eitaa logo
🌿شعر نوشت
66 دنبال‌کننده
55 عکس
10 ویدیو
0 فایل
┈••✾•ا بِسـْـمِ اَللـهِ الرَحْمـٰنِ الرَحِیـْمِ ا•✾••┈ به‌وصف‌روی‌تو‌جامی‌ز‌بس‌که‌شعرنوشت﴾🌸--- ---🌸﴿چکـد گـلاب گـر اوراق او بیفشـارم 💠شعر ‌نوشت 🖋از دل نوشت؛ 🖌از عقل عاشق 💠در خدمتم؛ ┈••✾• @a_sher_newesht •✾••┈
مشاهده در ایتا
دانلود
چون نامه ی جرم ما به هم پیچیدند بردند به میزان عمل سنجیدند بیش از همه کس گناه ما بود ولی ما را به محبت علی بخشیدند ┈••✾•@sher_newesht•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی بـابـی انـت و امـّی گوئیا هیچ نه همی به دلم بوده نه غمّی بـابـی انـت و امّـی ... ┈••✾•@sher_newesht•✾••┈
در دلم بود که جان در ره جانان بدهم جان ز من نیست که در مقدم او، جان بدهم ┈••✾•@sher_newesht•✾••┈
ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ‌ الباب اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب رجز مأذنه‌ها لرزه به ناقوس انداخت راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوسته‌ست نان یک عده به گمراهی مردم بسته‌ست ننوشتند که باران نمی از این دریاست یکی از خیل مریدان محمد، عیساست لاجرم چاره‌ای انگار به جز جنگ نماند قل تعالَوا… به رخ هیچ کسی رنگ نماند به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است بر حذر باش که زنّار، گریبان‌گیر است کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است بهراسید که این معرکه خون‌‌ریزتر است بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد با خود آورد به هنگامه عزیزانش را بر سر دست گرفته‌ست نبی جانش را عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند به صف‌آرایی آن پنج نفر خیره شدند پنج تن، پنج تن از نور خدا آکنده آفتابان ازل تا به ابد تابنده دفترم غرق نفس‌های مسیحایی شد گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد با طمانیۀ خود راه می‌آمد آرام دست در دست یدالله می‌آمد آرام دست در دست یدالله چه در سر دارد حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد ایها الناس من از پارۀ تن می‌گویم دارم از خویشتن خویش سخن می‌گویم آن‌که هر دم نفسم با نفسش مأنوس است آن‌که با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم او علی هست و محمد من و او خویشتنیم نه فقط جسم، علی روح محمد باشد یک‌تنه لشکر انبوهِ محمد باشد دیگر اصلا چه نیازی‌ست به طوفان، به عذاب زهرۀ معرکه را اخم علی می‌کند آب الغرض مهر رسولانۀ او طوفان کرد راهبان را به سر سفرۀ خود مهمان کرد ┈••✾•@sher_newesht•✾••┈
گرفتم آنکه شود خصم منکر خورشید کجا به تابش انوار آن کند تأثیر فضائل علی از حد بود فزون چه زیان که بر مباهله منکر شوند یا به غدیر ┈••✾•@sher_newesht•✾••┈
کس را نبود و نیست ، توانِ مقابله تا مرتضاست یک طرفِ این معادله نصرانیان و صومعه لرزند یک به یک تا نام مرتضاست میان مباهله تصریحِ  نَصِّ"انفسنا" داد می زند مابین مصطفی و علی نیست فاصله در بدر و خیبر و اُحد و لیله المبیت دستِ علیست در همه جا ختم غائله دنیا پُر از کتاب شود هم نمی شود پیش خطی ز خطبه ی او ، غیرِ باطله از او سوال کردن ما ، محضِ گفتگوست ورنه جواب را بدهد قبلِ مسئله دست خداست دستِ علی ، ما گرفته ایم آری ز دست هایِ یدُاللهی اش صله کار خداست مدح علی ، کارِ خلق نیست عاجز بُوَد ز فهمِ مقامش ، مُخیَّلِه ┈••✾•@sher_newesht•✾••┈
یک اَخمِ مرتضی علی و ختمِ غائله اینگونه شد خلاصه یِ روزِ مباهله ┈••✾•@sher_newesht•✾••┈
الا یا ایها الساقی! زمی پرساز جامم را که از جانم فرو ریزد هوای ننگ و نامم را از آن می ریز در جامم که جانم را فنا سازد برون سازد ز هستی ، هسته ی نیرنگ و دامم را از آن می ده که جانم را ز قید خود رها سازد به خود گیرد زمامم را ، فرو ریزد مقامم را از آن می ده که در خلوتگه رندان بیحرمت به هم کــوبد سجودم را، به هم ریزد قیامم را نبـــــودى در حـــریمِ قدسِ گلــــرویان میخــانه که از هـــر روزنـــى آیم، گلى گیرد لجامم را روم در جـــرگه پیران از خــــــود بى‏خبر، شاید برون ســـازند از جــانم، به مى افکار خامم را تـــو اى پیــــک سبکباران دریــــاى عدم، از من به دریادارِ آن وادى، رســـان مدح و سلامم را به ســـاغر ختم کردم این عدم اندر عدم نامه به پیرِ صومعه بــــرگو: ببین حُسن ختــامم را ┈••✾•@sher_newesht•✾••┈
شستشویی‌کن‌و‌آنگه‌به‌خرابات‌خرام •✾••┈ عزاخانه سلطان عشق، میخانهٔ اهل عطش و خرابات بندگانیست که میخواهند پدر معمارشان‌ آن ها را خراب کرده و‌ از نو بسازد هرچندهزارمرتبه هم که دهان و جانمان را با مشک وگلاب بشوییم، هنوز بردن نام مولایمان و خرامیدن درمحرّمش کمال بی ادبیست اما خدایا ؛ توفیق غسل‌توبه‌ ای بده تا پیش اشکهای مطهِّرش کمتر شرمنده شویم @ebrahimi_mahdi110•✾••┈ ┈••✾•@sher_newesht•✾••┈
دلِ صد پاره‌ی ما را نگاهی جمع می‌سازد که از یک رشته بتوان بخیه زد چندین جراحت را ┈••✾•@sher_newesht•✾••┈
بوی محرمش همه‌جا را گرفته‌است وقتش رسیده تا دو‌ سه ماهی صفا کنیم ┈••✾•@sher_newesht•✾••┈