قسمتی از توصیف #علیقلی_واله_داغستانی مولف کتاب #تذکره_ریاض_الشعرا از جناب #بیدل_دهلوی
《میرزا عبدالقادر بیدل
از عارفان محقق و کاملان مدقّق بوده .
چاشنی مکتب توحید از رحیق کلامش پیداست و حلاوت مذاق تصوف از شکّر گفتارش هویدا.
در تحقیق مسئله توحید یگانه بوده و در ترک و تجرید سرآمد زمانه.
با وجود فقر و مسکنت مرجع امرا و اهل کمال بود.
در سنه هزار یکصد و سی و سه از این سرای فانی به عالم باقی شتافت.
کلیاتش از ۱۰۰ هزار* بیت متجاوز است و هرچند اکثر اشعارش موافق محاوره فصحای عجم نیست و ترکیبهای غریب در زبان فارسی اختراع نموده اما شعرهای بلند و برجسته بسیار دارد و پختگی نفس از گفتوگویش ظاهر است اگر زباندانی صرف اوقات نموده انتخابی از کلیات آن گرانمایه بردارد معلوم میشود که صاحب چقدر مایه بودهاست.
به هر حال این چند بیت از او نگارش مییابد:
بیدل از یاد خویش هم رفتم
که فراموش کردهاست مرا
.
اینجا جواب نامه عاشق تغافل است
بیهوده انتظار خبر می کشیم ما
.
همیشه تشنه لبِ خون ما بود بیدل
چو شیشه هر که به دست آورد دل ما را
.
چه نسبت است به خورشید ذره را بیدل
به عالمی که تو باشی مرا که می پرسد
.
ای محبّت گداختم بس کن
نفسی بود باختم بس کن
.
مِی پرست ایجادم نشئه ازل دارم
همچو دانه ی انگور شیشه در بغل دارم
.
درهای فردوس وا بود امروز
از بی دماغی گفتیم فردا
#تذکره_ریاض_الشعرا
#علیقلی_واله_داغستانی
#بیدل_دهلوی
*در نسخه خطی کتابخانه آستان قدس رضوی از کتاب ریاض الشعرا نوشته ۴ هزار بیت
پ ن : ابیات انتخابی زیاد بود فقط تعدادی را نوشتم
@ASI_khorasani
توصیف صائب تبریزی + حکایتی از دوران طفولیّت وی از کتاب #ریاض_الشعراء
《اسم ایشان میرزا محمدعلی است .از شعرای عالیمقدار و فصحای بلاغت شعار روزگار بود در طرز خود امام فن و در روش خویش مقتدای زمن است . صیت سخنوری او از قاف تا قاف جهان رسیده و خوان نعم کلامش از مشرق تا مغرب کشیده . متأخرین را با وی خیال همسری محال و دغدغهی برابری را چه مجال .
مشهور است که میرزای مزبور مرحوم در ایام طفولیت روزی بهاتفاق والد مرحوم خود که از اعاظم تجار بازار اصفهان بود به دکان یکی از اهلالله که به امر صحافی اشتغال داشته وارد میگردیده و آن ولیّ کامل کاغذ ریزه هایی که از دم مقراض بریده در دکان ریخته بودهاست در کاسهی سریش ریخته مخلوط نموده به نزد میرزا صائب میگذارد و امر به خوردن مینماید میرزا صائب نیز به اشارهی والد شروع به خوردن نموده دو ثلث آن را میخورد . آن شیخ کامل به والد میرزا میفرماید که اگر همه را خورده بود کلامش به تمام عالم میرسید و الحال دو ثلث جهان را صیت بیانش فرو خواهد گرفت و الحق آن دلچسبی که در کلام میرزای مرحوم است به سبب سریش اولیاست و الّا ظاهر احوال میرزا مقتضی آن نبود که اینهمه حقایق و معارف از وی صدور یابد.》
ریاض الشعراء ج ۲ ص ۱۲۰۶
پ ن : دو هفته پیش این داستان را از استاد رستگار حفظه الله شنیدم ، امشب که کتاب ریاض الشعراء را مطالعه میکردم به همین داستان که ایشان نقل فرمودند برخوردم.
#تذکره_ریاض_الشعراء
#علیقلی_واله_داغستانی
#صائب_تبریزی
@ASI_khorasani