eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
512 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
740 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
برای فردا اصلاً قبول حرف شما، من روانی‌ام من رعد و برق و زلزله‌ام، ناگهانی‌ام این بیت‌های تلخِ نفس‌گیرِ شعله‌خیز داغ شماست خیمه زده بر جوانی ام
برای این دو علاوه بر شعر، داستانک و متن ادبی هم میتونید بفرستید فردا بفرستید توی گروه بداهه سرایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نیست نشانِ زندگی تا نرسد نشانِ تو "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
کتابی برای علاقه‌مندان به نظریه‌های شعر (با سپاس مجدد از آقای محمود‌آبادی بابت این هدیه ارزشمند) برخی کتاب‌ها علاوه بر موضوع، نام نویسنده بر پیشانی‌ کتاب نیز تضمین کننده‌ی این است که کتاب ارزشمندی در دست داریم. آقای دکتر سیدمهدی زرقانی از این جمله‌اند استادانی چون دکتر شفیعی کدکنی دکتر کاووس حسن‌لی دکتر تقی پورنامداریان دکتر حسینعلی قبادی دکتر محمود فتوحی رودمعجنی دکتر سید احمد رضی دکتر غلامرضا کافی و... نیز همچنین. "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
Mohammad Motamedi - Afarinesh.mp3
9.43M
آخر که خواست از او ما را بیافریند؟ آدم بیافریند، حوا بیافریند خود آفرید و خود نیز بر خویش آفرین گفت می‌خواست هر چه خوبیست یک‌جا بیافریند خود آفرید و آنگاه از خویش راند ما را تا بلکه بر زمین هم غوغا بیافریند از خویش راند ما را، آنگاه خواند از نو! خوش‌داشت آدمی را شیدا بیافریند خوش‌داشت آدمی را ویلان کوه و صحرا یا در شلوغی شهر تنها بیافریند ... غوغا شدیم غوغا... شیدا شدیم شیدا... تنها شدیم تنها... ها! تا بیافریند باری، چنان که پیداست، می‌خواست بی کم‌وکاست مجنون بیافریند... لیلا بیافریند... "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
ای جانِ جانِ جانِ جهان‌های مختلف! ایمان عاشقانه‌ی جان‌های مختلف! روحِ سلام در تنِ هستی که زنده‌ای همواره در نُسوج زبان‌های مختلف رؤیای دلنواز صدف‌های ساحلی، دریای مهربانِ کران‌های مختلف تنها به آبروی تو آرام مانده است آتش‌فشانی فوران‌های مختلف ما مانده‌ایم چون رمه‌هایی رها شده در گرگ و میشِ ذهنِ شبان‌های مختلف دارد یقینِ چوبی‌مان تیغ می‌خورد در آتش هجومِ گمان‌های مختلف آقا! در‌آ به عرصه‌ی هَیجای ‌روزگار ما را بگیر از هیجان‌های مختلف! "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا