❤️شهربانو اسیر یا آزاد ؟
پس از شکست یزدگرد پادشاه ایران از مسلمانان او وقتی اوضاع را وخیم دید فرار کرد و خود را مخفی نمود . ولی مسلمین دو دختر او را اسیر کرد و به مدینه آوردند ، زنان مدینه به تماشای آنها می آمدند . آنگاه آنها را وارد مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله کردند ، عمر خواست صورت شهربانو را باز کند تا مشتریان او را تماشا کنند و بعد بخرند . شهربانو زیر دست عمر زد و به زبان فارسی گفت : صورت پرویز سیاه باد ، اگر نامه رسول خدا را پاره نمی کرد ، دخترش به چنین وضعی دچار نمی شد . عمر چون زبان او را نمی فهمید خیال کرد دشنام می دهد ، تازیانه از کمر کشید تا او را بزند ، گفت : این دخترک مجوس مرا دشنام می دهد . امیرالمؤ منین علیه السلام پیش آمد و فرمود : آرام باش او به تو کاری ندارد جد خود را دشنام می دهد گفته شهربانو را برایش ترجمه کرد ، عمر آرام گرفت .
به نقل دیگر عمر خواست آنها را در معرض فروش قرار دهد ، حضرت امیر علیه السلام فرمودند : ان بنات الملوک لاتباع و لو کانوا کفارا دختران پادشاهان به فروش نمی رسند اگر چه کافر باشند ، ممکن است ایشان را اجازه دهید هر کس را که خواستند از مسلمین انتخاب نمایند ، آنگاه به ازدواج آن شخص در آورده و مهریه او را از بیت المال از سهم همان فرد محسوب کنید . شهربانو را که به اختیار خود گذاشتند از پشت سر ، دست بر شانه امام حسین علیه السلام گذارد و گفت : اگر به اختیار من است این پرتو درخشان ، این مهر تابان را انتخاب کردم ، با حسین علیه السلام ازدواج کرد و از پیوند مقدس و مبارک حضرت امام زین العابدین علیه السلام متولد شد.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـاف
با غروب آفتاب
بخش دوم حیات
در شب جاری میشود
و همان خدایی که حاکم
روز است شب نیز
بر عرش آسمانها مینشیند
تا عشق و آرامش را به ما هدیه کند
شب بخیر❤️❤️❤️
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴انتقام دختر بی حجاب از پسر بسیجی!!!
ی خانم بعد ازکلی آرایش و پوشش نامناسب راهی خیابونای شهرشد. همینطوری که داشت می رفت وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش را جلب کرد:"خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن" نگاه کرد،دید یه جوون ریشوئه ازهمونا که متنفر بود ازشون با یه پیراهن روی شلوار به دوستش گفت باید حال اینو بگیرم😡تصمیم گرفت مسیرش و به سمت اون آقا کج کنه ویه چیزی بگه دلش خنک شه وقتی مقابل پسر رسید یهو چشماشو...
ادامه این داستان در ↯↯
http://eitaa.com/joinchat/4033871893C0cb7888cc3
هدایت شده از سازمان تبلیغات اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 اینجا تهران است؛ پایتخت ایران عزیز ما ❤️
🔹جشن بزرگ برنامه قرآنی محفل با حضور جمع کثیری از مردم تهران و اساتید قرآنی برگزار شد
🔹برنامه قرآنی محفل به همت سازمان تبلیغات اسلامی و شبکه سه سیما در ماه مبارک رمضان روی آنتن رسانه ملی رفت.
سازمان تبلیغات اسلامی
👺شیطان کجاست ؟
واقعا شيطان را در شهر نمی بينی؟ اينجاست و بیداد میکنه ما نمیبینیم
_لابلای كم فروشی های بقال محل!
_توی فحش های ركيك همسایه به همسایه
_روی روسری بادبرده ی دختركان شهر!
_روی ساپورت های بدن نما
_مردانی که خودشان را مثل زن آرایش میکنند.
⬅️تو واقعا صدای خنده هايش را نمیشنوی؟
_لای موسيقی های تند ماشين ها
_توی دعواهای بی انتهای پدر و پسر
_توی بی احترامی به پدر ومادر
_ بين جيغ های پيرزن مال باخته!
⬅️تو واقعا جولان دادنش را ميان زمين و آسمان نمی بينی؟ نمی بينی دنيا را چقدر قشنگ رنگ آميزی كرده و بی آنكه من و تو بدونیم"جاهليت مدرن" را برايمان سوغات آورده است؟ توی وجود من و تو چقدر شك و شبهه انداخته است؟ توی رختخواب گرم و نرمت موقع نماز صبح؟ زمان قايم كردن اسكناس هايت وقت ديدن صندوق صدقات؟ موقع باز كردن سايت های ناجور اينترنت؟ نفوذش را نمی بینی؟ میان تغییر لب و بینی و چهره انسانها و دست بردن در کار خدا
⬅️او همين جاست. هر جا كه حق نباشد. هر جا كه از یاد خداغافل باشیم چقدر به شيطان نخ می دهيم...!؟
ای مردم از گام های شیطان پیروی نکنید ،همانا او برای شما دشمنی آشکار است. (سوره بقره:آیه168)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
برنامه درسی ما شروع شد. در ساعات مشخصی به منزل حاج آقا کافی میرفتم و به ۳ پسر و یک دخترشان درس می
🔴 چک سفید؛ پاداش شیخ کافی برای چند ماه تدریس من!
تدریس شما رایگان بود؟
یک خاطره در همین زمینه دارم که بیانش خالی از لطف نیست. مدتی که از تدریس من در خانه آقای کافی میگذشت، آن هممحلهایمان که ناظم مدرسه بود و قبل از من قرار بود به فرزندان شیخ درس بدهد، مرا دید و گفت: "حواست به حساب و کتاب تدریست باشد.
" همین باعث شد آن روز به مرحوم کافی گفتم: آقای کافی! شما حساب و کتاب کار ما را دارید؟ ایشان در جواب گفت: "نفر قبلی هم چنین حرفی زد اما من در چهره شما چنین چیزی را نمیدیدم.
چه کسی به شما گفته چنین موضوعی را بگویی؟" گفتم: همان قبلی. آقای کافی وقتی این را شنید، گفت: "خاطرت جمع باشد. من بیشتر از دیگران، حق و حقوق شما را میدهم."
ادامه در پست های بعد...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 راه عشق خدا
🌕 رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمودند: وقتی در شب معراج خداوند متعال امامان را به من نشان داد، عرض کردم: ای پروردگار! اینان کیانند؟ فرمود:
اینان امامان هستند، و این یک نیز قائم عجل الله فرجه است که حلال کنندهٔ حلال من و حرام دارندهٔ حرام من است و از دشمنان من انتقام خواهد گرفت؛ ای محمد! او را دوست بدار! که من او را دوست دارم؛ و هرکس را که او را دوست دارد نیز دوست دارم.
📗غيبت نعمانی، ص۹۳
انسان واقعا دلش را جز به خدا نمى تواند بدهد؛ چرا كه از هر كمالى، مطلقش را مى طلبد و كمال مطلق فقط خداست؛ اما اين محبت، محقق نمى شود مگر آن كه مصداق خارجى پيدا كند وگرنه يك محبت ذهنى است و نه قلبى؛ ما نياز به انسانى داريم كه نمايش كامل محبوب حقيقى باشد. امام مظهر تام آن محبوب است، از مسير محبت به انسان كامل، راه عشق به خدا گشوده مى شود. عشق به موجود كامل، عشق حقيقى است و انسان را به پيش مى برد و به انتها مىرساند.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 نشانههای خروج سفیانی...
⭕️ ورود نیروهای غربی یا مغربی به مصر
🌕 عمار یاسر میگوید:
پس زمانى كه روم و ترك غبار فتنه را عليه شما بلند كردند، (بر شما حمله آورند) و لشكرهاى دشمن آماده و تجهيز شد و خليفه شما(مسلمین) كه اموالى را جمعآورى مىكرد از دنيا رفت و مردی درستكار به جاى او بنشيند، پس بعد از چند سالى مردم از بيعتش درمىآيند و زوال و نابودى حكومت (بنى عباس) از همان سمتى مىرسد كه شروع شده بود. آنگاه روم و ترك به جان هم میافتند و جنگ در روى زمين بسيار زياد مىشود.در همين زمان منادى در قلعه دمشق ندا مىدهد: «واى بر اهل زمين از شرّى كه نزديك شده است» و قسمت غربى مسجد(اموى) به زمين فرو مىرود، حتی دیوارش نیز در هم فرو میریزد. در شام سه نفر قيام مىكنند كه همگى خواهان سلطنت و حكومت هستند: يكى از آنها سیاه و سفید و ديگرى سرخ و سفید و سومين نفر از خاندان ابو سفيان است و در منطقه كلب خروج كرده،و مردم را در دمشق جمع مىكند. و غربیان به مصر حمله میآورند؛ همينكه آنها وارد مصر مىشوند، ورودشان علامت و نشانه خروج و سلطنت سفيانى است.
📗الغيبة (للطوسی)، ج ۱، ص ۴۶۳
📗بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۰۷
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣دخالت پدر و مادر
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
قَالَ رَسُولُ اللّٰه (ص) :
أكرِموا أولادَكُم وَأَحسِنوا آدابَهُم يُغفَرلَكُم .
پیامبر اکرم (ص) :
فرزندان خود را کرامت کنید و با آداب نیکو با آن ها معاشرت نمایید تا آمرزیده شوید.
📙کزالعمال ، جلد 16 ،ص 456 .
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
26.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 موضوع معجزه جبرئیل
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴قدردانی رئیس سازمان اوقاف از صداوسیما و سازمان تبلیغات اسلامی برای تولید برنامه محفل
🔹حجتالاسلام خاموشی، رئیس سازمان اوقاف:برنامه «محفل» پنجرهای برای عرضه کردن زیباییهای قرآن و آشنايی مردم با جلوههای محافل قرآنی و قرائتهاي زيبا بود.
🔹از رسانه ملی و سازمان تبلیغات اسلامی قدردانم که چنین مجالی را برای جوانان فراهم آوردند و صحنه را دراختيار نفراتی جديد قرار دادند.
🔹سازمان اوقاف هم در محدوده وظايف خود در چنين مشاركتهايی ورود میكند چراكه اين تشريك مساعي، ميوههايی گوارا مثل «محفل» به بار میآورد.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 آیا وجود علمای فاسد و حکومت های ظالم، عذر و بهانه خوبی برای بی دین شدن افراد است؟
🌕 امام صادق صلوات الله علیه:
مؤمن از کوه محکم تر (عزیز تر) است؛ زیرا از کوه به کمک تیشه ها چیزى کاسته مىشود ولی از دین مومن چیزى کم نمىگردد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ أَعَزُّ مِنَ اَلْجَبَلِ إِنَّ اَلْجَبَلَ يُسْتَقَلُّ مِنْهُ بِالْمَعَاوِلِ وَ اَلْمُؤْمِنَ لاَ يُسْتَقَلُّ مِنْ دِينِهِ شَيْءٌ.
📗الكافي، ج۵، ص۶۳
✅ افرادی که پایشان روی پوست خربزه بند است و با کوچکترین نسیمی به این طرف آن طرف میروند برای دوری از اسلام بهانه های واهی میآورند؛ اشتباه اشخاص ربطی به اهل بیت صلوات الله علیهم ندارد. پس به جای عذر و بهانه آوردن بهتر است بین غیر معصوم و معصوم تمییز قائل شویم! همانگونه که مومنین در فتن و آزمایش ها همچون کوه محکم و راسخ هستند و اشتباهات غیر معصوم را به پای معصومین صلوات الله علیهم نمینویسند.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚#حکایت
میگویند روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد. شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او میگوید اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد میدهد و میگوید آن را پخته و بفروشد بصورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد.
مرد کشک ساب میرود و پاتیل و پیاله ای خریده شروع به پختن و فروختن فرنی میکند و چون کار و بارش رواج میگیرد طمع کرده و شاگردی میگیرد و کار پختن را به او میسپارد. بعد از مدتی شاگرد میرود بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز میکند و مشغول فرنی فروشی میشود به طوری که کار مرد کشک ساب کساد میشود.
⇦ کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی میرود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم میکند. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود به او میگوید: «تو راز یک فرنیپزی را نتوانستی حفظ کنی حالا میخواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ تو برو کشکت را بساب.»
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
kafi (9).mp3
6.05M
🔴 فایل صوتی
اصحاب رقیم
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🟢زنان یا سر خود را بپوشانند، یا کچل کنند! /کلاه و عمامه گذاشتن مردان هنگام دعا خلاف شرع است!!
بر اساس آنچه در انجیل کنونی آمده است، زنان باید مطیع محض شوهر حرف شنوی داشته باشند و شوهر باید از مسیح حرف شنوی داشته باشد و حجاب بر اساس منطق این کتاب اطاعت از شوهر معرفی شده است و پوشش سر را نشانه اطاعت از انسانها میداند نه اطاعت از خدا. به همین دلیل از پوشش سر مردان هنگام دعا نهی کرده!
هر زن باید از شوهر خود اطاعت کند، و شوهر نیز از مسیح، همانطور که مسیح از خدا اطاعت میکند. به همین دلیل اگر در جلسهای مردی با سر پوشیده، دعا یا نبوت کند، به مسیح بیاحترامی کرده است، زیرا این پوشش یا کلاه نشانه اطاعت از انسانهاست.
همچنین اگر زنی در جلسهای، با سر برهنه دعا یا نبوت کند، به شوهرش بیاحترامی کرده است، زیرا زن با پوشاندن سر خود، اطاعت خود را از شوهرش نشان میدهد. اگر زن نمیخواهد سر خود را بپوشاند، باید موی سرش را بتراشد؛ و اگر از این عمل خجالت میکشد، پس باید سر خود را بپوشاند.
پس زن باید سر خود را بپوشاند تا نشان دهد که مطیع شوهرش است.
📚 کتاب مقدّس، اوّل قرنتیان / ۱۱
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌱
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
#آداب_اسلامی
#سبک_زندگی
مبادا کاری که اجر و ثواب دارد، زیان به حساب آوری
قَالَ يَعْقُوبُ بْنُ إِسْحَاقَ النَّوْبَخْتِيُّ: مَرَّ رَجُلٌ بِأَبِيالْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام فَقَالَ لَهُ: أَعْطِنِي عَلَى قَدْرِ مُرُوَّتِكَ. قَالَ: لَا يَسَعُنِي ذَلِكَ. فَقَالَ: عَلَى قَدْرِ مُرُوَّتِي. قَالَ: أَمَّا إِذاً فَنَعَمْ، ثُمَّ قَالَ: يَا غُلَامُ! أَعْطِهِ مِائَتَيْ دِينَارٍ، وَ فَرَّقَ علیه السلام بِخُرَاسَانَ مَالَهُ كُلَّهُ فِي يَوْمِ عَرَفَةَ. فَقَالَ لَهُ الْفَضْلُ بْنُ سَهْلٍ: إِنَّ هَذَا لَمَغْرَمٌ. فَقَالَ: بَلْ هُوَ الْمَغْنَمُ، لَا تَعُدَّنَّ مَغْرَماً مَا ابْتَعْتَ بِهِ أَجْراً وَ كَرَماً.
(📚بحارالأنوار، ج49، ص100 به نقل از مناقب)
يعقوب بن اسحاق نوبختی گفت: مردى از کنار حضرت رضا علیه السلام می گذشت. عرض كرد: به اندازه جوانمردی ات به من ببخش. آن حضرت فرمود: آنقدر برايم مقدور نيست. عرض كرد: پس به قدر جوانمردی من ببخش. فرمود: اين كار اشكالی ندارد. پس به غلامش فرمود که به اين مرد دويست دينار بده. و این کار در حالی بود که در روز عرفه تمام اموال خود را در خراسان بين فقرا تقسيم كرده بود. فضل بن سهل عرض كرد: اين كار موجب زيان است. حضرت رضا علیه السلام فرمود: خیر، این کار موجب سود است. كارى كه موجب اجر و پاداش شود، هرگز نبايد زيان به حساب آوری.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ دیگر نیازمند نشدم...
🔸شخصی از اهل علم میگفت:
در کربلا یا نجف که بودیم، گاهی در مضیقه قرار میگرفتیم بهحدی که آب و نان نداشتیم.
خانواده میگفت: فلان آقا مرجع است، برو از او بخواه.
من میگفتم: این کار را نمیکنم و اگر اصرار بکنید، میگذارم و از خانه بیرون میروم.
🔸 آن شخص میگفت: شب خواب دیدم کسی در میزند.
#امام_زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف بود. دستش را بوسیدم. وارد خانه شدند و مقداری نشستند و هنگام تشریف بردن دیدم چیزی زیر تشک گذاشتند. پس از تشریف بردنشان در عالم خواب نگاه کردم ببینم چه گذاشتهاند، دیدم یک فلس عراقی را گذاشتهاند، [که کوچکترین واحد پول عراق و أَقَل ما یباعُ وَ یشْتَری بِهِ (کمترین مبلغی که میتوان با آن چیزی را خرید و یا فروخت) است که شاید فقرا هم آن را قبول نکنند] از خواب بیدار شدم و بعد از آن خواب دیگر به فقر گرفتار نشدم. از اصفهان حواله صد یا هشتاد تومان رسید و وضع ما رو به بهبودی رفت.
👌ما که چنین ملاذ و ملجئی (تکیهگاه و پناهگاهی) داریم، چه احتیاجی به دیگران داریم؟!
📚در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۹
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 چک سفید؛ پاداش شیخ کافی برای چند ماه تدریس من! تدریس شما رایگان بود؟ یک خاطره در همین زمینه دارم
بالاخره پایان کار چطور شد؟
شیخ کافی همانطور که وعده کردهبودند، حق و حقوق شما را بهطور ویژه محاسبه و پرداخت کردند؟
بله. همینطور شد. من ۲، ۳ ماه به طور فشرده به بچهها درس دادم و عقبماندگیشان در تمام دروس (علوم، فارسی، ریاضی، دیکته و...) جبران شد و الحمدلله در امتحانات هم موفق شدند.
روز آخر تدریس گفتم: آقای کافی! کار من تمام شد. با اجازه شما عازم مشهد هستم. حلال کنید. گفت: "بفرمایید بنشینید! آقای وزیری! یادت هست آن روز اول که تدریس به فرزندانم را قبول کردی، با من سر مبلغ حرف نزدی و طی نکردی؟
حالا من میخواهم هرچه مردم به شما میدهند، بیشتر از آن را بدهم." بعد، یک چک سفید متعلق به بانک صادرات نبش میدان گمرک را جلوی دستم گذاشت و گفت: "هرچه دوست داری، بنویس!" گفتم: نه حاج آقا. من ساعات مشخصی درس دادم و حقالزحمهاش هم مشخص است.
ایشان هم خوشش آمد. البته کسی مثل ایشان، با علم و معنویتی که داشت، طرف مقابلش را میشناخت. شاید بر همین اساس هم آن چک را به من پیشنهاد داد.
ادامه در پست های بعد....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
بالاخره پایان کار چطور شد؟ شیخ کافی همانطور که وعده کردهبودند، حق و حقوق شما را بهطور ویژه محاس
خلاصه آقای کافی در ادامه پرسید: "شما چند ساعت به بچههای من درس دادی و حقالزحمه هر ساعت چقدر میشود؟
" حساب کردم و گفتم: ۶۰ ساعت؛ هر ساعت هم برای ۴ فرزندتان، ۳۰ تومان میشود. گفت: "خب، ۶۰ تا ۳۰ تومان، میشود ۱۸۰۰ تومان. من ۲ هزار تومان به شما میدهم، ۲۰۰ تومان هم بیشتر.
" آن موقع (سال ۱۳۵۲ یا ۱۳۵۳)، ۲۰۰ تومان، خیلی پول بود. اما ایشان برای قدرشناسی از کار معلم فرزندانش، این مبلغ را اضافه بر حقالزحمه تدریس، به من داد.
ادامه در پست های بعد...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
19.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 اویس مویلحه/محمد عرب /داستان زیبای محمد عرب
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
هر شب
دلت رو با خدا صاف کن
ببخش همه کسایی رو که دلتو شکستن
اینجوری
هم خدا حواسش بهت هست
هم بهترین آرامش شب نصیبت میشه
شبتون امام زمانی❤️❤️❤️
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 نظر اجنه درباره آیت الله بهجت!
وارد منزل عمویم در ڪربلا شدم خواستم بروم داخل اتاق، صاحبخانه گفت:آنجا نرو #جــن دارد. گفتم: باشد به من ڪــاری ندارند.رفتم داخل اتاق دراز ڪشیدم ، عمامهام را پهلوی خودم گذاشتم و عبایم را روی سرم ڪشیدم.پاسی از شب ڪه گذشت ، صدای پای آنها را بیرون در اتاق میشنیدم. یڪ دفعه احساس ڪردم ڪه 😰.....
ادامه ماجرا در ڪانال سنجاق شده👇🏻
http://eitaa.com/joinchat/4033871893C0cb7888cc3
🔴 دست پنهان یهود و دو بار فساد آنها در زمین...
«ما به بنىاسرائيل در كتاب آسمانى(تورات) اعلام كرديم كه دوبار در زمين فساد خواهيد كرد و برترىجويى بزرگى خواهيد نمود.»(اسراء/ ۴)
🌕 آقا امام صادق علیهالسلام در تفسیر آیه «وَ قَضَیْنا إِلی بَنی إِسْرائیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ»؛ و در کتاب آسمانی(شان) به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که قطعاً دو بار در زمین فساد خواهید کرد، فرمودند: «منظور از این دو بار فساد، کشتن علی بن ابی طالب علیهالسلام و نیزه زدن به امام حسن علیهالسلام است و برترىجويى بزرگى خواهيد نمود، منظور کشته شدن امام حسین علیهالسلام است»
عَنْ صَالِحِ بْنِ سَهْلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ فِي قَوْلِ اَللَّهِ وَ قَضَيْنٰا إِلىٰ بَنِي إِسْرٰائِيلَ فِي اَلْكِتٰابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي اَلأَرضِ مَرَّتَينِ قَالَ قَتلُ عَلِيّ وَ طَعنُ اَلحَسنِ وَ لَتَعلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً قَالَ قَتْلُ الْحُسَین
📗تفسیر اهلبیت علیهمالسلام ج۸،ص۸۸
📗تفسير نور الثقلين، ج ۳، ص ۱۳۸
📗تفسير البرهان، ج ۳، ص ۵۰۴
📗الکافی، ج۸، ص۲۰۶
📗بحارالأنوار، ج۵۳، ص۹۳
📗العیاشی، ج۲، ص۲۸۱
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 سر در قدیمی مهدیه تهران و استقبال پرشور مردم از مراسم دعا و سخنرانی شهید کافی در این مکان
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
امام یعنی این💖
روزی متوکل حضرت امام جواد علیه السلام را احضار کرده بود و گویا ایشان سوار قاطر بودند و به دربار متوکل میرفتند. جمعیت در بیرونِ در خیلی زیاد بود و غوغایی بود. وقتی که حضرت از دور پیدا شدند به موجب آن احترام و مهابتی که برای حضرت بود مردم، کوچه دادند و حضرت آمدند و در حال رد شدن از کوچه بودند.
راوی میگوید: من نگاه کردم دیدم او خیلی با وقار است و همین طور سرش را پایین انداخته و میآید. برای دیگران باید با زور شلاق، راه باز کنند ولی برای او مردم به احترام، راه را باز میکنند. با خودم گفتم که آیا شیعه همین شخص را میگویند امام است و دارای چنین مقاماتی است؟ چه فرق میکند، این هم بشری است مانند ما؛ فرقش با ما چیست؟
تا این را با خودم گفتم یک وقت امام رویش را به طرف من برگرداند و فرمود: «فَقَالُوا أَبَشَرًا مِّنَّا وَاحِدًا نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَّفِي ضَلَالٍ وَ سُعُرٍ؛ و گفتند: آيا تنها بشرى از خودمان را پيروى كنيم؟ در اين صورت، ما واقعاً در گمراهى و جنون خواهيم بود»(قمر/۲۴).
بعد به دنبال آن یک مطلب دیگر در ذهنم پیدا شد. فوراً فرمود: «أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ؛ آيا از ميان ما وحى بر او القا شده است؟ نه، بلكه او دروغگويى گستاخ است»(قمر/۲۵). فهمیدم نه، امام یعنی همین.
استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۵، ص۲۵۲(با تلخیص)
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
خلاصه آقای کافی در ادامه پرسید: "شما چند ساعت به بچههای من درس دادی و حقالزحمه هر ساعت چقدر میشو
🔴 بعد از آن سالها، دیگر فرزندان مرحوم شیخ احمد کافی یا همان شاگردانتان را ندیدید؟
- چرا. دو نفرشان را سالها بعد دیدم. چند سال بعد از پیروزی انقلاب، یک روز وارد مهدیه شدم.
یکی از پسران مرحوم کافی که روحانی است، مرا دید و شناخت و از دور گفت: "چطورید استاد؟" همه جمعیت به سمت من برگشتند و پرسیدند: "شما استاد آقازاده شیخ احمد کافی هستید؟
" گفتم: نه. من مدتی دروس مدرسه را به ایشان آموزش میدادم. خلاصه پسر آقای کافی جلو آمد، مرا بغل کرد، تلفنم را گرفت و...
اتفاق جالب دیگر این بود که یکی دیگر از پسران آقای کافی، سالها بعد فرزندش را برای آموزش قرآن به کانون قرآن ما آورد.
تاریخ دوباره تکرار شد. باز هم یکی از آقازادههای مرحوم کافی، شاگرد من شد؛ البته این بار نوه ایشان.
ادامه دارد....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
🔴فرستاده امام زمان (علیه السلام)
ابو عبید الله محمد بن زید بن مروان می گوید:
روزی مردی جوان نزد من آمد، من در چهره او دقت کردم آثار بزرگی در صورتش پیدا بود، وقتی همه مردم رفتند، به او گفتم: کیستی؟
گفت: من فرستاده خلف امام زمان (علیه السلام) به نزد بعضی از برادرانش به بغداد هستم.
گفتم: آیا مرکبی داری؟
گفت: آری در خانه طلحیان است.
گفتم: برخیز وآن را بیاور، غلامم را نیز همراه او فرستادم. او مرکبش را آورد وآن روز نزد من ماند واز طعامی که برایش حاضر کردم خورد، وبسیاری از اسرار وافکار مرا بازگو کرد.
گفتم: از کدام راه می روی؟
گفت: از نجف به سوی رمله واز آنجا به فسطاط آنگاه مرکبم را هی زده وهنگام مغرب خدمت امام زمان (علیه السلام) مشرف می شوم.
صبح هنگام من نیز برای بدرقه با او حرکت کردم وقتی به پل دار صالح رسیدیم، او به تنهایی از خندق عبور کرد ومن می دیدم که در نجف فرود آمد ناگاه مقابل دیدگانم غایب شد!.
📚بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۷۴ و۱۷۵
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
30.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 ماجرای اصحاب اخدود (مسیحیان با ایمان که قتلعام شدند )
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی