرمان عشق كيست؟ روح دميده در تن بي‌جان عشق كيست؟ علامه مفسر قرآن عشق كيست؟ "تفسير آيه‌ها همه اسرار زينب است" ****** * ققنوس و هم از پي او در توهم است فانوس وصف در صفت وصف او گم است قاموس اقتدار و وقار و تلاطم است پابوس او تمامي افلاك و انجم است كابوس شام و دولت نامرد مردم است "بر فرق ظلم تيغ شرربار زينب است" ****** * پيداترين ستاره ديباي خلقت است زيباترين سروده لب‌هاي خلقت است زهراترين زهره زهراي خلقت است ليلاترين ليلي ليلاي خلقت است شيواترين سئوال معماي خلقت است "گنجينه جزيره اسرار زينب است" ****** * ذرات و كائنات همه مرده يا خموش در احتجاج بود زني يك علم به دوش قلب جهان به عمق زمين غرق جنب و جوش آتشفشان قهر خداوند در خروش هوهوي ذوالفقار علي مي‌رسد به گوش "اين رعد و برق نيست كه انگار زينب است" ****** * خورشيد روي قله ني آشكار شد كوچكترين ستاره سر شيرخوار شد ناموس حق به ناقه عريان سوار شد هشتاد و چهار خسته به هم هم‌قطار شد زيباترين ستاره دنباله‌دار شد "در اين مسير نور جلودار زينب است" ****** * چشم ستاره در به در جستجوي ماه بر روي نيزه ديده زينب گرفت راه مبهوت مي‌نمود به سرنيزه‌اي نگاه آتش كشيد شعله ز دل تا كشيد آه كاي جان پناه زينب و اطفال بي‌پناه "راحت بخواب چونكه پرستار زينب است" ****** * پشتش شكست،بس كه بر او،آسمان! گريست حتي به حال و روز دلش كاروان گريست از خنده‌هاي حرمله و ساربان گريست بر گيسوان شعله ور كودكان گريست از ضربه‌هاي دم به دم خيزران گريست "بر خيل اشك قافله سالار زينب است" ****** * آن شانه صبور صبوري زما ربود آن قامت غيور قيامت بپا نمود آن شيرزن حماسه عباس را سرود با دست خويش بيرق كرببلا گشود بر بال‌هاي زخمي‌اش اي واي جا نبود "غم را بگو بيا كه خريدار زينب است" ****** *** زينب اگر نبود اثر كربلا نبود شيرازه‌اي براي كتاب خدا نبود زينب اگر نبود علم حق بپا نبود اين خيمه‌ها و پرچم و رخت عزا نبود يك يا حسين بر لب ما و شما نبود "در كار عشق گرمي بازار زينب است" 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بلند مرتبه شاهی و پیکرت افتاد همین که پیکرت افتاد خواهرت افتاد تو نیزه خوردی و یک مرتبه زمین خوردی هزار مرتبه زینب، برابرت افتاد همینکه از طرف جمعیت دو تا چکمه رسید اول گودال،مادرت افتاد تورا به خاطر دِرهم چه دَرهمت کردند چنانکه شرح تن تو به آخرت افتاد ولی به جان خودت خواهرت مقصر نیست درآن شلوغی اگر بارها سرت افتاد خبر رسید که انگشتر تورا بردند میان راه،النگوی دخترت افتاد کنارخیمه رسیده است لشگرکوفه و خواهر تو به یاد برادرت افتاد 🔹️ 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یابن الشبیب ! گریه فقط بر غم حسین یابن الشبیب ! گریه فقط بهر كربلا یابن الشبیب درد حسین درد جان فزاست یابن الشبیب ! روضه ی ما داغ پر بلا است یابن الشبیب ! درد حسین درد بی کسی است یعنی عزیز فاطمه شبگرد بی کسی است یابن الشبیب ! عمه ی ما را کتک زدند آتش هزار بار به باغ فدک زدند یابن الشبیب ! کوچه به دل غم نشانده است یعنی هنوز دست علی بسته مانده است یابن الشبیب ! خنده مرا ترك می كند خد التریب را چه كسی درك می كند یابن الشبیب ! غصه دلم را كباب كرد شیب الخضیب دیده ی ما را پر آب كرد یابن الشبیب ! جرم یتیم سه ساله چیست ؟ دیگر پس از امام کشی آه و ناله نیست یابن الشبیب ! قصه ی معجر نگفتنی است جریان حنجر و دم خنجر شنفتنی است یابن الشبیب ! غارت خیمه عجیب بود در شعله ها سلاله ی حیدر غریب بود یابن الشبیب ! دختر ترسیده دیده ای ؟ در زیر خار طفلک خوابیده دیده ای یابن الشبیب ! جد مرا سر بریده اند پیش نگاه عمه ی ما سر بریده اند 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با داغ مادرش غم دختر شروع شد او هرچه درد دید، از آن «در» شروع شد مادر به او که پیرهن کهنه را سپرد دل شوره های زخمی خواهر شروع شد باور نداشت آتش اين اتفاق را تا عصر روز حادثه باور شروع شد جمعه حدود ساعت سه بین قتلگاه تکرار صحنه ى در و مادر شروع شد اینجا بجای میخ در و قامتی کبود اینبار جنگ خنجر و حنجر شروع شد زینب! بلند گریه کن اینجا مدینه نیست حالا که سوگواری حیدر شروع شد بر خاک سر گذاشت حسين آسمان گرفت زينب گريست، خنده ى لشگر شروع شد می خواستم تمام کنم شعر را، نشد یک غم تمام شد، غم دیگر شروع شد [ ] زينب نشست و خاک عزا ريخت بر سرش والشمرُ جالسٌ ... سر و خنجر ... تمام شد خنجر سوی گلوی برادر بلند شد وقت فرود، طاقت خواهر تمام شد وقتی غريو شیون خواهر به عرش رفت فهمید عرش کار برادر تمام شد پنجاه و چار سال فقط با حسين بود پنجاه و چار سال که ديگر تمام شد پنجاه و چار سال معطر به عطر او وقتی حسین شد گل پرپر، تمام شد تازه هجوم و قصه ی آتش شروع شد وقتی که قصه ی سر و خنجر تمام شد فریاد زد امام: "علیکُنّ بالفرار" حجت بر اهل بیت پیمبر تمام شد زینب میان شعله و خون می دوید آه این شعر تا رسید به معجر تمام شد اينها گذشت ...چفيه و سربند را که بست، وقتى که گريه در دل سنگر تمام شد- رفتند دسته هاى عزايى که راهشان با "انتقام سيلى مادر" شروع شد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خودم رو با سینه زدن تا قتلگاه می کشم سفارش امام رضاست برا تو آه می کشم آه حسین... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام آيه ی آئينه هاي پاک و زلال سلام صبح سپيده،سلام ماه هلال سلام زاده ی کوثر، سلام خير کثير سلام خواهر پروانه هاي بي پر و بال سلام آيه ی ايمان سلام سوره ی صبر سلام کوثر ثاني به حسن و مجد و جلال سلام زينت بابا، سلام بنت نبي سلام آينه ی عزت پيمبر و آل تو آن سلاله ی نوري که سايه ات خورشيد تو آن تحير محضي در آسمان خيال در آستان تو حلم است طفل بازيگوش به پيش صبر تو صبر است مثل ميوه کال تويي که عالمه ات خوانده حضرت سجاد(ع) رسيده کل کمالات تو به کُلّ کمال تويي که وصف مقام تو را قلم عاجز گمان عجز و اسيري توست فرض محال تو و تصور تحقير خواب بي تعبير تو و اسارت و ويرانه ها زبانم لال چنان به حفظ حجابت مقيدي که نکرد هلال ماه رخت را ستاره استهلال فداي ديده باراني تو ای بانو که هيچ روز نديد از جهان بغير ملال هميشه جاي حسين و تو مثل نان و نمک ميان سفره روزي ماست رزق حلال عزيز فاطمه تا حشر پرچمت بالا و عمر نهضت نورانیت بدون زوال ثواب شعر ترم را عطا کن از کرمت به روح پاک شهيد مدافع حرمت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به نام نامی سر، بسمه‌ تعالی سر بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر فقط به تربت اعلات، سجده خواهم کرد که بنده‌ی تو نخواهد گذاشت، هرجا سر قسم به معنی لا یمکن الفرار از عشق که پر شده است جهان، از حسین سرتاسر نگاه کن به زمین! ما رأیت إلا تن به آسمان بنگر! ما رأیت إلا سر سری که گفت: «من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداوند می‌روم با سر هر آنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر.» همان سری که "یحب الجمال" محوش بود جمیل بود، جمیلا بدن، جمیلا سر سری که با خودش آورد بهترین‌ها را که یک به یک، همه بودن سروران را سر زهیر گفت: حسینا! بخواه از ما جان حبیب گفت: حبیبا! بگیر از ما سر سپس به معرکه عابس، " أجنّنی"گویان درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر بنازم " أم وهب" را، به پاره تن گفت برو به معرکه با سر ولی میا با سر خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید گذاشت آخر سر، روی پای مولا سر چنان که یک تن دیگر به آرزوش رسید به روی چادر زهرا گذاشت سقا، سر در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد همان سری است که برده برای لیلا سر همان که احمد و محمود بود سر تا پا همان سری که خداوند بود، پا تا سر پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد پر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر میان خاک، کلام خدا مقطعه شد میان خاک؛ الف، لام، میم، طا، ها، سر حروف اطهر قرآن و نعل تازه‌ي اسب چه خوب شد که نبوده است بر بدن‌ها سر تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود به هرکه هرچه دلش خواست داد، حتی سر جدا شده است و سر از نیزه‌ها درآورده است جدا شده است و نیفتاده است از پا سر صدای آیه کهف الرقیم می‌آید بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام که آفتاب درآورد از کلیسا سر عقیله، غصه و درد و گلایه را به که گفت؟ به چوب، چوبه محمل، نه با زبان، با سر دلم هوای حرم کرده است می‌دانی دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای سایه ات فتاده به روی سرم حسین معنای واقعی اصول الکرم حسین یک یاحسین گفتم و دیدم غمی نماند تسکین دردهای دل مضطرم حسین یادم نمیرود که همه عزتم تویی من پای سفره تو شدم محترم حسین لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تراز پدرومادرم حسین من سالهاست دربه در روضه توام داغ تو را به جان ودلم میخرم حسین در کوچه های سینه زنی سالیان سال در حسرت هوای حرم می پرم حسین کابوس من شده غم دوری کربلا در خواب هم ذکر لب من حرم حسین تا گفتم اسم کرب و بلا را دلم گرفت مانند خواهری که صدا زد دلم حسین اینجا کجاست؟ خواهرت افتاد از نفس رحمی نما به سینه شعله ورم حسین اینجا عجیب بوی فراق تو میرسد یک دم نگاه کن تو به چشم ترم حسین زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا یک ذره حق بده نشود باورم حسین مجموع حرف های من اینجا خلاصه شد در یک کلام ای همه باورم حسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آزار دیدم خود را میان معرکه بیمار دیدم در خیمه بودم هفت آسمان را برسرم آوار دیدم در بین گودال آیینۀ جسم پدر را تار دیدم بابای خود را دربین یک لشکر بدون یار دیدم اینها بماند از شام دیدم هرچه من آزار دیدم شبهای بسیار در بین صحرا عمه را بیدار دیدم صد بار مردم وقتی به پای خواهرانم خار دیدم ای وای از شام گهواره را در بین یک بازار دیدم بزم شراب و... بی حرمتی در مجلس اغیار دیدم نامحرمان را نزدیک محرم های خود بسیار دیدم   🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از گلستان لاله های پرپرم آید به یاد از نیستان داغ های خاطرم آید به یاد با دل خود هر زمانی را که خلوت می کنم در اسارت زآن چه آمد بر سرم آید به یاد سال ها از ماجرای کربلا بگذشت و باز هر نظر آن صحنۀ حزن آورم آید به یاد هرکجا آب است آتش می زند بر جان من چون نوای آب آب خواهرم آید به یاد هر جوانی را که می بینم به یاد کربلا گاهی از قاسم گهی از اکبرم آید به یاد چون که بینم شیرخواری در کنار مادرش از رباب و گریه های اصغرم آید به یاد می شوم از آتش شرم و محن چون شمع آب چون زحال عمّه ی غم پرورم آید به یاد من که برجسم پدر از بوریا کردم کفن روز و شب زان جسم از جان بهترم آید به یاد حنجر خونین او بوسیدم و کردم وداع وایِ دل، چون آن وداع آخرم آید به یاد چون که بینم کودکی سرگرم بازی با گلی سرگذشت خواهر کوچکترم آید به یاد از هجوم درد و غم در آن سفر داغی هنوز از نظر نارفته داغ دیگرم آید به یاد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از سُرورِ هر دو عالم نزد ما غم بهتر است گریه بر تو از نماز نیمه شب هم بهتر است واقعا اشک براى روضه چیز دیگرى است در سلوکِ ما فرات از آب زمزم بهتر است گریه هایم را بگیری بی گمان دق میکنم مردن از دنیاى بی گریه برایم بهتر است در جواب اینکه شأن گریه کن های تو چیست از برای این سوال «الله اعلم» بهتر است هر که به جایی رسید از نوکریِ تو رسید نوکری تو ز آقایی عالم بهتر است نوحه دم دادیم و با این دم مسیحا دم شدیم از دم روح القدس واللهِ این دم بهتر است یازده ماه از خدا ماه شما را خواستیم از تمام ماه ها ماه محرم بهتر است انبیا در آخرِ خط میشوند عبدالحسین آخرِ این راه از آغازِ آن هم بهتر است رتبه ی پیرِغلامان تو نزدِ فاطمه است چون غلامیِ شما با قامتِ خم بهتر است گر به زیرِ ناودانِ کعبه هم باشم ولی معتقد هستم که باشم زیرِ پرچم بهتر است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این سواران کیستند انگار سر می آورند از بیابان بلا گویا خبر می آورند این گلوی کوچک انگاری که راه شیری است این سواران، کهکشان با خود مگر می آورند تخته خواهد کرد بازار شما را، شامیان! این که بی پیراهن و بی بال و پر می آورند هم عمو می آورند و هم برادر، حیرتا! هم پدر می آورند و هم پسر می آورند آشنا می آید آری این گل بالای نی هر چقدر این نیزه را نزدیک تر می آورند تا بگردد دور این خورشیدهای نیمه شب ماه را نامحرمان از پشت سر می آورند بس که بر بالای نی شیرین غزل سر داده ای من که می پندارم اینان نی شکر می آورند زنبق هفتاد و یک برگم! به استقبال تو خیزران می آورند و تشت زر می آورند http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به ما ز راس غریبی دهد خبر نیزه تمام دلخوشی زینب است بر نیزه سری به نیزه شد و آفتاب را گریاند سری که شد سر بغض علی به سر نیزه به صبح نیزه و ظهر و غروب هم نیزه و خورده اند یتیمان تو سحر نیزه یکی ز دخترکان تو گفت:یا ابتا زدند بر سر طفلت حسین!سرنیزه! رباب همسفر حرمله!بیا و ببین نگاه مضطرب شیرخواره بر نیزه مپرس حال مرا خوب نیست احوالم ز بس نظاره شدم در کنار هر نیزه فتاده ای ز نوک نی بلند مرتبه شاه هزار بار شدی جا به جا به هر نیزه به بزم کوفه برادر تو گیر افتادی سکوت کرده ای اما لبالب از دادی” 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
همراه عمه، پا به پایِ کربلا بودی بعد ِ عمو، مشکل گشایِ کربلا بودی می سوختی در تب ولی تاریخ آورده ست مثل پدر؛ دارالشفایِ کربلا بودی قنداقه، معجر، علقمه، گودال، تل، آتش... مجموعه ای از داغ های کربلا بودی با خطبه ای کوبنده مثل کوه پابرجا ناجی شدی! رمز بقایِ کربلا بودی هم روضه خوان، هم گریه کن، هم سینه زن، قطعاً- عینی ترین صاحب-عزای ِ کربلا بودی تو یک علی بن الحسین بنِ علی(ع) امّا؛ صد کربلایِ کربلایِ کربلا بودی یک بغض ِ سی ساله گلوگیرِ تو شد بسکه هر لحظه در حال و هوایِ کربلا بودی! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هرچند فاتح همه ی جنگها شدم خیلی میان کوفه اسیر بلا شدم ابروی من شکست سر کوچه ای شلوغ زخمی سنگ بازی این بچه ها شدم همسایه ی قدیمیمان داد زد سرم آزرده از نگاه بد اشنا شدم خیلی سرت مقابل من خورد بر زمین افتاد زیر پا و من از غصه تا شدم پایین نیزه ی تو به من پشت پا زدند دست خودم نبود که از تو جدا شدم ام‌ حبیبه آمد و‌ نشاخت زینبم! من تا نبینمش دو قدم جابجا شدم لب باز کردم‌ و همه ی کوفه لال شد من‌ ناخدای کشتی کرببلا شدم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر روضه نا شنیده را من دیدم گلهای ز شاخه چیده را من دیدم هم چشم به خون نشسته سقا را هم دست ز تن بریده را من دیدم هم خواهش آب را برای اصغر هم حلق ز هم دریده را من دیدم در گوشه قتلگاه با اشک روان آن بانوی قد خمیده را من دیده برنیزه سر عزیز قلب زهرا هم جسم به خون تپیده را من دیدم هم کودک آواره ی در صحرا را هم رنگ ز رخ پریده را من دیدم هم بزم شراب و حالت مستی را هم چوب به لب رسیده را من دیدم هم اشک ز چشمها روان را در شام هم خون ز لب چکیده را من دیدم آن طفل که یکشبه ز داغ بابا سر زد ز سرش سپیده را من دیدم هم داغ دل رقیه را دانستم هم عاقبت کشیده را من دیدم هم روضه نا نوشته را من خواندم هم خوانده ناشنیده را من دیدم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لبهای تو مگر چقدر سنگ خورده است؟  قاری من چقدر صدایت عوض شده  تشریف تو به دست همه سنگ داده است  اوضاع شهر کوفه برایت عوض شده  تو آن حسین لحظه گودال نیستی  بالای نیزه حال و هوایت عوض شده  وقتی ز روبرو به سرت می کنم نگاه  احساس می کنم که نمایت عوض شده  جا باز کرده حنجره ات روی نیزه ها  در روز چند مرتبه جایت عوض شده  طرز نشستن مژه هایت به روی چشم  ای نور چشم من به فدایت عوض شده  ما بعد از این سپاه تو هستیم یا حسین  جنگی دگر شده شهدایت عوض شده  تو باز هم پیمبر در حال خدمتی  با فرق این که شکل هدایت عوض شده 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای سرت چون ماه سرگردان به روی نیزه ها  از غمت خون عقده بسته در گلوی نیزه ها  خاطرات کربلا از پیش چشمانم گذشت  تا برآمد صوت قرآنت ز روی نیزه ها  آمدی با سر به دیدارم که بر گردد، حسین  دیده ی مردم ز محمل ها به سوی نیزه ها  من فدای حنجر خشکت که نوشیدست آب  گه زجام دشنه ها، گاه از سبوی نیزه ها  از فراق اکبرت، قلب رقیه آب شد  کاش این دختر نگردد رو بروی نیزه ها  ای موید! تا بیابم آن سر ببریده را  می روم با پای دل در جستجوی نیزه ها 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عیسی شدی که این همه بالا ببینمت  بالای دست مردم دنیا ببینمت  بعد از گذشت چند شب از روز رفتنت  راضی نمیشود دلم حالا ببینمت  اما چه فایده؟ خودت اصلا بگو حسین  وقتی نمی شناسمت آیا ببینمت؟  امروز که شلوغی مردم امان نداد  کاری کن ای عزیز که فردا ببینمت  شب ها چه دیر می گذرد ای حسین من  ای کاش زود صبح شود تا ببینمت  حالا هلال تو سر نیزه طلوع کرد  تا ما "رایت، الا جمیلا" ببینمت  گفتی سر تو را ته خورجین گذاشتند  چه خوب شد نبوده ام آنجا ببینمت  تو سنگ میخوری و سرت پرت می شود  انصاف نیست بین گذرها ببینمت  فعلا مپرس طرز ورود مرا به شهر  بگذار گوشه ای تک و تنها ببینمت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باور نمی‌کنم سر بازار بردنت نامحرمان به مجلس اغیار بردنت   از سینۀ حسین، تو را چکمه‌ای گرفت از کربلا به کوفه، به اجبار بردنت   پای سفر نداشتی ای داغدار درد با یک سر بریده به اصرار بردنت   پهلو کبود! گریه کنان تازیانه‌ها با خاطراتی از در و دیوار بردنت   فهمیده بود شمر، غرورت شکسته است از سمت قتلگاه علمدار بردنت   تو از تمام کوفه طلبکار بودی و در کوچه‌هاش مثل بدهکار بردنت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بعد از تو گوشواره به دردم نمیخورد رخت و لباس پاره به دردم نمیخورد اي آفتاب برسر زینب طلوع کن این چند تا ستاره به دردم نمیخورد نزدیک تربیا که کمی درد دل کنیم تنها همین نظاره به دردم نمی خورد ما را پیاده کن، سرمان سنگ میخورد این بودن سواره به دردم نمیخورد چندین شب است منتظرصحبت توأم حرفی بزن، اشاره به دردم نمیخورد این ها مرابه مجلس خوبی نمی برند بعد از تو استخاره به دردم نمیخورد این سنگها هنوزحسابم نمی کنند با این حساب چاره به دردم نمیخورد 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقتی نگاه شهر پر از سنگ می شود  بشکستن هر آینه فرهنگ می شود  بیچاره من که عابر این شهر کینه ام  از هر طرف نصیب سرم سنگ می شود  بر سبزی بهار در اینجا امید نیست  وقتی جفا به جای وفا رنگ می شود اینجا درخت وقت ثمر، نیزه می دهد  اینجا کمیت عاطفه ها لنگ می شود  اینجا صدای پتک هر آهنگری چه خوب با سم اسب جنگ هماهنگ می شود  آوای گریه های غریبانه ی دلم  در گوش شهر کوفه خوش آهنگ می شود بر زلفهای دختر بابا ئی ات حسین  هر دست جای شانه زدن چنگ می شود  🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7