eitaa logo
شعرکده
100 دنبال‌کننده
159 عکس
138 ویدیو
6 فایل
ارتباط با ادمین کانال: @alisafari1403
مشاهده در ایتا
دانلود
هر یک قدم را سمت پایانم که میرفتم " تنها شدم " را با دلم تکــــرار میکردم @sher_kade
تمامِ جمعه نفس‌های بی‌قراری که... تمامِ عالمِ امکان سرِ قراری که... هوای من شده آکنده از غمِ غربت درست مثلِ صداهای آن قناری که_ به یادِ جُفتِ جدا گشته‌اش نمی‌خوانَد که بُغض کرده فقط پشتِ یک حصاری که... خودت بگو نشدی خسته از نبودن‌هات؟ بجای خالیِ خود بغض میگذاری که... بس‌است حضرتِ امیدِ من! بیا دیگر نفس نمانده برایم، از انتظاری که... @sher_kade
غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی  غروب، این همه غربت، چرا نمی‌آیی؟ زمین به دور سرم چرخ می‌زند، پس کی تمام می‌شود این روزهای یلدایی؟ - کجاست جاذبه‌ات آفتاب من؟ خسته است شهاب کوچکت از این مدار پیمایی کبوترانه دلم را کجا روانه کنم؟ کجاست گنبد آن چشم‌های مینایی؟ تمام هفته دلم را به جمعه خوش کردم غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی @sher_kade
هنوز بیشتر از هر کسی تو پیش منی... @sher_kade
ای زلف یار، اینقٖدر از ما کناره چیست؟ ما دلشکسته‌ایم و تو هم دل، شکسته‌ای @sher_kade
خاتونم ای خیال مکرر که در من است گنجشگ خیس شاخه باور که در من است صبحی که بی چراغ تو آغاز کرده ام یک شام تیره است و تناور که در من است @sher_kade
convert-1209809448 (25).mp3
2.73M
یک نفس ای مرغ سحری ... @sher_kade
عشق آن پیچک وحشی‌ست که بر قامت‌ِدل تنگ می‌پیچد و می‌پیچد و می‌خشکاند ... @sher_kade
هنوز بیشتر از هر کسی تو پیش منی... @sher_kade
می تواند که تو را سخت زمینگیر کند درد یک بغض اگر بین گلو گیر کند آسمان بر سرم آوار شد آن لحظه که گفت قسمت این است بنا نیست که تغییر کند گفت امید به وصل من و تو نیست که نیست قصد کردست که یک روزه مرا پیر کند گفت دکتر: من و تو مشکلمان کم خونیست خون دل میخورم ای کاش که تاثیر کند در دو چشم تو نشستم به تماشای خودم که مگر حال مرا چشم تو تصویر کند خواب دیدم که شبی راهی قبرستانم نکند خواب مرا داغ تو تعبیر کند مشت بر آینه کوبیدم و گفتم شاید بشود مثل تو را آینه تکثیر کند @sher_kade
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تا فاصله‌هاست @sher_kade
بگشای ترتبم را بعد از وفات و بنگر کز آتش درونم، دود از کفن برآید @sher_kade
ای از طلوع صبح ؛ دلت بیکرانه تر ! از هر غزل ؛ عزیزتر و عاشقانه تر ! چون خنده بر کویر لبم سبز می شوی ای از بهار ؛ معجزه ات جاودانه تر ! من صبح‌ می شوم به سلام‌دوباره ات از شمس و مولوی ؛غزلی عارفانه تر... ای آفتاب شرقی روز و شبم بتاب ! ای عشق را معاشقه ای عاشقانه تر! با بوسه ات که چایی لب سوز زندگی ست بنشین کمی کنار دلم ؛ دوستانه تر ! هر شب دعای من شده این جمله ی قشنگ : هرروز عاشق تو شوم ؛ بی بهانه تر... « صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن !» ای از طلوع صبح ؛ دلت بیکرانه تر...
مــی‌بـــرد مـا را میان خاطـــرات دوردســــت گـــاه شــعرِ شــاعـــران و گــاه عطــرِ عابران @sher_kade
او ماده غزالیست که بی دام گرفتیم وحشی ست ولی نم نم و آرام گرفتیم بسیار رباعی به لبش بود ولی ما جامی غزل از قالب خیام گرفتیم در آب گل آلوده ی این مصرع زیبا از شاخه ی ابروی تو" بادام" گرفتیم در پختن سوهان ،من و اجداد قمی ها از خنده ی شیرین لبت "وام" گرفتیم انگار خدا مستی صد تاک به ما داد آن روز که از دست شما جام گرفتیم آن بوسه که دادی و ز سر چادرت افتاد کامی ست که از برکت "اسلام" گرفتیم پرسید که تعریف تو از باده خوری چیست حالی ست که در پیش تو "آرام" گرفتیم @sher_kade
بیا به مصرع بعدی که شرح حال من است: خیال من شده اویی که بیخیال من است! @sher_kade
گشتم براى شعرِ حال خودم در پىِ رديف بهتر از اين نبود كه "حالم رديف نيست"! @sher_kade
دوباره می گذرم از کنار آدم ها بدون دلخوشی اما دچار آدم ها ببین چطور به کارم گره می اندازند منی که کار ندارم به کار آدم ها شبیه وصله ی ناجور زندگی کردم تمام زندگی ام در کنار آدم ها بگیر دست مرا از خودم بکش بیرون چقدر گیر کنم در حصار آدم ها کلاغ های جهان قارقار می خندند به طرز زندگی خنده دار آدم ها مقصر اصلی… شاید آن کسی باشد که پرت کرد مرا در مدار آدم ها صدای ساعت شماطه دار می گوید دوباره اول صبح و دوباره آدم ها... @sher_kade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه سلام بدیم به مولا جانمون اباعبدالله(ع) یا مَنْ ذِکْرُهُ شَرَفٌ لِلذّاکِرینَ @sher_kade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گر عقل پشت حرف دل اما نمی‌گذاشت تردید پا به خلوت دنیا نمی‌گذاشت از خیر هست و نیست دنیا به شوق دوست می‌شد گذشت، وسوسه اما نمی‌گذاشت این‌قدر اگر معطل پرسش نمی‌شدم شاید قطار عشق مرا جا نمی‌گذاشت دنیا مرا فروخت، ولی کاش دست‌ِکم چون بردگان مرا به تماشا نمی‌گذاشت شاید اگر تو نیز به دریا نمی‌زدی هرگز به این جزیره کسی پا نمی‌گذاشت گر عقل در جدالِ جنون، مردِ جنگ بود ما را در این مبارزه تنها نمی‌گذاشت ای دل بگو به عقل که دشمن هم اینچنین در خون مرا به حال خودم وا نمی‌گذاشت ما داغدار بوسه‌ی وصلیم چون دو شمع ای کاش عشق سر به سر ما نمی‌گذاشت @sher_kade
گــرم بیـایـی و پـرسـی چـه بردی انـدر خـاک ؟ زخـاک نعـره بــر آرم کـه آرزوی تــو را ...! @sher_kade
هر صبح از درون دلم میکنی طلوع صبحت به خیر پادشه شعرهای من @sher_kade
چشمی به رهت دوخته ام باز که شاید بازآئی و برهانیم از چشم به راهی @sher_kade
دو قدم مانده که پاییز به یغما برود این همه رنگ قشنگ از کف دنیا برود هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد دل تنها به چه شوقی پي یلدا برود؟ @sher_kade
من از اهالی ای کاش های بی‌ثمرم… @sher_kade