#مصائب_شام
ماه صفر رسیده و وقت سفر شده
با کاروان گریه دلم خونجگر شده
یک کاروان ستاره که خورشید شام بود
با دختری که مرثیه خوان پدر شده
از بس به یاد روضه ی بابا دلش شکست
بغضی که داشت از غم دل ، پر ثمر شده
از اربعین نگو که سراپا خجالتم
از اربعین نگو که دلم در به در شده
پای پیاده ، صحن نجف تا به کربلا
در این مسیر فصل عزا تازه تر شده
هر کس برای داغ نبی گریه می کند
از التفات فاطمه س صاحب اثر شده
هر جا دلم گرفت حسن را صدا زدم
عمرم فقط به حرمت این عشق سر شده
مشهد ، مدینه ، نجف ، شهر کربلا
گریه برای اهل سفر بال و پر شده
ماه محرّم آمد و با هرچه داشت رفت
حسرت به روی سینه ی عالم گذاشت...رفت
#اسماعیل_شبرنگ
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_علیه_السلام
ما اشک را ز پاکی مادر گرفته ایم
این زندگی ز چشمه ی کوثر گرفته ایم
اذن ورود ما به بهشت خداست اشک
ما از بهشت هدیه فراتر گرفته ایم
اشک غم حسین بُود، خود بهشت ساز
ما بعد روضه زندگی از سر گرفته ایم
آنکه شنید نام حسین و نریخت اشک
دوری از او به امر پیمبر گرفته ایم
ما در کفن ز تربت او نور می بریم
رزق سفر ز خاک همین در گرفته ایم
ما بی حسین پست ترینِ خلایقیم
با نام اوست رتبه ی برتر گرفته ایم
ما در میان روضه ی او تحت قُبه ایم
حاجات خود به روضه مکرر گرفته ایم
تا آب می خوریم صدا می زنیم حسین
این امر از سکینه ی اطهر گرفته ایم
#جواد_حیدری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_امام_زمان_عج
دارم یقین مولا دعایم کرده امشب
در مجلس جَدَّش صدایم کرده امشب
از بند مال و شهوت و نفس و گناهان
اربابِ خوبِ من جدایم کرده امشب
با خویش گفتم کاش بودم مجلسش شُکر
ارباب من حاجت روایم کرده امشب
از هر دو چشمم قطره قطره اشک ریزد
مهدیِ زهرا باصفایم کرده امشب
تا این که مستانه بگویم من حسین جان
در کربلا یارم دعایم کرده امشب
اشکِ روان بر دیدگانم گشته جاری
بخشش یقین او از خطایم کرده امشب
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#یا_صاحب_الزمان_ع
تنها ترین امام زمین، مقتدای شهر
تنها، چه میکنی؟تو کجایی؟کجای شهر؟
وقتی کسی برای تو تب هم نمی کند
دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر
تو گریه میکنی و صدایت نمی رسد
گم می شود صدای تو در خنده های شهر
تهمت،ریا و غیبت و رزق حرام و قتل
ای وای من چه می کشی از ماجرای شهر
دلخوش نکن به “ندبه”ی جمعه، خودت بیا
با این همه گناه نگیرد دعای شهر!
اینجا کسی برای تو کاری نمی کند
فهمیده ام که خسته ای از ادعای شهر
گاه از نبودنت مثلا گریه می کنند
شرمنده ام! از این همه کذب و ادای شهر
هر روز دیده می شوی اما کسی تو را
نشناخت ای غریبه ترین آشِنای شهر
جمعه…غروب… گریه ی بی اختیار من…
آقا دلم گرفته شبیه هوای شهر
#فرزاد_نظافتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_علیه_السلام
فرصتم طی شد و بیدار نشد که بشوم
آخرش لایق دیدار نشد که بشوم
باعث دلخوشی ات با ورع و ترک گناه
پسر فاطمه، یک بار نشد که بشوم
من که یک عمر فقط مشغله ام دنیا بود
سر کوی تو گرفتار نشد که بشوم
شهدا اوج گرفتند و زمینی ماندم
وای از نفس، سبک بار نشد که بشوم
اثر مرحمتت بود که با کوه گناه
آبرو ریخته و خوار نشد که بشوم
برکت نان حلالت همه جا با من ماند
به کسی جز تو بدهکار نشد که بشوم
حاجتم بود به پابوس ابالفضل رسم
زائر صحن علمدار نشد که بشوم
گفت زینب چه کنم، هرچه که کردم آخر
راحت از کوچه و انظار نشد که بشوم
هرچه کردم که نخندند به ما مردم شام
مانعِ خنده ی اغیار نشد که بشوم
#محمد_جواد_شیرازی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_شهدا
🔴این فیلمو تمام طلب کاران از انقلاب حتما ببینند و خجالت بکشند
مرد شما بودید و بس❤️❤️😔
#پیشنهاد_دانلود👆
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حبیبی_یاحسین
هرگه دلم شد غرق غم گفتم حبیبی یاحسین
با سوز سینه دمبدم گفتم حبیبی یاحسین
ای رشته ی حیات من، ای کشتی نجات من
درپنجه ی طوفان غم ،گفتم حبیبی یاحسین
عمری به یاد داغ تو، درگوشه ای ازباغ تو
با لاله های هم قسم،گفتم حبیبی یاحسین
برسوگ تو قابل شدم، چون لاله خونین دل شدم
با غنچه های سربهم،گفتم حبیبی یاحسین
هرجا دل من شدغریب، رفت از دلم صبروشکیب
درهاله ی درد والم،گفتم حبیبی یاحسین
ای آگه از راز دلم ،گرسائلی ناقابلم
بردرگه صاحب کرم ،گفتم حبیبی یاحسین
هرگاه با رنج وبلا،کردم سفر تا کربلا
وقتی رسیدم درحرم ،گفتم حبیبی یاحسین
هرگاه بارنج وبلا، کردم سفر تا کربلا
وقتی رسیدم درحرم،گفتم حبیبی یاحسین
ای نور سرنوشت من، شدبزم توبهشت من
دراین حریم محترم،گفتم حبیبی یاحسین
من زنده ام به بوی تو، با شوق وصل کوی تو
همچون« وفایی» دم به دم ،گفتم حبیبی یاحسین
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مثنوی_بعد_از_عاشورا_و_روضه_یِ_شام
صاحب روضه خودش روضه یِ رضوان من است
این سلیمان زمان است که بی پیرهن است
باورم تا اَبَدُ الدَّهر همین یک خط است
کربلایی شدنم دست حسین و حسن است
روضه یِ پاره جگـر چاره یِ هر بیـچاره
حرف این پیکـرِ صدپاره مَدار سخن است
هر که شد اهل محبّت به حرم نزدیک است
حَسـنیه... وَ حُسیـنیه برایم وطن است
"بِ نبیٍ...عـربیٍ... وَ رسـولٍ مدنی "
مادرم فاطمه است و پدرم بوُالحسن است
با حسین و حسن فاطـمه محشور شود
هر که با روضه یِ الشّامِ حرم لطمه زن است
مجلس طعـنه و دشنام و طـَرب راه افتاد
هدف کـَعبِ نیِ کیـنه گمانم دَهَن است
مَردکِ مَست چنان چوب به لبها می زد
که غزلْ روضه گرفتار مُطوَّل شدن است
حرمله قهقهه زد غصّه قصیده شده است
قسمت عمّه یِ سادات فقط سوختن است
گیسوی سرخ خودش یک دهه مـِنبر دارد
غیـرتی ها سخن از دختر ارباب من است
خاک عالـَم به سـرم چه به سرت آوردند
مَرهم زخمِ حرم دیدن یابن الحسن است
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7