💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
جمعه ۱۴۰۳/۲/۲۱
🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍
آیه ۱۸ سوره مطففین
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ(۱۸)
چنین نیست (که شما کافران پنداشتید، امروز) نکو کاران عالم با نامه اعمالشان در بهشت علّیّین روند.(۱۸)
معانی کلمات آیه
كتاب: در اصل مصدر است به معنى نوشتن، ولى به معناى مفعول (نوشته شده) به كار رود، منظور از آن در آيه ظاهرا اعمال مجسم شده است.
ابرار: برّ (بفتح اول): نيكوكار، جمع آن ابرار است.
عليين: طبرسى فرموده: علّيون به معنى علوّ مضاعف (چند برابر) است و براى اظهار تفخيم و عظمت شأن با واو جمع بسته شده و به اولوا العقل تشبيه گرديده است، علّيون مراتب بالايى است توأم با جلال، اهل لغت آن را جمع على (به كسر عين و تشديد لام و ياء) گفتهاند ولى ظاهرا مفرد مضاعف است.[۱]
===============================
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
كَلَّا إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ «18» وَ ما أَدْراكَ ما عِلِّيُّونَ «19» كِتابٌ مَرْقُومٌ «20» يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ «21» إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ «22» عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ «23» تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ «24» يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ «25» خِتامُهُ مِسْكٌ وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ «26»
«1». توحيد صدوق، ص 162.
تفسير نور(10جلدى)، ج10، ص: 419
دانشنامه اسلامی
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
⁉️ خيال مى كنيد ما از حال شما مطّلع نيستيم؟!
🔖 العبد محمد تقی بهجت(ره):
🔵 آقايى از مدرسين مى گفت:
هر وقت ابتلا و همّ و حزنى در نجف به من دست مىداد، غسل و طهارت مىنمودم و به حرم مىرفتم. گويا به حضرت امير ـ عليه السّلام ـ پناه مىبردم، و براى ابتلا و همّ و حزن من راه چاره و علاجى مشخّص مىشد!
⚪️ حضرت اميرالمؤمنين و نيز هر كدام از ائمّهى اطهار ـ عليهم السّلام ـ نسبت به قاصدين و مجاورين و زائرين، مانند پدر مهربان نسبت به اولادش مى باشند.
🔵 آقاى ديگرى میگفت:
هر وقت گرفتار و مهموم و مغموم مىشوم، در ايوان طلاى حضرت اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ مىنشينم و به بارگاه آن حضرت نگاه مىكنم و همّ و غم و يا گرفتارى ام رفع مىشود!
⚪️ در توسّلات به حضرات معصومين ـ عليهم السّلام ـ به بعضى نقداً چيزى مىرسد و گرفتارى آنها رفع مىشود، ولى بعضى ديگر بدون اين كه به آنها چيزى برسد آسوده مىشوند و با خيال راحت بر مىگردند.
🔵 آقاى ديگرى مىگفت:
مدّتها به فقر و گرفتارى مبتلا بودم، چهل روز به امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ متوسّل شدم و به آن حضرت عريضه نوشتم و در آب جارى انداختم، روز آخر صدايى شنيدم كه مرا با نام و نام پدر خواند و گفت:
🔶 خيال مىكنيد ما از حال شما مطّلع نيستيم!
بدون اين كه چيزى بدهد. آن صدا، سوز دل مرا آرام كرد، مثل اين كه آب روى آتش بريزند.
⬅️ در محضر بهجت، جلد اول
🏷 #امام_زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)
#توسل #آیت_الله_بهجت (ره)
کشور ما را تو صفا دادهای
میلاد کریمهی اهلبیت(ع)، اخت الرضا(ع)، بنت موسیابن جعفر(ع)، فاطمه معصومه(س) و فرا رسیدن دههی کرامت بر شمای محب و شیعهی راستین حضرتش مبارک
کریمهی آل عبایی جون و دل مایی
عالم میدونند تو زینب امام رضایی
میلاد پر سرور حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) مبارک
صلوات خاصه حضرت معصومه(س)
اَلسَّلامُ عَلَیْک یا بِنْتَ رَسوُل اللّه
اَلسَّلامُ عَلَیْک یا بِنْتَ فاطِمَهَ وَ خَدیجَهَ
اَلسَّلامُ عَلَیْک یا بِنْتَ اَمیر الْمُؤْمِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْک یا بِنْتَ الْحَسَن وَ الْحُسَیْن
اَلسَّلامُ عَلَیْک یا بِنْتَ وَلِیِّ اللّه
اَلسَّلامُ عَلَیْک یا اُخْتَ وَلِیِّ اللّه
اَلسَّلامُ عَلَیْک یا عَمَّهَ وَلِیِّ اللّه
اَلسَّلامُ عَلَیْک یا بِنْتَ موُسَی ابْن جَعْفَر وَ رَحْمَهُ اللّه وَ بَرَکاتُهُ
میلاد حضرتش و دههی کرامت و روز دختر مبارک
السلام علیک ای زینب قم، ولی نعمتمان، عمهی سادات، فاطمهی معصومه(س)
اشفعی لنا فیالجَنَّه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبر اصلی ابا عبدالله الحسین
سلوک شیدای حسین(ع)
سفره ی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
کاروان منتظران ظهور اصفهان
کربلای معلی
اردیبهشت ماه ۱۴۰۳
✍️مسابقه بزرگ من امام رضائیم .
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
۱ چرا به امام رضا علیه السلام غریب الغربا می گویند ؟
۲ ولایت عهدی امام رضا علیه السلام به چه معناست ؟
۳ چرا به امام رضا علیه السلام عالم آل محمد می گویند ؟
۴ اصل منظور امام رضا علیه السلام از بیان حدیث سلسله الذهب چه بود ؟
۵ از منظر امام رضا علیه السلام کمال دین در چیست ؟
👌لطفا پاسخ سوالات را به صورت عکس یا متن نهایتا تا ساعت ۱۲ روز پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت برای ادمین کانال امامزاده ابراهیم ارسال نمائید
💯به قید قرعه به ۳ نفر از برندگان کمک هزینه ۵ میلیون ریالی سفر به مشهد مقدس تعلق خواهد گرفت .
جهت اطلاع از مراسمات آستان در کانال هیئت حضرت موسی ابن جعفر علیهماالسلام عضو شوید👇👇👇
🆔@heyate_moosabnejafar
همانا مجرمان پيوسته به اهل ايمان مىخنديدند. و هرگاه از كنارشان مرور مىكردند، (از روى تمسخر) با چشم و ابرو به يكديگر اشاره مىكردند. و هرگاه به سوى اهل خودشان (و همفكران منحرفشان) باز مىگشتند، (شادمان از تمسخر) طنزگونه و بذلهگويان باز مىگشتند. و هرگاه اهل ايمان را مىديدند، مىگفتند: شكّى نيست كه آنان گمراهند. در حالى كه آنان، رسالت نگهبانى بر مؤمنان را نداشتند. پس امروز، اهل ايمان بر اين كفّار مىخندند. در حالى كه بر تختهاى بهشتى نظارهگرند.
كه آيا كافران كيفر عملكرد خود را ديدهاند؟
💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
دوشنبه ۱۴۰۳/۲/۲۴
🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍
آیه ۲۹ سوره مطففین
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ(۲۹)
(در دنیا) بد کاران بر اهل ایمان میخندیدند(۲۹)
معانی کلمات آیه
«أَجْرَمُوا»: گناه کردند. بزهکاری نمودند. «کَانُوا ... یَضْحَکُونَ»: میخندیدند. ریشخند میکردند.
نزول
محمد بن العباس بعد از دو واسطه از امام صادق علیهالسلام نقل کند که این آیه تا آیه 36 یعنى تا آخر سوره درباره امام على مرتضى علیهالسلام نازل شده و نیز درباره کسانى از بنىامیه و منافقین که او را مسخره میکردند، نازل گردیده.
هنگامى که روزى على بر آنها گذشته بود و او را به باد استهزاء گرفته بودند و نیز بعد از چند واسطه از ابومجاهد نقل نماید که افراد قریش از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله عیبجوئى میکردند و آنها را مسخره مینمودند تا این که روزى على بن ابىطالب علیهالسلام بر آنها گذشت. بر او خندیدند و او را مسخره کردند و گفتند: این شخص برادر محمد است سپس این آیة نازل گردید.[۱]
مقاتل و کلبى گویند: این آیه درباره امیرالمؤمنین على علیهالسلام نازل شده که یک روز با جماعتى نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله رفته بودند. جماعت مشرکین وقتى ایشان را دیدند، شروع به خندیدن نمودند و گفتند: ما به این اصلع مى خندیم (اصلع به کسى گویند که جلو سر او مو نداشته باشد) سپس این آیه نازل گردید[۲] و نیز گویند: خنده مشرکین قبل از رسیدن على علیهالسلام نزد پیامبر بوده است.[۳]
===============================
تفسیر آیه
رتفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ «29» وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغامَزُونَ «30» وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ «31» وَ إِذا رَأَوْهُمْ قالُوا إِنَّ هؤُلاءِ لَضالُّونَ «32» وَ ما أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حافِظِينَ «33» فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ «34» عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ «35» هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ «36»
همانا مجرمان پيوسته به اهل ايمان مىخنديدند. و هرگاه از كنارشان مرور مىكردند، (از روى تمسخر) با چشم و ابرو به يكديگر اشاره مىكردند. و هرگاه به سوى اهل خودشان (و همفكران منحرفشان) باز مىگشتند، (شادمان از تمسخر) طنزگونه و بذلهگويان باز مىگشتند. و هرگاه اهل ايمان را مىديدند، مىگفتند: شكّى نيست كه آنان گمراهند. در حالى كه آنان، رسالت نگهبانى بر مؤمنان را نداشتند. پس امروز، اهل ايمان بر اين كفّار مىخندند. در حالى كه بر تختهاى بهشتى نظارهگرند.
كه آيا كافران كيفر عملكرد خود را ديدهاند؟
نکته ها
«غَمز» به معناى عيبجويى از ديگران با اشاره چشم و ابرو است.
پیام ها
1- مؤمنان بايد آماده برخوردهاى نارواى گنهكاران و مجرمان باشند. «إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا»
2- خنده، غمزه، نيش و نوشهاى ديگران شما را دلسرد نكند، زيرا خود آنان مجرم هستند. «إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا»
3- تمسخر و تحقير، روش ديرينه مجرمان است. كانُوا ... يَضْحَكُونَ
جلد 10 - صفحه 422
4- مجرم به گناه خود قانع نيست، پاكان را تحقير مىكند و به آنان ضربه روحى مىزند. «يَضْحَكُونَ، يَتَغامَزُونَ»
5- ساختن طنز و فكاهى براى تمسخر مؤمنان از شيوههاى مجرمان است.
«انْقَلَبُوا فَكِهِينَ»
6- اصرار بر گناه، ديد و قضاوت انسان را عوض مىكند. (جالب است كه مجرمان، مؤمنان را گمراه مىپندارند.) «قالُوا إِنَّ هؤُلاءِ لَضالُّونَ»
7- گنهپيشگان، لايق قضاوت و اظهار نظر درباره مؤمنان نيستند. «قالُوا إِنَّ هؤُلاءِ لَضالُّونَ وَ ما أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حافِظِينَ»
8- مؤمنان، نبايد انتظار تأييد مخالفان را داشته باشند. «وَ ما أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حافِظِينَ»
9- گويا مجرمان، خود را قيّم مؤمنان مىدادند كه خداوند آن را نفى مىكند. «وَ ما أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حافِظِينَ»
10- مؤمنان در قيامت، عامل رنج روحى مجرمان هستند، زيرا در آنجا مؤمنان نيز به آنان خواهند خنديد. «فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ»
11- كيفر در قيامت، با گناه در دنيا تناسب دارد. (كيفر خندههاى تمسخرآميز
در دنيا، مورد خنده قرار گرفتن در آخرت است.) الَّذِينَ أَجْرَمُوا كانُوا ... يَضْحَكُونَ- الَّذِينَ آمَنُوا ... يَضْحَكُونَ
12- كيفرهاى قيامت، بازتاب اعمال خود انسان است. «هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ»
«والحمد للّه ربّ العالمين»
جلد 10 - صفحه 424
دانشنامه اسلامی
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همسر علامه طباطبایی کاری کرده که در ثواب تک تک آثار همسرش شریک باشه ❤️
یکسال بعد ازدواجشون تمام جهیزیه اش و میفروشه که هزینه سفر به نجف برای ادامه تحصیل شوهرش و تامین کنه
واااااي كه چقدر اين شعر زيباست
لطفا كامل بخونين اگه گريه كردي و دلت شكست التماس دعا
خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/
بی نهایت خسته و افسرده ام/
تا میان گور رفتم دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/
روی من خروارها از خاک بود/
وای، قبر من چه وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از سنگ بود/
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/
هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/
خسته بودم هیچ کس یارم نشد/
زان میان یک تن خریدارم نشد/
نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/
ترس بود و وحشت و دلواپسی/
ناله می کردم ولیکن بی جواب/
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/
آمدند از راه نزدم دو ملک/
تیره شد در پیش چشمانم فلک/
یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/
لرزه بر اندام من افتاده بود/
هر چه کردم سعی تا گویم جواب/
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/
از سکوتم آن دو گشته خشمگین/
رفت بالا گرزهای آتشین/
قبر من پر گشته بود از نار و دود/
بار دیگر با غضب پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، بسته پر/
نام اربابان خود یک یک ببر/
گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/
گوش گویا نامشان نشنیده بود/
نامهای خوبشان از یاد رفت/
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/
چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن جستجو/
کارهای نیک و زشتت را بگو/
هر چه می کردم به اعمالم نگاه/
کوله بارم بود مملو از گناه/
کارهای زشت من بسیار بود/
بر زبان آوردنش دشوار بود/
چاره ای جز لب فرو بستن نبود/
گرز آتش بر سرم آمد فرود/
عمق جانم از حرارت آب شد/
روحم از فرط الم بی تاب شد/
چون ملائک نا امید از من شدند/
حرف آخر را چنین با من زدند:
عمر خود را ای جوان کردی تباه/
نامه اعمال تو باشد سیاه/
ما که ماموران حق داوریم/
پس تو را سوی جهنم می بریم/
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/
دست و پایم بسته در زنجیر بود/
نا امید از هرکجا و دل فکار/
می کشیدندم به خِفّت سوی نار/
ناگهان الطاف حق آغاز شد/
از جنان درهای رحمت باز شد/
مردی آمد از تبار آسمان/
دیگران چون نجم و او چون کهکشان/
صورتش خورشید بود و غرق نور/
جام چشمانش پر از خمر طهور/
چشمهایش زندگانی می سرود/
درد را از قلب انسان می زدود/
بر سر خود شال سبزی بسته بود/
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/
کِی به ۱۱سظ! داشتند این زمزمه/
آمده اینجا حسین فاطمه؟!
صاحب روز قیامت آمده/
گوئیا بهر شفاعت آمده/
سوی من آمد مرا شرمنده کرد/
مهربانانه به رویم خنده کرد/
گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/
من کجا و دیدن روی حسین (ع)/
گفت: آزادش کنید این بنده را/
خانه آبادش کنید این بنده را/
اینکه این جا این چنین تنها شده/
کام او با تربت من وا شده/
مادرش او را به عشقم زاده است/
گریه کرده بعد شیرش داده است/
خویش را در سوز عشقم آب کرد/
عکس من را بر دل خود قاب کرد/
بارها بر من محبت کرده است/
سینه اش را وقف هیئت کرده است/
سینه چاک آل زهرا بوده است/
چای ریز مجلس ما بوده است/
اسم من راز و نیازش بوده است/
تربتم مهر نمازش بوده است/
پرچم من را به دوشش می کشید/
پا برهنه در عزایم می دوید/
بهر عباسم به تن کرده کفن/
روز تاسوعا شده سقای من/
اقتدا بر خواهرم زینب نمود/
گاه میشد صورتش بهرم کبود/
تا به دنیا بود از من دم زده/
او غذای روضه ام را هم زده/
قلب او از حب ما لبریز بود/
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/
با ادب در مجلس ما می نشست/
قلب او با روضه ی من می شکست/
حرمت ما را به دنیا پاس داشت/
ارتباطی تنگ با عباس داشت/
اشک او با نام من می شد روان/
گریه در روضه نمی دادش امان/
بارها لعن امیه کرده است/
خویش را نذر رقیه کرده است/
گریه کرده چون برای اکبرم/
با خود او را نزد زهرا (س) می برم/
هرچه باشد او برایم بنده است/
او بسوزد، صاحبش شرمنده است/
در مرامم نیست او تنها شود/
باعث خوشحالی اعدا شود/
گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/
قلب او بوی محبت میدهد/
سختی جان کندن و هول جواب/
بس بود بهرش به عنوان عقاب/
در قیامت عطر و بویش می دهم/
پیش مردم آبرویش می دهم/
آری آری، هرکه پا بست من است/
نامه ی اعمال او دست من است/
فقط به عشق آقا امام حسین پخش کن یا علی مدد.
- ساختن طنز و فكاهى براى تمسخر مؤمنان از شيوههاى مجرمان است.
- اصرار بر گناه، ديد و قضاوت انسان را عوض مىكند. (جالب است كه مجرمان، مؤمنان را گمراه مىپندارند.)
- گنهپيشگان، لايق قضاوت و اظهار نظر درباره مؤمنان نيستند.
8- مؤمنان، نبايد انتظار تأييد مخالفان را داشته باشند.
- گويا مجرمان، خود را قيّم مؤمنان مىدادند كه خداوند آن را نفى مىكند.
- مؤمنان در قيامت، عامل رنج روحى مجرمان هستند، زيرا در آنجا مؤمنان نيز به آنان خواهند خنديد.
- كيفر در قيامت، با گناه در دنيا تناسب دارد. (كيفر خندههاى تمسخرآميز
در دنيا، مورد خنده قرار گرفتن در آخرت است.)
- كيفرهاى قيامت، بازتاب اعمال خود انسان است.
💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
چهارشنبه ۱۴۰۳/۲/۲۶
🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍
آیه ۳۶ سوره مطففین
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ(۳۶)
آیا کافران به نتیجه افعال زشتی که میکردند رسیدند؟(۳۶)
معانی کلمات آیه
ثوب: ثواب در اصل به معنى رجوع است پاداش را از آن، ثواب گويند كه به انسان بر میگردد، لذا به كيفر اعمال نيز اطلاق ثواب درست است، آن، در آيه به معنى مجازات مىباشد.[۱]
===============================
تفسیر آیه
رتفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ «29» وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغامَزُونَ «30» وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ «31» وَ إِذا رَأَوْهُمْ قالُوا إِنَّ هؤُلاءِ لَضالُّونَ «32» وَ ما أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حافِظِينَ «33» فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ «34» عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ «35» هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ «36»
همانا مجرمان پيوسته به اهل ايمان مىخنديدند. و هرگاه از كنارشان مرور مىكردند، (از روى تمسخر) با چشم و ابرو به يكديگر اشاره مىكردند. و هرگاه به سوى اهل خودشان (و همفكران منحرفشان) باز مىگشتند، (شادمان از تمسخر) طنزگونه و بذلهگويان باز مىگشتند. و هرگاه اهل ايمان را مىديدند، مىگفتند: شكّى نيست كه آنان گمراهند. در حالى كه آنان، رسالت نگهبانى بر مؤمنان را نداشتند. پس امروز، اهل ايمان بر اين كفّار مىخندند. در حالى كه بر تختهاى بهشتى نظارهگرند.
كه آيا كافران كيفر عملكرد خود را ديدهاند؟
نکته ها
«غَمز» به معناى عيبجويى از ديگران با اشاره چشم و ابرو است.
پیام ها
1- مؤمنان بايد آماده برخوردهاى نارواى گنهكاران و مجرمان باشند. «إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا»
2- خنده، غمزه، نيش و نوشهاى ديگران شما را دلسرد نكند، زيرا خود آنان مجرم هستند. «إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا»
3- تمسخر و تحقير، روش ديرينه مجرمان است. كانُوا ... يَضْحَكُونَ
جلد 10 - صفحه 422
4- مجرم به گناه خود قانع نيست، پاكان را تحقير مىكند و به آنان ضربه روحى مىزند. «يَضْحَكُونَ، يَتَغامَزُونَ»
5- ساختن طنز و فكاهى براى تمسخر مؤمنان از شيوههاى مجرمان است.
«انْقَلَبُوا فَكِهِينَ»
6- اصرار بر گناه، ديد و قضاوت انسان را عوض مىكند. (جالب است كه مجرمان، مؤمنان را گمراه مىپندارند.) «قالُوا إِنَّ هؤُلاءِ لَضالُّونَ»
7- گنهپيشگان، لايق قضاوت و اظهار نظر درباره مؤمنان نيستند. «قالُوا إِنَّ هؤُلاءِ لَضالُّونَ وَ ما أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حافِظِينَ»
8- مؤمنان، نبايد انتظار تأييد مخالفان را داشته باشند. «وَ ما أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حافِظِينَ»
9- گويا مجرمان، خود را قيّم مؤمنان مىدادند كه خداوند آن را نفى مىكند. «وَ ما أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حافِظِينَ»
10- مؤمنان در قيامت، عامل رنج روحى مجرمان هستند، زيرا در آنجا مؤمنان نيز به آنان خواهند خنديد. «فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ»
11- كيفر در قيامت، با گناه در دنيا تناسب دارد. (كيفر خندههاى تمسخرآميز
در دنيا، مورد خنده قرار گرفتن در آخرت است.) الَّذِينَ أَجْرَمُوا كانُوا ... يَضْحَكُونَ- الَّذِينَ آمَنُوا ... يَضْحَكُونَ
12- كيفرهاى قيامت، بازتاب اعمال خود انسان است. «هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ»
«والحمد للّه ربّ العالمين»
جلد 10 - صفحه 424
دانشنامه اسلامی
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
سلام
حالا که ایام بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی هست و از قضا این حقیر هم در شهر نجف اشرف نایب الزیاره دوستان هستم چه فرصتی از این بهتر که به شعر در وصف اهل بیت علیهم السلام و حضرت امیرالمومنین علیه السلام نگاهی بیندازیم!
👇👇👇👇
حکیم ابوالقاسم فردوسی:
که من شهر علمم علیم در است
درست این سخن قول پیغمبر است
گواهی دهم کاین سخنها ز اوست
تو گویی دو گوشم پر آواز اوست
علی را چنین گفت و دیگر همین
کز ایشان قوی شد به هر گونه دین
نبی آفتاب و صحابان چو ماه
به هم بستهٔ یکدگر راست راه
منم بندهٔ اهل بیت نبی
ستایندهٔ خاک پای وصی
حکیم این جهان را چو دریا نهاد
بر انگیخته موج از او تندباد
چو هفتاد کشتی بر او ساخته
همه بادبانها بر افراخته
یکی پهن کشتی به سان عروس
بیاراسته همچو چشم خروس
محّمد بدو اندرون با علی
همان اهل بیت نبی و ولی
خردمند کز دور دریا بدید
کرانه نه پیدا و بن ناپدید
بدانست کو موج خواهد زدن
کس از غرق بیرون نخواهد شدن
به دل گفت اگر با نبی و وصی
شوم غرقه دارم دو یار وفی
همانا که باشد مرا دستگیر
خداوند تاج و لوا و سریر
خداوند جوی می و انگبین
همان چشمهٔ شیر و ماء معین
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و علی گیر جای
گرت زین بد آید گناه من است
چنین است و این دین و راه من است
بر این زادم و هم بر این بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم
دلت گر به راه خطا مایل است
تو را دشمن اندر جهان خود دل است
نباشد جز از بیپدر دشمنش
که یزدان به آتش بسوزد تنش
هر آنکس که در جانش بغض علی است
از او زارتر در جهان زار کی است
نگر تا نداری به بازی جهان
نه برگردی از نیک پی همرهان
همه نیکیات باید آغاز کرد
چو با نیکنامان بوی همنورد
از این در سخن چند رانم همی
همانا کرانش ندانم همی
🌺🌺🌺🌺🌺
يَوْمَ يُكْشَفُ عَن سَاقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ ۴۲ قلم
از خدا مدد بگیریم امروز که سالمیم و فرصت داریم با بندگی و دستگیری از دیگران برای ابدیتمون تلاش کنیم
مداحی آنلاین - بچه بودم اومدم حرم - خلجی.mp3
3.32M
⏯ #استودیویی احساسی #جدید
🍃بچه بودم اومدم حرم
🍃روی شونه های پدرم
🎙 #حسین_خلجی
👌بسیار دلنشین
#السلطان_اباالحسن💚
#چهارشنبه_های_امام_رضایی💚
اللهم عجل لولیک الفرج
سیمای سوره انفطار
اين سوره نوزده آيه دارد و در مكّه نازل شده است.
نام آن برگرفته از آيه اول و به معناى شكافته شدن آسمان است.
همچون ديگر سورههاى مكّى، محور اين سوره، قيامت و حالات مردمان در آن هنگامه هولناك است. حوادث عظيمى كه در پايان دوران جهان و در آستانه قيامت رخ مىدهد، فرشتگانى كه مأمور ثبت اعمال انسانها در دنيا هستند، عاقبت نيكان و بدان و گوشهاى از مشكلات آن روز، بخشهاى مختلف اين سوره را تشكيل مىدهد.
براى تلاوت اين سوره در نمازهاى واجب و مستحب، فضيلتهايى وارده شده كه بيانگر نياز دائمى انسان به تذكّر و توجّه است تا از قيامت غفلت نكند و به دنيا دل نبندد.
💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
پنجشنبه ۱۴۰۳/۲/۲۷
🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍
آیه ۱ سوره انفطار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ(۱)
هنگامی که آسمان شکافته شود.(۱)
معانی کلمات آیه
انفطرت: فطر به معنى شكافتن و انفطار به معنى شكافته شدن است، طبرسى فرمايد: «اصل الفطر: الشق» راغب، شكافتن طولى گفته است كواكب: كوكب: ستاره، جمع آن كواكب است.[۱]
===============================
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
سیمای سوره انفطار
اين سوره نوزده آيه دارد و در مكّه نازل شده است.
نام آن برگرفته از آيه اول و به معناى شكافته شدن آسمان است.
همچون ديگر سورههاى مكّى، محور اين سوره، قيامت و حالات مردمان در آن هنگامه هولناك است. حوادث عظيمى كه در پايان دوران جهان و در آستانه قيامت رخ مىدهد، فرشتگانى كه مأمور ثبت اعمال انسانها در دنيا هستند، عاقبت نيكان و بدان و گوشهاى از مشكلات آن روز، بخشهاى مختلف اين سوره را تشكيل مىدهد.
براى تلاوت اين سوره در نمازهاى واجب و مستحب، فضيلتهايى وارده شده كه بيانگر نياز دائمى انسان به تذكّر و توجّه است تا از قيامت غفلت نكند و به دنيا دل نبندد.
جلد 10 - صفحه 405
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ «1» وَ إِذَا الْكَواكِبُ انْتَثَرَتْ «2» وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ «3» وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ «4» عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ «5»
آنگاه كه آسمان شكافته شود. و آنگاه كه ستارگان پراكنده شوند. و آنگاه كه درياها گشوده و به هم راه يابند. و آنگاه كه قبرها زيرورو گردد. (در آن زمان) هر كس مىداند، آنچه از پيش فرستاده و آنچه براى بعد گذاشته است.
نکته ها
«انفطار» به معناى شكافته شدن است، «فطر» و «افطار» نيز به همين معناست، زيرا روزه با غذا خوردن مىشكافد. «انفطار» و «انشقاق» به يك معناست، لكن در انفطار بعد از شكافتن به چيزى مىرسيم، بر خلاف انشقاق، چنانكه عرب در حفر قنات مىگويد:
«فطرتُ» چون بعد از شكافتن زمين، به آب مىرسد.
«انتثار» به معناى پراكندگى است و به چيزى كه بر سر عروس مىريزند، نثار گويند.
«فجر» به معناى بروز شكاف و باز شدن راه است و «تفجير»، بيانگر عظمت و شدّت شكافته شدن كوههاست.
در كلمه «بُعْثِرَ» هم معناى «بعث» (به پا خواستن) است و هم معناى «ثور» (دگرگون شدن)، لذا راغب در مفردات گفته است كه بعيد نيست فعل «بُعْثِرَ» مركّب از اين دو فعل باشد، يعنى زير و رو شدن خاكها و برپاخاستن مردگان.
جلد 10 - صفحه 406
پيوند ميان آسمان و زمين و دريا و خشكى به گونهاى است كه هرگاه نظام يكى از آنها به هم بخورد، نظام همه چيز به هم مىخورد.
پیام ها
1- نظام حاكم بر آسمان و زمين به دست خداست و هرگاه او بخواهد تغيير مىكند. «إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ»
2- معاد جسمانى است و مردگان از قبر برمىخيزند. «إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ»
3- به هم ريختن نظام هستى، مقدّمه رستاخيز و رستاخيز، براى حساب و كتاب و جزاى اعمال انسانهاست. عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ ...
4- در قيامت ظرفيّت انسان توسعه مىيابد و همه كارهاى گذشته را به ياد مىآورد. «عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ»
5- انسان، هم بايد به فكر گذشته خود باشد، تا اگر خلافى كرده توبه كند و هم به فكر پس از مرگ خود باشد تا يادگار خوبى از خود بجاى گذارد. «ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ»
6- در قيامت، انسان هم به آنچه عمل كرده آگاه مىشود و هم به آثار خوب يا بد اعمال خود. «ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ»
7- در قيامت، انسان به كارهايى كه مىتوانسته بكند و به تأخير انداخته و انجام نداده پى مىبرد. عَلِمَتْ ... ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ و شايد مراد از «اخّرت» كارهايى است كه بازدهى آن پس از مرگ به ايشان مىرسد. مانند تأليف كتاب يا بناى فساد.
دانشنامه اسلامی
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
سلام
ایام و عاقبتتان بخیر
آیتالله حائری شیرازی:
«تمام پله های نردبان، یک شکل و یک رنگ هستند و کسی که پا روی پله های نردبان می گذارد، به ظاهر کاری تکراری می کند؛ اما با هر پاگذاشتن، رو به بالا می رود. کسی که چاه می کند، پیوسته کلنگ جای کلنگ می زند و کارش به ظاهر تکراری به نظر می رسد؛ اما با هر کلنگ زدن، به آب شیرین و گوارایی نزدیک می شود. آجرهایی که بنّا به ظاهر تکراری روی هم می گذارد، در نهایت ساختمانی زیبا و پر فایده ساخته خواهد شد.
هر یک از نمازهای روزانه هم، به نظر می رسد مثل قبلی و تکراری است؛ ولی در حقیقت هر نماز، مثل گام نهادن بر پله ای جدید در مسیر معراج و گذاشتن آجری دیگر در ساختن ستون دین است»
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺