📚 عاقبت دوست و دشمن خدا....
در زمان حضرت موسى پادشاه ستمگرى بود كه وى به شفاعت بنده صالح ، حاجت مؤ منى را به جا آورد!
از قضا پادشاه و مؤ من هر دو در يك روز از دنيا رفتند!
مردم جمع شدند و پادشاه را با احترام دفن نمودند و سه روز مغازه ها را بستند و عزادار شدند.
اما جنازه مؤمن در خانه اش ماند و حيوانى بر او مسلط گشت و گوشت صورت وى را خورد!
پس از سه روز حضرت موسى از قضيه با خبر شد.
موسى در ضمن مناجات با خداوند، اظهار نمود: بارالهى !آن دشمن تو بود كه با همه عزت و احترام فراوان دفن شد، و اين هم دوست توست كه جنازه اش در خانه ماند و حيوانى صورتش را خورد! سبب چيست ؟
وحى آمد كه اى موسى !
دوستم از آن ظالم حاجتى خواست ، او هم بجا آورد، من پاداش كار نيك او را در همين جهان دادم ..
اما مؤمن چون از ستمگر كه دشمن من بود، حاجت خواست ، من هم كيفر او را در اين جهان دادم ، حال ، هر دو نتيجه كارهاى خودشان را ديدند.
📚#داستانهاى_بحارالانوار
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نمازخواندن از فاطمه زهرا یادبگیرید
سخنرانی شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ تهجد و نماز شب شیخ عباس قمی
نورانیت دل به برکت سحرخیزی و شب زنده داری حاصل می شود و هنگامی که با استغفار توأم می گردد، اثرات بسیار عظیمی در سعادت و نیک ورزی انسان دارد. سیره و سبک زندگی علما و بزرگان نیز با تهجد و راز و نیاز شبانه و نماز شب همراه بوده است که صاحب کتاب مفاتیج الجنان از جمله آن ها به شمار می رود.
مرحوم عالم بزرگوار حاج شیخ عباس قمی صاحب کتاب مفاتیح الجنان اهل تهجد و عبادت بود. در تمام دوره ی سال، حداقل یک ساعت قبل از طلوع فجر بیدار و مشغول نماز و تهجد بود. به عبادت آخر شب و قبل از سپیده دم زیاد اهمیت می داد و معتقد بود که بهترین اعمال مستحب عبادت و تهجد است. فرزند بزرگش می گوید: « تا آن جا که من به خاطر دارم بیداری آخر شب از او فوت نشد، حتی در سفرها».
محدث قمی درباره ی استادش حاج میرزا حسین نوری رحمه الله می نویسد: «او در زهد و عبادت سخت کوشا بود. نماز شب او فوت نشد و راز و نیازش با خداوند متعال در تمام شب ها برقرار بود».[1]
پی نوشت:
[1] حاج شیخ عباس قمی مرد تقوا و فضیلت، ص91
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هر روز 5 دقیقه با کافی
منبر یک (قسمت یازدهم)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 ماجرای عنایت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به شهید کافی از زبان فرزندشان
ماجراهای زیادی از ایشان نقل شده است. در پنج سالی که در نجف بودند، رسم بود که طلبهها پنجشنبهها پیاده به کربلای معلی مشرف میشدند.
گروهی از این طلاب به سرپرستی آیت الله مدنی راهی کربلای معلی میشدند و ایشان از مرحوم کافی میخواستند در بین راه زمزمهای داشته باشند؛ مشهور است، اواخر که ایشان در نجف بودند، نذر داشتند چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله بروند و توسلاتی به ساحت قدس امام زمان علیه السلام داشته باشند و این کار را ادامه میدادند، یکی از دوستان ایشان هم که این سیره را داشت میگوید: در چهارشنبه چهلم، مرحوم کافی با حالت خاصی از مسجد بیرون آمد؛ از او سؤال کردم: آیا حاجتی گرفتی؟!
ایشان در جواب فرمودند: وقتی آمدی ایران میفهمی! ایران که آمدم دیدم این آقای کافی آن کافی سابق نیست!
البته ایشان برای کسی نقل نکرده است که خدمت حضرت رسیدهام؛ اما بزرگان حدس زدهاند که حضرت عنایتی به ایشان داشتهاند.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 دام بهائیت بر قشر فرهنگی و آموزشی
در زمانهای گذشته با اینکه بیعدالتیهای حاکم بر اکثریت جامعه، بستری برای تمسک به ندای دادخواهان ایجاد کرده بود اما با این وجود، هدف اولیه فرقههایی نظیر بهائیت میسر نشد.
امروزه بهائیت با تشکیل لابیهای قدرت وبرنامهریزیهای دقیق، به این نتیجه رسیده که برای پیادهسازی مقصود خود یعنی نفوذ به بدنه قشر گستردهای از جوامع، تمرکز برجذب اقشار خاص و آماده تر را در دستور کار قرار دهد تا بواسطه افزایش جمعیت قشری، کم کم برشمار جمعیت خود افزوده و راه را برای پیادهسازی سیاستهایش هموار سازد. از این رو گروههای حساس جامعه درصدر برنامههای فریب و جذب قرار گرفتهاند.
درهمین راستا و با توجه به طرح توسعه اجتماعی و اقتصادی، عناصر تشکیلات بهائیت سعی در برقراری ارتباط با مراکز فرهنگی وآموزشی، علیالخصوص مهدهای کودک را در اولویت خود قرار دادهاند.
این اقدام بر اساس ابلاغیه بیت العدل، مبنی بر نفوذ به فعالیتهای اجتماعی و آموزشی صورت پذیرفته و در راستای ارائه تفکرات فرقهای بدون ورود مستقیم به مباحث عقیدتی و با بهرهگیری از روشهای روانشناسی میباشد.
اما از آنجایی که بهائیت مبنایی دینی ندارد، لذا تعهدی به آموزههای دینی یا جنبه الهی امور نداشته و صرفا در پی جذب افراد به هر وسیله ای و با هر عنوان ممکن می باشد که از جمله این موارد میتوان به القای باورهای تشکیلاتی در پوشش برگزاری کلاسهای موسیقی، تئاتر، جلسات کتابخوانی در خانههای فرهنگ، کلاسهای مهدکودک، خانه سالمندان و … اشاره نمود.
#نقد_بهائیت
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
30.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 توکل بر خدا
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 دعایی که فرزندانتان را
از بلا و مریضی در مدرسه حفظ میکند
ایتالله ری شهری نیز می فرمایند:
بیشترین دعایی که ایت الله بهجت جهت حفظ از بلا و گرفتاری به آن سفارش می کرد همین دعا بود.
🔺سید حسن نصرالله در یکی از مصاحبه های خود گفته است:
آیت الله بهجت برایم پیغامی فرستاد و فرمود صبح و شب سه مرتبه به این دعا مداومت داشته باشید. نمی دانستم چرا آقای بهجت این نکته را به من گفتند تا اینکه چند روز بعد اسرائیلی ها محل اقامتم را بمباران کردند و من جان سالم از آن معرکه به در بردم.آنجا بود که دلیل سفارش آیت الله بهجت به این دعا را فهمیدم.
❤️همچنین امام صادق در رابطه با اهمیت این دعا می فرمایند:
پدرم به من سفارش کرد صبح و شب سه مرتبه به آن مداومت کنم تا از جمیع بلا و گرفتاری ها در امان بمانم و گفت حواست باشد این دعا دست نا اهلان نیفتد.
🔴 مرحوم شیخ کلینی در کتاب کافی آن را اینطور آورده :
《اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تُرِیدُ》
خداوندا! من را در آن پوششى که از هر بلا و آفتى حفظ مى کند و هر کسى را که بخواهى در آن قرار مى دهى، قرار بده•
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴واکنش به عکس گذاشتن برخی چادری ها در شبکه های اجتماعی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 چرابرای امام زمان (عج) بایدصدقه داد؟!
وقتی حضرت صاحب (عج) بدنیا آمدند ، ابلیس (ل) فریاد بلندی به آسمان کشید ، که تا آن زمان اینطور فریاد نزده بود.
همهء فرماندهان ابلیس جمع شدند و جویای علت شدند؛ ابلیس گفت: آخرین حجت خدا بدنیا آمد. با ظهور او ، مرگ ما فرا میرسد.!
هرکدام ازشیاطین پیشنهادی دادند. یکی گفت؛ در کودکی او را بکشیم.
ابلیس گفت: اگر او را بکشیم ، خودمان هم نابود میشویم (اشاره به حدیث لو لا الحجه لساخت الارض باهلها)
شیاطین در آن جلسه به نتیجه نرسیدند لذا تصمیم گرفتند که سلامتی حضرت را بخطر بیندازند.
هر روزه ، نه تنها من ، بنوعی باعث آزردگی قلب نازنین آن حضرت میگردم ؛ بلکه شیاطین هم دست بدست هم دادهاند تا سلامتی آن مهر عالم آرا را بخطر بیندازند.
📚 شیخ عباس قمی (ره) ، منتهى الامال: ج ۱ ، ص ۱۸.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 داستان واقعی روضه خوانِ تبریزی
دردناکترین روضه از نظر امام زمان عج
حاج ملا سلطان علی روضه خوان تبریزی که از جمله عباد و زهاد بود، نقل کرد:
« در عالم رؤیا به حضور حضرت بقیة الله ارواحنا فداه مشرف شدم و خدمت ایشان عرض کردم: مولای من، آنچه در زیارت ناحیه مقدسه ذکر شده است که می فرمایید
«:صبح و شام در مصیبت تو گریه می کنم و اگر اشک چشم هایم خشک شود خون گریه می کنم»
فرمودند: بلی صحیح است.
عرض کردم: آن مصیبتی که در آن بجای اشک خون گریه می کنید، کدام است؟ آیا مصیبت حضرت علی اکبر است؟
فرمودند: نه، اگر علی اکبر زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می کرد.
گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس است؟ فرمود: نه؛ بلکه اگر حضرت عباس علیه السلام در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد.
عرض کردم: لابد مصیبت حضرت سید الشهداء علیه السلام است. فرمود: نه، حضرت سید الشهداء علیه السلام هم اگر در حیات بود، در این مصیبت، خون گریه می کرد.
«عرض کردم: پس این کدام مصیبت است که من نمی دانم؟ فرمودند: آن مصیبت، مصیبت اسیری حضرت زینب علیها سلام است.»
زینب همان کسی ست که در راه عفتش
عباس می دهد نخِ معجر نمی دهد
📚شیفتگان حضرت مهدی (عج)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چاپلوسى و تواضع جز در راه خدا و طلب دانش سودى ندارد
(پیامبر اکرم ص)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شکر که خدا هست
او جبراڹ تمام دلتنگی ها
و مرهم تمام زخم هاست
هر وقت دلت خواست
مهمانش کڹ
در بهتریڹ جایی که او می پسندد
در قلبت
شبتون امام زمانی 🌸
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸ســــــــلام
🍃🌸صبح قشنگتون بخیر
🍃🌸شروع صبح جدیدتون
🍃🌸پر از خیر و خوشی و برکت
#صبحتون_بخیر 🌸🍃🌸
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 #کودک_خردسال_و_موعظه
موقعی که خلافت به عمربن عبدالعزیز منتقل شد، هیأت هایی از اطراف کشور برای عرض تبریک و تهنیت به دربار وی آمدند که از آن جمله هیأتی از حجاز بود. کودک خردسالی در آن هیأت بود که در مجلس خلیفه به پا خاست تا سخن بگوید.
خلیفه گفت: آن کس که سنش بیشتر است، حرف بزند.
کودک گفت: ای خلیفه مسلمین! اگر میزان شایستگی، سن بیشتر باشد، در مجلس شما کسانی هستند که برای خلافت شایسته ترند.
عمر بن عبدالعزیز از سخن طفل به عجب آمد، او را تأیید کرد و اجازه داد حرف بزند.
کودک گفت: از شهر دوری به اینجا آمده ایم. آمدن ما نه برای طمع است نه به علت ترس! طمع نداریم برای آن که از عدل تو برخورداریم و در منازل خویش با اطمینان و امنیت زندگی می کنیم. ترس ندایم زیرا خویشتن را از ستم تو در امان می دانیم. آمدن ما در این جا فقط به منظور شکرگزاری و قدردانی است.
عمربن عبدالعزیز به کودک گفت: مرا موعظه کن!
کودک گفت: ای خلیفه مسلمین! بعضی از مردم از حلم خداوند و همچنین از تمجید مردم دچار غرور شدند. مواظب باش این دو عامل در شما ایجاد غرور ننماید و در زمامداری گرفتار لغزش نشوی.
عمر بن عبدالعزیز از گفتار کودک بسیار مسرور شد و از سن او سوال کرد. گفتند: دوازده ساله است
المستطرف، ج 1، ص 46؛ کودک از نظر وراثت و تربیت، ج 2، ص 279.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
4_5911069588614811596.mp3
16.65M
#حرف_خاص | #استاد_شجاعی
※ «مُمَهِّد» یعنی زمینه ساز .
و ما در زیارت عاشورا، ممهدین رو لعنت میکنیم، یعنی کسانی که با تنها گذاشتن امام زمینه سازِ مصیبت کربلا شدند.
اما گروه «ممهّد» فقط مخصوص همون برهه از تاریخ نبود!
✘ احتمالِ زیادی هست، که ما هم جزو «ممهدین» باشیم.
منبع: عزادار حقیقی
آپارات | یوتیوب
@ostad_shojae
🔴 عطا و دعای امام کاظم
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
محمد بن مغیث از کشاورزان مدینه بود. وی نقل می کند: یک سال محصولات زیادی در زمین کشاوری خود کاشتم.
آن سال زراعت خوب بود؛ اما هنگام فرا رسیدن محصول، ملخ های بسیار آمدند و تمام زراعت مرا خوردند. در مجموع 120 دینار خسارت دیدم.
پس از این حادثه در جایی نشسته بودم ناگهان امام کاظم علیه السلام را دیدم که نزدیک آمدند و پس از سلام از من پرسیدند: از زراعت چه خبر؟ گفتم تمام زراعتم درو شده و ملخ ها ریختند و همه را نابود کردند.
امام فرمود: چقدر خسارت دیده ای؟ عرض کردم یک صد و بیست دینار خسارت دیده ام. اما به غلامش فرمود: یکصد و پنجاه دینار همراه دو شتر جدا کن و به او تحویل بده.
آن گاه به من فرمود: سی دینار با دو شتر اضافه بر خسارت تو داده ام. عرض کردم مبارک باشد. سپس به امام گفتم به داخل زمین تشریف بیاورید و برای بنده دعایی بفرمایید.
امام وارد زمین شدند و در حق من دعا کردند. به برکت دعای امام، آن دو شتر بر اثر زاد و ولد زیاد شدند و آنها را به ده هزار دینار فروختم و زندگی ام پربرکت شد.
منابع
محمدی اشتهاردی، محمد. 1377. داستان های شنیدنی از چهارده معصوم علیهم السلام. قم: انتشارات نبوی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
29.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 موضوع پسر مهزیار
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚سپاه غضب
صبر خداوند بسیار است و صبر پروردگار در برابر ظالمان و مشرکان بیشتر هم هست. اگر خداوند کسی را دوست داشته باشد، با تلنگری، زخمی، گرفتاری یا مصیبتی او را متوجه اشتباه و معصیتش میکند یا به خاطر گناهش در همین دنیا عقوبتش می نماید. امّا امان از روزی که کسی آنقدر در معصیت و گناه غرق شود که دیگر خالق مهربانش هم او را به حال خودش رها سازد....
در آیات قرآن نیز این موضوع بیان شده است که خداوند به انسان های کافر و مشرک مهلت بیشتری می دهد تا حجت بر آنها تمام شود و هنگامی که فرصت مناسب رسید، عذاب دامنگیرشان می شود. عذابی که راه بازگشتی ندارد و تماما از غضب خداوند ناشی شده است.
امام عصر(عج) آخرین حجتی است که پروردگار در میان خلائق قرار می دهد و وای از کسانی که در برابر سپاه مولای ما قرار بگیرند.
امیرمومنان(ع) فرمودند: « سپاه غضب (یعنی سپاهی که مظهر خشم الهی است) قومی هستند در آخرالزّمان، که از هر قبیلهای یک، دو، سه نفر میآیند تا به نُه نفر برسند، که چون #ابر_پاییزی به صورت پراکنده میآیند. به خدا سوگند من امیر آنها را میشناسم و اسمش را میدانم، و میدانم که هر گروهی کجا منزل میکنند.»
📚 برگرفته از کتاب « یاران_امام زمان(ع)»؛
به نقل از بشارة الاسلام، ص 243
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 شهید ﻛﺎﻓﻲ (ﺭﻩ) ﻭ ﻧﻘﻞ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﺟﻴﺐ ﺑُﺮ
ﻧﻘﻞ ﺍﻳﻦ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺟﺎﻟﺐ، ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻛﺎﻓﻲ (ﺭﻩ) ﺑﻪ ﺷﺮﺡ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ: «ﻳﻚ ﺷﺐ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ، ﺟﺎﻳﻲ ﻣﻨﺒﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ، ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﻨﺒﺮ ﺁﺧﺮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺣﻴﺎ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ،
ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺁﻣﺪﻳﻢ، ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻫﻢ ﺧﻴﻠﻲ ﺑﻮﺩ، ﻳﻚ ﻭﻗﺖ ﺩﻳﺪﻡ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺟﻮﺍﻥ ﻫﺎ، ﻣﻮﻫﺎﻱ ﺳﺮ ﻓﺮﻓﺮﻱ ﻭ ﺭﻳﺶ ﺗﺮﺍﺷﻴﺪﻩ ﻭ ﭘﻴﺮﺍﻫﻦ ﺑﻲ ﺁﺳﺘﻴﻦ ﻭ ﺍﻳﻨﺠﺎﻫﺎ (ﺑﺎﺯﻭﻫﺎ) ﻫﻢ ﺧﺎﻝ ﻛﻮﺑﻴﺪﻩ، ﻳﻚ ﻫﻴﻜﻞ ﻟﺎﺗﻲ ﻭ... ﺍﻳﻦ ﻫِﻲ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﻲﻣﺎﻟﻴﺪ، ﻣﺜﻞ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ
ﻳﻚ ﻛﺎﺭﻱ ﺩﺍﺭﺩ
. ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﺎ ﻣﻦ ﻛﺎﺭﻱ ﺩﺍﺭﻳﺪ؟ ﮔﻔﺖ: ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ (ﺩﻳﺪﻡ ﺍﺯ ﺑﺲ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﻳﺶ ﺑﺎﺩ ﻛﺮﺩﻩ) ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﻩ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎ ﺷﺮﻓﻴﺎﺏ ﺑﺸﻮﻡ.
ﻛﺠﺎ ﺑﻴﺎﻳﻢ؟ ﮔﻔﺘﻢ: ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﻴﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ. ﺻﺒﺢ ﺁﻣﺪ، ﺁﻥ ﺟﺎ ﻧﺸﺴﺖ، ﺑﻨﺎ ﻛﺮﺩ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩﻥ. ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻴﻪ ﺩﺍﺩﺍﺵ؟
ﮔﻔﺖ: ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﺒﺮﻱ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﻓﺘﻲ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻣﻨﻘﻠﺐ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻛﺎﺭ ﻣﻦ ﻳﻚ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻱ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﺧﻮﺏ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﻡ، ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﻜﺎﺭ ﻛﻨﻢ، ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻱ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﺷﺪﻧﻲ ﻧﻴﺴﺖ. ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺩﺍﺵ؟
ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻳﻚ ﺷﻐﻞ
ﺑﺪﻱ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺣﺎﻟﺎ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﻜﺎﺭ ﻛﻨﻢ. ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺟﻴﺐ ﺑُﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﮔﺪﺍ ﺑﺎﺯﻱﻫﺎ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻧﻴﺎﻭﺭﺩﻡ ﻛﻪ ﭘﻨﺞ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﻭ ﺩﻩ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺟﻴﺐ ﺑﺮﻱ ﻛﻨﻢ، ﺩﻩ ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﻗﻠﻢ ﺟﻴﺐ ﺑﺮﻱ ﻛﺮﺩﻡ، 10، 15 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﻭ 7، 8 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﻭ ﺍﻳﻦﻫﺎ ﻛﻪ ﺗﺎ ﻣﺪﺗﻲ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﻫﻢ ﺯﺭﻧﮓ ﺑﻮﺩﻩﺍﻡ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﻗﺪﺭ ﺟﻴﺐﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﻳﻨﻄﻮﺭﻱ ﺑﺮﻳﺪﻡ ﻳﻚ ﺩﻓﻌﻪ ﻫﻢ ﻣﭽﻢ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻴﺮ ﻧﻴﻔﺘﺎﺩﻡ، ﻭﻟﻲ ﺩﻳﺸﺐ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﺒﺮ ﺗﻮ ﻣﻦ ﺭﺍ ﮔﻴﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ، ﻣﺮﺍ ﭘﺎﻳﺒﻨﺪ ﻛﺮﺩﻩ، ﺁﻣﺪﻡ ﺑﭙﺮﺳﻢ ﻛﻪ ﭼﻜﺎﺭ ﻛﻨﻢ؟
#قسمت_اول_پسر_جیب_بر
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚امنیت، پس از ظهور
در حالی که پیش از ظهور حضرت مهدی، شرایط ناامنی بر جهان چیره است، یکی از بنیادی ترین کارهای حضرت، باز گرداندن امنیت به جامعه است. با برنامه ریزی دقیقی که آن زمان انجام میشود، در مدت کوتاهی امنیت در همه زمینه ها به جامعه باز می گردد. امنیتی که بشر هرگز قبل از آن تجربه نکرده است. امنیت، ابعاد مختلفی دارد که به ذکر سه نمونه بسنده میکنیم:
1️⃣ امنیت جاده ها: به گونه ای که زنان جوان از جایی به جای دیگر، بدون همراهیِ مَحرمی، سفر میکنند و در امان هستند.
2️⃣ امنیت قضایی: به گونه ای که مردم از اینکه ممکن است حقشان پایمال شود، کوچکترین بیمی ندارند.
3️⃣ امنیت مالی: تا جایی فراگیر میشود که اگر کسی دست در جیب دیگری ببرد، هرگز احتمال دزدی داده نمیشود
🔺 برای تمام موارد فوق، احادیثی داریم که جهت اختصار، به همین اندازه بسنده میکنیم
📚منابع در کتاب موعودنامه، تونه ای، ص۱۲
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🟢نیکی به کسی کن که به کار تو نیاید
✍مردی در نیمههای شب دلش گرفت و از نداری گریه کرد. دفتر و قلم بهدست گرفت و شمع را روشن کرد و برای خدا نامهای نوشت:
«به نام خدا
نامهای به خدا، از فلانی
خدایا! در بازار یک باب مغازه میخواهم، یک باب خانه در بالاشهر، یک زن خوب، زیبا، مؤمن و پولدار و یک باغ بزرگ در فلان جا.»
دوستش که این نامه را دید، گفت:
دیوانه! این نامه را به خدا نوشتی، چگونه میخواهی به او برسانی؟
گفت:
خدا آدرس دارد و آدرسش مسجد است.
نامه را برد و لای جدار چوبی مسجد گذاشت و گفت:
خدایا! با توکل بر تو نوشتم، نامهات را بردار!
نامه را رها کرد و برگشت.
صبح روز بعد شاه به شکار میرفت که تندباد عظیمی برخاست. طوری که بیابان را گردوخاک گرفت و شاه در میان گردوخاک گم شد.
ملازمان شاه گفتند:
اعلیحضرت! برگردیم، شکار امروز ممکن نیست.
شاه هم برگشت. چون به منزل رسید، میان جلیقه خود کاغذی دید. آن را باز کرد و دید همان نامه مرد فقیر است که باد آن را در آسمان رها کرده و در لباس شاه فرود آورده است.
شاه نامه را خواند و اشک ریخت. پس گفت:
بروید این مرد را بیاورید.
کاتب نامه را آوردند. کاتب که از ترس میلرزید، وقتی تبسم شاه را دید، اندکی آرام شد.
شاه پرسید:
این نامه توست؟
فقیر گفت:
بله، ولی من به شاه ننوشتهام، به خدایم نوشتهام.
شاه گفت:
خدایت حکمتی داشته که در آغوش من رهایش کرده و مرا مأمور کرده تا تمام خواستههایت را به جای آورم.
شاه، وزرا و تجار و بازاریان را جمع کرد و هرچه در نامه بود، بهجا آورد.
در پایان فقیر گفت:
شکر خدا.
شاه گفت:
من دادم، شکر خدا میکنی؟
فقیر گفت:
اگر خدا نمیخواست تو یک ریال هم به کسی نمیدادی؛ اگر اهل بخششی به دیگرانی بده که نامه نداشتند.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 روش پیامبر و امام علیهم السلام
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 شهید ﻛﺎﻓﻲ (ﺭﻩ) ﻭ ﻧﻘﻞ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﺟﻴﺐ ﺑُﺮ ﻧﻘﻞ ﺍﻳﻦ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺟﺎﻟﺐ، ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻛﺎﻓﻲ (ﺭﻩ) ﺑﻪ ﺷﺮﺡ
ﮔﻔﺘﻢ: ﺗﺎ ﺁﻥ ﻳﻚ ﺭﻳﺎﻝ ﺁﺧﺮ ﻣﺎﻝ
ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺎﻳﺪ ﭘﺲ ﺑﺪﻫﻲ، ﺗﻮﺑﻪ ﻣﺎﻝ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮﺩﻥ، ﻣﺎﻝ ﻣﺮﺩﻡ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﺳﺖ، ﺍﻟﻬﻲ ﺍﻟﻌﻔﻮ ﮔﻔﺘﻦ ﻧﻴﺴﺖ، ﻳﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ، ﺗﻮﺑﻪ ﻣﺎﻝ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺭﺩﻥ، ﻣﺎﻝ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﺳﺖ.
ﮔﻔﺖ: ﺣﺎﻟﺎ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺑﺪﻫﻢ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﻭﻱ ﻃﺮﻑ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍﺿﻲ ﻛﻨﻲ، ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮﻳﻲ ﻛﻢ ﻛﻢ ﻛﺎﺭ ﻣﻲﻛﻨﻢ ﭘﺲ ﻣﻲﺩﻫﻢ ﻳﺎ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﮕﺬﺭ.
ﮔﻔﺖ: ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ﺑﻴﺎ ﻳﻚ ﺁﻗﺎﻳﻲ ﺩﺭ ﺣﻖ ﻣﻦ ﺑﻜﻦ. ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻴﻪ؟
ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﻟﻄﻒ ﻭ ﻋﻠﺎﻗﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺣﺮﻓﺖ ﺭﺍ ﮔﻮﺵ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ، ﺑﻴﺎ ﻳﻚ ﺟﻮﺍﻧﻲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺩﻭ ﺭﺍﻫﻲ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺪﻩ،...ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﺎﺷﺪ.
ﻧﺸﺴﺘﻴﻢ ﺩﺍﺧﻞ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻭ ﺁﻣﺪﻳﻢ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩﻳﻢ، ﺭﻓﺘﻴﻢ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺍﻭﻟﻲ... ﺑﻪ ﺻﺎﺣﺐ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﻳﻦ (ﭘﺴﺮﺟﻴﺐ ﺑﺮ) ﺍﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻓﻠﺎﻥ ﻭﻗﺖ ﺍﻳﻦ ﻗﺪﺭ ﺟﻴﺐ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﻳﺪﻩ، ﻧﻪ ﭼﻚ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺩﺍﺭﻱ ﻧﻪ ﺳﻔﺘﻪ ﻭ ﻧﻪ ﻣﻲﺩﺍﻧﻲ ﻛﻲ ﺑﻮﺩﻩ، ﻳﻚ ﻣﻨﺒﺮ ﻋﻮﺿﺶ ﻛﺮﺩﻩ ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﺩﻡ ﺑﺸﻮﺩ، ﻳﺎ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﮕﺬﺭ ﻳﺎ ﻣﻬﻠﺖ ﺑﺪﻩ ﻛﺎﺭ ﻛﻨﺪ، ﻛﻢ ﻛﻢ ﭘﻮﻝ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺪﻫﺪ.
(ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ) ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺏ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻮﺩ؟ ﻳﺎﺩﺕ ﺍﺳﺖ؟ ﮔﻔﺖ (ﺟﻴﺐ ﺑﺮ): ﺑﻠﻪ ﻣﺜﻠﺎً 8 ﻫﺰﺍﺭ ﻭ ﺍﻳﻨﻘﺪﺭ. ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ ﺩﺳﺖ ﻛﺮﺩ ﺩﺭ ﺟﻴﺒﺶ، ﺩﻭ ﺗﺎ ﺻﺪﻱ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ، ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺏ ﺗﻮ ﺣﺎﻟﺎ ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﻲ ﺗﻮﺑﻪ ﻛﻨﻲ، ﭘﻮﻝ ﻫﻢ ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﻲ ﻛﻪ ﺧﺮﺝ ﻛﻨﻲ (ﻋﻘﻞ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ، ﺍﻧﺴﺎﻧﻴﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ، 200 ﺗﻮﻣﺎﻥ ﭘﻮﻝ ﻧﻴﺴﺖ ﺍﻣﺎ ﺑﺒﻴﻦ ﺑﺎ ﺁﺩﻣﻲ ﻛﻪ ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﺪ ﺧﻮﺏ ﺷﻮﺩ، ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻣﻲﻛﻨﺪ، ﺍﻳﻦ ﭼﻪ ﺍﺛﺮﻱ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺍﻳﻦ ﻣﻲﮔﺬﺍﺭﺩ، ﻣﺴﻠﻤﺎﻥﻫﺎ ﻳﺎﺩ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ، ﻣﺘﺪﻳﻦﻫﺎ ﻳﺎﺩ ﺑﮕﻴﺮﺩ، ﺍﻳﻦ ﻃﻮﺭ ﺯﻳﺮ ﺑﺎﻝ ﺑﺪﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ ﻭ ﺧﻮﺏ ﻛﻨﻴﺪ) ﺩﻭ ﺗﺎ 100 ﺗﻮﻣﺎﻧﻲ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﻮﺳﺶ ﻫﻢ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺗﺸﻮﻳﻘﺶ ﻫﻢ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺑﻔﺮﻣﺎ ﻣﺎ ﺍﺯ ﭘﻮﻟﻤﺎﻥ ﮔﺬﺷﺘﻴﻢ.
ادامه دارد...
#قسمت_دوم_پسر_جیب_بر
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
هدایت شده از سازمان هنری رسانهای اوج
آغاز نمایش بزرگ میدانی «تنهاتر از مسیح» از دوشنبه ۱۶ مرداد
🎭نمایش بزرگ میدانی «تنهاتر از مسیح» فصل راه سرخ از دوشنبه ۱۶ مردادماه در بوستان ولایت تهران به روی صحنه میرود.
🔸فصل چهارم «نمایش تنهاتر از مسیح»، «راه سرخ» روایت مصوری است از راهی سرخ؛ از واقعه غدیر تا قیام عاشورای ۶۱ هجری است.
🔹«تنهاتر از مسیح»، محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که به همت موسسه هنری رسانهای سیمای ققنوس روی صحنه خواهد رفت.
🔻علاقهمندان برای تهیه و رزرو بلیط خود به سامانه NAMATICKET.IR مراجعه نمایند.
✅ سازمان هنری رسانهای اوج
@Owj_artmedia