eitaa logo
علی مقدم
2.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
434 ویدیو
31 فایل
آثار[سخنرانی، نوشته ها و اشعار]علی مقدم عاصی خراسانی ادمین @admin9988 وبلاگ http://asikhorasani.blogfa.com/ بایگانی پادکست ها https://eitaa.com/ali_moghaddam_Podcast پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17344654120743 هندوستان @SAEB_TABRIZ
مشاهده در ایتا
دانلود
سجده تسلیم جز در به دری هیچ ندیدم هُنر از پا آمد به سرم اینهمه خوف و خطر از پا گر کفش به سر کرده ام امروز عجب نیست نشناخته ام ‌پیش تو از بسکه سر از پا از سجده تسلیم رسیدیم به معراج طی میشود این ره به جبین بیشتر از پا پیش قدمت آهِ من خسته بلند است دیگر چه غم از اینکه بیافتم اگر از پا پا گر ندویدست ، ولی اشک دویدست با چشم رسیدیم به تو زودتر از پا . . . . ذی القعده ۱۴۴۱ تیر ۱۳۹۹ . ‌. . . تقدیم به دوست و برادر عزیزم شاعر اهل بیت (علیهم السلام) امیرحسین روشن ضمیر که سالهاست پای ظاهری اش همراهی اش نمیکند اما با اراده و قلب پاک ، صراط مستقیم را با سرعت طی می کند و از خیلی از ماها که پایمان سالم هست جلو تر است
بارِ گناه ، برکتِ چشم مرا گرفت شرمنده در مصیبتِ تو ، کم گریستم || صلّی الله علیک یا اباعبدالله ||
علی مقدم
بارِ گناه ، برکتِ چشم مرا گرفت شرمنده در مصیبتِ تو ، کم گریستم #عاصی_خراسانی || صلّی الله علیک یا
در احوال رسول ترک نقل است که گاهی گریه هایش برای امام حسین علیه السلام شش ، هفت ساعت طول میکشید (کتاب جذبه عشق)
هدایت شده از علی مقدم
آری آنگونه سیاهم که اگر خیر کنم میشود از منِ آلوده ، ثواب آلوده
اشعار شهید اول رحمه الله علیه که در فراق نماز شب سروده اند : عَظُمَت مُصیبهُ عبدِکَ المسکین فى نومه عن مَهر حورِالعین الاولیاءُ تَمَتَّعوا بِک فى الدُّجى بِتَهَجُّدٍ و تَخَشُّعٍ و حَنین فَطَرَدتَنى عن قَرعِ بابکَ دونهم اَترى لِعَظمِ جرائمى سَبقونى اَوَجَدتَهُم لَم یُذنِبوا فَرَحِمتَهُم اَم اَذنَبوا فَعَفَوتَ عَنهُم دونى ان لم یَکُن للعفوِ عندک مَوضِع للمُذنِبین فَاَین حُسنُ ظُنونى ترجمه : خدایا! مصیبت بنده بیچاره ات زیاد شد که او را خواب از مهر حورالعین بازداشت اولیاى خدا در تاریکى هاى شب با تهجد و خشوع و ناله و زارى بهره ها برده اند. مرا از در خانه ات راندى و آنها را راه دادى ! آیا بواسطه اعمال ناشایستم از آنها عقب ماندم. آیا آنها گناه نکرده بودند یا گناه داشتند اما تو ایشان را آمرزیدى ولى مرا نیامرزیدى ؟ اگر گنه کاران راهى به عفو تو نداشته باشند پس حسن ظن ما به کجا مى رود؟! مرحوم علامه طهرانی رحمه الله به طلاب سفارش می فرمودند این اشعار مرحوم شهید رحمه الله را از بر کنند و به یاد داشته باشند
روز نخست نوبت تقسیم تاب و تب تابش به موی تو ، به من خسته تب رسید || ||
مست ز كامِ تواَم ، مست ز انگور ، نَه طالبِ كويِ تواَم ، طالبِ هر طور ، نَه عارف اگر اينچنين ، گرمِ عبادت شده در طلبِ يار بود ، در طلبِ حور ، نَه وای به زاهد که در گوشه سجاده اش دانه تسبيح بود ، دانه انگور ،نَه در نظرِ يارِ ما ، هر كه مقرّب تر است اهل غم و زاري است ، اهلِ زر و زور ، نَه نيست مرا طاعتي ، غيرِ سرافكندگي عاصىِ شرمنده ام ، عابدِ مغرور ، نَه || || ١٨/مرداد/١٣٩٦ ١٦/ذي القعده/١٤٣٨
علی مقدم
به چشمِ روشنِ عاشق ، نگشته خواب به قاب مدام گریه کند تا بگیرد آب به قاب دلی که گشته هواییِ هیچ و پو
به غیر مدح علی آیه ای نیامده است خدا گرفته علی را در این کتاب به قاب همیشه سنگِ علی را به سینه کوبیدیم گرفته ایم به دل صورت ثواب به قاب || ||
زاهد غرور طاعت و ما خجلت گناه آورده ایم تا تو پسندی کدام را ....
وقتی مسیرِ راه به سمت کرامت است دیگر خیالمان ز همه سخت راحت است
یایِ علی بهشت به دستان من نهاد این صید را به همّت قلاب میکشم از شوقِ "مَن یَمُت یَرَنی" صد هزار بار حنجر به روی خنجرِ قصاب میکشم یک بار نام غیر تو بر این زبان گذشت یک عمر میشود که دهان آب میکشم || ||
با این جگر سوخته دارم سرِ وصل آری نَفَسم ز جای گرم است بلند || ||
بنازم این همه رحمت ، که بارها همه دیدند گناه تا به نجف آمد و ثواب درآمد || ||
تقدیم به امیرالمومنین علیه السلام هیچ از آن جمال نتوان گفت چه بگویم ؟! مثال نتوان گفت کیست آن ذات خارج از ادراک؟ پاسخ این سوال نتوان گفت نرسد دست عقل تا درکش جز به وهم و خیال نتوان گفت همه قرآن ز باء بسم الله ست شرح آن زلف و خال نتوان گفت دشمنش گر نخواست ، حرفی نیست به حرام از حلال نتوان گفت در نجف عمر ما نگردد کم پیشش از ماه و سال نتوان گفت وعده دادست "من یمت یرنی" جز به مرگم وصال نتوان گفت ذوالفقارش به خصم ثابت کرد جز به او ذوالجلال نتوان گفت تو و گفتن ز خطی از فضلش؟! عاصی از این مُحال نتوان گفت ۲۶/ ذی القعده / ۱۴۴۰ ۷ / مرداد / ۱۳۹۸
علی مقدم
تقدیم به امیرالمومنین علیه السلام هیچ از آن جمال نتوان گفت چه بگویم ؟! مثال نتوان گفت کیست آن ذات
دشمنش گر نخواست ، حرفی نیست به حرام از حلال نتوان گفت وعده دادست "من یمت یرنی" جز به مرگم وصال نتوان‌ گفت
بتابد آفتابِ صبحِ محشر از گریبانش کسی که نام حیدر را کند بر سینه حک اینجا
علی مقدم
دل رو به ابوتراب برگشت از دل غم و اضطراب برگشت برگشتن مثل ما که سهل است از هیبتش آفتاب برگشت از هُ
برگشتنِ مثلِ ما که سهل است از هیبتش آفتاب برگشت آبادیِ آخرت به دستش هر کس ز نجف خراب برگشت
یدُاللَهی و‌ نبی دید در میانه میدان از آستین خدا دستِ بوتراب در آمد گره زدم دل خود را فقط به زلف سیاهت چه راست راهِ من از بین پیچ و تاب درآمد بنازم این همه رحمت ، که بارها همه دیدند گناه تا به نجف آمد و ثواب درآمد
حریمِ امنِ تو از گَرد دردها پاک است که‌ قُرص روی تو‌‌ در این ‌مطب شود پیدا . به جان تو نکشم منّت شراب از تاک شرابِ من به نجف از رُطب شود پیدا . نبود چشمه ی آبِ حیات در رمضان بیا که ساقیِ ما در رجب شود پیدا . بر آستانِ علی جز به سجده راهی نیست همیشه قرب به ‌قدر ادب شود پیدا . به عُمقِ خطبهٔ پر حکمتِ  امیرِ بیان کدام شعر عجم یا عرب شود پیدا؟! . چگونه از پسِ توصیف تو‌ برآید لفظ چگونه قدر کمالت لقب شود پیدا؟
السلام علیک ایهاالنباء العظیم 🌷زلف گره گیرش🌷 کسی که انبیا هم عاجزند از درکِ تفسیرش چگونه میتوان با شعرِ ناقص کرد تصویرش؟! چنان عشقش جنون می آورد در دل ، جوانان را که آخر یوسف برنا ز حسرت میشود پیرش تمامِ معنیِ قرآن به خالِ هندویش بند است چه معنا می دهد «با» ، گر نباشد نقطه ی زیرش؟! به این تدبیرِ ناقص دل مبند ای دل ، ببین اینجا گره خورده قضا هم بر سرِ زنجیرِ تقدیرش همین که می رود بر مأذنه ، محشر به پا گردد که شیطان می کند میلِ نماز از شوقِ تکبیرش عجب مشمار اگر باد از نجف بیرون نمی آید به دام افتاده حتّی باد در زلفِ گره گیرش ز جانم حُبِّ حیدر را جدا نتوان نمود ، آری محال است اینکه شِکّر را جدا سازند از شیرش چه اعجازیست یا رب در کلامِ عرشیِ حیدر که می میرند مشتاقانِ او از فرطِ تأثیرش به اشک‌ِ شورِ چشمِ خویش آخر پاک شد عاصی که سگ را نیست جز دشتِ نمک راهی به تطهیرش ۱۶/ذی القعده/ ۱۴۳۹ ۷/شهریور/۱۳۹۷
جز بر جمال آن یار ، ما دیده وا نکردیم این دل ، غریبه ها را در پشت در گذارد
کس را نبود و نیست ، توانِ مقابله تا مرتضاست یک طرفِ این معادله نصرانیان و صومعه لرزند یک به یک تا نام مرتضاست میان مباهله تصریحِ  نَصِّ"انفسنا" داد می زند مابین مصطفی و علی نیست فاصله در بدر و خیبر و اُحد و لیله المبیت دستِ علیست در همه جا ختم غائله دنیا پُر از کتاب شود هم نمی شود پیش خطی ز خطبه ی او ، غیرِ باطله از او سوال کردن ما ، محضِ گفتگوست ورنه جواب را بدهد قبلِ مسئله دست خداست دستِ علی ، ما گرفته ایم آری ز دست هایِ یدُاللهی اش صله کار خداست مدح علی ، کارِ عقل نیست عاجز بَوَد ز فهمِ مقامش ، مُخیَّلِه شب عید مباهله ۲۳/ذی الحجه/ ۱۴۴۱ ۲۳/مرداد/۱۳۹۹